بررسی موانع همافزایی رابطه ادبیات کلاسیک فارسی و سینمای ایران و ارائه راهکارهایی برای عبور از این موانع، دستاورد پژوهش محمد اصغرزاده است که با عنوان بررسی آسیب شناسانه رابطه سینمای ایران و ادبیات کلاسیک فارسی در مقطع دکتری و در رشتة زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه گیلان در سال ۱۳۹۷ دفاع شده است. این رساله مورد حمایت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات قرار گرفته و پس از آمادهسازی در قالب کتاب، منتشر خواهد شد.
در این پژوهش، ظرفیتهای دراماتیک و سینمایی متون کلاسیک فارسی با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی و آسیبشناسانه بررسی و اطلاعات حاصله با روش تحلیل محتوا، پردازش شده است. این رساله که در قالب کتاب و با عنوان «سینمای ایران و ادبیات کلاسیک فارسی» از سوی پژوهشگاه منتشر خواهد شد، با نگاهی بینارشتهای، ضمن بررسی جامع رابطة ادبیات کلاسیک فارسی و سینمای ایران، موانع همافزایی غایی این دو را مورد توجه قرار داده و پس از تبیین موانع مذکور، راهکارهایی برای عبور از آنها ارائه میکند.
پژوهشگر این اثر کوشیده است تا ضمن طرح مباحثی تطبیقی، تئوریهای اساسی نمایش و فیلم و در شاهد مثالها آثار شهرة سینماییِ مرتبط با مباحث را مرجعِ نظر قرار دهد. در فصلهای این پژوهش به تناسب بخشها و موضوعات مختلف به فیلمهایی در گونههای مختلف اشاره شده و نگاه نویسنده تنها به گونة خاصی از روایت و سینما مانند روایت دراماتیک و سینمای داستانگو معطوف نمانده است. به این ترتیب، وی در کنار فیلمهای گونة تاریخی-حماسیِ هالیوود (آثاری مانند اسپارتاکوس و گلادیاتور) به نظریات و فیلمهای آیزنشتاین، سینمای شرق آسیا (آثار کوروساوا) و فیلمهای غیر دراماتیک کارگردانهایی مانند عباس کیارستمی هم توجه دارد.
همچنین به دلیل آنکه تعمیم نظریههای کلاسیک تئاتر و سینما به متون کلاسیک ادبی، صرفاً برای دریافت چگونگی اقتباس از آنها کافی نیست، نویسنده تلاش کرده است تا شیوههای روایت نوی سینمایی برای اقتباس از ساختار فاصلهگذارانة متون کهن ادب فارسی را مورد تأمل قرار دهد.
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اول مفهوم تصویرسازی که وجه مشترک ادبیات و سینما است و زمینة ارتباط این دو هنر و اقتباس سینمایی از متون ادبی را فراهم میآورد، شرح داده شده و تصویرسازی متون کلاسیک فارسی و فیلمهای سینمایی مورد مداقّه قرار گرفته است. در این فصل همچنین به شکل مبسوط به مقولة اقتباس، اقتباس در سینمای جهان و اقتباس در سینمای ایران پرداخته شده تا میزان ارتباط سینمای ایران با وجوه و ظرفیتهای سینمایی متون کلاسیک تبیین و سینمای ایران در این موضوع با سینمای سایر نقاط جهان مقایسه شود.
در فصل دوم با بررسی ویژگیهای دراماتیک و سینمایی شاهنامة فردوسی، تاریخ بیهقی، خسرو و شیرین نظامی و منطقالطیر عطار، ظرفیت غنی گونههای حماسی، تاریخی، غنایی و عرفانی ادبیات کلاسیک ایران در روایتِ دراماتیک و تصویرسازی سینمایی نمایانده شده است.
در فصل سوم موانع ارتباط غایی سینمای ایران با ادبیات کلاسیک فارسی به شکل مبسوط مطالعه و در فصل چهارم راهکارهای مشروحی برای رفع موانع ارتباط مذکور و تسهیل اقتباس سینمایی از متون کلاسیک فارسی و در خاتمه نیز مباحث مطروحه، تجمیع و ارائه شده است.