امروزه فشارهای اقتصادی، نداشتن تمکن مالی، کمبود وقت، بهانه جویی های کودکان و چشم و هم چشمی ها باعث شده که آستانه ی تحمل در خانواده به قدری پایین بیاید که نه تنها والدین حوصله ی بازی کردن و وقت گذاشتن با کودکان را ندارند بلکه هم صحبتی با آنان از حد ظرفیتشان فراتر است.

کودک آزاری مقوله ای است که از دیرباز مطرح بوده و پیامدهای آن بارها مورد بررسی قرار گرفته است.

هرگاه صحبت از کودک آزاری می شود افکار انسان به سمت کودک آزاری جنسی معطوف می گردد.

خوشبختانه بیشتر خانواده ها نسبت به این نوع از کودک آزاری تا حدودی آگاهی دارند و طبق توصیه های همیشگی پیشگیری بهتر از درمان، مراقب گلهای زندگی خود هستند.

 آزردن کودکان نه تنها از نظر جسمی و جنسی، بلکه از نظر روحی نیز اثرات جبران ناپذیری بر روان آنها به جا می گذارد و آینده‌ی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.

گاهی ممکن است کودکان از حیث جسمی و جنسی در صحت و سلامتی کامل باشند و والدین نیز به این مسأله توجه لازم را داشته باشند اما سلامت جنسی و جسمی لزوما به معنای سلامت روحی وروانی نیست. چه بسا کودکانی که کاملا از نظر جسمی وجنسی سالمند ولی از لحاظ روحی دچار آزارهای روانی شده اند.

آیا رفتارهای ما والدین می تواند آزار روحی و روانی کودکان را در پی داشته باشد؟ آیا ما والدین هیچ نقشی در آزرده خاطر کردن کودکانمان نداریم؟

روح کودکان آنچنان لطیف و حساس است که با کمترین بی توجهی آسیب می بیند.

امروزه فشارهای اقتصادی، نداشتن تمکن مالی، کمبود وقت، بهانه جویی های کودکان و چشم و هم چشمی ها باعث شده که آستانه ی تحمل در خانواده به قدری پایین بیاید که نه تنها والدین حوصله ی بازی کردن و وقت گذاشتن با کودکان را ندارند بلکه هم صحبتی با آنان از حد ظرفیتشان فراتر است.

کودکی که در چنین خانواده ای زندگی می کند حالا به ناچار برای تحصیل وارد دنیای مجازی می شود و از درگاه های اینترنتی برای یادگیری در فضای مجازی بهره می برد.

درعصر ارتباطات، متأسفانه کودک آزاری نه تنها در خانواده واجتماع، بلکه در حیطه ی آموزشی و فضای مجازی هم وارد شده است.

کودکانی که باید از دوران کودکی خود لذت ببرند، از دوستی ها و بازیهای کودکانه گرفته تا نگاه گرم معلم و صدای زنگ مدرسه و هزاران خوشایند دیگر، حالا اسیر فضای مجازی شده‌اند و نه تنها از برخورداری این امور محرومند بلکه تمام شادیها ولذت هایشان مصنوعی و زود گذر شده است.

آنها برای تعامل با دوستان و همکلاسی های خود قدم به دنیای ناشناخته ای می‌گذارند که سعی بر شناخت وکشف پیرامون خود دارند تا از این طریق حس کنجکاوی خود را اغنا کنند غافل از اینکه چه خطراتی در کمین آنها نشسته است.

یکی از خطرات و آسیب های حضور کودکان در دنیای مجازی، اعتیاد به این فضا و بروز بدخلقی و بدرفتاری از جانب آنان است و این امکان وجود دارد که برای حضور بیشتر، درس و کلاس را بهانه کنند.

همچنین ممکن است طعمه‌ی افراد سودجو و مجرمان اینترنتی واقع شوند و یا اینکه با جستجوهای ناسالم و دیدن عکس های ناهنجار و خواندن مطالبی که در شأن آنها نیست روح و روانشان آسیب ببیند و مسیر زندگی شان به مسیری ناخواسته و نامطلوب تغییر جهت دهد.

آری، کودکانی که از آغوش گرم خانواده محرومند، کم کم از این کانونی که باید جوابگوی نیازهایشان باشد دور شده و ترس و دلهره و اضطراب وارد دنیای شیرین کودکانه‌ی آنها می گردد و آنها برای رهایی از این احساس به دنیای مجازی پناه می برند.

باید خاطرنشان کرد که بی توجهی به روح و روان کودکان و خدشه وارد کردن به آن، اثرات مخربی بر تفکر، احساسات، رفتار و عزت نفس آنها به جا می گذارد و بعضا ممکن است یادآوری این دوران تا اواخر عمر برایشان زجرآور و تلخ باشد.

از آنجایی که کودکان سرمایه های ارزشمند هر اجتماعی هستند لذا باید تدابیری برای ایجاد زمینه های آرامش و شکوفاکردن استعدادها و همچنین فرهنگ استفاده ی صحیح از آموزش های مجازی اندیشیده شود تا کودکان بدون هیچ اضطرابی این دوران را سپری کنند و از آنجایی که والدین ارتباطی تنگاتنگ با کودک دارند باید خانه را محیطی امن وآرام قرار دهند و از هرگونه روابط تنش‌زا بپرهیزند.

همچنین والدین باید از هیچ گونه تلاشی برای ارتقاء سطح اطلاعاتی خود دریغ نورزند تا مانع از ایجاد شکاف اطلاعاتی بین خود و فرزندانشان شوند.

همیشه در کنار کودکان خود حضور داشته باشند و در امر آموزش کودک را با صبوری همراهی کنند و با ابراز محبت، وجود آنها را مملو از عشق نمایند تا دوران کودکی زیباترین دوران زندگیشان گردد.

  • نویسنده : خدیجه رهنما