علیرضا صلواتی، مجری کل طرح های زیربنایی استان اصفهان در یادداشتی خطاب به رئیس جمهور نوشت: حمل و نقل کشور بیمار است.

پردیسان آنلاین؛ علیرضا صلواتی، مجری کل طرح های زیربنایی استان اصفهان در یادداشتی نوشت: سلام آقای رییس‌جمهور! این آخرین فرصت است

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
رییس جمهور وفاق‌آفرین

سلام
احتراماً آنچه می‌خوانید شرح حال بیماری‌ست که نیازی فوری به تشخیص و درمان شما دارد!
این بیمار،
همه‌ی علائم حیاتی را دارد؛
هنوز زنده است،
اما دردهای بزرگِ آن، بین کادرِ درمان،
بین این و آن،
بین متخصصانِ خوش‌بین و بدبین،
طی سالیان سال، خوش‌خیم و بدخیم تشخیص داده شده
این بیمار، «نظام حمل‌ونقل» کشور است.

اگر از صفت «بیمار» استفاده می‌کنم قرار نیست کسی آن را توهین یا تحقیر تلقی کند!
چون به نوعی هیچ‌کس مسئول نیست، اما همه مسئولند!
یک سهامی عام از مسئولیت یا بی‌مسئولیتی!
قضاوت‌اش با خدا و خلقِ خدا

اگر دغدغه‌ی بجای شما، مصرف سرسام آور «بنزین» به قیمت «یک لیوان آب»، نه توسطِ مردم، بلکه توسط خودروهای بی‌کیفیتِ زیرپای مردم است، که هست؛

اگر دل‌مشغولیِ جنابعالی، نرخ بالای تصادفات جاده‌ای و از دست‌رفتن حیات انسانهای شریف و معلولیت هم‌وطنان عزیز این مملکت است، که هست؛

اگر راه، طولانی‌ست؛
اگر جاده‌ها، پر دست‌انداز و وقت مردم رو به اسراف، که هست؛

اگر شما به تخصصِ متخصصین و خبرگیِ خبرگان اعتقادِ راسخ دارید، که وعده دادید، «دارید»؛

باید بپذیریم که «راه» از «ریل» می‌گذرد!

صحبت‌هایی که جنابعالی برای معارفه‌ی سرکار خانم دکتر صادق، بانوی وزیر، در یکی از تخصصی‌ترین و پیچیده‌ترین وزارت‌خانه‌ها بیان فرمودید، برای ما و خیلی‌ها جالب توجه بود.

می‌خواستم به عنوان کسی که نیم دهه‌ای است در این وزرات‌خانه و دو دهه‌ای است که در موضوعات عمران شهری، استانی و کشوری فعالیت می‌کند، تشخیص پزشکی شما را به زبان مهندسی ترجمه کنم.

توقع و خواسته‌ای که درآن مراسم تودیع و معارفه عنوان کردید، یعنی رفع تبعیض و بی عدالتی برای وزارت‌خانه ای که نصفِ اسمِ آن «راه» است و نصف دیگرش «شهرسازی»، با نسخه ریلیِ سریع‌السیر (HSR: High Speed Rail) دست‌یافتنی است؛

آقای دکتر!
جسارتاً چشمهایتان را ببندید!
بله!
تجسم کنید!
ستون فقرات حمل و نقل کشور؛ کریدور شمال به جنوب؛
و در آینده اتصال به شرق و غرب؛
به ده ها مرکز استان و شهرستان، از خراسان، تا خوزستانِ؛ یزد، مرکزی و چهارمحال؛
از بوشهر و هرمزگان تا آذربایجان و کردستان؛ حداقل ۷۰ درصد جمعیت کشور!

باید عرض کنم که فرصت زیادی نداریم!
حدود بیست سال است که دولت‌های مختلف موضوع HSR را کج‌دار و مَریز دنبال کرده‌اند،
گاهی با شتاب، گاهی با مکث؛
اما ترمزِ این قطار هنوز نیامده را، کاسبیِ تحریم‌های داخلی و نگاه غیرِ ملی کشیده است.

آنهایی که به غلط تصور می‌کنند با حمل و نقل خودرومحور می‌توان به هاب ترانزیت منطقه تبدیل شد!

آنهایی که با محاسبات اشتباه خیال می کنند که جابجایی و تردد میلیون‌ها نفر مسافر و کالای ایرانی را می‌شود با سیستم حمل و نقل غیر ریلی اداره کرد!

اگر مشمول تحریم‌ها شدیم و هواپیماهای‌مان زمین‌گیر شد، چون باور نداشته‌ایم که جهانِ غرب و شرق در مسیر توسعه، سرمایه‌گذاری عظیمی بر حمل‌ونقل ریلی کرده اند؛
چه از دوران اختراع ماشینِ بخار در چند قرن گذشته و چه اکنون با فناوری Hyperloop و سفر در خلأ و در همین وقت و ساعت، همین کشورهای همسایه؛ از ترکیه تا عربستان و امارات.

احتمالاً همچنان به شما در پرونده این بیمار، داده‌های نادرست تزریق می‌کنند؛

از پمپاژ بی‌امانِ یأس و ناامیدی تا تجویزهای خطرناک و تداخلات دارویی کُشنده؛ مثل اینکه:

– کشور چه نیازی به HSR دارد؟!
– اصلاً کی گفته تهران_ قم_اصفهان؟!
– ما هنوز قطار برقی نداریم، چه برسه به سریع‌السیر!
– ما مشکلات عدیده و پیچیده‌ی مهم‌تری داریم، بدهی بازنشستگان و گندم‌کاران و ناترازی انرژی و صندوقها؟ کدام مهم‌تر است؟
– در شرایطِ حساس کنونی (که الی‌الابد ادامه دارد!) چه نیازی به قطار سریع‌السیر؟!

به آنهایی که احتمالاً از نسل همان‌هایی هستند که مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال ۶۳ در اوج جنگ در خطبه‌های نماز جمعه برایشان می‌گفت: «تهران، مترو می‌خواهد!» و می‌گفتند: «مترو متری چند؟! مترو برای کی؟! الانِ که موشک توی هواست، متروی زیر زمین به چه درد ما می خوره؟!».

شما به اتکای نظر متخصصانِ پاک‌نیت به آنها بگویید که اگر آن تشخیص های درست و بهنگامِ دلسوزانِ نظام نبود، امروز تهران مترو نداشت، مشهد و اصفهان و پنج شش کلانشهر دیگر هم نداشتند!

شما به آنها بگویید چون پروژه بیست‌ساله تهران-قم-اصفهان، بیش از ۷۰ درصد پیشرفت زیرسازی و روسازی داشته و اگر امروز شهید همت ها و ابتکار شهید باکری هایِ زنده‌ی زمان باشد، که هست، یک‌سالی طول نخواهد کشید که ایرانِ عزیزمان به فناوری HSR دست یابد و هزاران هزار فرصت شغلی فناورانه برای اولین بار به بازار کشور معرفی شود.

شما به آنها بگویید آب و غذا و لباس، هیچکدام برای اهل یک خانواده، جایگزین دیگری نمی‌شود! لباس را نمی‌شود نوشید،
غذا را نمی‌شود پوشید!
هرچیز جای خودش؛
نمی‌شود کشور را معطل مشکلات نگه داشت و اگر اتفاقاً قرار باشد اولویت‌بندی کنیم، باید به کاری اولویت دهیم که طی سالها میلیون‌ها نفر ساعت و میلیاردها ریال و دلار و یوان هزینه برداشته و» باید» و «باید» و «باید» به فرجام و سرانجام برسد؛ «انشاللّه»!
که اگر اینگونه نشود اسراف است و اتلاف بیت المال!

آقای دکتر!
شما به زبانِ شیوای ساده و صریح و بی‌تکلف خودتان با مردم سخن بگویید!

و پاسخ آنهایی که عامدانه اما جاهلانه در مقابل این پیشرفتِ دست‌یافتنی، سنگ‌اندازی می‌کنند بگویید: «قطاری هست با ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، سرعت! بی‌سر و صدا، با آلایندگیِ نزدیک به صفر؛ از اصفهان تا تهران، کمتر از ۲ ساعت! از تهران تا مشهد، ۳ ساعت، از خزر تا خلیج فارس، کمتر از ۶ ساعت! آری این زمان‌های کوتاه، دست‌یافتنی‌ست!

درست مثل همان زمان‌هایی که قلب‌های تپنده، زیرِ تیغِ جراحی و دستان شما، برایشان هر ثانیه‌ای به طول یک عمر ارزش خواهد داشت!

آقای دکترِ عزیز!
شاید این آخرین فرصت باشد،
ما قرار است اول شویم و حتماً می‌شویم،
بعون‌الله

أیُّها الناسُ ألآنَ، ألآنَ!
مِن قَبلِ النَّدَمِ، و مِن قَبلِ «أنْ تَقولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللّه ِ و إنْ کُنتُ لَمِنَ السّاخِرِینَ
* أو تَقولَ لَو أنَّ اللّه َ هَدانِی لَکُنْتُ مِن المُتَّقِینَ
* أو تَقولَ حِینَ تَرَی العَذابَ لَو أنَّ لی کَرَّهً فَأکُونَ مِن المُحْسِنِینَ»
ای مردم! اینک، اینک!
[فرصت را دریابید]! پیش از آنکه پشیمان شوید و پیش از آنکه «هرکسی گوید: دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهی ورزیدم و بی‌تردید من از ریشخندکنندگان بودم. یا گوید:
«اگر خدا هدایتم می کرد، هر آینه از پرهیزگاران بودم. یا چون عذاب را ببیند، گوید: کاش مرا برگشتی بود تا از نیکوکاران باشم».
امام علی علیه‌السلام