به گزارش پردیسان آنلاین، یک سال قبل در شامگاه ۲۷ سپتامبر، درست در لحظهای که غروب آفتاب آرام آرام رنگ آسمان ضاحیه را میربود، غرش بمبها سکوت شهر را درهم شکست. جنگندههای اسرائیلی با کینهای انباشته از سالها شکست و تحقیر، ۸۰ تن بار مرگبار خود را فرو ریختند تا یک نفر را هدف بگیرند؛ مردی که نامش با مقاومت، عزت و آزادگی گره خورده بود. آن شب، لبنان نه فقط رهبر حزبالله، که صدای مظلومان، پناهگاه محرومان و تپش تپنده محور مقاومت را از دست داد. خبر شهادت سید حسن نصرالله، موجی از بهت و اندوه را در سراسر منطقه و جهان به راه انداخت؛ اندوهی چنان سنگین که هنوز پس از گذشت یک سال، از دلها رخت برنبسته است.
برای مردم لبنان، آن شب بیش از یک ترور بود؛ گویی ستون استواری فرو ریخت که خانهای بیپناه را نگاه داشته بود. مادران چنان گریستند که گویی فرزندان خود را از دست دادهاند، جوانانی که روزی با کلام او روانه میدانهای نبرد شده بودند، با چشمانی اشکبار در سکوتی سنگین کنار هم نشستند. اما در میان همه این اشکها و آوارها، غروری زخمخورده سر برآورد: آنان میدانستند مردی که با خون خویش پیمانش را با خدا و مردمش امضا کرده بود، نه پایان یافته، که به جاودانگی پیوسته است. «او را دفن نکردند، کوهی را به خاک سپردند»؛ این جمله ورد زبانها شد و همچنان است.
شهادت سید حسن، لبنان را در خلأیی سنگین فرو برد، اما در همان حال پیوندی عمیقتر میان او و مردمش رقم زد. هر کس روایت خودش را از آن شب دارد: بیماری که در بیمارستان خبر را شنید، جوانی که در میان نماز بغضش ترکید، زنی که گفت «احساس کردم بخشی از قلبم کنده شد»، و جوانی که شهادت او را «شوک زندگی» خواند. در همه این روایتها یک نقطه مشترک هست: ناباوری، اندوهی جانکاه، و در پسِ آن، وفاداری بیپایان به راهی که سید گشود.
اما اهمیت سید حسن نصرالله، فراتر از لبنان تعریف میشود. او نه تنها رهبر یک حزب یا یک کشور، بلکه حلقهای راهبردی در زنجیره محور مقاومت بود؛ محوری که از تهران تا بغداد، دمشق، بیروت و غزه امتداد یافته است. صدای او پژواک سیاستی بود که ایران، بهعنوان قلب این محور، برای مقابله با سلطهطلبی آمریکا و اسرائیل طراحی کرده بود. در سالهای سخت جنگ ۳۳ روزه، در مقابله با تروریسم تکفیری، و در بحرانهای منطقهای، او چهرهای شد که بهعنوان متحد استوار ایران، راهبرد مقاومت را به زبان مردم لبنان و منطقه ترجمه و اجرا میکرد. همین جایگاه ویژه باعث شد شهادتش تنها اندوهی ملی نباشد، بلکه زلزلهای در سراسر محور مقاومت ایجاد کند.
سید حسن نصرالله، در نگاه بسیاری، «صدای مظلومان» و «وجدان مقاومت» بود؛ مردی که صادقانه سخن گفت، هرگز وعدهای نداد مگر آنکه به آن وفا کرد، و در سختترین لحظات، با صدایی مطمئن، ترس و اضطراب را از دلها زدود. اعتماد به او چنان ریشهدار بود که کلامش برای مردم حقیقتی بیواسطه بود، نه خطابهای سیاسی. همین صداقت و شجاعت، از او شخصیتی ساخت که فراتر از مرزهای لبنان، الهامبخش همه آزادگان جهان شد.
اکنون، در نخستین سالگرد شهادت سید مقاومت، اشک و اندوه همچنان جاری است، اما وفاداری و عهد با او محکمتر از همیشه در دلها زنده مانده است. زائرانی که به زیارتگاه او میآیند، با یک زبان میگویند: «ما تا ابد پیمان خود را حفظ خواهیم کرد.» از لبنان تا عراق و ایران، از جوانان پیشاهنگ تا مادران شهدا، همه یک صدا بر ادامه مسیر او تأکید دارند؛ مسیری که سید با خون خود رسمیت بخشید و میراثی که نسلهای آینده را نیز در بر خواهد گرفت.
در چنین فضایی است که گفتوگو با سفیر پیشین ایران در لبنان معنا مییابد؛ کسی که از نزدیک شخصیت، نقشآفرینی و جایگاه بیبدیل سید حسن نصرالله را در معادلات محور مقاومت لمس کرده است. او از سید نه فقط به عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به مثابه «حافظ هویت و عزت لبنان و جهان اسلام و شریک راهبردی ایران در منطقه» یاد میکند؛ شخصیتی که شهادتش، هرچند لبنان را در سوگی عمیق فرو برد، اما خون تازهای در رگهای مقاومت جاری ساخت.
احمد دستمالچیان اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان در گفتوگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: شهید سید حسن نصرالله شخصیتی همهجانبه و نماد جهاد و مقاومت بود؛ روحانیای پرکار و در عین حال فرماندهای برجسته در سطوح سیاسی و نظامی. او علاوه بر آنکه تحلیلگری عمیق در مسائل بینالمللی بود، آشنایی و شناخت دقیقی از دشمن در ابعاد سیاسی، نظامی و روانی داشت.
