در طول زندگی ام شیفته دو مصطفی شدم؛ مصطفی ردانی پور نابغه ای علمی و نظامی با شخصیت معنوی خاص که آیت الله مصباح بر دستش بوسه می زد و واسطه دیدار رزمندگان با آیت الله بهاءالدینی می‌شد و مصطفی حاجی حسینلو که از سال ۱۳۸۳ در خوابگاه دانشگاه امام صادق تهران رفاقتمان شکل گرفت.

به گزارش خبرنگار پردیسان آنلاین از ارومیه، حجت الاسلام ابراهیم شریفی فعال اجتماعی و تبلیغی جهادی در یادداشتی در فراق رفیق چند ساله اش، حجت الاسلام مصطفی حاجی حسینلو نوشت:

در طول زندگی ام شیفته دو مصطفی شدم؛
مصطفی ردانی پور نابغه ای علمی و نظامی با شخصیت معنوی خاص که علامه مصباح بر دستش بوسه می زد و واسطه دیدار رزمندگان با آیت الله بهاءالدینی میشد. از سویی دیگر فرماندهی قرارگاه فتح را داشت که فرماندهی سه لشکر را بر عهده داشته و… اولین بار که کتاب مصطفی(زندگی نامه شهید ردانی پور) را خواندم تاکنون دلباخته شخصیت خاص این شهید هستم.

در سویی دیگر دوست عزیزی داشتم، مصطفی حاجی حسینلو که از سال ۱۳۸۳ با دیدنش در خوابگاه دانشگاه امام صادق تهران رفاقتمان شکل گرفت؛ دکتری اش را گرفته بود، استاد دانشگاه بود، ورزشکار رزمی حرفه ای در جودو بود، فرزند و برادر شهید بود( چیزی که همیشه آن را مخفی میکرد و به دنبال بهره برداری از آن نبود) نویسنده کتاب سلام بر اسماعیل، جهادی و… او کنش‌گری اجتماعی با ایده های بلند فرهنگی بود؛ با تمام محدودیت ها فرصتی فرهنگی به نام شهیدانه رقم زده بود که دلها را با خود همراه کرده بود.

برنامه ای که در آن از هیچ کاری اِبایی نداشت؛ تدارکات و پشتیبانی تا خواندن وصیت نامه و سخنرانی و میانداری و…

سالها پیش یادواره ای با عنوان مدافعان حرم در خوی برگزار کردیم که همه آحاد و ملت و مسئولین بودند، در انتهای صحبتم، ازش اسم بردم و تشکر کردم ولی بعد از مراسم نهیبی سخت ازش خوردم که چرا اسم من رو بردی! هر چند ناراحتیش تلخ بود ولی اخلاصش آن را بر کامم شیرین ساخت.

حال می توانم از این عزیز سفرکرده به راحتی بگویم؛ چند روزی به همراه همسرش و دو کودکش تصادف کرده و دارفانی را وداع گفته و ما ماندیم و خاطراتش و …

انتهای خبر./