اصل اول در مدیریت این بحران جهانی اطلاعات و شناسایی است، بدون نقشه ریسک و پیش بینی وضعیت مناطق در کوتاه مدت و افق سه ماهه، شمار مبتلایان و جانباختگان کماکان افزایش خواهد یافت و امکان برنامه ریزی و تقسیم منابع محدود میسر نخواهد شد. چنین نقشه و مبنایی ماحصل کار اطلاعاتی و تعیین سطح […]

اصل اول در مدیریت این بحران جهانی اطلاعات و شناسایی است، بدون نقشه ریسک و پیش بینی وضعیت مناطق در کوتاه مدت و افق سه ماهه، شمار مبتلایان و جانباختگان کماکان افزایش خواهد یافت و امکان برنامه ریزی و تقسیم منابع محدود میسر نخواهد شد. چنین نقشه و مبنایی ماحصل کار اطلاعاتی و تعیین سطح تماس مبتلایان در سه هفته اخیر و رصد مرتبطین است. ما در میانه بحرانیم و به شدت به چنین نقشه ای در سطح کشوری نیازمندیم.

اصل دوم نگاهی به تجربه موفق چین در قرنطینه نظامی مراکز کاملا آلوده است. همچنین باید نگاهی به رویکرد سختگیرانه هنگ کنگ در کنترل پیشرفت آلودگی داشت که با تعطیلی سه ماهه کشور و کنترل تردد از مناطق آلوده به سایر نقاط کشور عملی شد. این مهم با توجه به گستره ابتلاء و تعطیلات پیش رو، متاسفانه اجتناب ناپذیر می نماید.

اصل سوم بسیج همه امکانات برای درمان بیماران است. با توجه به محدودیت منابع، نظرات کارشناسان همه مبتنی بر درمان بیماران کم ریسک در منزل و درمان بیماران پر ریسک در مراکز درمانی مجهز است. هر دو امر پروژه هایی بزرگ، ملی و فرابخشی هستند که تنها مدیرانی ارشد و باتجربه از عهده اجرای آنها بر خواهند آمد. تقلیل این دو نیاز ضروری به مانورهای خیابانی و بیمارستان های صحرایی خود موجب  پیچیده شدن بیشتر اوضاع می شود.

درمانگران و حامیان اعزامی نزد بیماران  قرنطینه در خانه، باید آموزش لازم را دیده و به دقت تجهیز شده باشند. همچنین ضروری است در شهرهای پرریسک به ویژه تهران بیمارستان موقتی با تجربه ووهان و کمک همه ایرانیان داخل و خارج از کشور به سرعت تجهیز گردد. با توجه به ماهیت این پروژه بایسته است دو تیم مدیریتی مجرب و مرکب از تخصص های لازم ذیل ستاد مرکزی و ملی بحران تشکیل شود و تا حد زیادی استقلال عمل داشته باشد.

اصل چهارم،  فراهم کردن بستر کمکهای مردمی و داوطلبانه در داخل و خارج از کشوراست. شایسته است ستاد مرکزی بستری را مهیا کند تا تیمی مرکب از محبوبترین چهره های ایرانی متولی این امر شوند.