روایت وداع با شهید دهه هشتادی امنیت/ درددل مادر شهید «حسن مختارزاده» با نسل جوان چه بود؟!
دورش را گرفتهاند. یک سیل آدم عاشق که به شوق دیدنش آمدهاند. جوان و پیر فرقی نمیکند. ردیف اول انگار سهم دهه هشتادیهاست؛ دهه هشتادیهایی از جنس خودش که آرام پیغامشان را در گوش حسن نجوا میکنند: «سلام ما رو به ارباب برسون رفیق، حالا که میری به بیبی زهرا بگو توفیق سربازی امام زمان رو نصیب ما هم بکنه، یادت نره بگی اسم ما هم تو لیست شهدا بذارند، تو لیست فداییهای حضرت مهدی!» و بعد صدای هقهق گریه است که امان میبرد از کلمات!
روایت زائری که از امام حسین گِله دارد
«خوش به حالت. فردا عازم کربلایی. راستی چرا انقد دوست داری بری کربلا؟!» میگوید: «گِله و شکایت دارم از امام حسین. مامان بزرگم یه عمر منتظر بود امام حسین بطلبدش. اما نطلبیده از این دنیا رفت. مامان بزرگم بود که منو عاشق امام حسین کرد. حالا حس میکنم تنهاترین آدم دنیام. میرم پیش آقا گِله کنم!»
اولین زیارت کربلای یک زخمخورده از جنگ ایران و عراق
قبول کرد ما را برساند حرم. اما خلاف مسیر حرم حرکت کرد. کمکم از جادهٔ اصلی خارج شد و به یک فرعی سوت و کور و تاریک رفت. ترسیده بودیم. آن زمان هنوز داعش در عراق گردن کشی میکرد. دایی در گوشم میگفت «این داعشیه. داره ما رو میبره که سر به نیست کنه. اشهدت رو بخون.». جوان در بیراههای خاکی به سرعت میراند. کاری از دستمان بر نمیآمد، جز اینکه بپرسیم «وین تذهب أخی؟».
کودکان خوراک فرهنگی میخواهند، سینماگران دست به کار شوند
روزی که برای اولین بار دست دختر ۳ سالهاش را گرفت و راهی تنها سینمای شهرشان شد، دلش میخواست دخترش هم مثل خود او، خاطرات شیرین سینما رفتن با مادر را در ذهنش حک کند و به خوبی با این فضای جذاب فرهنگی آشنا شود. به خصوص حالا که بعد از مدتها یک فیلم سینمایی کودکانه روی پرده میرفت و ممکن بود تا ماهها بعد، دیگر خبری از فیلمی مختص به بچهها نباشد! امروز روز ملی سینماست؛ روزی که یکبار دیگر کمبودهای سینمای کودک را در گوش اهالی فن فریاد میزند و از خلاء جدی در این عرصه خبر میدهد.
روایت دو خواهر از جمعه ای سیاه / آن روز در میدان ژاله چه گذشت
حاج رحیم دل توی دلش نبود .دو تا دختر جوان ،میان یک معرکهای که اصلا معلوم نبود قرار است چه باشد و به کجا ختم شود. از دخترها اصرار و از حاج رحیم انکار. کفرش که بالا آمده بود هیچ ،کمکم صدایش به چند تا خانه آنطرفتر هم میرسید :«پدر صلواتی ها ! حالا من را میفرستید دنبال نخود سیاه؟!»اما مامان توران که آمد، انگار دهان حاجی همبسته شد .«بروید در پناه خدا.»
این زنان کارتنخواب مجلس روضه میخواهند/ برسد به دست هیاتیهای اهل دل
«من در همه سه سالی که مدیریت مرکز نگهداری زنان کارتنخواب میدان شوش را داشتم با چندین مداح صحبت کردم، چه مداح خانم و چه مداح آقا. گفتم محرم بیایید در مرکز ما، روضه بخوانید، هیات بگیرید. اما راضی نشدند بیایند. می دانم دلیل نیامدنشان چه بود! اینکه زنان کارتن خوابی که از نظر اخلاقی هم مشکل دارند اصلاً هیات میخواهند چه کار؟ اما ای کاش این گزارش برسد به دست مداحان و هیاتی های اهل دل و حرف های ما را بشنوند.»
روایت گنده لاتی که در پیاده روی اربعین توبه کرد
قصه زندگیاش را که میگوید تازه میفهمیم چرا نمیخواست ۷ سال قبل کسی از کربلا رفتنش با خبر شود و میگفت همه خندهشان میگیرد . حتماً فکر میکرد همسایهها با شنیدن این خبر یاد قمه کشیها وعربده کشیهایش می افتند، شاید هم تصویر دستگیری و زنجیر پایش در طرح جمع آوری اراذل و اوباش محله برایشان تداعی میشد. اما روایت زندگی اش مصداقی طلایی است برای این جمله نورانی؛ «انَّ الْحُسَیْنَ مِصْبَاحُ هُدًی وَ سَفِینَهُ نَجَاه»
موکب ۲۴ ساعته آموزش بیکلام در اربعین / چه کسانی باید بیخیال پیادهروی اربعین شوند؟
بازار آموزش بیکلام در سفر اربعین داغ داغ است. مفاهیمی مثل صبر، گذشت، بخشش … که در طول سالها همه تلاشتان را میکنید آنها را به روشهای مستقیم و غیرمستقیم به فرزندتان آموزش دهید در این سفر چندروزه، میتوانید بیکلام و بدون حرف در بچههایتان نهادینه کنید. میپرسید چطور؟ با ما همراه شوید.
دختران را بدون نظر خودشان شوهر نمی دادند!/ آنچه باید از کریم اهل بیت بیاموزیم
کریم اهل بیت؛ هیچ کس با این لقب بیگانه نیست و همه به خوبی میدانیم امام حسن مجتبی(ع) به سبب کرامت و بخشندگی بسیارشان به این لقب شناخته میشدند اما فضائل اخلاقی این امام بزرگوار صرفا به این صفت برازنده محدود نمیشده و روایات آموزنده بسیاری از فضائل ایشان نقل شده که در اینجا بخشی از آنها را باهم مرور میکنیم.
اگر با خانواده همسرتان اختلاف دارید بخوانید/همسرتان را به جنگ با خانوادهاش مجبور نکنید
بسیاری از خانوادهها بعد از ازدواج فرزندشان، عملا او را از دست داده اند؛ چون همسر فرزندشان مانع رفتوآمد آنها شدهاند… این فرزندان از محبت پدر و مادر، جمعهای خانوادگی در مناسبتهای مختلف و رفتوآمدهای صمیمانه با خانوادهشان محروم شدهاند، چون همسرشان نپذیرفته فردی که الان همسر اوست، قبلا در بستر یک خانواده رشد کرده و پیش از هر کس، متعلق به آنهاست.
سوژه عکاس اسپانیایی در پیاده روی اربعین چه بود؟
نگاهش پر میشد از بهت و حیرت و حسرت وقتی از پیاده روی اربعین میگفت. پرسیدیم در پیاده روی اربعین چه دیدی؟ کدام تصویر، کدام قاب دلت را برد و هوایی کرد؟ ما متوجه زبان اسپانیایی مانولو نمیشدیم اما برق چشمانش وقتی ازحرم امام حسین (ع) میگفت که نیاز به مترجم نداشت. یک جاهایی وسط گفت و گو برق چشمانش تبدیل میشد به کاسه چشمانی پر از آب.
فارس من|حوزه اسباببازی بیصاحب رها شده است
«از لحاظ فرهنگی اصلاً تعریفی درباره اسباببازی خوب فرهنگی و اسباببازی بد فرهنگی وجود ندارد، چه برسد به نظارت در این خصوص. کسانی که دغدغه دارند باید بروند مطالعه کنند که لااقل حالا که نظارت نیست، خودشان مراقب باشند و اسباببازی نامناسبی تولید نکنند.» ثبت پویشی در فارس من بهانه ای می شود برای بیان چالش های عجیب در حوزه اسباب بازی.
وقتی نوجوان، دوستانش را به خانواده ترجیح میدهد/کلیدهای نظارت بر روابط نوجوانان
نوجوانان با مخاطرات زیادی در دوستیابی مواجه هستند. گاه دوستیهای دوران نوجوانی با مسیر زندگی و آینده بچههایمان گره می خورد.نقش پدرو مادر در این میان چیست ؟ والدین برای نظارت سالم بر نوع دوستیابی فرزندانشان باید نکاتی را رعایت کنند که خیلی ظریف و جزئی اما ضروری است. این گزارش را بخوانید.
فارس من| ۱۰۰۰متر زمین برای هر خانواده ایرانی!
اختصاص ۱۰۰۰ متر زمین به هر خانواده گرچه می تواند تیتر جذابی باشد اما جذابیت آن وقتی بیشتر می شود کهاین ایده به وهله اجرا درآمده و خانواده های ایرانی بتوانند آینده متفاوتی را برای خود ترسیم کنند.
روایت داماد و پدرزنی که طبیب بیمارانند /ماجرای ساک پر از پول دکتر و چشم گریان بیمار
کم نیستند پزشکانی که معاملهشان با خداست نه جیب بیمار. در روزهایی که مزین به نام پزشک است کم لطفی است اگر یاد نکنیم از همین پزشکانی که به قول معروف، آخر مرام و معرفتند. سوژه گزارش ما مرور ماجراهای دو پزشک است؛ روایت عاشقانههای یک پدرزن و داماد.
Tuesday, 3 December , 2024