به گزارش پردیسان آنلاین، قرار گرفتن کودکان در معرض اخبار منفی، تصاویر دلخراش یا گفتوگوهای ترسناک، میتواند تأثیرات روانی عمیقی بر آنان بگذارد، چراکه حساسیت کودکان به محرکهای بیرونی بسیار بالا و لازم است والدین با ایجاد محیطی آرام و کنترلشده، احساس امنیت روانی فرزندان را تقویت کنند تا از بروز اضطراب مزمن جلوگیری شود.
فضایی که کودکان بتوانند آزادانه احساسات خود را بیان کنند، نقش مهمی در سلامت روان آنان دارد، والدینی که شنونده خوبی هستند و بدون قضاوت یا انکار احساسات، فرزندان را تشویق به صحبت میکنند، نهتنها اعتماد فرزندان را افزایش میدهند، بلکه به آنها یاد میدهند که احساسات طبیعی هستند و نباید سرکوب شوند.
درک این نکته که اضطراب بخشی طبیعی از زندگی انسانها است، میتواند بار بزرگی از دوش کودکان بردارد، وقتی والدین درباره اضطرابهای خود صحبت میکنند و تجربههای مشترک را با فرزندان در میان میگذارند، دیوارهای سکوت شکسته میشود و فرزند احساس میکند تنها نیست و احساسی که تجربه میکند، احساسی طبیعی است.
جمع شدن اعضای خانواده برای گفتوگو درباره احساسات نه تنها ارتباطات خانوادگی را عمیقتر میکند، بلکه الگویی مثبت برای ابراز عاطفی ایجاد میکند و در چنین فضاهایی کودک نهتنها از اضطراب خود صحبت میکند، بلکه نحوه مواجهه بزرگسالان با استرس را مشاهده میکند و یاد میگیرد.
پاسخهایی مانند «قوی باش» یا «نترس»، اگرچه ممکن است نیت خوبی داشته باشد، اما در واقع حس ترس و اضطراب کودک را بیاعتبار میکند، در واقع این جملات باعث میشود کودک احساس کند که باید احساس و عواطف خود را مخفی کند یا از آن خجالت بکشد و در نتیجه، این رویه منجر به انباشت فشار روانی میشود.
عوارض استرس و اضطراب کودکان میتواند بسیار پیچیده و گسترده باشد / داشتن استرس، اضطراب و تنش، امری طبیعی است
مهرداد دشتی، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار پردیسان آنلاین با بیان اینکه به منظور کاهش و مدیریت استرس و اضطراب کودکان، والدین باید آنها را از اخبار منفی، موضوعات ترسناک و به ویژه تصاویر دلخراش دور نگه دارند، اظهار کرد: عوارض استرس و اضطراب کودکان میتواند بسیار پیچیده و گسترده باشد و والدین باید نسبت به این موضوع توجهی ویژه داشته باشند.
وی با بیان اینکه والدین باید فضایی به کودکان و نوجوانان بدهند تا آنها بتوانند درباره احساسات و عواطف خود صحبت کنند، افزود: کودکان و نوجوانان باید بدانند که داشتن استرس، اضطراب و تنش، امری طبیعی است و بزرگسالان نیز این شرایط را تجربه میکنند، در واقع والدین نباید اضطراب خود را انکار و فرزندان را نسبت به صحبت درباره احساسات خود تشویق کنند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه والدین میتوانند پرسیدن احساسات و عواطف فرزندان را نسبت به موضوعات مختلف مد نظر داشته باشند تا فضایی برای گفتوگو و بازگو کردن احساسات و عواطف کودکان و نوجوانان ایجاد شود، تصریح کرد: توصیه میشود اعضای خانواده در کنار یکدیگر حضور پیدا و درباره عواطف و احساسات خود صحبت کنند.
ضرورت شنیدن احساسات کودکان و نوجوانان در ارتباط با استرس و اضطراب و طبیعی دانستن آنها / از بیان پاسخهای مخرب پرهیز کنید
دشتی با بیان اینکه شنیدن احساسات در ارتباط با استرس و اضطراب و طبیعی دانستن آنها، نخستین موضوعی است که باید والدین به آن توجه داشته باشند، ادامه داد: والدین باید پس از شنیدن احساسات و عواطف فرزندان خود، از دادن پاسخهای مخرب به آنها پرهیز و از استفاده جملاتی که احساس ترس و اضطراب آنها را انکار میکند، دوری کنند.
وی با بیان اینکه جملاتی مانند «قوی باش»، «نترس»، «ترس ندارد» و «ترس خوب نیست»، پاسخهایی مخرب است که ترس را بیاعتبار میکند، گفت: این پاسخها، احساسات کودکان و نوجوانان را بیاعتبار میکند و در عین حال که میتواند آنها را ساکت کند، آنها را آرام نخواهد کرد و کودکان و نوجوانان، احساسات منفی را درون خود مخفی میکنند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه سرکوب کردن احساسات، رویهای نادرست است که با بیاعتبار کردن احساسات و عواطف آنها توسط والدین ایجاد میشود، اضافه کرد: سرکوب احساسات، در زندگی افراد و به ویژه بزرگسالی منجر به بروز اضطراب در دیگر ابعاد زندگی و حتی افسردگی منجر میشود.
وقتی احساسات کودکان در مراحل ابتدایی زندگی توسط والدین نادیده گرفته یا سرکوب میشود، این مسئله در بزرگسالی ممکن است به اختلالاتی مانند اضطراب مزمن، افسردگی، اختلال در تصمیمگیری و حتی روابط ناسالم منجر شود و سرکوب احساسات، تنها واکنش لحظهای نیست، بلکه بنای فروپاشی سلامت روان در سالهای آتی است.
برای پیشگیری از آسیبهای بلندمدت روانی در فرزندان، لازم است والدین رویکرد خود را نسبت به احساسات کودکان تغییر دهند و این تغییر نه با ابزارهای پیچیده، بلکه با همدلی، شنیدن فعال، پذیرش ترس و اضطراب کودک و پرهیز از قضاوت یا انکار محقق میشود؛ زمانی که کودک احساس کند در خانواده فضایی امن برای بیان احساساتش وجود دارد، نهتنها آرامش روانی پیدا میکند، بلکه مهارتهای هیجانی و ارتباطی او نیز تقویت میشود و این نقطه تحول نهتنها زندگی کودک را متحول میکند، بلکه کیفیت ارتباطات خانوادگی را نیز عمیقتر و پایدارتر میسازد.