به گزارش پردیسان آنلاین از تهران، کلانشهرهای پرجمعیت در دل خود تهدیدی خاموش را پنهان کردهاند، تهدیدی همچون زلزله که هر لحظه میتواند به بحرانی گسترده تبدیل شود، کلانشهر تهران با جمعیت ۹ میلیون نفر روی چند گسل فعال بنا شده و در برابر لرزهای شدید، تابآوری محدودی دارد.
بافت فرسوده، ساختوسازهای غیراصولی، تراکم بالای جمعیت و زیرساختهای ناکارآمد، تهران را به یکی از آسیبپذیرترین شهرهای جهان در برابر زلزله تبدیل کرده است، طی سالهای اخیر تلاشهایی برای افزایش تابآوری شهری صورت گرفته از مقاومسازی بعضی پلها و بیمارستانها گرفته تا طراحی مسیرهای اضطراری و تدوین سناریوهای مدیریت بحران.
این اقدامات در برابر وسعت خطر همچنان ناکافی است، بسیاری از مناطق تهران دسترسی مناسب برای امدادرسانی ندارد و بخش قابل توجهی از ساختمانها بدون رعایت اصول مهندسی ساخته شدهاند؛ تابآوری در برابر زلزله تنها به سازهها محدود نمیشود، بلکه نیازمند آمادگی اجتماعی، آموزش عمومی، و هماهنگی نهادهای اجرایی است و تهران برای عبور از این آزمون دشوار باید از مرحله هشدار عبور کند و وارد فاز اقدام شود.
بر اساس آمارها حدود ۲۵۰ هزار پلاک در بافتهای فرسوده شهر تهران قرار دارد که دستکم ۶۰ درصد آنها در برابر زمینلرزههای متوسط تا شدید، آسیبپذیر و ناپایدار هستند، این خطر تنها محدود به مناطق فرسوده نیست و در بسیاری از نقاط دیگر تهران نیز ساختمانهایی با مقاومت پایین وجود دارد.
حتی بعضی سازههای نوساز بهدلیل ضعف در نظارتهای میدانی نتوانستهاند اعتماد عمومی را جلب کنند و نمونههایی همچون فروپاشی ناگهانی یک ساختمان دهساله در حادثه خلازیر در منطقه ۱۹، گواهی بر کیفیت نازل ساختوساز در بعضی مناطق غیررسمی و خارج از چارچوبهای قانونی است.
تهران در برابر زمین لرزه بزرگ تابآوری ندارد
علی بیتاللهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به خبرنگار پردیسان آنلاین عنوان میکند: تابآوری یعنی شهر نهتنها باید در برابر زمینلرزههای شدید، کمتر آسیب ببیند، بلکه باید بتواند در مدت کوتاهی پس از حادثه، دوباره به جریان زندگی بازگردد.
وی میافزاید: با این حجم از ساختمانهای آسیبپذیر در تهران بازگشت به وضعیت عادی پس از زلزله، کاری دشوار و زمانبر خواهد بود، این شهر تنها مجموعهای از ساختمانها نیست، زیرساختهایی همچون شبکه گسترده گاز نیز در دل این شهر نهفتهاند، جابهجایی گسلها میتواند به انفجار و آتشسوزیهای گسترده منجر شود و بحران را چند برابر کند.
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه میدهد: تصور کنید اگر چندین ساختمان بهطور همزمان آسیب ببینند، چه بر سر امدادونجات، بیمارستانها خواهد آمد در حالی که تهران روزانه میزبان جمعیتی شناور بین سه تا چهار میلیون نفر است که بیش از نیمی از آنها در قلب تجاری شهر، یعنی بازار و اطراف آن فعالیت دارند.
بیتاللهی با بیان اینکه وقوع زلزله در ساعات کاری میتواند فاجعهای انسانی رقم بزند، خاطرنشان میکند: تهران در برابر زلزلههای بزرگ تابآور نیست، اگر زمینلرزهای کمتر از شش ریشتر رخ دهد، شاید شهر بتواند دوام بیاورد، اما در برابر زلزلههای بالای ۶ ریشتر، تابآوری پایتخت بهشدت کاهش پیدا میکند و در برابر زلزلههای بالای هفت ریشتر در عمل تابآوری وجود ندارد.
وی با اشاره به راهکارهای پیشگیرانه میگوید: راهحل مؤثر که جهان به آن رسیده، ساختوساز مقاوم در برابر زلزله است، بعضی ساختمانها در تهران بررسی و ناایمن بودنشان اعلام شده است، اما صرف اعلام کافی نیست و باید این بناها مقاومسازی شود که این کار نیازمند برنامهای جدی، پیچیده و زمانبر است.
برخلاف تصور عمومی، فرونشست بهطور معمول بهصورت یکنواخت و همجنس اتفاق میافتد و تأثیر قابلتوجهی بر پایداری سازهها ندارد، بنابراین نمیتوان آن را عامل تهدیدکنندهای در برابر زلزله دانست
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تأکید بر ضرورت اقدام عملی تصریح میکند: تهران نمیتواند تنها با آرزو و امید در برابر زلزله ایستادگی کند، تابآوری محصول برنامهریزی دقیق، اجرای اصولی و نظارت مستمر است، اگر بخواهیم از فاجعهای انسانی جلوگیری کنیم باید از همین امروز، بافتهای فرسوده را نوسازی و ساختمانهای ناایمن را مقاومسازی کنیم و در ساختوسازهای جدید، کیفیت را فدای سرعت و صرفهجویی نکنیم.
بیتاللهی با اشاره به نقش مدیریت شهری میگوید: مدیریت بحران تنها در لحظه وقوع زلزله معنا ندارد، آمادگی، آموزش عمومی، شناسایی نقاط پرخطر و ایجاد زیرساختهای امدادونجات، همه باید پیش از وقوع حادثه انجام شود، اگر این اقدامات به تعویق بیفتد زلزله نهتنها جان انسانها را میگیرد، بلکه شهر را برای سالها از مسیر توسعه خارج میکند.
وی با نگاهی به تجربه جهانی تأکید میکند: کشورهایی که با زلزلههای بزرگ روبهرو بودهاند، از دل بحران درس گرفتهاند؛ ژاپن، ترکیه و حتی آمریکا با اصلاحات گسترده در ساختوساز، آموزش عمومی و توسعه زیرساختهای ایمنی، توانستهاند تابآوری خود را افزایش دهند، تهران نیز باید از این تجربهها بیاموزد، نمیتوانیم منتظر بمانیم تا حادثهای رخ دهد و سپس به فکر اصلاح بیفتیم.
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی میگوید: زلزله شوخی نیست، تهران با این حجم از جمعیت، این تراکم ساختمانی و با این زیرساختهای فرسوده در برابر زمینلرزهای بزرگ، آسیبپذیر است، اگر امروز تصمیم نگیریم، فردا ممکن است دیگر فرصتی برای تصمیمگیری نداشته باشیم.
اقدامات مقابله با زلزله در سه مرحله قابل دستهبندی است
جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران نیز با اشاره به سابقه زمین لرزهها در این شهر به خبرنگار پردیسان آنلاین میگوید: تاریخ زمین لرزههای تهران نشان میدهد که این خطر، واقعی و محتمل است و بسیاری از اقدامات پیشگیرانه، ساده و قابل اجرا هستند.
وی میافزاید: مسئولیت مقابله با بحران تنها بر دوش مردم نیست و نهادهای دولتی و غیردولتی باید زیرساختهای ایمن را فراهم کنند، اما در کنار آن، آموزش عمومی نقشی حیاتی دارد و مدارس و رسانهها باید در مسیر آگاهیبخشی حرکت کنند.
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهرداری تهران عنوان میکند: اقدامات مقابله با زلزله در سه مرحله قابل دستهبندی است، هنگام و بعد از وقوع، در مرحله اول یعنی پیش از زلزله، هنگام خرید یا ساخت خانه و محل کار در نظر داشتن اصول مهندسی و ایمنی لازم است و مقاومسازی باید جدی گرفته شود.
ملکی اضافه میکند: ساختمانها و مراکز صنعتی از سیستمهای قطع خودکار برق و گاز استفاده کنند تا در لحظه وقوع زلزله از بروز آتشسوزی جلوگیری شود، در خانه و محل کار نیز باید خطرات احتمالی را شناسایی، مسیرهای خروج اضطراری را مشخص کنیم و نقاط امن را بشناسیم.
وی عنوان میکند: «کیف زلزله» باید در دسترس همه اعضای خانواده باشد و محتویات آن از دارو تا مواد غذایی بهطور منظم بررسی و جایگزین شود، حتی برای خودرو نیز باید چنین کیفی تهیه شود و زیر صندلی راننده قرار گیرد.
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهرداری تهران توصیه میکند که خانوادهها مکانی مشخص برای ملاقات پس از زلزله تعیین کنند تا در صورت گم شدن، دوباره همدیگر را پیدا کنند.
تلاشهایی برای کاهش وزن ساختمانها صورت گرفته است
محمد علیآبادی، کارشناس حوزه عمران درباره وضعیت ساختمانهای قدیمی تهران به خبرنگار پردیسان آنلاین تاکید میکند: در دهههای گذشته، زلزله دغدغهای جدی در طراحی و ساختوساز نبود، ساختمانهایی که حدود پنجاه سال پیش در ایران ساخته شد بر اساس دانش و استانداردهای همان زمان بنا شده است، دورهای که هنوز آئیننامهای جامع برای مقابله با زلزله وجود نداشت.
وی ادامه میدهد: از حدود ۲۵ سال پیش و با تدوین آئیننامه زلزله، نگاه مهندسی به این پدیده تغییر کرد، اسکلت و فونداسیون ساختمانها دستخوش تحولاتی اساسی و با اصلاحات بعدی، این روند تقویت شد؛ حتی سازمان آتشنشانی نیز بهتازگی تلاش کرده است تا دستورالعملهای ایمنی خود را با الزامات زلزلهنگاری هماهنگ کند.
این کارشناس عمران با اشاره به بحران فرونشست زمین میگوید: برخلاف تصور عمومی، فرونشست به طور معمول بهصورت یکنواخت و همجنس اتفاق میافتد و تأثیر قابلتوجهی بر پایداری سازهها ندارد، بنابراین نمیتوان آن را عامل تهدیدکنندهای در برابر زلزله دانست.
علیآبادی با اشاره به بعضی تبلیغات قدیمی درباره مقاومت ساختمانها در برابر زلزلههای ۹ ریشتری، تصریح میکند: اینها بیشتر شعارهای بازاریابی است تا واقعیت مهندسی، تفاوت بین زلزله ۸ و ۹ ریشتر تنها یک درجه نیست، بلکه شدت آن ده برابر میشود و هزینه ساخت نیز بهطور چشمگیری افزایش پیدا میکند.
وی اضافه میکند: در عمل هیچکس ساختمانهای مسکونی را برای چنین زلزلههایی طراحی نمیکند، تنها سازههای خاص همچون مراکز امنیتی، بیمارستانها یا تأسیسات مخابراتی نیازمند مقاومت بالا است، چراکه در آنها امکان تخلیه سریع وجود ندارد.
این کارشناس حوزه عمران اظهار میکند: طراحی ساختمانهای مسکونی بهطور معمول برای زلزلههایی تا ۷.۵ ریشتر انجام میشود، در چنین شرایطی، ساختمان ممکن است ترک بردارد یا فرم ظاهریاش تغییر کند، اما فرو نمیریزد و به ساکنان فرصت خروج میدهد، ساخت سازههایی با مقاومت بالاتر نیازمند اسکلت و فونداسیون بسیار سنگین و پرهزینه است، آن هم برای زلزلههایی که شاید هر چند قرن یکبار رخ دهند، حتی زلزلهای با شدت ۸.۵ ریشتر هم در ایران سابقهای ندارد.
علیآبادی با اشاره به چالشهای اجرایی در ساختوساز میگوید: تنها داشتن آئیننامه کافی نیست، باید نیروی متخصص و متعهد در میدان باشد، اگر بتن با کیفیت تولید شود اما نگهداری آن ضعیف باشد یا اگر جوشکاری با دقت انجام نشود، تمام محاسبات مهندسی بیاثر میشود؛ ساختوساز تنها به عدد و فرمول وابسته نیست، بلکه به مهارت و دقت اجرایی نیز بستگی دارد.
زلزله شوخی نیست، تهران با این حجم از جمعیت، این تراکم ساختمانی و با این زیرساختهای فرسوده در برابر زمینلرزهای بزرگ، آسیبپذیر است، اگر امروز تصمیم نگیریم، فردا ممکن است دیگر فرصتی برای تصمیمگیری نداشته باشیم
وی ادامه میدهد: بسیاری از نیروهای فنی در کشور بهصورت تجربی وارد کار شدهاند و آموزش علمی ندیدهاند، کسی که جوشکاری میکند باید بداند که صاف کردن یک انحنای ستون با جوش، چه خطراتی دارد.
این کارشناس عمران میگوید: در سالهای اخیر، تلاشهایی برای کاهش وزن ساختمانها صورت گرفته است، استفاده از بلوکهای سبک همچون یونولیت بهجای مصالح سنگین یکی از این اقدامات بوده، اما هنوز بهصورت فراگیر اجرا نشده است.
علیآبادی اضافه میکند: زمانی که تیرچهبلوک برای نخستینبار وارد کشور شد، بسیاری از سازندگان آن را نمیپذیرفتند و استفاده از تیرآهن را ترجیح میدادند، اما با حمایت دولت و آموزشهای دانشگاهی، این روش جا افتاد.
وی میگوید: در سایر حوزهها نیز نیاز به فرهنگسازی، آموزشهای مستمر و الزامآور وجود دارد، سازندگان باید خطرات کار را بشناسند تا مسئولیتپذیر باشند، امروز تنها مهندس ناظر پاسخگو است در حالی که جوشکار، بتنریز و اسکلتساز نیز باید در برابر عملکردشان مسئول باشند.
این کارشناس عمران با اشاره به استهلاک زودهنگام سازهها میگوید: دلیل اصلی آن ضعف در ساخت اولیه است، نگهداری ساختمانها در کشور ما چندان مطلوب نیست و بیشتر تمرکز بر ساختوساز جدید است.
تهران در برابر زلزله نهتنها نیازمند مقاومسازی سازهها است، بلکه به بازسازی نگاه مدیریتی، مشارکت مردمی و تصمیمگیریهای جسورانه نیاز دارد، تابآوری شهری مفهومی فراتر از بتن و فولاد است و نیازمند آگاهی و ارادهای جمعی برای ساختن آیندهای ایمنتر هستیم.