معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم ضمن تشریح سیر تحول جنبش دانشجویی از آذر ۱۳۳۲ تا امروز گفت: در آیین نامه جدیدی که تدوین شده دانشگاهها برای ایجاد فضای اعتراض و مطالبه گری تکلیف دارند.

پردیسان آنلاین؛ گروه حوزه و دانشگاه-زهرا سیفی: ۱۶ آذر یادآور آغاز جنبش دانشجویی در سال ۱۳۳۲ است که قشر فرهیخته و بیدار دانشجو در اعتراض به کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد و دخالت‌های آمریکا در امور ایران همزمان با ورود نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران، تظاهراتی به‌پا کردند و با حمله مزدوران شاه به دانشگاه تهران ۳ نفر از دانشجویان به خاک و خون غلطیدند و عده‌ای مجروح و گروهی بازداشت شدند.

جنبش دانشجویی در ایران با ماهیت و رویکرد مبارزه با استعمار و استکبار آمریکایی و استقلال‌طلبی و عدالت‌خواهی شکل گرفت، با نگاهی به تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور مشاهده می‌کنیم که جنبش‌های دانشجویی همواره در کنار باقی جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور ایفا کرده‌اند.

وجود روحیه پرسشگری، نقد و مطالبه گری در این قشر از جامعه باعث شده دانشجویان همواره طلایه‌دار تحولات سیاسی، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی در کشور باشند البته نقش دانشجویان هم در پیروزی انقلاب اسلامی و هم در دفاع مقدس و بازسازی و پیشرفت کشور و تولید علم و فناوری و در عرصه مدیریت نظام اسلامی نقشی تعیین کننده بوده است.

به دنبال وقوع شکل جدیدی از فعالیت تشکل‌ها و جنبش دانشجویی که در پی حوادث اخیر در کشور رقم خورده است و به مناسبت «روز دانشجو» به سراغ دکتر عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری رفتیم و در خصوص اهمیت این روز، سیر تحول جنبش دانشجویی، واکاوی تحولات ماههای اخیر دانشگاه‌ها و نحوه بیان اعتراضات و مطالبات دانشجویی به گفتگو نشستیم.

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

*ارزیابی و تحلیل شما از سیر تحول جنبش دانشجویی از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا به امروز چیست؟ محور اصلی جنبش دانشجویی طی این سال‌ها چه بوده و تغییر و تحولات آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دانشگاه از بدو شکل گیری در ایران و غرب به نوعی با انتقاد و با حلاجی شرایط واقعی جامعه و کنکاش در حد و مرزهای علم شناخته می‌شود، همین ویژگی که جز ایده بنیادین شکل گیری دانشگاه‌ها بوده و هست موجب شده که پویایی و نشاط خاصی در دانشگاه‌ها حاکم باشد. این پویایی و نشاط به واسطه حضور خود دانشجویان در دانشگاه‌ها دو چندان شده است چرا که دانشجویان هنوز درگیر بسیاری از ملاحظات اجتماعی، بوروکراتیک و سیاسی جامعه نشده‌اند و زلالی و شفافیت خاصی دارند.

در کنش‌های متنوعی که در طول تاریخ حیات فعالیت‌های دانشجویی می‌بینیم شاهد نوعی آرمان گرایی، حقیقت طلبی، نقد وضع موجود و میل به فراتر رفتن از شرایط موجود و نیل به اهداف مطلوب را می‌بینیم.

این مسائل جلوه و بروز مختلفی در طول تاریخ فعالیت‌های دانشجویی در ایران داشته است اما واقعه ۱۶ آذر یک نقطه عطف بود. قبل از این هم فعالیت دانشجویی داشتیم اما شرایط آن زمان را بعد از کودتای ۲۸ مرداد در نظر بگیرد که یک کودتایی آمریکایی در جهت زمین گیر کردن مطالبات ملی مردم ایران بود و دولت وقت را سرنگون کرد. جو خفقانی در کشور شکل گرفت.

در آن شرایط نزدیک ۴-۵ ماه بعد، ورود نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا را به ایران داشتیم و آن سه دانشجو با حرکت مبارزه جویانه ای که در مقابل این حضور و دعوت داشتند، توانستند این فضای پرخفقان را بشکنند و فضای جدیدی به وجود بیاورند. این واقعه بیانگر نفرت از سلطه گری جریانات استعماری داخل و رفتار استکباری کشورهای غربی به طور خاص آمریکا بود. این ویژگی جز لاینفک جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب شد و به نوعی مقابله با سلطه و استکبار ستیزی و حفظ استقلال میهن قبل و بعد از انقلاب در جنبش دانشجویی ظهور و بروز دارد.

انقلاب اسلامی نقطه عطف ویژه ای در فعالیت‌های دانشجویی و به طور کلی در فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی در کلیت کشور بود که این ویژگی را خیلی بارزتر کرد و در ذیل شعار نه شرقی، نه غربی و شعارهای استقلال، آزادی که مردم ایران سر می‌دادند، جریان دانشجویی نیز همنوا با آنان و حتی در جاهایی پیشتاز این جریانات، سعی کردند مقابله با جریان‌های استکباری را همیشه نمایندگی کنند.

اما پس از آن جریانات دانشجویی در یک دوره تاریخی در ایران به جهت پیگیری سیاست‌های خاصی که در صدد این بود بسیاری از مناسبات استکباری که در جهان وجود داشته را عادی سازی کند، کمرنگ‌تر شد و رنگ باخت. اساساً از حساسیت‌های تمدنی و بین المللی جریانات دانشجویی در مقطعی کاسته شد و حتی گام‌های مؤثری در جهت اینکه کلیت جریانات دانشجویی غیر سیاسی شود، برداشته شد و دانشجویان کمتر در این عرصه حضور پیدا کردند.

در همان مقاطع در مقابل این رویکرد، مقام معظم رهبری صحبت تاریخی خود را بیان کردند که «خدا لعنت کند دست‌هایی که نمی‌گذارند دانشجویان ما سیاسی باشند.»

این مسئله امتداد پیدا کرد و در دولت‌های مختلف کمابیش با همین رویه پیش رفت تا به امروز که تحولات خاصی در متن جامعه و بدنه دانشجویی رخ داد.

باید یک بازنگری در نوع و شیوه فعالیت دانشجویی داشته باشیم تا دوباره بتوانیم متناسب با شرایط جدید و متناسب با ویژگی‌های نسل جدید دانشجویی، محیطی را برای کنش گری دانشجویان فراهم کنیم.

قانون جدید وزارت علوم برای «اعتراض دانشجویی» در دانشگاهها

* پس شما رکود جنبش دانشجویی را طی سالیان اخیر (البته قبل از وقایع اخیر) تأیید می‌کنید؟ اگر آن را تأیید می‌کنید، فکر می‌کنید سهم مسئولان آموزش عالی و مسئولان دانشگاه‌ها در به وجود آمدن این رکود چقدر بوده است؟

بخشی از این رکود، رکود جهانی بوده است. به عنوان مثال در جنبش‌های ۱۹۸۰ در فرانسه و آلمان، لیدرهای این جنبش‌ها دانشجو بودند اما پس از این اتفاقات، جنبش دانشجویی تقریباً به تدریج در یک مقیاس جهانی افول پیدا می‌کند و ما شاهد چنین کنش گری‌هایی در عرصه جهانی نیز نیستیم بنابراین کشور ایران هم یک جزیره مجزا از سایر کشورها نبوده است. چه در جریانات راست و چه در جریانات چپ جهانی ما شاهد این افول بودیم و ایران هم جدا از آن نبوده است.

نکته دیگر اینکه جامعه ایران در یک سطحی بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ و بعد از پیگیری سیاست‌های تعدیل، کمتر وارد لایه‌های سیاسی می‌شد. بنابراین باز هم دانشگاه جدای از کلیت جامعه ایران نبوده و لذا این دو تحول به صورت عمده صورت پذیرفته است. در واقع به نوعی مطالبات معطوف به سبک زندگی، فضاهای فرهنگی و اجتماعی در بین کلیت جامعه ایران زیاد شده بود و در بین دانشجویان و دانشگاهیان هم دیده می‌شد.

اما فارغ از اینها، نگاه‌هایی نیز وجود داشت که صراحتاً خواستار این بود که دانشجویان تنها به درس و مشق خود برسند. این نگاه کارکرد اصلی دانشگاه را در علم و پژوهش خلاصه و سایر کارکردهای دانشگاه‌ها را مرضی و معیوب بیان می‌کرد که مخل دانشگاه تلقی می‌شد. این تلقی در بین مجموعه آموزش عالی و مسئولین کشور نیز وجود داشت و مسئولین کشور طبیعتاً بر نمی‌تابیدند که از بدنه دانشجویی مطالبات یا سوال‌هایی در مورد روندهای کلان کشور صورت بگیرد.

