یادمانی برای مقاومت

آنجا که خاک آستانه اشرفیه بار سنگین ویرانی را بر دوش داشت، اکنون در انتظار یادمانی برای مردمانی است که با دل‌های استوار به مفهوم ایستادگی معنا بخشیدند؛ موزه‌ «یادمانی برای مقاومت» بنا دارد روایتی زنده از روزهایی باشد که خانه‌ها فروریخت، اما امیدها از دست نرفت.

به گزارش پردیسان آنلاین از گیلان، بامداد سه‌شنبه سوم تیر ۱۴۰۴ بود که حمله هوایی رژیم صهیونیستی خانه‌ای مسکونی در آستانه‌اشرفیه را با سه پرتابه هدف قرار داد، در این جنایت ۱۲ عضو یک خانواده از جمله زنان و کودکان به شهادت رسیدند، حمله‌ای که نمونه‌ای آشکار از یک جنایت جنگی علیه غیرنظامیان بود.

هنوز شب کامل نشده بود، نسیم ملایمی از سمت شالیزارها می‌وزید و شهر کوچک آستانه‌اشرفیه در خواب فرورفته بود؛ تنها چراغ‌هایی می‌درخشید، چراغ خانه‌هایی بود که آرامش خانواده‌ها را در دل شب حفظ می‌کرد، حوالی ساعت ۱:۱۰ بامداد با شلیک سه پرتابه هوایی، همه‌چیز تغییر کرد.

چهار واحد مسکونی که یکی از آن‌ها متعلق به خانواده همسر سیدمحمدرضا صدیقی صابر دانشمند هسته‌ای کشور بود هدف حمله مستقیم رژیم متجاوز صهیونیستی قرار گرفت، هیچ تأسیسات نظامی یا اهداف امنیتی در اطراف نبود و تنها خانه‌های مسکونی بود که با خاک یکسان شد.

در آن خانه‌ها، ۱۵ انسان که ۱۲ نفر از آن‌ها از اعضای بی‌گناه یک خانواده بودند جان باختند، کودکانی که در خواب بودند، زنانی که در پناه دیوارها آرام گرفته بودند و سالمندانی که حتی فرصت برخاستن نداشتند و آوار آن‌ها را در خود بلعید.

صدای فریاد و شیون با بوی خون و خاک مخلوط شد، نجات‌یافتگان با دستان خالی و چشمانی وحشت‌زده در میان ویرانی، عزیزانشان را صدا می‌زدند و پدرها با دستان خاکی دنبال فرزندانشان می‌گشتند، مادری نام دخترش را می‌خواند، اما تنها پاسخی که می‌شنید، ناله‌ای خفه از زیر خروارها آوار بود.

یادمانی برای مقاومت

سند جنایت جنگی

رژیم صهیونیستی مدت‌ها بود که صدیقی صابر را هدف قرار داده بود؛ بیست‌وسوم خرداد در حمله‌ای به منزل او در تهران فرزند ۱۷ ساله‌اش حمیدرضا به شهادت رسید، اما این بار دشمن نه‌تنها یک دانشمند، بلکه خانواده‌اش را نیز در تیررس کینه خود قرار داد و جنگنده‌ای بدون‌هیچ هشدار و بی‌هیچ توجهی به اصول اولیه حقوق بشر، سه پرتابه به‌سوی خانه شلیک کرد.

آنچه در آستانه‌اشرفیه رخ داد، بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو و منشور حقوق بین‌الملل بشردوستانه، مصداق بارز جنایت جنگی است؛ حمله عامدانه به غیرنظامیان، نابودی اموال شخصی بدون توجیه نظامی و کشتار جمعی افراد بی‌دفاع.

آواربرداری تا ظهر ادامه داشت و تا پایان روز هویت ۱۵ شهید شناسایی شد، ۴۱ مجروح نیز به بیمارستان کوثر منتقل شدند؛ آستانه‌اشرفیه دیگر آن شهر سابق نیست و غم سنگینی‌اش را بر شانه همه انداخته است.

