به گزارش پردیسان آنلاین، در این یادداشت که به مناسبت اولین سالگرد سردار حاج قاسم سلیمانی نگاشته شد، خاطرنشان شده است: حاج قاسم سلیمانی، علاوه بر ذوب در انقلاب ، ولایت و رهبری ، نسبت به مرجعیت و روحانیت ، اعتقاد قلبی داشت و در این اعتقاد صادق و راسخ بود ، هیچ وقت فیلم […]

به گزارش پردیسان آنلاین، در این یادداشت که به مناسبت اولین سالگرد سردار حاج قاسم سلیمانی نگاشته شد، خاطرنشان شده است: حاج قاسم سلیمانی، علاوه بر ذوب در انقلاب ، ولایت و رهبری ، نسبت به مرجعیت و روحانیت ، اعتقاد قلبی داشت و در این اعتقاد صادق و راسخ بود ، هیچ وقت فیلم بازی نمی کرد و حالت چاپلوسی و غلو هم نداشت.

وی ادامه داشت: ایشان نسبت به  استکبار و دشمنان ، سرسخت ، خشن و انعطاف ناپذیر ، اما در برابر توده مردم ، افتاده ، خیزان و سر به پایین و دست به سینه بود. به خصوص نسبت به خانواده های شهدا و ایثارگران یک حالت افتادگی غیر قابل توصیفی داشت .

*متن کامل یادداشت به شرح زیر است:

۱۴ نکته اخلاقی از سرباز سلیمانی
 
۱ –  حاج قاسم دوران جوانی ، چون موهای فرفری  ، پیراهن آستین کوتاه  و کمربند پهن داشت بعضی فرماندهان می خواستند او را از پذیرش مانع شوند اما وی جذب سپاه شد ، هرگز عقده و کینه از آنها به دل نگرفت ، اتفاقا یکی از آنها  چند سال بعد ، مدتی جانشین وی در سپاه کرمان شد ؛ گاهی به شوخی به او می گفت : «من همانم که چون آستین کوتاه تنم بود تو نمی خواستی وارد سپاه شوم»( سردار دلها ، ویژه نامه چهلم ، روزنامه اطلاعات ، ۲۴ اسفند ۱۳۹۸.، شماره ۲۷۴۹۹.)
۲ – وی تحصیلات عالی دانشگاهی نداشت ولی توانست با تلاش و کوشش خود به مراتب عالی خدمتگزاری دست یابد و با عمل ثابت کرد که  بدون مدرک دانشگاهی هم می توان در جامعه مفید شد.
۳ – سلیمانی عقلش بیشتر از علمش بود ، با توجه به این که رشد عقلی با تهذیب نفس حاصل می شود و به فرمایش حضرت امام اگر تهذیب نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد و حجاب اکبر خواهد بود ، او در سایه تقوا و تعهد توانست این موهبت الهی را در وجود خود رشد دهد و متعالی سازد.
۴ – او همیشه دنبال حقیقت بود و از امور اعتباری و عناوین ظاهری مانند: سردار ، سرتیب ، سرلشکر ، دکتر ، مهندس و غیره اجتناب می کرد . می توانست مانند بعضی ها چند روزی سر کلاس برود و چند واحد پاس کند و رساله ای بنویسد  و دکترای  مدیریت استراتژیک و… بگیرد تا دکترش خطاب بکنند اما وی هرگز حقیقت را فدای اعتبار نکرد. او این وابستگی ها را از روح و جانش زدود و گفت برسنگ قبرم بنویسید « سرباز سلیمانی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. 
۵ – به فرمایش رهبری ، سردار سلیمانی « مقید به حدود شرع» بود، هرگز خود را به دروغ ، غیبت و تهمت به دیگران  و پرونده سازی علیه  آنان ، آلوده نساخت ؛ حتی در میدان جنگ  راضی نمی شد به کسی ظلم و تعدی شود ، بلکه برعکس با مخالفانش هم مهربان ، عطوف و منصف بود .
۶ –  علاوه بر ذوب در انقلاب ، ولایت و رهبری ، نسبت به مرجعیت و روحانیت ، اعتقاد قلبی داشت و در این اعتقاد صادق و راسخ بود ، هیچ وقت فیلم بازی نمی کرد و حالت چاپلوسی و غلو هم نداشت. به خصوص نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی عشق می ورزید و مریدش بود و همواره در مسایل مهم از وی مشورت می گرفت.  اظهارات صریح وی در مراسم تشییع و عزای هاشمی  و هدیه انگشتر به خانواده ایشان که با پیکر هاشمی دفن شود بهترین گواه بر این واقعیت و حقیقت است و حاج قاسم را از افرادی که نان را همیشه به نرخ روز می خورند و با هر بادی به سمتی می روند کاملا جدا ساخت.  هنوز خیلی ها این بُعد از شخصیت حاج قاسم را نمی توانند درست درک و هضم بکنند و نسبت به او گرفتار تناقض هستند.
۷ – حاج قاسم  سردار واقعی  و ممحض در امور نظامی بود و  هرگز پایش را از گلیم خود دراز نکرد. اگر چه سیاست هم می دانست ولی هیچوقت وارد آن نشد . در کنار سیاسیون و دولتمردان بود و با آنها همکاری مستمر  و صمیمی داشت. ، در حالی که برخی آدم های نامتعادل و تندرو  همین دولتمردان را به ارتباط با آمریکا و جاسوسی به اسرائیل متهم می کردند ، 
۸– چون نظامی بود به خط ، خطوط ، حزب ،  جناح کاری نداشت و همیشه فراتر از آنها سیر می کرد ، در عین حال با همه آنها  ارتباط صمیمی داشت و از آنها احترام می کرد.
 ۹- می گفت ما نباید فقط به فکر بچه های حزب اللهی و بسیجی باشیم و دیگران را رها کنیم ، اینها نیز فرزندان ما هستند ، می گقت : «… همان دختر کم حجاب ، دختر من است ، دختر ما و شماست و جامعه ما ، خانواده ماست» وی همین نگاه مثبت را نسبت به مخالفان سیاسی خود داشت و آنها را زیر مجموعه نظام می دید.
۱۰ – همزمان که بشدت انقلابی  و پایبند به اصول انقلاب ، امام و رهبری بود ، اما هرگز اهل فحاشی ، هتاکی و غوغاسالاری نبود. هرگز دوقطبی رهبریت و مرجعیت نتراشید. وی ثابت کرد که هم می توان انقلابی شد و هم اخلاق داشت و هم متعادل عمل کرد.  
۱۱ – نسبت به  استکبار و دشمنان ، سرسخت ، خشن و انعطاف ناپذیر ، اما در برابر توده مردم ، افتاده ، خیزان و سر به پایین و دست به سینه بود. به خصوص نسبت به خانواده های شهدا و ایثارگران یک حالت افتادگی غیر قابل توصیفی داشت .
۱۲ – با این که  مهم ترین مسئولیت ها را داشت ، اما هرگز اسیر و برده ی میز و صندلی نشد و هنوز هم کسی از دفتر ، دستک و منشی  این سرباز سترگ سراغی ندارد.
۱۳ – بی سر و صدا ، بی توقع تلاش می کرد و خدمت بی منت داشت.  به گفته شهید بهشتی : شیفته ی خدمت بود و به گفته رهبری : اهل تظاهر و ریا نبود.
۱۴ – حقوق اندک گرفت اما شبانه و روز کار کرد ؛ این صفت از اوصاف برخی از اصحاب خاص امیرالمومنین علیه السلام  مانند صعصعه بن صوحان است  که حضرت خطاب به پیکرشهیدش فرمود: «والله ما کنتَ الا خفیف المؤونه کثیر المعونه » ، به خدا قسم، تو نبودی مگر سبکبال و کم هزینه اما بسیار پر تلاش و کارآمد .

سردار سرافراز اسلام سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس نائب رییس الحشدالشعبی عراق بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۹۸ پس از عمری جنگ و جهاد با جبهه کفر و استکبار، در حمله تروریستی نیروهای آمریکایی در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند./