شهرها همچون افراد، همواره پویا و در حال تکامل هستند تا با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی زمان خود همگام و سازگار شوند و چشم‌انداز چگونگی برنامه‌ریزی شهر ایده‌آل نیز تحت تأثیر واقعیت‌ها و افکار غالب هر دوره قرار می‌گیرد.

به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، صنعتی شدن، افزایش شهرنشینی، رشد جمعیت، پیشرفت مصالح و فناوری‌های نوین ساختمانی، تسلط خودرو به‌عنوان وسیله حمل‌ونقل و بسیاری موارد دیگر در طول تاریخ شهرها بر نظریه‌های برنامه‌ریزی شهری تأثیر گذاشته و ساختار شهرهای مدرن را با موفقیت‌ها و چالش‌هایشان شکل داده است.

پنج مفهوم شهرسازی به‌عنوان رهنمودهایی اساسی برای هدایت تقسیم فضا و کاربری زمین و شکل‌دهنده شهرها به شکل امروزی‌شان عبارت است از باغ‌شهر، مدرنیسم،

شهرسازی نوین، شهرهایی برای مردم و شهر ۱۵ دقیقه‌ای که در ادامه اصول هر یک از این مفاهیم بیان می‌شود.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

باغ‌شهرها

باغ‌شهرها نواحی خودمختار و برابری‌طلب هستند که توسط برنامه‌ریز انگلیسی ابنزر هاوارد از اواخر قرن نوزدهم تا قرن بیستم و در پاسخ به چالش‌های پس از انقلاب صنعتی نظیر آلودگی، سکونتگاه‌های بی‌نظم و مهاجرت مردم از روستاها به شهرها در جست‌وجوی شرایط زندگی و فرصت‌های شغلی بهتر مطرح شدند تا کیفیت زندگی روستایی را با مزایای مراکز شهری توسعه‌یافته ترکیب کنند.

هاوارد برای نخستین بار مدل پیشنهادی خود را در سال ۱۸۹۸ ارائه کرد و در ۱۹۰۲ با انتشار کتاب باغ‌شهرهای فردا، این پیشنهاد در سراسر انگلستان و سایر کشورها گسترش پیدا کرد. وی در این کتاب نموداری را با سه آهنربا تعریف کرد که دو آهنربا جنبه‌های مثبت و منفی شهرها و روستاها را نشان می‌داد و سومی مزیت‌های هر دو را ترکیب می‌کرد و به این صورت باغ‌شهرها را نتیجه ادغام مزایای هر دو محیط می‌دانست.

باغ‌شهرها، در دایره‌های متحدالمرکزی از یک منطقه مرکزی بزرگ تشکیل می‌شوند که برای فضای سبز تعیین شده است. قسمتی از فضا برای ساختمان‌های عمومی، مؤسسات فرهنگی و یک بیمارستان یا مرکز بهداشتی استفاده می‌شود و در بخش دیگر مناطقی برای تجارت و خدمات، مسکن، کشاورزی و صنایع قرار می‌گیرد. این نواحی توسط یک کمربند سبز برای محدود کردن گسترش آن‌ها احاطه می‌شوند و یک شبکه به‌هم پیوسته از جاده‌ها ارتباط بین مناطق مختلف را تسهیل می‌کند.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

Letchworth و Welwyn نخستین باغ‌شهرهایی بودند که به‌ترتیب در سال‌های ۱۹۰۳ و ۱۹۲۰ توسط هاوارد در انگلستان اجرا شدند. نبود تراکم و فاصله فضاهای زندگی و کار از جمله انتقادات وارد به مفهوم باغ‌شهر است. دیدگاه اتوپیایی هاوارد و تعریف منطقه‌بندی عملکردی در نهایت این مکان‌ها را به شهرک‌های خوابگاهی تبدیل کرد که ساکنان برای دسترسی به خدمات و رسیدن به شغل خود به وسایل نقلیه وابسته بودند.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

مدرنیسم

همراه با تکامل شهرها و افزایش قابل‌توجه جمعیت آن‌ها، رویکرد جدیدی به نام مدرنیسم در برنامه‌ریزی و ساختمان پدیدار شد که نشانی متمایز در معماری به‌ویژه در نیمه نخست قرن بیستم بر جای گذاشت. مدرنیسم یا نوگرایی بر مینیمالیسم، عملکرد، نظم و منطقه‌بندی عملکردی تأکید داشت.

اصول این جنبش که بین دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۶۰ به اوج خود رسید، در منشور آتن تثبیت شد و در سال ۱۹۳۳ در جریان کنگره بین‌المللی معماری مدرن (CIAM) منتشر شد. پروژه شهر درخشنده (La Ville Radieuse) که توسط معمار و شهرساز سوئیسی‌فرانسوی لوکوربوزیه طراحی شده است، این مفاهیم را مجسم می‌کند و شهری را به تصویر می‌کشد که همچون یک ماشین عمل می‌کند. این پروژه نخستین بار در سال ۱۹۲۴ ارائه و در سال ۱۹۳۳ در کتابی منتشر شد، اما هرگز در عمل محقق نشد.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

یکی دیگر از ویژگی‌های مدرنیسم، رد تزئینات با ارجحیت برای فرم‌های اولیه و ترکیب‌های نامتقارن، همراه با استفاده منطقی از موادی همچون بتن اکسپوز، فولاد و شیشه و نوآوری‌های ساختاری بود. تقسیم‌بندی شهرها بر اساس فعالیت‌های انسانی یعنی زندگی، کار، اوقات فراغت و رفت‌وآمد و شناسایی واضح مکان هر عملکرد از جنبه‌های اصلی جنبش مدرنیسم بود.

شهر برازیلیا، پایتخت برزیل، با چیدمان هندسی و منظم، منطقه‌بندی بر اساس عملکرد، اولویت دادن به حمل‌ونقل عمومی و فعال همچون پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری، از برجسته‌ترین نمادهای به کارگیری اصول مدرنیستی به شمار می‌آید. گسترش آسمان‌خراش‌ها، شکل‌گیری حومه‌ها و برنامه‌ریزی شهری متمرکز بر خودرو، همگی از نتایج معیارهای این جنبش در شهرها هستند.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

شهرسازی نوین

شهرهای تقسیم‌بندی‌شده که محل سکونت در آن‌ها دور از مراکز شهری و خیابان‌های اصلی بود، در نیمه دوم قرن بیستم رایج شدند و تأثیر منفی بر اقتصاد، محیط‌زیست و سلامت جامعه گذاشتند. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، بسیاری از برنامه‌ریزان شهری، معماران، مهندسان و توسعه‌دهندگان از نحوه طراحی این شهرها ناامید شدند و رویکرد متفاوتی را با عنوان شهرسازی نوین پیشنهاد کردند.

این جنبش به‌دنبال بازگشت به اصولی بود که شهرها و روستاهای ساخته‌شده را در طول قرن‌ها هدایت می‌کرد و فضاهای عمومی باکیفیت و قابل‌دسترس و خیابان‌ها و بلوک‌های جذاب و قابل‌پیاده‌روی، مسکن و تجارت را در مجاورت یکدیگر قرار می‌داد. کنگره شهرسازی جدید (CNU)، یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن دی‌سی در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

اصولی که جنبش را هدایت می‌کند در منشور شهرسازی نوین تثبیت شد و به ایجاد و رایج شدن بسیاری از استانداردها و استراتژی‌هایی همچون زمین با کاربری مختلط، توسعه مبتنی‌بر حمل‌ونقل، طراحی محله سنتی و خیابان‌های کامل کمک کرد که در حال حاضر در شهرهای مختلف دیده می‌شود.

معیارهای شهرسازی نوین را می‌توان هم در مفهوم پروژه‌های جدید و هم برای احیا و حفظ محیط‌های شهری به کار برد. یکی دیگر از ویژگی‌های کلیدی جنبش، اولویت‌بندی مکان‌سازی و برنامه‌ریزی فضاهای عمومی است که از منظر نحوه استفاده مردم و مشارکت جامعه در فرایند تصمیم‌گیری طراحی می‌شوند.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

شهرهایی برای مردم

برای بیش از ۵۰ سال، معمار و شهرساز دانمارکی، یان گهل، اثرات مضر مدرنیسم بر شهرها را مورد مطالعه قرار داد و از برنامه‌ریزی شهری که مردم را در محوریت خود قرار می‌دهد، دفاع کرد. گهل با تکیه‌بر تجربه گسترده خود، کتاب شهرهایی برای مردم را در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد و ایده‌های خود را در مورد طراحی شهرهای قرن بیست‌ویکم بیان کرد.

گهل راه‌هایی برای ایجاد فضاهای دلپذیر و قابل‌دسترس برای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری و نصب مبلمان شهری پیشنهاد کرد که مردم را به استفاده و لذت بردن از این مناطق تشویق و در نتیجه حس اجتماعی را تقویت می‌کند. تأکید وی در این کتاب بر سرزندگی، ایمن، سالم و پایدار بودن شهرها است.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

گهل در پروژه‌های خود، توسعه محله‌هایی را در اولویت قرار می‌دهد که ویژگی‌های «تراکم بالا، کاربری مختلط، قابلیت زندگی، تعامل اجتماعی، پایداری و سازگاری» را در بردارند و شیوه‌های مختلف حمل‌ونقل را یکپارچه کرده و گزینه‌های سفر کم‌کربن را برای شهروندان فراهم می‌کنند. اصول شهرسازی با محوریت مردم در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان از جمله نیویورک، مسکو، کپنهاگ، لندن، سیدنی و سائوپائولو اجرا شده است.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان

شهر ۱۵ دقیقه‌ای

در سال‌های اخیر، دولت پاریس با اعلام برنامه‌های خود برای تمرکززدایی پایتخت فرانسه با تغییر شکل محله‌ها و ایجاد مراکز محلی جدید، توجهات را به مفهوم شهر ۱۵ دقیقه‌ای جلب کرده است. این رویکرد شهری که توسط کارلوس مورنو، محقق فرانسوی‌کلمبیایی توسعه داده شده است، توسعه مناطقی را پیش‌بینی می‌کند که در آن افراد می‌توانند در عرض ۱۵ دقیقه پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری از محل خود به همه مواردی که برای زندگی روزمره نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. هدف این ایده نزدیک کردن مسکن به محل کار، مراکز فراغت و مراکز تجاری، کاهش رفت‌وآمدهای طولانی و صرفه‌جویی در زمان است.

این مدل شهرسازی تراکم قابل‌توجهی را ترویج می‌کند و در عین حال فضاهای عمومی و نقاط اجتماعی را افزایش می‌دهد. ارائه خدمات را از طریق فناوری دیجیتال و مدل‌های اشتراک‌گذاری مشترک بهینه می‌کند و خیابان‌ها را به محیط‌های حرکتی بدون کربن تبدیل می‌کند. کار مورنو از افکار نویسنده جین جاکوبز الهام گرفته شده است که معتقد بود راز سرزنده شدن شهرها در کنار هم قرار گرفتن فضاهای مختلفی است که در آن‌ها خدمت می‌کنند.

شهرهای ۱۵ دقیقه‌ای بر حسب سرعت مردم به‌جای وسایل نقلیه طراحی شده‌اند و هم‌زمان به نیاز به صرفه‌جویی در زمان پاسخ می‌دهند و سرعت متفاوتی از زندگی را پیشنهاد می‌کنند که در آن می‌توان فعالیت‌های معمول روزانه را تنها در یک ربع ساعت انجام داد، علاوه‌بر تأثیر مثبت بر رفاه مردم، مزایای شهر ۱۵ دقیقه‌ای به موضوعات نوظهور در زمینه معماری و شهرسازی نظیر جابه‌جایی، دسترسی و محیط‌زیست نیز گسترش پیدا می‌کند.

گذر مفهوم شهر ایده‌آل در زمان