دو روز بعد، میدان شهدای ذهاب رشت میزبان تابوت‌هایی شد که با پرچم ایران پوشانده شده بودند؛ زن و مرد، پیر و جوان آمده بودند تا وداعی باشکوه با شهدا داشته باشند و فریاد «مرگ بر اسرائیل» آسمان را پر کرده بود.

خیابان‌ها از جمعیت لبریز بود، برخی شهروندان تصاویر شهدا را در دست داشتند و آهی از دل برمی‌خاست: «به کدامین گناه؟»

یادمانی نه برای مرثیه، برای مقاومت

آستانه‌اشرفیه هنوز در سوگ است، اما این اندوه می‌تواند به آگاهی تبدیل شود؛ ابراهیم نجفی، نماینده مردم شهرستان آستانه‌اشرفیه در مجلس شورای اسلامی از پیشنهاد تبدیل محل جنایت به یادمانی ملی خبر می‌دهد؛ وی می‌گوید: این طرح با همراهی استاندار گیلان و مسئولان عمرانی استان پیگیری می‌شود و بازدید اخیر معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل سازمان ملی زمین و مسکن نیز نشان از جدی بودن بررسی‌های میدانی دارد.

وی می‌افزاید: این طرح تنها زمانی قابلیت اجرا دارد که رضایت خانواده‌های داغ‌دیده و مالکان املاک تخریب‌شده جلب شده باشد، همچنین باید مراحل قانونی از جمله بررسی در کمیسیون ماده ۵ برای تغییر کاربری مسکونی طی شود و تأمین اعتبار کافی صورت گیرد که تاکنون تحقق پیدا نکرده است.

این یادمان باید با رضایت خانواده‌ها، حمایت نهادهای مسئول و جدیت حاکمیت شکل گیرد تا به نمادی زنده از ایستادگی، مظلومیت و حق‌طلبی ملت ایران تبدیل شود آستانه‌اشرفیه زخمی و مرهم آن عدالت است، عدالتی که باید در دادگاه‌های بین‌المللی و در جبران واقعی خسارات جلوه کند

نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی تصریح می‌کند: در حالی که دولت مسئولیت ارزیابی واحدهای خسارت‌دیده را به بنیاد مسکن سپرده است و با برآورد بیش از سه‌هزار میلیارد تومان خسارت، تنها هزار میلیارد تومان مصوب شده و هنوز هیچ مبلغی به آسیب‌دیدگان پرداخت نشده است؛ این موضوع اجرای طرح یادمان را به مرحله بعدی و مشروط به حل مسائل اولویت‌دارتر موکول کرده است.

نجفی تأکید می‌کند: این جنایت با هدف ترور یک دانشمند آغاز شد، اما به کشتار ۱۵ انسان بی‌گناه ختم شد و اکنون محل این حادثه می‌تواند به نمادی از مقاومت، دادخواهی و پاسداشت مظلومیت تبدیل شود.

یادمانی برای مقاومت

وظیفه ما تنها روایت نیست؛ دادخواهی است

جنایتی که در آستانه‌اشرفیه رخ داد، تنها شلیک چند موشک نبود؛ شلیک به امنیت روانی یک ملت بود؛ آن آتش نه‌تنها دیوارهای خانه‌ای را ویران کرد، بلکه قلب‌های بی‌شماری را نیز شکافت.

پیشنهاد تبدیل محل حادثه به یادمانی ملی، تنها ساختن یک نماد سنگی نیست بلکه کوششی است برای آن‌که حقیقت فراموش نشود؛ برای آن‌که کودکان خوابیده در آن شب در سکوت نمانند.

این یادمان باید با رضایت خانواده‌ها، حمایت نهادهای مسئول و جدیت حاکمیت شکل گیرد تا به نمادی زنده از ایستادگی، مظلومیت و حق‌طلبی ملت ایران تبدیل شود، آستانه‌اشرفیه زخمی و مرهم آن عدالت است، عدالتی که باید در دادگاه‌های بین‌المللی و در جبران واقعی خسارات جلوه کند.

ما این درد را فراموش نخواهیم کرد؛ آن را در روایت‌ها، در یادمان‌ها و در حافظه جمعی‌مان زنده نگه خواهیم داشت تا روزی که عدالت، از پشت آوارها برخیزد.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=326840

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: