آینه و ایوان صائب

آرامگاه صائب تبریزی در اصفهان، با ایوان بلند و سقف آینه‌کاری، فضایی شاعرانه و تاریخی ایجاد کرده است. مرمر سنگ مزار و حوض‌های یادآور چهل‌ستون، همخوانی هنر و معماری را نشان می‌دهد، این باغ تاریخی، میزبان دفن استاد محمود فرشچیان نیز خواهد بود و پیوند دو نسل هنر ایرانی را رقم می‌زند.

به گزارش پردیسان آنلاین، در آغاز صبحی آرام در اصفهان، وقتی نور خورشید به آرامی روی حوض‌ها و ایوان‌ها می‌افتد، گویی صدای صائب تبریزی از دل باغ به گوش می‌رسد: «خوشا روزی که منزل در سواد اصفهان سازم»، و هر قطره آب، انعکاسی از غزل‌های اوست. باغی که روزگاری محل خلوت شاعر بود، امروز آرامگاهی است که معماری، تاریخ و شعر در آن در هم تنیده‌اند. سنگ‌های مرمرین مزار صائب، ایوان بلند و آینه‌کاری شطرنجی سقف، هر کدام جملاتی بی‌صدا در زبان معماری‌اند؛ سخنانی که از نظم هندسی ستون‌ها تا انعکاس نور در آب حوض، ذهن بازدیدکننده را در میان زمان و مکان می‌چرخانند.

هر قدم که در این باغ برداری، گویی وارد غزل شده‌ای؛ درختان و گل‌ها به مثابه مصراع‌هایی هستند که سکوت را می‌شکنند و ایوان و قوس‌های جناقی، بیت‌های منظومه‌ای بصری‌اند که هم شکوه گذشته را یادآوری می‌کنند و هم زبان مدرن معماری را بازمی‌تابانند. صائب، از دل تاریخ، هنوز در کنار ماست و هر بازدیدکننده، در این سکوت و بازی نور و آب، تجربه‌ای شاعرانه از معماری و شعر را لمس می‌کند؛ تجربه‌ای که هم خاطره‌ها را زنده می‌کند و هم حس زیبایی‌شناسی معاصر را در ذهن حک می‌سازد.

در این آرامگاه، هر سنگ، هر ستون و هر انعکاس نور، با هم سخن می‌گویند و بازدیدکننده را دعوت می‌کنند تا در فضای میان هنر و زندگی، میان تاریخ و معماری، میان غزل و مصالح، سفر کند و با صائب همراه شود؛ شاعر و معمار هم‌زمان، که هر دو می‌آموزند چگونه سکوت می‌تواند سخن بگوید و چگونه فضا می‌تواند شعر باشد.

تاریخچه مقبره صائب

میرزا محمدعلی صائب تبریزی، شاعر بلندآوازه قرن یازدهم هجری، در تبریز متولد شد و پس از زندگی پرثمر در عرصه شعر و فرهنگ، در اصفهان به آرامش ابدی رسید. باغ شخصی او که زمانی محل خلوت و خلوتگاه شعر و خیال بود، به فراموشی سپرده شد و سال‌ها گویی در سکوت و سایه‌های خود پنهان مانده بود. بیش از دو قرن طول کشید تا استاد جلال همائی با حفاری و جست‌وجو سنگ قبر صائب را کشف کند؛ سنگی که همچون کلیدی برای گشودن دریچه‌ای به میراث شاعر عمل کرد.

دسترسی عمومی به این باغ تا دهه‌ها امکان‌پذیر نبود، چرا که ملک در اختیار یک تاجر بود و ورود به آن گویی از شعر ممنوع شده بود. اما احمد گلچین معانی با تلاش در محافل علمی و ادبی، نگاه‌ها را به این فضای فراموش‌شده بازگرداند و زمینه‌ای فراهم شد تا استاد حسین معارفی طراحی آرامگاه را آغاز کند. با تکمیل نظر محسن فروغی، ساختمان آرامگاه در سال ۱۳۴۶ به پایان رسید؛ بنایی که هم نفس با معماری صفوی است و هم نگاه مدرن معمارانه را در خود دارد، جایی که هر بازدیدکننده قدم در آن می‌گذارد، تجربه‌ای شاعرانه و تاریخی را لمس می‌کند.

معماری و فضای مقبره

ایوان بلند آرامگاه، با ده پله سنگی، نخستین فراخوان بازدیدکننده است؛ دعوتی به ورود در فضای شاعرانه و تأمل‌آمیز. سقف ایوان با آینه‌کاری شطرنجی و سرستون‌های مزین به قوس‌های جناقی، شکوه و ظرافت معماری صفوی را در برابر چشم‌ها می‌گسترد. روبروی ایوان، حوض و آبنمایی یادآور حوض بزرگ چهل‌ستون، آرامشی شاعرانه و نغمه‌ای بی‌صدا به فضا می‌افزاید.

حیاط آرامگاه با درختان سرسبز و گل‌های رنگین، محیطی فراهم کرده که گویی خود صائب در گوشه‌ای نشسته و بر هر قدم بازدیدکننده نظاره می‌کند. سنگ مزار شاعر از مرمر یکپارچه یزدی ساخته شده و سنگ قبر قدیمی‌تر با مطلع و غزل صائب به خط محمد صالح، خوشنویس برجسته عصر صفویه، گویی گذشته و حال را به هم پیوند زده است. در بالای ایوان، دو قبر دیگر متعلق به فرزندان شاعر، سکوت و خاطره را در فضا منتشر کرده‌اند و اشعار صائب در گوشه‌گوشه بنا، فضا را شاعرانه و پررمز و راز ساخته است.

پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان ورود شخصیت‌های جدید را به باغ و آرامگاه همسان و هماهنگ با هویت تاریخی و فضایی آن مدیریت کرد، بدون آنکه سکوت و وقار فضایی خدشه‌دار شود و شعر صائب در هر گوشه همچنان نفس بکشد؟

آیینه و ایوان صائب

چالش‌های دفن بزرگان معاصر در آرامگاه تاریخی

بر اساس وصیت استاد محمود فرشچیان، قرار است پیکر او نیز در این مکان تاریخی آرام گیرد. در این مجموعه، هر عنصر از مصالح و نسبت‌بندی‌ها گرفته تا محورهای دید و نورپردازی، تجربه‌ای فضایی خلق می‌کند که بازدیدکننده را به سفری میان تاریخ، معماری و شعر می‌برد؛ سفری که گویی صائب، همچنان از میان آینه‌ها و انعکاس آب، حضور خود را گوشزد می‌کند و هر قدم را به خاطره‌ای زنده بدل می‌سازد.‌

در همین راستا مریم قاسمی سیچانی، عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار پردیسان آنلاین درباره اهمیت این بنا از نظر معماری اظهار کرد: صائب تبریزی، شاعر بلندآوازه قرن یازدهم هجری، همراه با خانواده‌اش در دوره صفویه وارد اصفهان شد. در همان زمان محله عباس‌آباد بنیاد نهاده شد؛ محله‌ای که باغ خانوادگی و خانه صائب در آن قرار داشت. این خاندان از اعیان و اشراف تبریز بودند که به اصفهان مهاجرت کردند و چون این محله به افتخار شاه عباس بزرگ احداث شد، به نام عباس‌آباد شهرت یافت.

وی افزود: صائب پس از وفات در همان باغ خانوادگی و در کنار خانه‌اش به خاک سپرده شد. با گذر زمان افراد دیگری نیز در همان‌جا دفن شدند و به‌تدریج این محل به گونه‌ای قبرستان کوچک و دارای متولی درآمد. با این حال، در طول سال‌ها نام و جایگاه صائب در این مکان رو به فراموشی نهاد و بسیاری از مردم حتی نمی‌دانستند که شاعر بزرگ در اینجا آرام گرفته است.

عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: زمانی که «انجمن آثار ملی» تأسیس شد، مأموریت این انجمن، شناسایی بزرگان ادب و فرهنگ ایران و ساخت آرامگاه‌هایی شایسته برای آنان بود. نخستین اقدام مهم انجمن، ساخت مقبره فردوسی در هزاره بزرگداشت او بود و پس از آن برای ابن‌سینا، سعدی و دیگر نام‌آوران نیز بناهای یادمانی ساخته شد. این جریان را می‌توان آغازگر فصل تازه‌ای در معماری یادمانی ایران دانست؛ تلاشی برای پیوند میان سنت‌های معماری ایرانی و نیازهای فرهنگی جامعه مدرن.

قاسمی با بیان اینکه در اصفهان نیز زنده‌یاد عباس بهشتیان، از خادمان فرهنگ ایران، پیگیر این موضوع شد، گفت: او با جست‌وجو و ارائه مستنداتی همچون سنگ‌نوشته‌ها، دفن صائب تبریزی در این مکان را اثبات کرد و طی نامه‌ای به انجمن آثار ملی پیشنهاد ساخت آرامگاهی درخور داد. انجمن این شواهد را معتبر دانست و از محسن فروغی، معمار تحصیل‌کرده در فرانسه و از بنیان‌گذاران معماری نوین ایران، دعوت کرد تا طراحی آرامگاه را بر عهده بگیرد.

وی تصریح کرد: محسن فروغی که تحت تأثیر اندیشه‌های ایران‌شناس برجسته، پروفسور پوپ، بود، کوشید باغ-آرامگاهی طراحی کند که در آن اصول معماری ایرانی با مصالح و نگاه مدرن تلفیق شود. در طراحی او عناصر سنتی همچون آب، آینه و ایوان‌های ستون‌دار جایگاه ویژه یافتند؛ عناصری که هم یادآور شکوه معماری صفوی بودند و هم جلوه‌ای نوین به مجموعه می‌بخشیدند. به این ترتیب فضایی خلق شد که در عین یادآوری گذشته، نماینده روح معماری معاصر ایران نیز بود.

آرامگاه صائب و بازتعریف زبان معماری ایرانی در دوران مدرن

عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: کتابخانه صائب که امروز در کنار آرامگاه قرار دارد، بخشی از همان باغ خانوادگی است که بعدها با کاربری فرهنگی ساخته شد، هرچند کیفیت معماری آن با دقت و انسجام کار فروغی برابری نمی‌کند. محسن فروغی آثار برجسته دیگری نیز در اصفهان و ایران از خود به یادگار گذاشت؛ از جمله مقبره پروفسور پوپ در کنار پل خواجو، ساختمان بانک ملی اصفهان، آرامگاه باباطاهر در همدان، آرامگاه سعدی و همچنین طرح مجلس سنای سابق. بنابراین آرامگاه صائب را باید نه‌تنها یک بنای یادمانی ساده، بلکه بخشی از کارنامه درخشان معمار بزرگی دانست که در پی بازتعریف زبان معماری ایرانی در دوران مدرن بود.

قاسمی با اشاره به قرار گرفتن مزار استاد فرشچیان در کنار مقبره صائب تصریح کرد: نمونه‌ای روشن در این زمینه، آرامگاه فردوسی است. در کنار او بسیاری از بزرگان دیگر همچون استاد شجریان یا مهدی اخوان ثالث نیز آرام گرفته‌اند، اما هیچ‌گاه ساختار اصلی آرامگاه فردوسی دستخوش تغییر نشده است. در واقع تنها یک سنگ‌قبر ساده برای آنان در نظر گرفته شد تا در عین احترام به شخصیت‌های جدید، محوریت و هویت مکان که متعلق به فردوسی است، خدشه‌دار نشود.

نباید در هویت اصلی مجموعه تغییری ایجاد شود

وی تاکید کرد: همین رویکرد باید درباره آرامگاه صائب نیز رعایت شود. هیچ ضرورتی ندارد که برای دفن افراد تازه‌وارد به ساختار اصلی مجموعه دست بزنیم یا بناهای جدیدی همچون چهارطاق یا بقعه ایجاد کنیم. محسن فروغی در طراحی این باغ-آرامگاه با الهام از هنر صفوی، عناصری چون کاشی فیروزه‌ای، آینه‌کاری و قوس‌های جناقی را به کار برده است که در کنار هم فضایی آکنده از وقار، آرامش و یادآور عظمت معماری ایرانی پدید آورده‌اند.

عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی در پایان گفت: اگر شخصیت‌هایی مانند استاد محمود فرشچیان در این مکان به خاک سپرده شوند، بهترین راه این است که سنگ‌قبر یا یادبودی درخور برای ایشان طراحی شود، بی‌آنکه به ساختار فضایی و هویت اصلی آرامگاه صائب خدشه‌ای وارد آید. حتی می‌توان به‌جای گسترش ناموزون کتابخانه فعلی، طرحی هماهنگ با کل مجموعه اندیشید تا شأن صائب تبریزی و بزرگان دیگری که در آینده در اینجا آرام می‌گیرند، به شکلی شایسته پاس داشته شود.

به گزارش پردیسان آنلاین، اکنون که بنابر وصیت استاد محمود فرشچیان قرار است پیکر او در جوار صائب تبریزی آرام گیرد، اهمیت حفظ هویت اصلی این مجموعه بیش از پیش آشکار می‌شود. آرامگاه صائب نه‌تنها یادمانی برای شاعر بلندآوازه قرن یازدهم است، بلکه بخشی از تاریخ معماری معاصر ایران و نشانی از پیوند گذشته و حال به شمار می‌رود. دفن بزرگان جدید در این مکان، اگر با احترام و بدون مداخله در ساختار و اصالت بنا انجام شود، می‌تواند بر غنای فرهنگی و معنوی آن بیفزاید. همان‌گونه که آرامگاه فردوسی، با وجود حضور دیگر نام‌آوران، همچنان محوریت خود را حفظ کرده است، آرامگاه صائب نیز باید صیانت شود تا صدای شاعر، در میان انعکاس نور و آب و کاشی‌های فیروزه‌ای، همچنان شنیده شود و حضور استاد فرشچیان در کنار او، نه تغییری در هویت مکان، بلکه افزوده‌ای بر اعتبار و شکوه آن باشد.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=328233

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: