به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، بر مبنای تجمیع آخرین برآوردها و پژوهشهای میدانی، هند همچنان با اختلاف فاصله نسبت به دیگر کشورها بیشترین سهم جمعیتی را دارد که خود را گیاهخوار میدانند؛ برآوردها محدودهای بین تقریباً ۲۰ تا نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت را برای هند نشان میدهد. در ردههای بعدی، کشورهایی مانند مکزیک و برزیل و در بعضی برآوردها چین نیز بهعنوان کشورهایی با رشد قابلتوجه سهم گیاهخواری گزارش شدهاند، اگرچه اندازهگیریها و تعاریف بین منابع متفاوت است. کشورهای پیشرفتهای همچون تایوان، استرالیا و چند کشور اروپایی نیز سهم نسبتاً بالاتری از شهروندانی دارند که به دلایل بهداشتی، رفاه حیوانات یا محیطزیست رژیم گیاهی اختیار میکنند.

دلایل برجسته بودن هند در شمار گیاهخواران به قدمت سنتهای مذهبی و فرهنگی بازمیگردد؛ آئینها و رسوم غذایی در بخشهایی از جامعه هند همواره ترجیح به رژیمهای گیاهی داشتهاند. از سوی دیگر رشد تقاضا برای محصولات گیاهی غنیشده و پروتئینی در بازارهای شهری هند طی سالهای اخیر مورد توجه سازندگان و سیاستگذارانی قرار گرفته که به سلامت عمومی و امنیت غذایی میاندیشند.
در مکزیک و برزیل، روند افزایش شمار افرادی که خود را گیاهخوار یا نیمهگیاهخوار معرفی میکنند، با رشد شهریشدن، گسترش آگاهیهای محیطزیستی و ورود گزینههای متنوع در رستورانها و فروشگاهها همراه بوده است؛ اما لازم است توجه شود که در کشورهایی با جمعیت زیاد، حتی درصدهای کوچک میتوانند به شمارهای مطلق بزرگی از افراد بیانجامند که بازار قابلتوجهی را شکل میدهد.
از منظر سلامت عمومی، سازمانها و متخصصان یادآور میشوند که رژیمهای گیاهی متعادل میتوانند سالم باشند اما نیاز به مراقبت از تأمین پروتئین، آهن، ویتامین B12 و برخی ریزمغذیها وجود دارد. بدین ترتیب، سیاستگذاران بهویژه در حوزه تغذیه جمعیتی و تدوین راهنمای غذایی باید هم هشدارها و هم فرصتهای مرتبط با رشد مصرف گیاهی را مدنظر قرار دهند.

پیامدهای اقتصادی ترویج گیاهخواری نیز آشکار است: بازار جایگزینهای گوشت، محصولات تبدیلشده از پروتئین گیاهی و خدمات غذایی سازگار با رژیمهای گیاهی در بسیاری از کشورها در حال رشد است و شرکتها به دنبال توسعه و عرضه محصولات متناسب با ترجیحات رو به افزایش مصرفکنندگان هستند. این تغییرات الزامات جدیدی در زنجیره تأمین، استانداردهای غذایی و بازاریابی ایجاد میکند.
بر اساس گزارش بلومبرگ اینتلیجنس و دادههای استاتیستا، ارزش بازار جهانی مواد غذایی گیاهی تا سال ۲۰۳۰ از مرز ۱۲۰ میلیارد دلار عبور خواهد کرد؛ رقمی که نشاندهنده نرخ رشدی میانگین ۷ تا ۱۰ درصدی در سال ۲۰۲۵ است، یعنی دو برابر شتاب رشد متوسط کل صنعت غذا. این تغییر رفتار مصرفکنندگان، شرکتهای بزرگ مواد غذایی را به بازتعریف استراتژیهای خود واداشته است. برندهایی همچون یونیلیور و تایسون فودز خطوط تولید ویژه محصولات گیاهی راهاندازی کردهاند و صدها استارتاپ نوآور در ایالات متحده، اروپا و سنگاپور با تمرکز بر پروتئینهای جایگزین، گوشت کشتشده و لبنیات تخمیری وارد میدان رقابت شدهاند.
تأثیر این تغییر تنها به قفسه فروشگاهها محدود نیست؛ بلکه در عمق ساختار کشاورزی و زنجیره تأمین جهانی دیده میشود. با کاهش تدریجی تقاضا برای خوراک دام و افزایش تقاضا برای حبوبات، سویا، جوی دوسر و محصولات پروتئینی گیاهی، دولتهایی چون کانادا، استرالیا و هند سرمایهگذاریهای تازهای برای احداث واحدهای فرآوری و صادرات محصولات گیاهی آغاز کردهاند. در اروپا نیز سیاست «از مزرعه تا سفره» در قالب پیمان سبز اتحادیه اروپا، کشاورزان را به کشت متنوعتر و کاهش انتشار گازهای دامی تشویق میکند.

تحول بازار مصرف، بخش خردهفروشی و خدمات غذایی را نیز متحول کرده است. در بسیاری از کشورها، محصولات گیاهی دیگر در قفسههای جداگانه «ویژه گیاهخواران» عرضه نمیشوند، بلکه در کنار گوشت و لبنیات چیده میشوند. رستورانهای زنجیرهای بزرگ مانند مکدونالد، کیافسی و برگر کینگ نیز در سطح جهانی گزینههای گیاهی را وارد منوهای خود کردهاند و تنها در دو سال گذشته، عرضه محصولات جدید گیاهی در بریتانیا و استرالیا بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته است.
فراتر از صنعت غذا، ارزشهای مرتبط با گیاهخواری اکنون در حوزههایی چون گردشگری، مد و لوازم آرایشی نیز اثرگذار شدهاند. افزایش تقاضا برای محصولات بدون چرم حیوانی و لوازم آرایشی فاقد تست حیوانی در کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا و کرهجنوبی موجب رشد دو رقمی بازار این محصولات طی سه سال اخیر شده است. هتلها و مجموعههای گردشگری نیز با ارائه گزینههای غذایی و اقامتی سازگار با ارزشهای زیستمحیطی، سهم بیشتری از گردشگران نسل جدید را جذب میکنند.