مصلای شهر اما حال و هوایی دیگر دارد، در محرابش سوره انعام می‌خوانند و نماز. نوبتِ گفتنِ حاجات که می‌شود، مُهری را به سقف محراب مصلی که حالا دیگر به رونق قبل نیست می‌گذارند و به امید چسبیدن سنگ به محراب صبر می‌کنند که اگر سنگ بچسبد حاجت روا می‌شوند.

پردیسان آنلاین | شهرها هویت برگرفته از مردمان خویش‌اند، آن‌گاه که برای رشد و بالندگی شهر کوشش‌ها کردند و گذشت‌ها.

میراث ناملموس شهرها هم از مردمی‌ست که هرچه داشتند، هنرمندانه زندگی کرده‌اند و ماندگار شدند.

در این‌میان قزوین، یکی از سنتی‌ترین و تاریخی‌ترین شهرهای ایران است، شاهد این مدعا، نه! شاهد این واقعیت، آثار تاریخی ریز و درشتی‌ست که قزوین را در تعدد میراث تاریخی در کشور اول کرده‌ است.

این مردم اما هنوز هم بسیاری از رسوم و سنت‌های نیک گذشته خود را مانند اماکن تاریخی خود حفظ کرده‌اند.

یکی از این رسوم زیبا، سنت قدیمی پنجاه‌به‌در است؛ سنتی که تنها در شهر قزوین اجرا می‌شده و تاکنون نیز ادامه دارد و مردم پایبند این رسم خویش‌اند.

رسمی برای شکرگذاری از نعمات خدا که روی شاخه‌های باغستان‌های شهر نمودار شده، رسمی برای خواندن نماز باران؛ استغاثه‌ای برای لطف بیشتر خداوند بر این خاک حاصل‌خیز. پس همه باهم در مصلی جمع می‌شوند و نماز باران می‌خوانند.

این مراسم را خانم‌های شهر رونق داده‌اند. خوراکی‌های این مراسم را از قبل کنار می‌گذارند و ۱۹ اردیبهشت رو می‌کنند.

دیماج و هندوانه و ترشی و شیرینی و باقلوایی که از عید مانده را هنرمندانه برای پذیرایی به کار می‌گیرند. پسته، بادام، مغز قیسی تفت می‌دهند و کمی نمک، آن‌وقت، وقت لذت از نعمات خداست.

مصلای شهر اما حال و هوایی دیگر دارد، در محرابش سوره انعام می‌خوانند و نماز.

نوبتِ گفتنِ حاجات که می‌شود، مُهری را به سقف محراب مصلی که حالا دیگر به رونق قبل نیست می‌گذارند و به امید چسبیدن سنگ به محراب صبر می‌کنند که اگر سنگ بچسبد حاجت روا می‌شوند. اما خوب می‌دانند که چه حاجات زیادی گرفته‌اند از این نماز و از این مکان مقدس، حتی اگر سنگ نچسبد.

این‌ روز یادآور رسومی از گذشتگان است که دین و تفریح را به هم پیوند دادند و زندگی کردند.

عروسک چمچه خاتون هم حکایت‌ها دارد. این عروسک را مادربزرگ‌ها در پنجاه‌به‌در برای نوه‌ها درست می‌کردند. برای یک قاشق روسری می‌دوختند و لباسی تنش می‌کردند و بعضی هم برایش چشم و دهان می‌گذاشتند، نوه را کنار خود می‌نشاندند و به او هم یاد می‌دادند.

مردم شهر بلد بودند چطور خوشبخت باشند و خوش. دین برای‌شان یک هویت جدانشدنی از همه ابعاد وجودی زندگی‌شان بود.

دین و هنر و صنعت در این آیین ویژه خودنمایی می‌کند پنجاه‌به‌در برگرفته از تاریخ اجتماعی مردم شهر است که تاکنون از کوران مدرنیته گذشته و سرفراز بیرون آمده و هنوز پیوندی ناگسستنی از دین و آیین دارد.

تکمله: این آئین در فهرست آثار ملی ایران میراث فرهنگی ناملموس در همایش چابهار در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ به ثبت رسیده‌ است.

فاطمه میری‌ طایفه‌فرد