پردیسان نوین، گروه فرهنگ، الناز محمدیاری: صنعت نشر ایران در دو دهه اخیر با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کرده و تا مرز رکود نیز پیش رفته است. در این سالها قاچاق کتاب و بحران کاغذ و فعالیت برخی ناشران موازی کار، مشکلات مهمی را برای آن دسته از ناشرانی که دغدغه فرهنگ دارند، پیش آورده بود. کار نشر در ایران صرفاً یک فعالیت اقتصادی نیست و چون درصد مهمی از آن به حوزه فرهنگ بر میگردد بنابراین نباید به گردش مالی زیاد در آن فکر کرد.
همه مشکلات ناشران یک طرف و بحرانی که کرونا برای آنان ایجاد کرده است در طرف دیگر. طبیعی است زمانیکه اقتصاد جامعه در این دو سه ماه گریبانگیر بحران شود، مردم برای معاش خود مستأصل میشوند و در این صورت کالاهای فرهنگی جز اولین کالاهایی هستند که از سبد خانوار حذف میشوند. در این بحبوحه کرونایی وخامت اوضاع تا جایی پیش رفته است که بسیاری از کتابفروشیها از ارائه و فروش محصولات خود درماندند.
در ایام قرنطینه عاملی که میتوانست کمک به بهبودی وضع فروش کتاب در کتابفروشیها کند، تسهیل شرایط فروش اینترنتی محصولات بود. فروشگاههای مطرح کتاب توانستند از این فرصت به خوبی استفاده کرده و قد علم کنند. عمده این فروشگاههای کتاب در شهر تهران قرار دارند چراکه بازار صنعت نشر در تهران نسبتاً دارای وضعیت مناسبی است. اما در این میان، شهرهای کوچک و شهرستانهای دیگری نیز هستند که زیر انبوهی از مشکلات مانده و نمیتوانند از این فرصت بهره برند؛ زیرا از امکانات و تجهیزات کافی برخوردار نیستند. از طرفی این امر هزینه دوچندانی میطلبد. بسیاری از مدیران کتابفروشیها به خصوص در شهرستانهای دورافتاده و محروم که فاقد درآمد ثابت و مطلوبی هستند، دچار ضررهای مالی شدید شدند.
در این روزها که کرونا کسبوکارها را برهم زده است و همه فعالیتهای اقتصادی با تأثیر از این بحران گرفتار مشکلاتی شدهاند، به بررسی وضع کتابفروشیها در شهرستانهای مختلف و مشکلات آنها پرداختهایم. سوال مهم و اساسی اینجاست که آیا واقعاً صنعت نشر و کتاب میتواند از این بحران عبور کند و دوباره جایگاه مطلوب خود را به دست آورد؟ چه اقداماتی میتوان به کار بست تا محدودیتها پایان یابند و این صنعت از ورشکستی نجات یابد؟ به همین منظور خبرنگار پردیسان نوین پای درد دل تعدادی از مدیران کتاب فروشیهای شهرهای مختلف نشست و از مشکلات و دغدغههای آنان پرسید.
خواستار تسهیلات در فروش و تأمین کتاب هستیم
آقای حیدری چند سالی است که مدیریت فروش کتاب در فروشگاهی به نام پاتوقکتاب در زاهدان را بر عهده دارد. او درباره میزان فروش کتاب در بحبوحه شیوع کرونا گفت: هر ساله اکثر کتابفروشها در نیمه دوم سال و بویژه اسفند ماه یا مناسبتهایی مانند اعیاد، راهیاننور و اعتکاف با افزایش نسبی فروش مواجه بودند. اما امسال با توجه به شرایط پیش آمده در اسفند و فروردین ماه و همچنین تعطیلی کسبوکارها میزان استقبال بسیار کاهش یافت. از طرفی دیگر مشکلات حمل نیز کار ما را سختتر کرد و بار ما به مدت یک ماه در انبار ماند تا جایی که به مشکل تأمین و فروش برخوردیم.
منطقه ما محروم است که از نظر اقتصادی مردم با مشکلاتی چون فقر و بیکاری زندگی میکنند. کودکان در این منطقه هیچ سرگرمی ندارند نه تلفن همراه، نه لپتاپ یا کامپیوتر و نه هزینهای برای صرف خرید یک کتاب مدیر این فروشگاه درباره محدودیتهای فروش در ایام کرونا اشاره کرد: با گسترش ویروس کرونا و اطلاعرسانی رسانهها مبنی بر خانه ماندن، مردم مجبور بودند برای گذران زندگی و پر کردن اوقات فراغت خود، رو به رسانهها بیاورند. برای همین منظور ما از این فرصت پیش آمده استفاده کرده و در صفحه اینستاگرام خود تبلیغ را شروع کردیم. برای جذب مخاطب تخفیف و حتی ارسال رایگان را نیز در نظر گرفتیم. اما متأسفانه به دلایلی چون عدم آشنایی و فرهنگ مردم نتوانستیم موفق عمل کنیم. عمده مشکلات ما مربوط به عدم وجود کتاب بود که در این بین یا کتاب به دست ما نمیرسید یا گم میشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موفقیت سایتهای فروش در تهران و شهرهای دیگر اشاره کرد و گفت: بیشتر سایتهای فروش آنلاین کتاب در شهر تهران با استفاده از این فرصت میتوانستند به دلیل دسترسی بیشتر به کتابها و همچنین اعتبار سایتهای خود، محصولاتشان را آسانتر بفروشند. اما ما به دلیل شرایط محیطی و عدم دسترسی به کتابها و پایین بودن میزان تقاضا در فروش آنلاین شکست خوردیم. از طرفی هم با بسته شدن مؤسسات، ادارات و به خصوص دانشگاهها که عمده مشتریان ما بودند ضرر قابل محسوسی متحمل شدیم.
امکان استفاده از پست و یا راهآهن برای ما ممکن نیست چرا که هزینه بالایی دارد و باعث میشود سفارشات با تأخیر به دستمان برسد حیدری اضافه کرد: معمولاً در ماههای فروردین و اردیبهشت میزان تقاضا و خرید کتاب کاهش مییابد. اما امسال شرایط فروش کاملاً متفاوت بود و تا به حال چنین تجربهای نداشتیم. قرار بود که از سوی وزرات ارشاد اسلامی وام ۱۲ درصدی پرداخت شود اما هنوز هیچ ابلاغی به دست ما نرسیده است و ما فقط زمزمههایی از آن شنیدهایم. مبلغ وام تناسبی با مبلغ چکهای ما ندارد و نمیتواند پاسخگو نیاز ما باشد. ما انتظار کمک مالی نداریم بلکه فقط خواستار فراهم شدن تسهیلات مناسب برای تأمین و فروش کتاب هستیم.
این مدیر فروش زاهدانی درباره مزایا و معایب فروش آنلاین کتاب گفت: هر کدام از شیوههای فروش محاسن خود را دارند. کسی که اهل کتاب باشد همیشه کتاب میخواند. عدهای ترجیح میدهند به فروشگاه بیایند، در فضای علمی با کتاب آشنا شوند، آن را ورق بزنند و بین قفسههای کتابها بگردند. از طرفی عدهای دیگر نیز از قبل اطلاعاتی از کتاب مدنظر خود کسب کردهاند و خرید خود را اینترنتی انجام میدهند. ما در فروش محصولات خود از طریق اینستاگرام محدودیتهایی داریم و نمیتوانیم اطلاعات کاملی به مشتریان خود ارائه کنیم. اما اگر سایت فروش داشته باشیم میتوانیم آنها را آسانتر عرضه کنیم.
یکی از عمده مشکلاتی که اکثر کتابفروشیهای شهرستانها به آن دچارند بحث حمل و نقل و مشکلات جانبی آن است. حیدری در این باره اعتقاد دارد: امکان استفاده از پست و یا راهآهن برای ما ممکن نیست چرا که هزینه بالایی دارد و باعث میشود سفارشات با تأخیر به دستمان برسد. در حال حاضر تنها راه مناسب استفاده از باربری است اما هزینه آن بسیار بالاست و برای ما به صرفه نیست. اگر بحث نقل و انتقالات تسهیل شود، گام بزرگی در کمک به ما برداشته شده است.
بازآفرینی و توسعه کسب و کار حمایت دولت را میطلبد
عبدالله توانگر سالهاست که فروشگاه کتاب «استاد و شاگرد» را در شهر اصفهان مدیریت میکند. او درباره حال و هوای این روزهای کتابفروشیاش گفت: مدتهاست که فروش کتاب افت داشته و این امر محدود به استان خاصی نیست. هم شرایط اقتصادی جامعه و هم برنامههای اجرانشده برای کتابفروشان دخیل در این موضوعاند. از زمان شیوع بیماری کرونا نیز مشکلات ما بیشتر شد. در این ایام مردم به دلیل حفظ جان خود از خانه بیرون نمیآمدند و ما نیز به طبع حدود یک ماهی فعالیت نداشتیم. درنتیجه فروشمان نیز کم بود.
وی افزود: اوضاع اقتصادی این روزهای ما بسیار راکد است. شغل ما فرهنگی و آسیب پذیر است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز برنامههایی برای کتاب فروشان داشت که اجرا نشد. دولت نیز هیچ برنامهای برای ادامه فعالیت ما در نظر ندارد. اگر کتابفروشی جمع شود یعنی بخشی از علم جمع میشود؛ همانگونه که اگر درهای دانشگاه را ببندد دانشجو نمیتواند تحصیل کند.
به باور توانگر در دوران قرنطینه که مردم در خانه بودند دولت میتوانست فرصتهای زیادی برای کتاب خوانها و کتابفروشان فراهم کند. وی در این باره گفت: برای مثال میگویم دولت میتوانست دستوری بدهد که کتابفروشیها باز باشند و محصولات خود را به صورت تلفنی یا آنلاین عرضه کنند. مسئول فروشگاه حضور داشته باشد و کالای مورد نظر سفارش دهنده را با ارسال به صورت پیک به دست مشتری برسانند. اما متأسفانه برنامه و تدبیری برای ما نیاندیشیدند.
توانگر گفت: منبع درآمد ما از همین فروشگاه است. در این روزهایی که کسب و کارها بسته بودند ما مشتریان ثابتی نیز داشتیم که تماس میگرفتند و ما کتاب مورد نیاز آنها را در صورت موجود ارسال میکردیم. ما از قبل زیرساختهایی برای راه اندازی کسب و کار آنلاین در نظر داشتیم. طی یکی دو روز آینده نیز سایت فروش اینترنتی خود را راه انداخته و فرصتهای شغلی ایجاد میکنیم تا از این طریق با فروش محصولات خود به مشتریان ارائه خدمت کنیم.
مدیر کتابفروشی «استاد و شاگرد» در انتها با انتقاد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ایدههای کارآمد و مؤثری میتوان به کار گرفت تا کتابفروشها از رکود نجات یابند. اما شوربختانه وزارتخانه با ما همکاری لازم نمیکند و بودجه برای صنف ما اختصاص نمیدهد. در دولت گذشته مصوب شد که برای ناشران و کتابفروشها به منظور بازآفرینی و گسترش کسبوکار وام پرداخت شود. اما با پیگیریهای فراوانی که داشتیم نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم.
فقر اقتصادی و فرهنگی مانعی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی
محمود قادری نیز سالهاست که در منطقه محروم ایرانشهر به فروش کتاب اشتغال دارد. کتابفروشی او در ایام قرنطینه تعطیل بود. وی درباره فروش کتابهایش در شرایط کرونایی گفت: در این روزها به دلیل جریان این ویروس و بیماری نه تنها کتابفروشیها که همه بازار تعطیل است. منطقه ما محروم است که از نظر اقتصادی مردم با مشکلاتی چون فقر و بیکاری زندگی میکنند. کودکان در این منطقه هیچ سرگرمی ندارند نه تلفن همراه، نه لپتاپ یا کامپیوتر و نه هزینهای برای صرف خرید یک کتاب. این بچهها برای گذراندن اوقات خود در کوچهها خاکبازی میکنند.
وی افزود: اوضاع و شرایط ما قبل از این روزها کمی بهتر بود. در زمانی که مدارس باز بودند بچهها برای خرید کتابهای کمک درسی، کتابهای داستان و حتی رنگآمیزی به کتابفروشی مراجعه میکردند. اما اکنون در این بحران نه تنها مراجعه کننده نداریم که حتی در مغازه نیز بسته است. در این منطقه، مردم از نظر فرهنگی و اقتصادی دچار کمبود و ضعف شدید هستند و سطح امکانات زیستی نیز بسیار پایین است. در نتیجه ما نمیتوانیم فعالیتی داشته باشیم و حتی کسبوکارمان را از طریق اینترنت ادامه دهیم.
قادری درباره چالشهای شغلی خود اضافه کرد: منطقه ما محروم و فاقد امکانات است، بنابراین هیچ چاپخانهای در آن فعالیت ندارد. ما مجبوریم سفارشات خود را از شهرهای تهران یا مشهد دریافت کنیم. از طرفی هزینه حمل و نقل و گرانی بنزین نیز مشکلاتی دیگر بر دوش ما گذاشته و همه اینها اثرات ناگواری روی کتاب و کتابخوانی گذاشته است. ما بدلیل نداشتن خط راهآهن، بستههای کتاب خود را از طریق بابری دریافت میکنیم که این خود نیز مشکلی است که باید هزینه آن را از جیب خود پرداخت کنیم.
وی درباره محدودیتهای فروش اینترنتی در منطقه خود گفت: قطعاً فروش اینترنتی محصولات میتواند موفق باشد اما لازمه آن پول و سرمایه کافی است. در این ناحیه به خصوص در بلوچستان فقر بیداد میکند و وضعیت زندگی اسفبار است. منبع درآمد من ۱۶،۱۵ سال است که از همین کتابفروشی است و با فعال نبودن آن قادر به انجام هیچ کاری برای گذراندن زندگی خود نیستم. همه مردم منطقه نه تنها هیچ پیشرفتی ندارند بلکه روز به روز پسرفت نیز میکنند.
این معلم قدیمی و کتاب فروش به وضعیت تحصیلی دانش آموزان در این منطقه و شرایط دریافت کتاب اشاره کرد: وضع تحصیلی دانش آموزان بسیار بد است و هر روز افت میکنند. توان مالی برای تهیه کتابهای کمک درسی ندارند. کتابهای درسی را نیزتا به حال دولت به صورت رایگان تحویل مدارس میدهد و سپس مدارس آنها را میان دانش آموزان توزیع میکند.
شاید کتابهایم را در دیوار بفروشم
ثائر جواهری در ابتکار عملی جالب قصد دارد کتابهای خود را به وسیله برنامه دیوار بفروشد. این کتابفروش اهل اصفهان که فروشگاهش در خیابان چهارباغ است، به پردیسان نوین گفت: اکنون در حال جمعآوری فهرست موجود در کتابفروشی هستم تا پس از آماده شدن آن بتوانم کتابهای خود را آنلاین از طریق برنامه دیوار بفروشم. به علت حجم بالای کتابها ممکن است این اقدام حداقل یک ماهی زمان ببرد. قبل از فروش اینترنتی نیاز است تا تبلیغی گسترده در این زمینه صورت گیرد.
قطعاً فروش اینترنتی محصولات میتواند موفق باشد اما لازمه آن پول و سرمایه کافی است. در این ناحیه به خصوص در بلوچستان فقر بیداد میکند و وضعیت زندگی اسفبار است وی افزود: من هم جز آن دسته از افرادی هستم که تحت تأثیر ویروس کرونا و مشکلات آن حدود دو ماه فروشگاهم را تعطیل کردم. درست است که میزان عرضه محصول کم شده است اما خوشبختانه هنوز هم خوانندگانی هستند که کتاب را فراموش نکردهاند و به انبار یا منزلم برای تهیه کتاب مراجعه میکنند و یا به صورت تلفنی کتاب سفارش میدهند.
یکی دیگر از دغدغههایی که این کتاب فروش اهل اصفهان دارد نسخههای آنلاین کتاب هستند. او گفت: چالشهای ما یکی دو تا نیست. یک از عمدهترین این مشکل این است که در گذشته مردم کتابهای کاغذی خریداری و مطالعه میکردند. فرصت کتاب خواندن نیز بیشتر بود. اما امروزه به دلیل وجود کتابهای آنلاین تمایل مردم برای خرید کتاب کاهش پیدا کرده است و ترجیح میدهند کتاب را از طریق گوشی یا کامپیوتر خود مطالعه کنند و دیگر وقت و هزینهای برای خرید کتاب صرف نمیکنند.
جواهری همچنین به طیف مشتریان خود اشاره کرد: اغلب مشتریان من نویسندگانی هستند که کتابهای منبع و مرجع خود را میخواهند. دانشجویان نیز برای تکمیل پایاننامه خود به ما مراجعه میکنند. عدهای دیگر نیز به دنبال خرید کتابهای سرگرمی، رمان و کشکول هستند. اما با تمام اینها میزان استقبال از کتاب کاهش یافته و خوانندگان کتاب کم شده است. مشکلات اقتصادی، تورم، مشکل چاپ و نشر کاغذ نیز به کم شدن خواننده کتاب دامن میزنند.
نمایشگاهی که میتواند حال همه را خوب کند
قرار بر این بود که سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران ۲۶ فروردین ماه امسال برگزار شود. اما به لطف جا خوش کردن کرونا در کشور زمان برگزاری این نمایشگاه به تعویق افتاد و گمانهزنیهای زیادی از زمان برگزاری آن به گوش میرسد. به گفته برخی زمان برگزاری این نمایشگاه ممکن است اواخر خرداد ماه و پس از پایان ماه رمضان باشد. گذشته از این اما و اگرها، برگزاری این نمایشگاه در تب داغ کرونا میتواند تبدیل به فرصتی جبران خسارتهای مالی ناشران و کتابفروشها مخصوصاً کتابفروشهای شهرستانهای مختلف کشور باشد.
بدون شک سال ۹۹ همه شغلها خواه ناخواه با مشکلات مالی روبه رو خواهند شد. به نظر میرسد تعطیلی مدارس و دانشگاهها تأثیر مستقیمی بر اوضاع مالی ناگوار کتابفروشیها گذاشته است.
مسئولان اتحادیه ناشران و کتابفروشان و همچنین دولت هنوز هیچ اقدامی برای جبران خسارتهای واردشده به کتابفروشان انجام ندادهاند. برنامههای بهبود همه در حد یک حرف باقی مانده و به سرعت به دست فراموشی سپرده شدهاند و شاید در آینده نیز همین وضعیت پابرجا باشد. وامهای وعده داده شده نیز سرنوشت مبهمی دارند و معلوم نیست که کجا قرار است هزینه شود. بنابراین حتماً باید صنوف مرتبط با نشر در لیست مشاغل آسیبدیده قرار بگیرند.