حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد قائمی در یادداشتی با عنوان «مدرس و شعار عینیت دین و سیاست» آورده است: فرا رسیدن دهم آذر ماه روز مجلس، یادآور مجاهدت فقیهی است که در عصر حرکت به سوی تمدن منهای خدا در قالب شعارهای زیبا و فریبنده توسعه با روکش تفکیک دین از سیاست، ندای عینیت دین […]

حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد قائمی در یادداشتی با عنوان «مدرس و شعار عینیت دین و سیاست» آورده است: فرا رسیدن دهم آذر ماه روز مجلس، یادآور مجاهدت فقیهی است که در عصر حرکت به سوی تمدن منهای خدا در قالب شعارهای زیبا و فریبنده توسعه با روکش تفکیک دین از سیاست، ندای عینیت دین و سیاست را به گوش جریان تحول خواه کشور آشنا ساخت و این سخن را از خود در عرصه سیاستمداری به یادگار گذاشت که « سیاست ما عین دیانت ما دیانت ما عین سیاست ماست » و این در حقیقت همان چیزی است که آیات الهی در قرآن از ضرورت ابلاغ مساله ولایت تا تکمیل شدن نظام تربیتیِ سعادت محورِ دین از طریق گره خوردن با مساله ولایت و ابلاغ ولایتِ ولی الله سر منشاء گرفته است و از کوچه های مدینه تا کربلا و از مفید تا محقق کرکی و از نائینی و شیخ فضل الله نوری تا مرحوم مدرس و کاشانی و از خمینی تا به امروز بسط و توسعه داده شده است .

دهم آذر ماه ۱۳۱۶ یادآور برگی دیگر از جنایات خود فروختگان اجنبی پرست است که سعی داشته اند همواره با حذف فیزیکی خادمان حقیقی و واقعی این ملت همچون امیرکبیر و مدرس، منافع اربابان غربی خود را از طریق جهل و سکوت مردم تامین کنند و همان روزی است که رضاخان پهلوی که در بستر توافق با حزب تجدد برای حذف دین و گسترش جدایی دین از سیاست در هرم قدرت سیاسی ایران به صدارت و حکومت رسیده بود و با تولید زیر ساخت های شبه مدرن به دنبال حفظ منافع غرب از طریق حذف تنها پایگاه اجتماعی مردم ایران در طول تاریخ از ایران باستان تا ایران بعد از اسلام، یعنی دین و نهاد متولی دین بوده، دیگر نتوانست حضور فردی وطن پرستی همچون آیت الله سید حسن مدرس را تحمل کند و فرمان قتل و به شهادت رساندن این اولاد زهرا (سلام الله علیها) را صادر کرد .

هر چند حیات و زیست علمی و عملی این عالم عامل، در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی منشاء خیرات و برکات بوده و بالتبع نیازمند توجه و شناخت جدی برای همه افراد در همه اعصار، برای فهم حرکت توسعه خواهی همراه با تعالی انسانی است، ولی در این میان توجه به ماهیت عینیت دین و سیاست که عصاره فقه جواهری است، از جایگاه مهمی برای همه، بخصوص حوزه های علمیه و فقهاء بعنوان تئوری پردازان انقلاب و مروجان فقه سیاسی، مبتنی بر آراء و اندیشه های الهی و معصومین می باشد ، برخوردار است، لذا توجه به شعار عینیت دین و سیاست نمی تواند بدان لحاظ مولفه های مهم سیاسی در مبانی کلامی شیعه از خدا محوری تا انحصار حق ولایت در خالق هستی و معصومین(علیهم السلام) و ما اذن الله بوده باشد .

عینیت دین و سیاست نمی تواند از توسعه ای سخن به میان آورد که عدالت در آن از ماهیت اصلی خود رویگردان شود و به جنبه ابزاری و طبقاتی تبدیل شود و هرگز نمیتوانیم در ساختار سیاسی الگو گرفته شده از سیاست مبتنی بر دین، شاهد رفتارهای عوام فریبانه و وعده های صرفا مشغول کننده ذهن باشیم و نمی توان در مسیر حرکت کرد و گام نهاد که در آن فرهنگ دینی و زیست فرهنگی در آن اولویت چندمین باشد و این دقیقا همان چیزی است که محور سخنان امامین انقلاب از خمینی (ره) کبیر بعنوان معمار و معیار انقلاب تا امام خامنه ای این کشتی بان انقلاب، در دریاهای پر تلاطم جهان پست مدرن، به وضوح قابل کشف و برجسته سازی هستند .

در نظر و عمل سیاسی مبتنی بر عینیت دین و سیاست ، خدامحوری و تکلیف محوری در سایه رهبری و هدایت انسانها تکامل یافته روحی معنوی و به تعبیر آیه ۲۱ سوره یس «اتبعوا من لایسئلکم اجرا و هم مهتدون» باید مجددا جایگزین شعار توسعه انسان محورانه برای رسیدن به زیست حقیقی انسان شود تا از این طریق شاهد تحقق شعار ایصال الی المطلوب در الگوی هدایت الهی باشیم و از این طریق به دنیای توسعه یافته که زمینه ساز سعادت حقیقی بشر در بُعد فردی و اجتماعی است، برسیم .

انتهای پیام۳۱۳/۴۸