گروه سیاسی پردیسان آنلاین؛ یادداشت – احمد بنافی: سرانجام پس از منازعه دیپلماتیک مقامات روسیه با اروپا و آمریکا بر سر پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و ناتو و نهایتا بیتوجهی به نگرانیهای مسکو، بامداد روز پنجشنبه روسیه تهاجم همه جانبهای را علیه حکومت غربگرای اوکراین با تمرکز بر اهداف نظامی، آغاز کرد. در این خصوص که چرا روسیه به اوکراین حمله کرد گفتنیهایی وجود دارد.
از زمان انقلاب نارنجی که در سال ۲۰۰۵-۲۰۰۴ در اوکراین رخ داد و باعث سرنگونی رئیس جمهوری و دولت طرفدار روسیه شد، به جز مقطع کوتاهی، جریان همسو با غرب و مخالف روسیه در این کشور روی کار بودهاند و در این مدت همواره منافع روسیه نادیده گرفته شده است. اوکراین برای روسیه دارای اهمیت تاریخی، مذهبی، فرهنگی و اقتصادی است. اوکراین زمانی بخشی از خاک روسیه بوده و اشتراکات تاریخی زیادی میان آنها وجود دارد.
این اشتراکات تاریخی باعث شده تا اکثر اوکراینیها به دو زبان اوکراینی و روسی صحبت کنند و این امر درهمتنیدگی فرهنگی را میان دو کشور خصوصا روس زبانها که یک سوم جمعیت ای کشور هستند را ایجاد نموده است. در بخشهای شرقی و جنوبی اوکراین روس زبانها دارای اکثریت هستند و عملا این مناطق در اوکراین زیر نفوذ روسیه قرار دارند.
از حیث مذهبی اولین حکومت روسیه ۱۲ قرن پیش در کییف تاسیس شده و در سال ۹۸۸ میلادی حاکم آن، مسیحیت ارتدکس را به روسیه معرفی کرده است. اما در میان این مولفهها نقش اهمیت اقتصادی برای روسها نیز از درجه بالایی برخوردار است؛ چرا که بخش زیادی از صنایع و صنعت اوکراین وابسته به روسیه بوده، اما در دوره غربگرایان با سرعت زیادی اقتصاد آنها متمایل به غرب گردید و توسعه تجارت و سرمایهگذاری با آنان جایگزین روسیه شد. بر همین مبنا تراز تجاری میان آنها در دوره غربگرایان به شدت پائین آمد.
همچنین اوکراین به عنوان پلی برای صادرات نفت و گاز روسیه به اروپا محسوب میشود؛ تاجائیکه حدود ۸۰ درصد گاز طبیعی و ۷۵ درصد از نفت روسیه از طریق این کشور به اتحادیه اروپا میرود. در کنار همه موارد فوق جایگاه استراتژیک اوکراین نیز برای روسیه بسیار اهمیت دارد. اوکراین اکنون به عنوان یک سرزمین حائل میان روسیه و اروپا بوده و در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مانع از نفوذ غرب به حوزه نفوذ روسیه شده است. مقامات روسیه سرزمین اوکراین را به عنوان سدی در مقابل نفوذ ناتو و غرب میدانند.
زیادهخواهیهای آمریکائیها و اروپاییها و حماقت حاکمان اوکراین جهت استقرار ناتو در این کشور برای مسکو تهدید علیه امنیت ملی این کشور تلقی شده است. به عبارتی اکنون مقامات کاخ کرملین این اقدام را پروژهای از ناحیه غرب تلقی کردهاند که برای مهار روسیه تدارک دیده شده است.
آمریکاییها به کمک اروپا و ناتو میخواهند روسیه را در یک تنگناهای راهبردی قرار داده و مسکو را از طریق ظرفیت ژئوپلتیکی اوکراین دچار خفگی راهبردی نمایند. به عبارتی در این پروژه میخواهند از نفوذ و اقتدار روسیه کاسته و آن را در مقیاس یک قدرت منطقهای تنزل دهند.
قرار گرفتن اوکراین از حیث سیاسی، نظامی و اقتصادی در مدار غرب برای روسیه به منزله بر هم خوردن موازنه قدرت با آمریکا و اروپا محسوب شده و جایگاه بینالمللی آنان را به شدت کاهش خواهد داد. برای روسیه خارج شدن اوکراین از حوزه نفوذ آنها و پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو مانند دومینوی بوده که به سایر کشورهای پیرامونیشان تسری خواهد یافت.
برای روسیه آینده مهم است و نمیخواهد برنامهریزی و رویای آنها برای آینده که ارتقا جایگاه کنونی آنان در نظام بینالملل را تضمین میکند با بازی آمریکا و اروپا و همراهی حاکمان غربگرای اوکراین نابود شود. انگیزه پوتین و گردانندگان کنونی کاخ کرملین برای حمله به اوکراین به هیچ عنوان منشأ کشورگشایی ندارد، بلکه استراتژیک به این موضوع نگاه میکنند.
اولویت کنونی مسکو این است که دسیسه غرب را به هم بزند و از نفوذ آنان به طرف شرق و حوزه پیرامونی خود بکاهد. مضاف بر اینکه بایستی همسایه غربی آنان به عنوان ضربهگیری در مقابل توسعه و نفوذ غرب عمل کند.
به همین منظور مطلوب آنان در شرایط فعلی این است که دولتی همسو با منافع روسیه و ضد غرب در کییف روی کار بیاید. تحقق این دو هدف جز با راهحل نظامی برای روسیه میسر نبوده است. روسیه در این مناقشه نشان داد که بازیگر منفعلی در مقابل غرب نیست و در بازی آنها اسیر نخواهد شد؛ همچنین نشان داد اگر دیپلماسی نتواند منافع حیاتی آنان را تأمین کند از اقدام نظامی برای تأمین آن ابایی ندارد.
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید