به گزارش پردیسان آنلاین، در حالیکه جهان در پی بازتنظیم مسیرهای ترانزیتی و تجارت جهانی است، چشمان زیادی به سوی مسیرهای آسیایی دوخته شده است و پروژه کلیدی (کریدور اقتصادی چین-پاکستان) یا CPEC، که بخشی از طرح راهبردی یک کمربند، یک راه چین به شمار میرود، فرصت بیسابقهای را برای ایران فراهم آورده تا با باز کردن پنجرهای جدید به شرق و جنوب، جایگاه ژئوپلیتیک خویش را تقویت کند.
از یک سو، مرز حیاتی ریمَدان در منطقه آزاد چابهار بهعنوان نقطه اتصال ایران به این کریدور راهبردی شناخته شده است؛ با تکمیل زیرساختهای ریلی و ترانزیتی، این گذرگاه میتواند به دروازه صادرات ایران به پاکستان و چین مبدل شود و از سوی دیگر، با توجه به سیاست نگاه به شرق که یکی از راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، ایران با حضور در این مسیر میتواند جایگاه خود را بهعنوان حلقه اتصال آسیای شرقی و اوراسیا تثبیت کند.
این تلاش نهتنها از منظر اقتصادی حائز اهمیت است، بلکه در چارچوب مقاومسازی اقتصادی کشور در برابر تحریمها و فشارهای بیرونی نیز قابل تبیین است و به گزارش تحلیلگران، مشارکت ایران در این ساختار ترانزیتی میتواند از نفوذ رقابتی برخی بازیگران منطقهای بکاهد و همزمان همکاریهای راهبردی ایران با چین و پاکستان را به سطح کلانتر سوق دهد.
بدین ترتیب، ایران در آستانه فرصت تاریخی قرار دارد تا با فعالسازی محور چابهار-ریمدان و بهرهگیری از کریدور چین-پاکستان، ضمن ارتقای ظرفیت ترانزیت خود، نام خود را دوباره در سرخط تحولات منطقهای و جهانی قرار دهد؛ مسیری که میتواند به نمادی از چرخش راهبردی و استراتژیک تهران در عرصه حملونقل بینالمللی تبدیل شود.

از چابهار تا اوراسیا؛ مسیر تازهای برای قدرتنمایی اقتصادی ایران
محمد مهدی کریمی قهی، کارشناس ترانزیت و حملونقل در گفتوگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: درحالیکه چین و پاکستان با سرعتی بیسابقه در حال گسترش کریدور اقتصادی ۶۰ میلیارد دلاری خود هستند، ایران هنوز نقشهای برای حضور در این مسیر ترانزیتی طراحی نکرده است؛ بیعملی میتواند جایگاه تهران را در تجارت آینده آسیا به خطر اندازد.
وی افزود: تجارت آسیا در حال بازتعریف مسیرهای خود است و یکی از مهمترین آنها، کریدور اقتصادی چین–پاکستان یا همان CPEC، اکنون به شریان حیاتی تجارت شرق و جنوب آسیا بدل شده است و این پروژه که با سرمایهگذاری بیش از ۶۰ میلیارد دلار از سوی پکن و اسلامآباد در حال اجراست، بندرهای گوادر و کراچی پاکستان را به غرب چین متصل میکند.
کارشناس ترانزیت و حملونقل تصریح کرد: کارشناسان معتقدند این مسیر نهتنها نقشه حملونقل منطقه را تغییر میدهد، بلکه توازن ژئوپلیتیکی اوراسیا را نیز بازتعریف خواهد کرد، اما در این میان جای ایران، با تمام ظرفیت ژئواکونومیکی و موقعیت استراتژیک، خالی است و در حالیکه کشورهای منطقه برای پیوستن به این شاهراه جدید رقابت میکنند، تهران هنوز در وضعیت انتظار و ابهام قرار دارد و هیچ برنامه شفاف یا نقشه راهی برای حضور در CPEC اعلام نشده و مذاکرات احتمالی نیز در سطح کارشناسی باقی مانده است.
کریمی ادامه داد: ایران از معدود کشورهایی است که میتواند CPEC را به کریدور شمال-جنوب متصل کند و این اتصال، یک حلقه طلایی میان چین، روسیه، هند و خلیج فارس ایجاد میکند، اما بدون تصمیم سیاسی-اقتصادی و هماهنگی اجرایی، چنین فرصتی از بین خواهد رفت.
وی عنوان کرد: موفقیت ایران در استفاده از این موقعیت به چهار عامل کلیدی وابسته است و حل مسائل نرمافزاری ترانزیت کشور، توسعه زیرساختهای حملونقل، امنیت مرزهای جنوب شرقی و تقویت دیپلماسی اقتصادی با چین و پاکستان و در غیاب این مؤلفهها، حتی مزیت جغرافیایی ایران نیز به تنهایی کارساز نیست.

کارشناس ترانزیت افزود: چابهار، مهمترین بندر جنوبی ایران، میتواند نقش مکمل بندر گوادر را ایفا کند و اتصال ریلی چابهار به زاهدان و شبکه سراسری کشور، زمینهساز همکاری مستقیم تهران و اسلامآباد در قالب یک مسیر موازی و امن برای تجارت چین است با این حال- تا امروز نشانهای از آغاز گفتوگوهای رسمی سهجانبه دیده نمیشود و در کنفرانس اسلامآباد که دو هفته قبل برگزار شد، وزیر راهوشهرسازی عنوان کرده بود که همکاریهای دریایی ایران با محوریت بندرهای چابهار، گوادر و کراچی گسترش پیدا خواهد کرد.
کریمی اضافه کرد: در صورت نهاییشدن اتصال گوادر و کراچی به شبکه آسیایی بدون مشارکت ایران، با وجود تنشهای چین و آمریکا در تنگه مالاگا، مسیر تجارت چین با غرب آسیا از ایران عبور نخواهد کرد و این بدان معناست که ایران از بزرگترین پروژه اقتصادی قرن بیستویکم در آسیا کنار گذاشته میشود؛ پروژهای که میتواند صدها میلیارد دلار سرمایه و تعداد قابل توجهی فرصت شغلی به همراه داشته باشد.
وی بیان کرد: چین با طرح (یک کمربند–یک راه) یا همان BRI بهدنبال تثبیت نفوذ خود در غرب آسیاست و در این میان، کشورهایی همچون ترکیه، عربستان و امارات نیز به سرعت در حال جذب موقعیتهای جدید هستند، اما ایران، با وجود قرار گرفتن در مسیر طبیعی و تاریخی این طرح، هنوز تصمیمی قاطع برای حضور فعال در آن نگرفته است.
کارشناس ترانزیت و حملونقل ادامه داد: اکنون، زمان تصمیم فرا رسیده است که سکوت بیشتر به معنای ازدستدادن جایگاهی است که بازگشت به آن در آینده غیرممکن خواهد بود و ایران میتواند با یک تصمیم راهبردی، از تماشاگر به بازیگر تبدیل شود یا برای همیشه از نقشه بزرگ ترانزیت آسیا حذف گردد.
به گزارش پردیسان آنلاین، پروژه عظیم کریدور اقتصادی چین-پاکستان که ستون اصلی طرح راهبردی یک کمربند–-یک راه) چین محسوب میشود، نهتنها مسیرهای تجاری و ترانزیتی منطقه را بازتعریف میکند، بلکه بهصورت بنیادین در حال شکلدهی نظم جدید ژئوپلیتیکی در اوراسیاست و این کریدور، با سرمایهگذاری کلان چین و پاکستان، حلقه اتصال میان بنادر جنوبی پاکستان (گوادر و کراچی) با غرب چین را فراهم کرده و به شریان حیاتی تجارت شرق و جنوب آسیا تبدیل شده است.
در این میان، ایران با برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک ممتاز، بندرهای مهمی چون چابهار و مرز حیاتی ریمدان، ظرفیت بیبدیلی برای پیوند CPEC با کریدور شمال-جنوب (INSTC) دارد؛ پیوندی که میتواند یک زنجیره طلایی میان چین، روسیه، هند و خلیج فارس ایجاد کرده و جایگاه ایران را بهعنوان محور تلاقی شرق و غرب آسیا تثبیت کند.
با این حال، ایران تاکنون بدون نقشه راه روشن برای حضور در این پروژه بوده و مذاکرات مرتبط در سطح کارشناسی متوقف مانده است و این تأخیر میتواند پیامدهای استراتژیک سنگینی به همراه داشته باشد، از جمله، حذف تدریجی ایران از مسیرهای اصلی تجارت آسیایی، تقویت موقعیت رقبا همچون ترکیه، عربستان و امارات در ساختار ترانزیت منطقه و از دست رفتن فرصت ورود به پروژهای چندصد میلیارد دلاری که میتواند اشتغال، سرمایهگذاری و رشد صادرات را برای کشور به همراه آورد.
در مقابل، فعالسازی سریع محور چابهار-ریمدان، تکمیل شبکه ریلی چابهار-زاهدان، و تعریف نقشهراه همکاری سهجانبه با چین و پاکستان، میتواند ایران را از یک ناظر منفعل به بازیگری فعال و تأثیرگذار در نظم نوین ترانزیتی آسیا تبدیل کند و از منظر سیاست خارجی، این مسیر همراستا با سیاست «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی ایران است که هدف آن، گسترش همکاریهای اقتصادی و راهبردی با قدرتهای آسیایی بهویژه چین، روسیه و کشورهای همسایه است.