سوالاتی که در مورد نحوه عملکرد اقتصادی، سیاسی دولت و سیاست خارجی کشور مطرح می‌شد یا پاسخ داده نمی‌شد و یا به نوعی سرکوب می‌شد. در چنین فضایی رهبر معظم انقلاب بارها و بارها تأکید کردند که کار جنبش و جریانات دانشجویی، مطالبه گری است و در سطح بالاتر حتی خواستار این شدند که دانشجویان به حل مسائل کشور کمک کنند و در تصمیم سازی ها ورود پیدا کنند اما این نگاه در دولت‌ها برتابیده نمی‌شد.

بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن مواجهیم ناشی از همین نکته است. یعنی عدم پاسخگو بودن مسئولین به مجموعه دانشجویانی که در دانشگاه‌ها حضور دارند و سوال و پرسش و مطالبه در حوزه‌های مختلف دارند.

*پس از این دوره رکود به واکنش‌های هیجانی در حوادث اخیر می رسیم. در جریان ناآرامی‌های اخیر شکل برخی اعتراضات و مطالبه گری دانشجویان بیشتر بر مدار هیجان و دور از منطق بود به طوری که در پاره‌ای موارد شاهد خشونت و درگیری فیزیکی هم بودیم. این رفتار به نظر شما از کجا نشأت می‌گیرد؟

خواهش من این است که کل این رفتارها را به جنبش دانشجویی ربط ندهید. باید مقداری ریز بینانه تر تحلیل کنید. کشور در این چند سال اخیر درگیر مسائل و مشکلات عدیده ای بود و به تبع این مسائل و مشکلات شاهد اتفاقاتی در جامعه بودیم. وقایع سال ۹۶ و بعد ۹۸. در سال ۹۸ هم کرونا شکل گرفت و تقریباً بسیاری از مشکلات به واسطه اینکه مشکل اصلی کرونا است به حاشیه رفت. اصل مسئله در دوره کرونا مهار یک پاندمی به نام کرونا شده بود که حیات و ممات ما با آن پیوند خورده بود و بنابراین اصل مبارزه، مبارزه با کرونا بود و بسیاری از این مسائل که قبلاً سر باز کرده بود به پستو رفتند. نه اینکه آن مسائل از بین رفته و یا حل شده باشند، به واسطه پاندمی کرونا به حاشیه رفته بودند و دیده نمی‌شدند اما به محض اینکه کرونا حل شد، مسائل خود را نشان دادند و سر باز کردند. دولت سیزدهم با این مسائل مواجه و درگیر شد.

نکته دوم، در دانشگاه‌ها در طول تاریخ دانشگاه پس از انقلاب، شاهد مجموعه‌های مختلف دانشجویی بودیم که اینها مطالبات گروه دانشجویان را در نسبت با حاکمیت و مسئولین دانشگاه وساطت و میانجی گری می‌کردند. در واقع حلقه‌های میانی بودند که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره می‌کنند که بین مسئولان و مردم به نوعی وساطت می‌کردند. کرونا از یک طرف و سیاست‌هایی که اساساً این حلقه‌های میانی را بر نمی‌تابید از سوی دیگر، موجب شد این مجموعه‌های دانشجویی دچار رخوت، رکود و یا حتی ضعف‌های شدیدی که منجر به از بین رفتن شأن شود، شدند.

ما زمانی که کار را به دست گرفتیم بسیاری از این مجموعه‌ها دچار رکود شده بودند. کارکرد این مجموعه‌ها چیست؟ بخش دانشجویان را در حوزه فرهنگی و خاصی نمایندگی می‌کنند. حدود سه هزار و ۶۰۰ نشریه دانشجویی، هزار و ۱۰۰ گروه جهادی دانشجویی، ۷۰۰ هیئت دانشجویی، هشت هزار و ۴۸۰ کانون فرهنگی و هنری، ۱۰ هزار انجمن علمی دانشجویی مجموعه‌هایی بودند که در کف دانشگاه، مطالبات، خواسته‌ها، علایق و سلایق دانشجویان را میانجی گری می‌کردند و اینها را یا با کلیت حاکمیت و دولت و یا با مسئولین، بسته به عرصه کنشگری شأن متصل می‌کردند.

اینها دچار اختلالات شدید در دوران کرونا شدند. کارکرد اینها چه بود؟ اهداف دانشجویی را پیگیری می‌کردند و جامعه پذیری فرهنگی، سیاسی، اجتماعی دانشجویان به عهده آنها بود. در شرایطی که دانشگاه مجازی شد تقریباً این مجموعه‌ها اگر نگویم کاملاً از بین رفتند و یا بسیار دچار رخوت و رکود شدند.

* درست است ولی انتقاداتی به کارکرد این مجموعه‌ها هم وارد است. شما این تشکل‌ها و مجموعه‌های دانشجویی را علیرغم نقدهایی که به خروجی آنها می‌شود، مثبت ارزیابی و تأیید می‌کنید؟

بله، قطعاً مثبت ارزیابی می‌کنم. ممکن است ایراداتی به این مجموعه وارد باشد و ممکن است کژکاری هایی در این مجموعه ببینید. کما اینکه گزارش‌هایی داشته‌ایم که بعضاً انجمن‌های علمی و کانون‌های فرهنگی و هنری از مسیر خودشان خارج شده‌اند. اینها اختلالاتی است که به وجود می‌آید اما اگر در کلیت به آن نگاه کنیم، فارغ از اختلالات خرد، کار مجموعه‌های دانشجویی این است که مطالبات، نیازها و سلایق و علایق دانشجو را نمایندگی کنند.

وقتی این مجموعه از بین می‌رود، چه اتفاقی می‌افتد؟ با انبوهی از دانشجویان مواجه می‌شوید که مطالبات و خواسته‌های گوناگون و متنوع دارند که نظام مند نشده و رسمیت پیدا نکرده و هنجار مند نشده و به صورت مرضی خود را نشان می‌دهد. به نوعی به آنارشیست و پوپولیسم نزدیک می‌شوند و خطرات و مخاطراتی را برای دانشگاه به همراه دارند.

از سوی دیگر میزان واقعی این اتفاقات خلاف هنجار و شئونات دانشگاه در حوادث اخیر با آن چیزی که منعکس شده، بسیار فاصله دارد.

میزان واقعی این اتفاقات خلاف هنجار و شئونات دانشگاه در حوادث اخیر با آن چیزی که منعکس شده، بسیار فاصله دارد

متأسفانه ضعف رسانه‌ای داخل کشور به هر دلیلی، موجب شده بود که میانداری جریان رسانه‌ای در کشور به جریان‌های معاند و خارجی داده شود، انبوه وقایع در دانشگاه که توسط همین مجموعه‌های دانشجویی رخ می‌داد، نادیده گرفته می‌شد اما کوچک‌ترین اتفاق در یک گوشه دانشگاه که خلاف هنجارها، ارزش‌ها و چارچوب رسمی دانشگاه بود به شدت ضریب پیدا می‌کرد.

به حدی که بارها و بارها دانشجویانی که با آنها سر و کله می‌زدم و با آنها ارتباط داشتم از این قصه ناراضی بودند که چرا دیده نمی‌شویم اما اتفاقات کوچک این چنینی دیده می‌شود. این به حدی فضاسازی کرد که موجب نگرانی خانواده‌ها هم شد. خانواده‌ها نگران این بودند که فرزندان خود را به دانشگاه‌ها بفرستند یا نفرستند.

در صورتی که حتی بر اساس تعداد هم اگر می‌خواستیم از شرایط ارزیابی داشته باشیم بالغ بر ۹۵ درصد از دانشجویان درگیر فرآیندهای عادی دانشجویی خود بودند و بیش از ۹۵ درصد از دانشگاه‌های ما شرایط عادی داشتند. اساساً نوعی از اعتراضات، ذاتی دانشگاه است. دانشگاهی که در آن مطالبه گری، اعتراض و شور و نشاط و حیات سیاسی نباشد، دانشگاه نیست.

در هر صورت حالت مرضی زمانی رخ می‌دهد که ما با دانشگاه‌هایی مواجه باشیم که حساسیتی نسبت به مسائل کشور و جامعه خود نداشته است. مسئله اصلی در دوره اخیر نحوه بروز این اعتراضات است که بعضاً متأسفانه تصویری را از دانشگاه مخابره کرده که ضد انقلاب و معاند می‌پسندند و مخالفان و کسانی که به نوعی پیشرفت ایران را نمی‌خواهند می‌پسندند. اگر اینها را کنار بگذاریم بقیه چیزها واقعاً طبیعی بوده است.

ما اساساً نباید به نقطه‌ای برگردیم که همه چیز در دانشگاه آرام و ساکت باشد و اتفاقی نیفتد و این تصویر مطلوب ما در دانشگاه‌ها باشد.

قانون جدید وزارت علوم برای «اعتراض دانشجویی» در دانشگاهها

*در حوادث اخیر نقش رسانه و بیشتر از آن فضای مجازی را در شکل گیری و جهت دهی به فعالیت‌های دانشجویی چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما آیا جریان منتقد و معترض دانشجویی در حوادث اخیر متأثر از فضای مجازی بود؟

در کشور ما تمهید خوبی در خصوص طراحی و ایجاد شورای عالی فضای مجازی صورت گرفت اما واقعیت این است که این موضوع امتداد خوبی پیدا نکرد و ادراک مناسبی از فضای مجازی در کشور وجود ندارد، بر همین اساس هم در واقع حکمرانی مناسبی برای فضای مجازی در کشور شکل نگرفت.

عموماً در کشور ما ادراک، ادراک ابزاری بوده است، یعنی فضای مجازی و فناوری‌های وابسته به آن را یک ابزار تلقی می‌کردند که در امتداد سایر ابزارها آمده و یک تغییرات کوچکی را در زیست جهان ما به وجود می‌آورد، ولی واقعیت امر این گونه نبوده و فضای مجازی تنها یک ابزار در کنار سایر ابزارها نبوده، یک زیست جهان جدید را به همراه خود آورده است اگرچه همه فناوری‌ها به نوعی تأثیرات عمیقی را بر روی زندگی و تمدن بشری گذاشته‌اند، اما فناوری‌های وابسته به فضای مجازی و کلیت فضای مجازی چنان تأثیرات عمیقی در زندگی بشر به همراه داشته است که به نوعی تمدن جدیدی را به همراه خود آورده‌اند.

تمدن جدیدی که اجزا و المانهای آن با تمدن‌های قبلی تفاوت فاحشی داشته و طبیعتاً تغییراتی را در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و در همه عرصه‌ها به همراه خود داشته است، کلیتی بوده که تمام زیست جهان ما را دگرگون کرده است این ادراک از فضای مجازی متأسفانه در کشور ما وجود نداشته زمانی این ادراک جدی تر مورد توجه قرار گرفته است که با مجموعه‌ای از مصائب مواجه شدیم.

و این نقطه دردناک ماجرا است، یعنی ما از فرصت‌های کثیری که فضای مجازی داشته استفاده نکرده‌ایم و طبیعتاً وقتی از فرصت‌های فناوری استفاده نکنیم درگیر مصائب و مشکلات آن خواهیم شد.

فرصت‌ها و امکاناتی که فضای مجازی در اختیار ما قرار داده است به حدی بوده که این امکان وجود داشته و حتی اکنون نیز وجود دارد که ما بتوانیم در مسیر توسعه پرش‌ها و جهش‌هایی داشته باشیم، این امکان را به ما می‌دهد که از خیلی عقب افتادگی‌ها در دوره‌های پیشین عبور کنیم، همچنان که در دوره صنعتی شدن شاهد این بودیم که برخی از کشورها در مسیر توسعه میان بر هایی را تجربه کردند، به نظر می‌رسد که فناوری‌های فضای مجازی این امکان را پیش رو قرار می‌دهد که کشورهایی که از ظرفیت‌ها و فرصت‌های کشور خود به خوبی استفاده کرده و حکمرانی مناسبی را بر آن فضا دارند، بتوانند این جهش را تجربه کنند.

به عنوان نمونه کشورهای چین، کره جنوبی و برخی از کشورهای اروپایی چنینی وضعیتی داشته و از ظرفیت‌های فضای مجازی به خوبی استفاده می‌کنند و بالعکس برخی از کشورها که از این ظرفیت خوب استفاده نکردند در حال خروج از میدان رقابت هستند، لذا ما باید سعی کنیم از ظرفیت‌ها و فرصت‌های فضای مجازی استفاده کنیم طبیعتاً در این مسیر وزارت علوم نقش ویژه ای می‌تواند داشته باشد چه در بحث‌های آموزشی مربوط به موضوع و چه در بحث‌های پژوهشی و فناورانه می‌تواند بسیار بسیار کمک کننده باشد و این شرایط را تسهیل کند.

اما واقعیت این است که ما از این فرصت‌ها خوب استفاده نکرده‌ایم، لذا با لایه تهدید آمیز فضای مجازی مواجه شدیم، ما دقت نکردیم که به هر حال پلتفرم‌هایی که در این فضا فعالیت می‌کنند، یک قدرت بلامنازعی را به دست می‌آوردند وحکمرانی را در چارچوب مرزهای ملی با چالش مواجه می‌کند. به طوری که در اتحادیه اروپا تجربه شده و منجر به تدوین قانون حفاظت از داده‌های عمومی شد، بر این اساس ما باید سعی کنیم حکمرانی پلتفرمی را در کشور تقویت کنیم و اگر حکمرانی پلتفرمی در کشور تقویت شود، طبیعتاً دانشگاه‌ها هم از ظرفیت‌ها و فرصت‌های آن استفاده خواهند کرد.

باید به این نکته توجه کنیم که اساساً در عصر فضای مجازی، مرزهای نهادی و مرزهای ملی به صورت کلاسیک تعریف نمی‌شود، یعنی ما تعریف‌های کلاسیکی که از مرزها داریم، در این فضا دیگر فایل استفاده نیست، خیلی از این مرزها از بین می‌رود به ویژه مرزهای نهادی به فرض مثال در دوره پیشا فضای مجازی این امکان وجود داشت که دور نهاد آموزش عالی خط کشیده و مرزهای آن را از سایر نهادها حتی از کلیت جامعه و کشور تا حدودی جدا کرد، اکنون این امکان از بین رفته است لذا کنشگری دانشجویان در مرزهای دانشگاه، با کنش گری آنها در مرزهای ملی و فرا ملی به هم آمیخته شده و این نوعی از حکمرانی را می‌طلبد که هوشمندتر، سیال‌تر و منعطف‌تر باشد و با واقعیت‌های جدید خود را سازگار کند و بر آن اساس بتواند خود را باز تعریف کرده و پیش رود.

بنابراین ما باید سعی کنیم از این ظرفیت عظیم دانشجویی در فضای مجازی استفاده کنیم، ظرفیت‌هایی که به نوعی می‌توانند هم در لایه تولید محتوا، هم در لایه‌های فناوری‌های جدید و لایه‌های آموزشی و پژوهشی، آورده‌های خوبی را برای کشور داشته باشند، به ویژه که این نکته را باید لحاظ کرد که دانشجویان انس بیشتری با فناوری‌های فضای مجازی دارند و به نوعی حتی می‌شود گفت که جز ویژگی‌های هویتی آنان استفاده زیاد از فناوری‌های جدید است به حدی که آنها را بومیان این فناوری‌های جدید و بومیان فضای مجازی می‌دانند.

برای اینها فضای مجازی یک پیوستی در کنار زندگی نیست، بلکه متن زندگی است و زیست جهان آنها از فضای مجازی تشکیل می‌شود لذا مناسباتی که آنها با فضای مجازی و فناوری‌های آن دارند بسیار عمیق‌تر و دقیق‌تر است تا نسل قبلی که آن را به صورت پیوستی تجربه می‌کند و عموماً هم ارتباط دقیقی با آن ندارد. لذا از این ظرفیت‌ها باید استفاده کرد و از این ظرفیت‌های دانشجویی که فناوری‌های فضای مجازی جز متن زندگی آنها است باید استفاده کرد، و فقط روی لایه تهدید آمیز آن تاکید نکرد.

لایه‌های تهدید آمیز آن توسط حکمرانی مناسب قابل مدیریت است اما تاکید بر وجه تهدید آمیز فضای مجازی نباید موجب شود که ما فرصت‌های بی نظیر و بی بدیل آن را لحاظ نکنیم به ویژه اینکه اگر ما صحبت از صدور ارزش‌های انقلاب اسلامی را در افق‌ها و چشم اندازهای انقلاب اسلامی داشته‌ایم، فضای مجازی این امکان را می‌دهد که این ارزش‌ها، به نحوی بسیار راحت توسط گروه‌های دانشجویی و کلیت کشور و گروه‌های مردمی به سراسر جهان منتشر شود و از این ظرفیت استفاده شود و طبیعتاً اگر از این ظرفیت استفاده نکنیم لایه تهدید آمیز آن خود را نشان خواهد داد.

لذا باید از آن استفاده کرد و جبهه‌های متحد مقاومت، جبهه‌های متحد در قبال استعمار جدید، جبهه متحد مسلمان جهان، جبهه متحد ضدیت با استکبار، جبهه متحد مستضعفان جهان که از آرمان‌های حضرت امام (ره) بود به نظر می‌رسد که در این فضا می‌شود شکل داد و از ظرفیت‌های آن در جهت تحقق این اهداف استفاده کرد.

*پیش نویسی تحت عنوان مطالبه یا اعتراض دانشجویی برای قانونمند شدن تجمعات دانشجویی به شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها ارائه کرده‌اید. درست است؟ درباره آن بیشتر توضیح می‌دهید.

ما مطالبه را اعم از اعتراض می‌دانیم و بخشی از مطالبه، اعتراض است. آئین نامه چند صفحه‌ای تنظیم شده و براساس آن شرایطی تأمین شده تا دانشجویانی که در حوزه‌های مختلف سوال، مطالبه یا اعتراضی دارند بتوانند اعتراض خود را با خیال راحت مطرح کنند. همچنین دانشجویان مطالبه کننده باید این مسئولیت را برعهده بگیرند و شرایط به گونه‌ای مدیریت شود که کارکردهای دانشگاه در حوزه آموزش، پژوهش، رفاه و … دچار اختلال نشود.

این در واقع اصل فلسفه شکل گیری آئین نامه مطالبه گری بوده که تنظیم شده و تحویل شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها شده است. امیدواریم زودتر به سرانجام برسد.

نکته دیگر این است که چون فرصت گفتگو، نقد و مناظره را به دانشجویان ندادیم و به طریق اولی در محیط‌های دانش آموزی و حتی در خانواده این فرصت برای فرد فراهم نشده، آداب گفتگو و نقد کردن و نقدپذیری در میان ما نهادینه نشده است. برای به وجود آمدن این رویه باید آموزش و پرورش و نهادهایی که با خانواده مرتبط هستند درگیر شوند. هم نقد را بپذیریم و هم نقد سالم و صحیح را یادبگیریم و هم نقد پذیر باشیم.

قسمت دوم نقد پذیری بنده به مسئولین باز می‌گردد. صادقانه باید گفت که متأسفانه بعضاً مسئولین ما تحمل نقد و پرسش را ندارند و علیرغم اینکه رهبر معظم انقلاب آخرین بار (فروردین ۱۴۰۱) در دیدار با دانشجویان تأکید کردند که مسئولین در دانشگاه‌ها حضور پیدا کنند و پاسخگوی مطالبات و سوالات دانشجویان باشند، هیچ اتفاق جدی در این عرصه رخ نداد.

* در مورد پیش نویس اگر بخواهیم جزئی‌تر صحبت کنیم، آیا خط قرمزی هم دارد؟ امنیت دانشجوی منتقد در نظر گرفته شده و آیا تضمینی وجود دارد برای اینکه اگر کسی گفتگو، نقد و مطالبه‌ای را مطرح کند به کمیته انضباطی فراخوانده نشوند؟

در خصوص خطوط قرمز، خطوط قرمز قانون است و هیچ خط قرمزی تحت عنوان ملاحظات رئیس دانشگاه، نهادهای داخل دانشگاه و خارج از دانشگاه و امثالهم وجود ندارد. این خط قرمز در آئین نامه تصریح شده است. درباره تخطی از قانون باید مجموعه‌ای که تقاضا و به نوعی خواستار برگزاری این مطالبه گری و اعتراض بودند، خودشان باید پاسخگو باشند.

از طرفی دانشگاه مسئولیت دارد فضایی را فراهم کند که حفظ امنیت دانشجویان در آن تأمین شود. هم در جریان مطالبه گری و هم پس از مطالبه گری. فارغ از این موضوع آئین نامه، ابلاغ مکرر کرسی‌های آزاداندیشی را به رؤسای دانشگاه‌ها متذکر شدیم که از امنیت برگزار کنندگان حمایت شود و از برخوردهای انضباطی پس از برگزاری هم پرهیز شود. این بند از قبل هم در آئین نامه بود.

دانشگاه مسئولیت دارد فضایی را فراهم کند که امنیت دانشجویان در آن تأمین شود. هم در جریان مطالبه گری و هم پس از مطالبه گری

البته طبیعتاً فردی که در کرسی، موارد قانونی و هنجارهای دانشگاه را زیر سوال می‌برد نباید از ما انتظار حمایت داشته باشد.

* تأیید می‌کنید که خروجی دانشگاه‌های ما درباره برگزاری کرسی‌های آزاد اندیشی که مطالبه مقام معظم رهبری هم بوده و بارها بر اجرای آن تاکید داشتند، مثبت نبوده و دانشگاه‌ها اساساً این موضوع را آن طور که باید و شاید جدی نگرفتند؟

بله، ما با انبوهی از مطالبات شنیده و دیده نشده و سرکوب شده در دانشگاه‌ها مواجه بودیم که پس از بازگشایی به یکباره سر باز کرد. من آماری از جدول کرسی‌های برگزار شده در پردیسان آنلاین و آبان ۱۴۰۱ را ارائه می‌کنم. ۱۸۴ کرسی در دانشگاه‌های سراسر کشور برگزار شده است. نمی‌خواهم عنوان کنم که عدد بزرگی است اما برای دو ماه نسبت به نبود چنین کرسی‌هایی در گذشته عدد تأثیرگذاری است. مشکلی که در این شرایط وجود داشت که در حال رفع است، این است که فضای هیجانی دانشگاه مانع از این می‌شد که این کرسی‌ها برگزار شود اما الان مدتی است که این فضای هیجانی فروکش کرده و بچه‌ها بسیار دقیق‌تر و عمیق‌تر و معطوف به هدف تر، معضلات و نکات خود را در صحن دانشگاه‌ها مطرح می‌کنند. طبیعتاً فرصت برای برگزاری چنین کرسی‌های نقد و مناظره بیشتر شده است.

گام اولیه برداشته شده است و شرایط مورد نظر با توجه به نکاتی که عرض کردم، نسبتاً معقول است و اگر با همین نگاه پیش برویم، امیدواریم اتفاقات بزرگ‌تری در این عرصه بیفتد. غالب این کرسی‌ها، گفتگوی آزاد بوده ۹۱ کرسی آزاد، ۲۶ میزگرد، ۲۰ مطالبه گری، ۲۰ مناظره و ۱۳ نقد بوده است. به تفکیک دانشگاه‌ها و حوزه‌های مختلف موجود است. که در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی ۱۱۵، در حوزه سیاسی ۹۹ و در حوزه علمی ۲۳ کرسی برگزار شده است.

*به عنوان آخرین سوال، قرار بود زمینه حضور مسئولان برای پاسخگویی به مطالبات دانشجویان در دانشگاه‌ها فراهم شود، چه اقداماتی در این باره صورت گرفته است؟

بعد از صحبت‌های مقام معظم رهبری دو جلسه تا قبل از شهریور برگزار کردیم و نمایندگانی از دستگاه‌ها آمدند و یک جلسه‌ای تحت عنوان ستاد گفتگوی دانشگاهیان با مسئولان شکل گرفت. سومین جلسه را اخیراً داشتیم. بنا شد از طرفی دانشگاه‌ها با مشورتی که با تشکل‌ها و مجموعه‌های دانشجویی دارند، لیستی از مسئولین و حوزه‌های مورد پرسش را برای وزارتخانه بفرستند و این پرسش‌ها و مسئولینی که مورد انتظار هستند که در دانشگاه‌ها حضور پیدا کنند به دستگاه‌ها ارسال می‌شود. دستگاه‌ها نیز اعلام آمادگی کردند که افراد خود را اعزام می‌کنند تا در دانشگاه‌ها حضور پیدا کنند و نقد و گفتگو در دانشگاه‌ها شکل بگیرد.

البته در برخی از دانشگاه‌ها هم شکل گرفته و چندمین جلسات نیز در حال برگزاری است. به عنوان مثال در دانشگاه لرستان شکل گرفته و یک شنبه ساعت ۱۰ تا ۱۲ را به گفتگو با مسئولین استانی اختصاص دادند. از استاندار، مدیر کل آموزش و پرورش، مدیر کل بهزیستی، مدیر کل صنعت و … در دانشگاه حضور می‌یابند و بین دانشجویان، دانشگاهیان و مسئولین این گفتگو شکل می‌گیرد.

بنا داریم این اتفاق بیفتد. بنا به اینکه کار کارشناسی دقیق‌تری صورت بگیرد و از فضای هیجانی خارج شویم، پیشنهاد این بوده که هر مسئولی که در دانشگاه حضور پیدا می‌کند با یک تیم کارشناسی همراه باشد که پاسخ‌ها دقیق باشد. یعنی اگر در یک موضوع تخصصی بچه‌ها سوال می‌کنند، کارشناس بتواند پاسخ متقن بدهد.

این اتفاق چند فایده دارد. اولاً فاصله میان مسئولان، دانشجویان و دانشگاه و مردم کم می‌شود و ثانیاً دانشجویان با واقعیت‌های عینی کشور آشنا می‌شوند و ثالثاً مسئولین با مطالبات و ظرفیت‌های دانشگاه‌ها مواجه می‌شوند.

پردیسان آنلاین را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید