از مسکو تا تهران؛ خورشید امروز از شرق طلوع می‌کند

در بزنگاه فروپاشی نظم تک‌قطبی غرب، معاهده جامع ایران و روسیه امضا شد؛ سندی ۴۷ ماده‌ای که روابط دو کشور را عمیق کرده و مسیر مقاومت در برابر تحریم‌ها و سلطه غرب را هموار می‌کند، طلایه‌دار جهان نو از شرق است.

به گزارش پردیسان آنلاین، جهان امروز دیگر جهان دهه ۹۰ میلادی نیست که آمریکا با غرور فاتح جنگ سرد، پرچم «نظم نوین جهانی» را برافراشته بود. آنچه روزی در نیویورک و بروکسل طراحی می‌شد، امروز در مسکو، پکن و تهران به چالش کشیده می‌شود. معادلات تازه‌ای بر جهان سایه انداخته است؛ ترامپ با دستان خود دیوار تک‌قطبی را ترک انداخت و بایدن نیز با لشکرکشی‌های ناکام به اوکراین و خاورمیانه، تنها تیر خلاص را زد. در چنین بزنگاهی، امضای معاهده مشارکت جامع راهبردی ایران و روسیه در بیست‌وهشتم دی ۱۴۰۳ نه‌تنها یک قرارداد دوجانبه که فریادی تاریخی علیه نظم پوسیده غربی بود.

این معاهده ۴۷ ماده‌ای، نقشه راهی برای همکاری سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی دو قدرت مستقل است؛ دو کشوری که زیر فشار اسنپ‌بک و تحریم‌های یک‌جانبه، تصمیم گرفته‌اند به‌جای انفعال، با اتحاد، بنیان‌های تازه‌ای برای مقاومت و استقلال بیافرینند.

اسنپ‌بک، سلاح کُند غرب

غرب بار دیگر همان حربه فرسوده را رو کرده است، مکانیسم اسنپ‌بک؛ ابزاری حقوقی که در قطعنامه ۲۲۳۱ جاسازی شده تا هرگاه تهران به استقلال بیشتری دست یافت، طناب تحریم‌ها دوباره بر گردنش محکم شود. سه کشور اروپایی – انگلیس، فرانسه و آلمان – با ادعاهای نخ‌نما درباره غنی‌سازی اورانیوم، این روند را فعال کردند.

اما غرب دیگر آن وزنه گذشته را ندارد. درست است که قطعنامه روسیه و چین در شورای امنیت برای تعلیق تحریم‌ها ناکام ماند، اما همین مقاومت، مشروعیت «بازگشت تحریم‌ها» را به چالش کشید. نبنزیا، نماینده روسیه، این روند را «باطل» خواند و چین از «مرگ دیپلماسی» سخن گفت. بدین‌سان، تحریم‌های جدید، بیش از آنکه ابزار فشار باشند، به نمایشی بی‌روح بدل شدند. ایران و روسیه هم با امضای این معاهده نشان دادند که طناب پوسیده تحریم‌ها، قادر به بستن دست‌های آنان نیست.

ریشه‌های پیمان؛ از ۱۲۹۹ تا امروز

این پیمان ریشه در تاریخ دارد. در مقدمه معاهده، به عهدنامه ۱۹۲۱ میلادی و توافق ۲۰۰۱ میان تهران و مسکو اشاره شده است. اما آنچه امروز رقم خورد، فراتر از «همسایگی» یا «مصلحت مقطعی» است، این پیمان، پاسخی است به تحمیل غربی‌ها و آرمانی است برای شکل‌دهی به «نظم چندقطبی عادلانه».

پیشنهاد معاهده از دی ۱۴۰۰ و سفر سید ابراهیم رئیسی به روسیه آغاز شد، سپس در «مجالس دوماً» و شورای اسلامی تصویب شد و در نهایت با امضای پوتین و پزشکیان رسمیت پیدا کرد. مسکو این سند را «نقطه عطف» خواند؛ نقطه‌ای که دو کشور را از روابط مقطعی به سطح «مشارکت راهبردی جامع» ارتقا داد.

ستون‌های ائتلاف شرقی

در قلب این پیمان، موادی نهفته است که مستقیم نظم آمریکامحور را به چالش می‌کشند. ماده ۲ تنها بر نفی تک‌قطبی‌گرایی و احترام به منافع ملی استوار است. ماده ۳ نیز اصولی چون «برابری حاکمیتی» و «عدم مداخله» را تثبیت می‌کند؛ اصولی که آمریکا سال‌هاست با دخالت‌های آشکار در عراق، افغانستان، سوریه و اوکراین لگدمال کرده است.

حتی بندی وجود دارد که می‌گوید در صورت تجاوز به یکی از طرفین، دیگری نه‌تنها از متجاوز حمایت نمی‌کند، بلکه برای حل مسالمت‌آمیز تلاش خواهد کرد، این بند ساده، معنایی روشن دارد: تهران و مسکو دیگر اجازه نخواهند داد خاکشان سکوی عملیات دشمن علیه دیگری باشد.

امنیت و اطلاعات در برابر ترور و جنگ سایبری

مواد ۴ تا ۶ پیمان، ستون‌های امنیتی را پی می‌ریزند. از تبادل اطلاعات علیه تروریسم و حملات سایبری گرفته تا مانورهای مشترک نظامی و تولید تجهیزات دفاعی.

ایران با تجربه مقاومت در برابر اسرائیل و تروریسم تکفیری و روسیه با درگیری مستقیم در اوکراین، هر دو در میدان امنیت و جنگ‌های نوین آزموده شده‌اند، هم‌افزایی اطلاعاتی و نظامی آنان، معادلات امنیتی خاورمیانه و اوراسیا را دگرگون خواهد کرد.

اقتصاد مقاوم در برابر تحریم

بخش اقتصادی پیمان پاسخی مستقیم به تحریم‌های اسنپ‌بک است. ماده ۱۹ به‌صراحت بر مقابله با «اقدامات قهرآمیز یک‌جانبه» تأکید می‌کند. ایران و روسیه، هر دو از نظام مالی غرب کنار گذاشته شده‌اند، پس دست به ابتکار زده‌اند: پرداخت با روبل و ریال، ایجاد مکانیسم‌های مالی مستقل و تقویت کریدور شمال-جنوب.

تجارت دو کشور که در ۲۰۲۴ حدود ۵ میلیارد دلار بود، طبق برآوردها تا سال ۲۰۳۰ می‌تواند به ۱۲ میلیارد برسد. همکاری در حوزه انرژی، نفت و گاز، و نیز توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز، پایه‌های اقتصادی این اتحاد را مستحکم می‌کند.

خزر؛ دریای صلح و استقلال

در میان مواد پیمان، فصلی ویژه به دریای خزر اختصاص یافته است. این دریا دیگر تنها یک پهنه آبی نیست، بلکه نمادی از استقلال شرقی است. ایران و روسیه توافق کرده‌اند که آن را به منطقه صلح و همکاری بدل کنند، با منع حضور نیروهای بیگانه و تضمین بهره‌برداری مشترک از منابع.

همکاری در سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اوراسیا، ایران را به شبکه‌ای شرقی پیوند می‌زند که به‌طور عملی دیوار تحریم‌های غرب را درهم می‌شکند.

امنیت سایبری؛ سپری در برابر تجاوز دیجیتال

یکی از نقاط درخشان پیمان، ماده ۱۱ است که بر همکاری در حوزه سایبری تأکید دارد. در عصری که جنگ‌ها دیگر تنها با توپ و تانک تعیین نمی‌شوند و هکرها می‌توانند سامانه‌های حیاتی کشورها را فلج کنند، ایران و روسیه با این پیمان، سپری مشترک در برابر تجاوز دیجیتال غربی‌ها می‌سازند.

این همکاری به‌ویژه در برابر اسرائیل که از فناوری‌های غربی برای حملات سایبری بهره می‌برد، اهمیتی حیاتی دارد.

ساختار اجرایی پیمان

برخلاف بسیاری از توافق‌های نمادین، این معاهده برای اجرا طراحی شده است. از نشست‌های منظم سران (ماده ۴۲) گرفته تا تمدید خودکار ۲۰ ساله (ماده ۴۵) و مکانیسم‌های حل اختلاف دیپلماتیک (ماده ۴۴). چنین سازوکاری نشان می‌دهد که تهران و مسکو این پیمان را نه یک «بیانیه سیاسی»، بلکه «برنامه عملی» برای دو دهه آینده می‌دانند.

نظم نوین؛ بازتعریف جایگاه ایران و روسیه

این پیمان را باید نه‌تنها در متن روابط دوجانبه، بلکه در بستر جهانی دید، جهان در حال گذار است، گذار از نظم تک‌قطبی فرسوده به چندقطبی عادلانه. آمریکا دیگر قدرت بی‌چون‌وچرای گذشته نیست و اروپا در سایه جنگ اوکراین و بحران انرژی، ضعیف‌تر از آن است که هژمونی گذشته را تکرار کند.

ایران و روسیه با این پیمان نشان دادند که شرق زنده است و می‌تواند بدیلی برای نظام غرب‌محور بسازد. این اتحاد نه‌تنها سپری در برابر تحریم‌ها، بلکه نقشه‌ای برای بازتعریف نظم منطقه‌ای و جهانی است.

ایران باید از ظرفیت های روسیه برای بی اثر کردن تحریم ها استقاده کند

مهدی خورسند در گفت‌وگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: با توجه به فعال‌سازی مکانیزم ماشه، ضروری است کشورمان از ظرفیت‌هایی که در حوزه همسایگی و از طریق نهادها و توافقات بین‌المللی طی سال‌های اخیر ایجاد کرده، بیشترین بهره‌برداری را داشته باشد. یکی از مهم‌ترین اقدامات در این زمینه امضای تفاهم‌نامه‌ها و اسناد همکاری بلندمدت با چین و روسیه است. اکنون در آستانه یک‌سالگی آغاز اجرای سند همکاری‌های ۲۰ ساله ایران و روسیه قرار داریم و باید تمرکز ویژه‌ای بر این ظرفیت داشته باشیم. روسیه به‌دلیل درگیری در جنگ اوکراین و رویارویی با تحریم‌های آمریکا و اروپا شرایطی مشابه ایران را تجربه می‌کند و همین امر زمینه‌ساز گسترش همکاری‌های اقتصادی و نظامی میان دو کشور شده است.

وی افزود: نمونه این همکاری‌ها تبادل مالی با استفاده از ریال و روبل است که هم‌اکنون به صورت پایاپای میان دو کشور انجام می‌شود؛ به گونه‌ای که دارندگان کارت شتاب در روسیه می‌توانند ریال را به روبل تبدیل کنند و به‌عکس. البته نباید تنها به این سطح از همکاری‌ها بسنده کرد. روسیه پس از جنگ اوکراین با محدودیت‌های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی روبه‌رو شده و ایران می‌تواند از این شرایط برای تأمین منافع ملی خود بهره‌برداری کند. در این زمینه دو ظرفیت مهم وجود دارد؛ نخست تکمیل کریدورهای ترانزیتی به‌ویژه کریدور شمال جنوب و پروژه‌های داخلی آن نظیر رشت آستارا و زاهدان چابهار. طبق گفته استاندار سیستان و بلوچستان، مسیر زاهدان چابهار تا پایان سال تحویل وزارت راه خواهد شد، اما پروژه رشت آستارا همچنان به‌دلیل کم‌کاری‌های گذشته ناتمام مانده و باید هرچه سریع‌تر تکمیل شود.

کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: یکی دیگر از ظرفیت‌ها، موضوع سوآپ انرژی است. ایران می‌تواند انرژی روسیه را از شمال دریافت کرده و معادل آن را در جنوب صادر کند؛ اقدامی که هم نیازهای انرژی داخلی در فصول سرد را پوشش می‌دهد و هم همکاری اقتصادی دو کشور را تقویت می‌کند، همچنین پیگیری پروژه‌های مشترک کشتی‌سازی میان ایران و روسیه در بندرهای دریای خزر از اهمیت بالایی برخوردار است، این موضوع پیش‌تر در زمان دبیری آقای سعید محمد در مناطق آزاد مطرح شد و حتی خرید بندری در روسیه برای این منظور در دستور کار قرار گرفت، احداث کارخانه کشتی‌سازی مشترک می‌تواند نیاز دو کشور و سایر کشورهای حاشیه خزر به کشتی‌های «رورو» را تأمین کند؛ ظرفیتی که هم‌اکنون بسیار محدود است.

خورسند ادامه داد: موضوع مهم دیگر، استفاده از ظرفیت‌های فناوری روسیه در حوزه استحصال انرژی در دریای خزر است. بخش عمیق این دریا در محدوده ایران نیازمند فناوری‌های پیشرفته برای استخراج نفت و گاز است که تنها در اختیار آمریکا و روسیه قرار دارد. همکاری با روسیه در این زمینه می‌تواند میدان‌های گازی چالوس و میادین نفتی کشف‌شده در رودسر و لنگرود را به فرصت بزرگی برای توسعه کشور تبدیل کند. علاوه‌بر این، در حوزه هسته‌ای و انرژی‌های پاک نیز همکاری با روسیه می‌تواند به توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای و انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران منجر شود.

وی تأکید کرد: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حدود ۳۰ هزار مهندس ایرانی در آسیای مرکزی و قفقاز فعالیت داشتند. امروز با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، فرصت مناسبی برای دسترسی به بازارهای این کشورها فراهم است. دستگاه‌های دولتی در معرفی ظرفیت‌های این اتحادیه عملکرد ضعیفی داشته‌اند و بسیاری از تجار ایرانی حتی از قوانین و معافیت‌های گمرکی آن اطلاع کافی ندارند. طبق قوانین اتحادیه اقتصادی اوراسیا، مبادلات تا سقف ۲۰۰ میلیون دلار از مالیات و عوارض گمرکی معاف هستند، اما تاکنون اقدام جدی برای اطلاع‌رسانی و معرفی این فرصت‌ها صورت نگرفته است.

خورسند در پایان خاطرنشان کرد: لازم است سازمان‌های مرتبط بازرگانان ایرانی را به‌صورت میدانی با بازارها و ظرفیت‌های کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا آشنا کنند. در صورت بهره‌گیری صحیح از این فرصت‌ها، ایران می‌تواند هم تحریم‌ها را بی‌اثر کند و هم زمینه رشد اقتصادی و گسترش روابط منطقه‌ای خود را فراهم سازد.

از مسکو تا تهران؛ خورشید امروز از شرق طلوع می‌کند

امضای معاهده مشارکت جامع راهبردی ایران و روسیه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر است. معاهده‌ای که برآمده از تجربه تحریم‌ها و فشارها، و زاییده ضرورت‌های جهان چندقطبی است. این پیمان، نه‌تنها پیوند تهران و مسکو را عمیق‌تر می‌کند، بلکه نویدبخش نظمی نوین است که در آن، ملت‌های مستقل از سلطه غرب رها می‌شوند.

امروز دیگر سؤال این نیست که آیا ایران و روسیه می‌توانند در برابر فشار غرب دوام بیاورند؛ پرسش این است که غرب چگونه می‌تواند در برابر شکل‌گیری چنین ائتلافی تاب بیاورد؟

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=331263

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: