در جامعه ای که اکثریت آن مسلمان هستند و نماز و روزه جزو ضروریات دین محسوب می شود ، کسی بخواهد در مقابل چشمان انسان های روزه دار بخورد و بیاشامد، حرمت شکنی و دهن کجی به باورها و احساسات دیگران تلقی می‌شود و نمی توان گفت که هر شخصی آزاد است، طبق میل خود رفتار کند.

گروه زندگی ـ زهره سعیدی: با اینکه درماه مبارک رمضان هستیم افرادی حرمت شکنی می‌کنند و در ملآ‌عام روزه‌ خواری می‌کنند؛ این امر نقض صریح قانون کشور است. گویا روزه خواران خیالشان کاملا راحت است که هیچ قانونی در کشور با آنها کاری ندارد.حتی برخی رستوران‌ها، کافی‌شاپ‌ها و آبمیوه‌فروشی‌ها علنی سرویس‌دهی و تبلیغ روزخوارای می‌کنند. هر چند همیشه در جامعه افرادی خواهند بود که از ادای این واجب الهی  معذورند و در ماه مبارک رمضان در ساعات روزه‌داری ناچارند برای رفع نیاز خود غذا بخورند یا آبی بیاشامند.

با این حال گروهی دیگری از افراد  از ضعف ایمان و یا سستی در انجام وظایف دینی، در ماه رمضان روزه نمی‌گیرند. حال مسئله اینجاست که مجموع این افراد آیا می‌توانند به صرف تمسک به اصل آزادی در مقابل چشمان افراد روزه دار بخورند و بیاشامند و چنان رفتار کنند که  گویا  ماه رمضان هیچ تفاوتی با ماه‌های دیگر ندارد؟

این روزها شبهاتی در ارتباط با  حفظ حرمت ماه مبارک رمضان و روزه داری در فضاهای مجازی و سطح جامعه مطرح می‌شود که همین مسئله باعث شد تا جمعی از مخاطبان با ثبت مطالبه ای در فارس من، خواهان مبارزه جدی با روزه‌خواری در ماه مبارک رمضان شوند.

حجت الاسلام «علی اصلان زاده»، کارشناس محتوایی رسانه و محقق مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در رابطه با موضوع روزه خواری در ملآ عام، حرمت آن و شبهاتی که در مورد این مسئله در سطح جامعه و فضای مجازی مطرح می شود مباحثی را در گفت وگو با فارس مطرح می کند که مشروح آن را می خوانیم:

 

*حاج آقا به عنوان مقدمه  درباره جایگاه و اهمیت حکم روزه برایمان توضیح دهید

– بسم الله الرحمن الرحیم؛ طبق آیه ۱۸۳ سوره بقره « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ ای اهل ایمان، بر شما  روزه واجب گردید چنانکه بر امت های قبل از شما واجب شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید.»

بحث روزه یک مسئله مختص دین اسلام نیست ، برای مردمان قبل از اسلام و اقوام و ادیان آسمانی دیگر هم این حکم تشریع شده است ولی با یک تفاوت های جزئی.

روزه یک حکم شرعی و جزء فروعات دین یعنی احکام عملی است؛ وجوب آن بر افراد تابع یک سری شرایط است یعنی یک حکم انعطاف پذیر است، پس درست است که روزه یک حکم ضروری است اما این حکم با نگاه واقع بینانه و رعایت شرایط افراد تشریع شده است.

در ادامه همان آیه یعنی در آیه ۱۸۴ سوره بقره بلافاصله بیان می شود افرادی که مسافر یا بیمار هستند و توان روزه گرفتن ندارند در فرصتی دیگر جبران کرده و روزه ها را قضا کنند یا کفاره بدهند. بنابراین با وجود همه این تأکیدات و اهمیت  روزه، این وظیفه بر طبق توانایی های افراد در نظر گرفته شده است.

لذا به صورت طبیعی همیشه در جامعه افرادی خواهند بود که از ادای این واجب الهی  معذور بوده و در ماه مبارک رمضان در ساعات روزه داری ناچارند برای رفع نیاز خود غذا بخورند یا آبی بیاشامند.

در کنار این دسته از افرادی که معتقد به مبانی دینی هستند و با مجوز شرعی روزه نمی گیرند، گروهی دیگر از افراد هم هستند که حال به جهت ضعف ایمان یا حتی عدم اعتقاد به مبانی دینی و یا سستی در انجام وظایف دینی، در ماه رمضان روزه نمی گیرند.

*مسئله اینجاست که مجموع این افراد آیا می توانند به صرف تمسک به اصل آزادی در مقابل چشمان افراد روزه دار بخورند و بیاشامند و چنان رفتار کنند که گویا اصلا این ماه رمضان هیچ تفاوتی با ماه های دیگر ندارد؟

پاسخ این سوال یقینا منفی است. اما این پاسخ منفی برای گروهی از افراد شاید در مرحله اول قانع کننده نباشد مخصوصا اگر مطالب منتشر شده در سطح وسیع توسط رسانه های ضد دینی اذهان را درگیر کرده باشد.

این مسئله در شهری مثل تهران که در طول روز جمعیت انبوهی به عنوان مسافرحاضر هستند بیشتر خود را نشان می دهد. این مسافران عموما نمی توانند روزه بگیرند، اما آیا می توانند بگویند که ما کار به کار کسی نداریم ، کسی هم کار به کار ما نداشته باشد؟

 

*پس این جمله «کسی به کسی نباید کار داشته باشد» با چه استدلالی بیان می شود؟

این جمله که افراد آزاد هستند و کسی به کسی نباید کار داشته باشد، یک جمله غلط رایج است. اگر  به برخی کشورهای اسلامی سفر کنید این صحنه را مشاهده می‌کنید که یک عده در ماه مبارک رمضان روزه  باشند، ام عده ای هم  روزه می خورند و کسی هم به کسی کاری ندارد.

الان این شبهه مطرح می شود که اگر  روزه دار و روزه خوار کنار هم راحت زندگی کنند رسیدن به یک ارزش است. این ارزش پنداشتن را هم سرایت می دهند به مسائل دیگر مثل بحث حجاب و احکام دیگر. معتقدند که افراد چرا باید کار به‌کار هم داشته باشند؟ انگار آدم‌ها  مسئولیتی نسبت به اجتماعشان ندارند و احکام کاملا فردی است وبا هر اعتقادی مسالمت‌آمیز و راحت کنار هم زندگی کنند و در برابر کوچک شمردن و بی توجهی به مسائل دینی عکس العملی نشان ندهند.

 این جمله همانند جملات دیگری است که می تواند معنای درستی داشته باشد و در شرایطی کاملا منطقی و اصولی به نظر برسد، در عین حال در برخی موارد نیز همانند مسئله مورد بحث ما معنای غلط و غیر قابل قبولی پیدا می‌کند آنجایی درست است که افراد با هم اختلاف عقیده دارند مثلا در کشور ما در شهرهایی که اقوام و مذاهب متفاوت کنار هم زندگی می‌کنند، هر کسی طبق حکم فقهی مذهب خود زندگی می‌کند ، این جمله درست است یا حتی بین یک مذهب خاص افراد ممکن است تابع نظر یک مرجع خاص باشند و در نتیجه وظیفه یک شخص با وظیفه شخص دیگر تفاوت‌هایی داشته باشد، اینجا دیگر شرع و عقل به ما اجازه نمی‌دهد افرادی که باورهای متفاوت دارند مقابل هم بایستند و اجتماع را به هم بزنند، حتی اینجا جای امر به معروف و ارشاد هم دیگر نیست نهایتا اگر همه مقدمات طی شد و شرایط رو به راه شد، در دانشگاه ها ، حوزه ها و کرسی های آزاداندیشی این افراد می توانند اختلافاتشان را حل کنند و ممکن است به وحدت نظر برسند.

در واقع اینجا محل همزیستی مسالمت‌آمیز است و نهایتا مباحث و گفتگو‌ها در سطح مبانی و ریشه ای بین متخصصین مطرح می شود نه در سطح عموم مردم، آن هم با قالب نادرست و هیجان انگیز و آسیب زننده به احساسات افراد.

 اما در جامعه ای که اکثریت آن مسلمان هستند و نماز و روزه جزو ضروریات دینشان محسوب می شود و هیچ اختلاف نظری درباره اصل واجب بودن روزه در ماه رمضان وجود ندارد حال اگر شخصی در ماه رمضان به جهت عدم اعتقاد به اصل دین یا سستی در انجام وظایف دینی، بخواهد این احکام را زیرپا بگذارد و در مقابل چشمان  روزه دار بخورد و بیاشامد این دیگر حرمت شکنی و دهن کجی به باورها و احساسات دیگران محسوب می شود. دیگر نمی‌توان گفت هر شخصی آزاد است طبق میل خود رفتار کند. چرا که عرصه اجتماع دیگر چهار دیواری خصوصی افراد نیست و بی اعتنایی به باورهای مردم در مقابل چشمان آنها مصداق آزار دیگران است. حکومت دینی چنین اجازه ای را نخواهد داد.

رعایت این حرمت فقط مخصوص روزه نیست، بلکه هرعمل خلافی  اگر در سطح جامعه و علنی اتفاق بیفتد و حکمی از احکام کوچک شمرده شود یا قبحش شکسته شود،به نوعی مبارزه با عمومیت اعتقادات و علایق مردم محسوب می شود که هیچ حکومتی اجازه این مرز شکنی را به شهروندان نمی دهد.

 در سطح جهانی هم اگر نگاه کنیم ، شرایط همینطور است بلکه بسیار سخت گیرانه و محدود کننده‌تر است به نحوی که حتی باورهای غیر اکثریت و بی پایه را هم در دایره خط قرمز قرار می‌دهند؛کشورهای به اصطلاح متمدن اروپایی و مدعی دموکراسی و آزادی بیان را می‌بینیم که یک سری باورهای خدشه پذیر تاریخی همانند هولوکاست را جزء اصول پذیرفته شده خود محسوب می‌کنند و اگر کسی در مقابل این مرزهای ساختگی قدمی و قلمی بردارد محکوم می‌شود و به جرم لکه‌دار کردن احساسات یهودیان مورد مواخذه جدی قرار می‌گیرد. پس چنین نیست که فکر کنیم آزادی بیان و رفتار حتی در کشورهای مدعی آن، چنان دارای دامنه وسیعی هست که بی‌حرمتی به اعتقادات پذیرفته شده را بر می‌تابد و از کنار آن به راحتی می‌گذرد. اصلا چنین چیزی وجود ندارد.

*این موضوع را از زاویه دیگر هم می توانیم نگاه کنیم از جهت رعایت حال دیگر انسان ها ، به‌هرحال اگر بخواهیم رعایت حال هم نوع روزه دارمان را هم بکنیم، می بایست روزه خواری در ملا عام را کنار بگذاریم. نظر شما دراین زمینه چیست؟

بله، در شرایطی که افرادی به جهت انجام وظایف دینی خود از خوردن و آشامیدن دست کشیده اند و بالطبع در طول روز دچار گرسنگی و تشنگی هستند. آیا یک انسان دارای عطوفت انسانی که خود به هر دلیلی روزه نیست، مرتکب این عمل می‌شود که بیاید و مقابل چشمان این افراد گرسنه و تشنه بخورد و بیاشامد؟ هرگز احساسات و عواطف انسانی اجازه چنین بی‌توجهی و بلکه رنجاندن انسان‌های دیگر را نمی‌دهد. او می‌تواند بگوید بنده نمی‌خواهم گرسنه و تشنه باشم، اما این انتخاب خود را به گونه ای عملی کنم که موجب آزار دیگران نشوم.

صحنه جالبی که در همین چند روز اخیر در زمین فوتبال چند بار تکرار شد شاید از همین زاویه قابل توجه و تحلیل باشد، در لیگ فوتبال کشور اروپایی، دقایقی کوتاه بازی را متوقف می‌کنند تا بازیکن مسلمان روزه دار که به وقت اذان  افطار کند. بازی فوتبال که قوانین سفت و سخت بسیار دارد و همه چیز از قبل مشخص است و شاید هیچ بازیکن مسلمان روزه دار دیگری هم در میدان نباشد، اما به جهت رعایت حال این فرد مسلمان روزه دار اجازه می‌دهند تا این بازیکن مسلمان آبی بخورد، افطار کند و بعد بازی را ادامه می‌دهند.

حال شما تصور کنید یک نفر یا عده‌ای در جامعه به اعتقادات دو میلیارد انسان مسلمان بخواهند بی‌احترامی کنند، به نحو تمسخر آمیز و اهانت کننده بخواهند رفتار کنند، روشن است که آن افراد اکثریت آزار می‌بینند و این عمل مصداق ظلم است و  قانون‌گذار اجازه نمی‌دهد معتقدات و مبانی اکثریت مردم را کسی پایمال کند.

*شبهه رایج دیگری هم هست که مطرح می‌کند اگر چیزی حق است ، با این بی احترامی ها یا حرمت شکنی ها از بین نمی‌رود، یعنی مثلا اگر روزه حقیقت است با بی اعتقادی و دهن کجی یک عده نباید زیرسوال برود.

-بله حقیقت به خودی خود هیچگاه با تمسخر و دهن‌کجی یک عده، نابود نمی‌شود و در آن شکی نیست، اما آیا این معنی اش این است که قانونگذار و شرع در برابر چنین بی احترامی هایی بی تفاوت باشد؟ و چون نور حقیقت خاموش نمی‌شود و هر کس مقابلش بایستد، رسوا می شود پس در برابر توهین ها کاری نکنیم؟ خیر این هم از مغالطات مشهور است. نکته قابل توجه اینجاست که ماندگاری حقیقت اتفاقا با همین احساس مسئولیت های اجتماعی و رعایت حد و مرزها و برخورد با افراد مرزشکن حاصل می‌شود،نه صرفا با دست روی دست گذاشتن و بی توجهی کردن به قبح شکنی‌ها و حرمت شکنی‌ها.

 

* امر به معروف و نهی از منکر در مورد افرادی که در ملا عام روزه خواری می‌کنند، نظرتان این است که قانونگذار باید وارد شود یا خود مردم هم می توانند در این زمینه ورود کنند؟ 

– هر سال درآغاز ماه رمضان نهادهای مرتبط مثل دادستانی کل کشور به نیروی انتظامی ابلاغ می‌کند و توسط نهادهای حاکمیتی دنبال می‌شود و باید هم بشود بنابراین مهمترین وظیفه در این مسئله متوجه نهادهایی هست که امور مربوط به نظم و نظام جامعه زیر نظر آنهاست؛نهادهایی رسمی مثل اداره نظارت بر اماکن عمومی و نیروی انتظامی و اتحادیه های خاص صنفی مسلما در این موضوع مسئول هستند،اما نکته مهم اینجاست که بعضا این موضوع فقط در حد نوشتن و یا ابلاغ قانون باقی می‌ماند و جنبه جدی عملیاتی و نظارتی پیدا نمی‌کند. اینجاست که مشکل در سطح وسیعی خود را نشان می‌دهد.

وقتی یک مسئله ای قانون شد، فقط نباید روی کاغذ رها شود مهم‌تر از تدوین قانون و ابلاغ آن، عبارت است از اجرا و نظارت که متاسفانه اکثر مشکلات کشور ما از این ناحیه است.یک ابلاغی می شود و آماری هم داده می شود ولی در اجرا و نظارت ضعف وجود دارد.نهادهای مسئول می بایست به اجرایی شدن یک قانون نظارت کنند و نتیجه را از مردم سوال کنند که  چه میزان از اجرای یک قانون و برنامه راضی هستند؟ وگرنه همه می دانیم ابلاغ های بدون اجرا و نظارت بی ثمر خواهد بود و غیر از نارضایتی حاصلی نخواهد داشت.در موضوع حاضر هم نهادهای مسئول اگر مسئولانه تر عمل کنند یقینا بخش اصلی مسئله قابل حل خواهد بود. اینکه برنامه ریزی و نظارت جدی بر فعالیت واحد های صنفی مربوط به اغذیه و رستوارن ها و تهیه غذاها اعمال شود از اولویت  اصلی نظم بخشی به چنین موضوعی است.

اما درباره تک‌تک افراد جامعه و مسئولیتشان باید گفت که نباید به خاطر مسئولیت نهادها ، افراد هم بدان بی توجه باشند و بگویند: «به ما چه!» این «به ما چه!» معنی ندارد یعنی باید همواره توجه داشت که در یک جامعه اسلامی هرگز افراد نمی‌توانند به صرف وجود نهادهای قانونی در هر بخشی، نسبت به نحوه اداره کشور در آن موضوع بی توجه باشند و بگویند به ما ربطی ندارد.چرا که در نظام اسلامی مردم حقیقتا همه کاره هستند. مردم باید به نحوه اجرای قوانین و امورات کشور از خرد تا کلان نظارت کنند. در نحوه برخورد با نا بسامانی ها در مسئله مورد بحث نیز این مسئولیت عمومی و دغدغه‌مند بودن یقینا باید وجود داشته باشد؛ ولی چگونگی و شیوه انجام این مسئولیت باید زیر ذره بین عقلانیت و هوشمندی و همه جانبه‌نگری قرار گیرد.

فرض بفرمایید چند روز پیش برای خود من پیش آمد که در اطراف حرم حضرت معصومه(س) رستورانی را دیدم که به هرحال برای مسافران و زائران خدمت ارائه می‌کرد؛ درب اصلی رستوران در روز ماه مبارک رمضان باز بود و بنرهایی هم زده بودند که ناهار حاضر است؛ علاوه بر این یک نفر هم ایستاده بود فریاد می زد که بفرمایید ناهار.. نهار حاضر است.

درست است که قم شهر زیارتی است و جمعیت نسبتا قابل توجهی هم مسافر هستند و مشخص است که ظهر باید ناهار بخورند ولی اینکه  در ظهر ماه رمضان علاوه بر باز بودن درب رستوران و داشتن تابلو، فردی نیز در بیرون رستوران و در میدان جنب حرم فریاد بزند که نهار حاضر است حرمت شکنی و بی توجهی به حال جمعیت روزه داری هست که در ساعات میانی روز و در اوج تشنگی و گرسنگی از آن محل عبور می‌کنند.

بنده فکری کردم و چنین به ذهنم رسید که اگر شخصا به این فرد فریاد زننده تذکری بدهم مسلما او پس از اینکه بنده از محل فاصله گرفتم مجددا به کار خود ادامه خواهد داد چرا که متاسفانه او برای همین فعالیت خود استخدام شده و در مقابل این کار مبلغی دریافت می‌کند لذا خودم شخصا وارد نشدم و دوستان نیروی انتظامی را آن سمت خیابان دیدم که در حال انجام وظیفه بودند، مسئله را با آنها طرح کردم و گفتم که در ماه رمضان این کار درستی نیست و حرمت شکنی محسوب می شود و آنها هم گفتند رسیدگی می‌کنند.

در بسیاری از موارد دیگر از ناهنجاری ها نیز باید این گونه رفتار کرد و از نهاد هایی که مسئولیت دارند مطالبه بازخواست و اعتراض کرد.

این را بدانیم که بی توجهی به مسئولیت های اجتماعی نهایتا کشتی بزرگی را که همه افراد جامعه بر آن نشسته اند دچار طوفان و آسیب خواهد کرد.

انتهای پیام/