وی افزود: نصرالله صفت صداقت را دارا بود و خود بارها اعتراف کرده بود که هرگاه سخنی بر زبان میآورد، خود نخستین عملکننده به آن بوده است. از ویژگیهای بارز ایشان، صلابت و قاطعیت در برابر دشمن و مهربانی، تواضع و آرامش در برابر دوستان بود.
سفیر پیشین ایران در لبنان تصریح کرد: شخصیت مکتبی و نظریهپرداز او ریشه در تاثیرپذیری از سه چهره مهم داشت: مرحوم امام موسی صدر، مرحوم شهید چمران و مرحوم شهید محمد صدر. زادگاه و تجربههای زیستی او بهویژه از جنوب دغدغهها و انگیزههای مکتبیاش را تقویت کرد.
دستمال چیان خاطرنشان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نصرالله همراه با دیگر همرزمانی مانند شهید سید عباس موسوی در میدان بیروت فعال شد و از آنجا شاکلهای جهادی و مقاومتی را شکل داد که بعدها به زیرساختی سیاسی و نظامی تبدیل شد.
وی بیان کرد: آنچه او بنیان گذاشت، نه تنها محدود به لبنان ماند بلکه آموزهها و پیامهای او به سراسر جهان اسلام منتقل شد؛ بهگونهای که گروهها و حرکتهایی مانند انصارالله یمن اعلام کردهاند از انقلاب اسلامی و افکار مقاومت الهام گرفتهاند.
سفیر پیشین کشورمان در لبنان تصریح کرد: حضور و نقش او در لبنان، فراتر از تقویت پایگاه شیعی بود و توانست طیفی از گروهها و اقشار مختلف لبنانی، از جمله مسیحیان را حول محور مقاومت متحد سازد و به تقویت یکپارچگی ملی لبنان کمک شایانی کند؛ کاری که پس از امام موسی صدر کمتر کسی توانا به انجام آن بود.
دستمالچیان عنوان کرد: دشمن بارها با عملیاتهای هدفگیری فرماندهان و اقدامات نظامی و روانی تلاش کرد حزبالله را تضعیف کند، اما تجربهٔ مقاومت نشان داد که این سازمان تشکیلاتی مستحکم و خودپایدار است و نه صرفاً وابسته به فردی واحد؛ حتی پس از شهادت سران، نیروها سازماندهیشده به مقاومت ادامه دادند.
وی افزود: نمونهای از این پایداری آن است که پس از هدفگیری و شهادت برخی فرماندهان برجسته، حزبالله با آنکه تصور میشد دچار فروپاشی شود، برای مدتی طولانی، از جمله بیش از یک ماه، در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستادگی کرد؛ امری که میتوان آن را از مصادیق معجزه قرن دانست و نشاندهنده عمق و انسجام ساختار تشکیلاتی است.
این کارشناس سیاسی اظهار کرد: ادعاهایی همچون «تضعیف حزبالله» را باید بازی روانی دشمن دانست؛ عملکرد میدانی و حضور اجتماعی گستردهٔ مردم در بزرگداشتهای سالگرد و حمایتهای مردمی نشان میدهد پایههای اجتماعی، سیاسی و نظامی این حرکت همچنان مستحکم است و پس از ضربهها نیز بازترمیم شده و حتی به مراتب قویتر شده است.
وی افزود: اختلافات سیاسی میان دولت و مقاومت موضوع تازهای نیست و ریشههای تاریخی دارد؛ اما دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت لبنان امری فراطایفهای است و این مسئله مربوط به مجموعه مردم لبنان است. ارتش لبنان نیز بارها اعلام کرده که تواناییِ کامل تأمین این نقش را در شرایط کنونی ندارد.
دستمالچیان در پایان گفت: آنچه از مکتب و شخصیت نصرالله برجای مانده، هم شیوهٔمبارزه و مدیریت گروه مقاومت است و هم یاد و خاطره او که سرمایهای پایدار برای مقاومت و جهان اسلام خواهد بود؛ بنابراین تلاشهای دشمن برای ایجاد تفرقه یا خلعسلاح، تاکنون ناکام مانده و نشاندهنده اعتراف ضمنی آنها به شکست در برابر یک نیروی منسجم و مردمی است.
به گزارش پردیسان آنلاین، امروز، یک سال پس از آن شامگاه خونین، نه فقط لبنان، که همه جغرافیای مقاومت همچنان زیر پرچم نام سید حسن نصرالله ایستاده است. دشمنان میخواستند با خاموش کردن چراغ وجودش، مسیر ملتی را خاموش کنند، اما خون او چراغهای تازهای در دلها برافروخت. حزبالله همچنان استوار است، محور مقاومت پرتوانتر از گذشته، و ندای سید از هر زبان دیگری شنیده میشود.
سید حسن نصرالله تنها یک رهبر سیاسی نبود؛ او مکتبی بود که ایمان، صداقت، و شجاعت را به راهبردی تاریخی بدل ساخت. شهادتش نشان داد که مقاومت به فرد وابسته نیست، بلکه ریشه در باورها و اراده مردمی دارد که حاضرند بهای آزادی را بپردازند. اکنون، در سالگرد شهادتش، یاد او نه بهعنوان یک خاطره تلخ، که همچون پیمانی روشن در دلها زنده است؛ پیمانی که امتدادش در لبنان، ایران، عراق، فلسطین و یمن دیده میشود. سید، با خون خویش نه نقطه پایان، بلکه آغاز فصلی تازه در تاریخ مقاومت را نوشت؛ فصلی که هر روز گواهی میدهد «رهبران میروند، اما راه میماند».