به گزارش پردیسان آنلاین، در جهانی که نظم اقتصادی در حال تغییر و قدرتهای نوظهور در حال تثبیت جایگاه خود هستند، گروه بریکس بهعنوان یکی از مهمترین بلوکهای اقتصادی و سیاسی، نقشی روزافزون در آینده اقتصاد بینالملل ایفا میکند، در همین راستا عضویت ایران در این گروه، فرصتی راهبردی برای کاهش وابستگی به غرب، توسعه تجارت، جذب سرمایهگذاری و پیوند با اقتصادهای بزرگ غیرغربی فراهم کرده است؛ فرصتی که نیازمند سیاستگذاری دقیق و حضور فعال در مناسبات بریکس است.
گروه بریکس در سال ۲۰۰۹ با حضور برزیل، روسیه، هند و چین شکل گرفت و در سال ۲۰۱۰ با ورود آفریقای جنوبی گسترش یافت. در سال ۲۰۲۴، این گروه با اضافه شدن کشورهایی مانند ایران، عربستان، امارات، مصر و اتیوپی، به بلوکی تأثیرگذارتر بدل شد. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول، اعضای جدید و قدیم بریکس اکنون بیش از ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهان بر پایه قدرت خرید، ۴۰ درصد جمعیت جهان و بخش عمدهای از انرژی و تجارت جهانی را در اختیار دارند.
در حوزه انرژی، اعضای بریکس منبع اصلی تولید نفت و گاز جهان هستند. ایران، روسیه و عربستان بهتنهایی بیش از ۴۰٪ صادرات نفت جهانی را در اختیار دارند. همچنین با تلاشهایی که برای ایجاد یک ارز مشترک یا سازوکارهای مالی مستقل از دلار انجام میشود، این گروه بهدنبال افزایش استقلال مالی و تجاری خود از نظام مالی غرب است.
همچنین، این گروه در سالهای اخیر با ایجاد مؤسسات مالی همچون بانک توسعه جدید (NDB)، به همراه ایجاد مکانیسمهایی برای کاهش وابستگی به نهادهای مالی غربی، قدمهای بزرگی در جهت استقلال اقتصادی کشورهای عضو و دیگر کشورهای در حال توسعه برداشته است و این حرکت نه تنها به عنوان یک فرصت برای کشورهای عضو، بلکه به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ اقتصاد جهانی محسوب میشود. حضور گروه بریکس در صحنه جهانی، نه تنها به عنوان یک فرآیند اقتصادی، بلکه به عنوان یک تحول ژئوپلیتیکی برجسته است که میتواند موازنه قدرت در دنیای امروز را دگرگون کند.
تنوع بخشی به قدرت جهانی؛ مأموریت راهبردی بریکس
مهدی خورسند، کارشناس مسائل اوراسیا در گفتوگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: یکی از اساسیترین موضوعاتی که سازمان بریکس دنبال میکند، بحث تنوعبخشی به اقتصاد جهانی است و پس از جنگ جهانی دوم، نظام بینالمللی تحت سیطره دلار و نهادهای بینالمللی قرار گرفت که در واقع تحت نظارت و نفوذ آمریکاییها بودند و این نهادها، از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، قواعد اصلی نظام اقتصادی بینالمللی را تعیین کردند، اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای نوظهور و قدرتهای جدید در دنیا شروع به اقداماتی کردند که نشانهای از خواستاری آنها از داشتن سهم بیشتری در قدرت سیاسی و اقتصادی جهان بود.
وی افزود: این امر منجر به ایجاد تحولاتی در روابط بینالمللی و بازارهای جهانی شد و کشورها با ایجاد نهادهای مستقل از نهادهای سنتی بینالمللی، سعی کردند تا از دست دادن سلطه دلار و نهادهای مرتبط با آن را تسهیل کنند و نهادهایی چون سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، RCEP و سایر سازمانهای منطقهای، به عنوان الگوهای جایگزین در برابر نظام اقتصادی مبتنی بر دلار و تحت نفوذ آمریکا، نقش به سزایی ایفا کردند.
کاهش سهم دلار در ذخایر ارزی جهان
کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: نقش آمریکا در اقتصاد جهانی به تدریج کاهش پیدا کرده است و اگر به سبد ذخایر ارزی بانکهای مرکزی در دو دهه گذشته نگاه کنیم، شاهد کاهش چشمگیر سهم دلار در این سبد هستیم و بسیاری از کشورها، دلار را فروخته و به جای آن، به ارزهای جایگزین یا طلا روی آوردهاند در این مسیر، پیشگامان اصلی روسیه و چین بودهاند و این دو کشور از طریق مبادلات دوجانبه و چندجانبه در چارچوب سازمانهایی چون سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نقش دلار را در معاملات بینالمللی متزلزل کردهاند.
خورسند ادامه داد: این تحول باعث شده است که آمریکا، به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، از استفاده از دلار به عنوان ابزار فشار سیاسی و اقتصادی کاهش پیدا خواهد کرد و به جای آن، روی تعرفههای گمرکی و جنگهای تجاری تمرکز کند زیرا دیگر این ابزارهای اقتصادی از قدرت قبلی خود برخوردار نیستند.
وی بیان کرد: کشورهای عضو بریکس به دنبال خروج از قید دلار و نظام بینالمللی تحت نفوذ آمریکا هستند و این تمایل، منجر به ایجاد نهادهای جدید و استقلال اقتصادی بیشتری در بین این کشورها شده است و در خصوص رشد اقتصادی کشورهای عضو بریکس، باید توجه داشت که در دورههایی از ثبات نسبی در نظام بینالملل، رشد اقتصادی این کشورها بسیار چشمگیر بود، اما با افزایش تنشها و ناامنی در سطح جهانی، به ویژه از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۱۴، رشد این کشورها دچار کاهش سرعت شده است. این کاهش به معنای منفی شدن رشد نیست، بلکه به معنای کاهش نرخ رشد نسبت به دورههای قبل است.
کارشناس مسائل اوراسیا افزود: این رشد اقتصادی، تنها محدود به حوزه اقتصاد نبوده، بلکه در حوزههای دیگری چون امنیت، فناوری و نظامی نیز دیده میشود وبه عنوان نمونه، روسیه در حالی که بیش از سه سال است با یک جنگ گسترده در اوکراین مواجه است، توانسته است اقتصاد خود را به گونهای مدیریت کند که ارزش پول ملی آن، یعنی روبل، به عنوان یکی از پایدارترین ارزها در دنیا شناخته شود و همچنین، چین در دوره کرونا، با وجود تحریمها و فشارهای گسترده، رشد اقتصادی بسیار خوبی داشت و حتی از پیشبینیهای اولیه فراتر رفت.
خورسند عنوان کرد: کشورهای دیگری چون آفریقای جنوبی و برزیل نیز در دهه گذشته شاهد رشد اقتصادی مداوم و قابل توجهی بودهاند و البته در سالهای اخیر، با توجه به برخی چالشها همچون بحران مسکن در چین و تداوم جنگ روسیه و اوکراین، رشد این کشورها دچار کاهش سرعت شده است. با این حال، این رشد همچنان ادامه دارد.
کاهش سودآوری شرکتهای آمریکایی با سیاستهای تعرفهای این کشور
وی اضافه کرد: جالب اینجاست که سیاستهای تعرفهای آمریکا، به جای تضعیف رقبای خود، در برخی موارد باعث کاهش سودآوری شرکتهای آمریکایی نیز شده است و بر اساس گزارشهای اخیر، در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۵، برخی از شرکتهای بزرگ آمریکایی که پیشبینی میشد سودی در حدود ۱۵ درصد داشته باشند، تنها به ۵ درصد سود دست پیدا کرد و این موضوع نشان میدهد که این سیاستها نه تنها به رقبای آمریکا، بلکه به خود آمریکا نیز آسیب زدهاند.
کارشناس مسائل اوراسیا تاکید کرد: در حالی که آمریکا با استفاده از سیاستهای تحریمی و تعرفهای در پی حفظ موقعیت خود در نظام جهانی است، کشورهای بریکس با دنبال کردن سیاستهای مستقل و مدیریت هوشمندانه فضا، موفق به حفظ رشد اقتصادی خود شدهاند و این امر نشان از تغییرات عمقی در توازن قدرت جهانی دارد که در آینده نیز شاهد تکمیل این تحول خواهیم بود.
گزارش پردیسان آنلاین، گروه بریکس در سالهای اخیر به یکی از مهمترین بازیگران در تعریف مجدد نظم اقتصادی و سیاسی جهانی تبدیل شده است و با داشتن سهم قابل توجهی از جمعیت و تولید ناخالص داخلی جهان، این گروه نه تنها در پی دستیابی به یک نظام اقتصادی عادلانهتر و چندقطبی است، بلکه با ایجاد نهادهای مالی مستقل چون بانک توسعه جدید (NDB) و تقویت مبادلات غیردلاری، به کاهش وابستگی کشورهای در حال توسعه به نهادهای مالی غربی کمک کرده است و این تحول باعث شده تا نقش آمریکا و دلار در اقتصاد جهانی به تدریج کاهش یابد و کشورهای نوظهور از موقعیت قدرتمندتری در صحنه بینالمللی برخوردار شوند.
رشد اقتصادی کشورهای بریکس در شرایطی پیش رفته است که نظام بینالمللی با ناامنیهای گسترده، جنگهای اقتصادی و سیاسی و تحریمهای گسترده روبهرو بوده است. با وجود این چالشها، این کشورها توانستهاند با مدیریت داخلی و همکاری چندجانبه، رشد خود را حفظ کنند و حتی در برخی موارد، پیش از کشورهای غربی رکوردهای قابل توجهی را به ثبت برسانند و این امر نشان از تغییر عمقی در موازنه قدرت اقتصادی و سیاسی جهان دارد که در آینده نیز شاهد تکمیل این تحول خواهیم بود.