به گزارش پردیسان آنلاین، روند افزایش جمعیت، نابسامانی در سازمان فضاییکالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محلههای شهری به وجود آورده است؛ این محلهها، که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند، به شدت آسیبپذیر شدهاند.
اصفهان بهعنوان دومین شهر صنعتی کشور و پایتخت فرهنگی جهان اسلام، در طرحهای کلان و سیاستهای مداخلهای به بافتهای هدف توجه داشته است، با این وجود، سهم قابلتوجهی از بافتهای ناکارآمد را به خود اختصاص داده است.
اقدامات انجام شده در بافتهای هدف شهر اصفهان، تاکنون نتوانسته است اثربخشی کافی را به همراه داشته باشد؛ توجه صرف به جنبههای کالبدی محلات هدف، در گذر زمان، بر وسعت این بافتهای ناکارآمد افزوده و ضرورت بازآفرینی پایدار را برای این بافتها نمایان کرده است.
در سالهای اخیر، برنامهریزان و مدیران شهری برای مقابله با مشکلات فراوان پیش روی شهرها، بهویژه بافتهای ناکارآمد، توجه خود را به برنامهریزی پایدار شهری و بازآفرینی معطوف کردهاند؛ واژه «بازآفرینی شهری» در معنای عام، مفاهیمی همچون بهسازی، نوسازی، توانبخشی، احیا و تجدید حیات شهر را در بر میگیرد و این مفهوم، به رشد کمی عناصر کالبدی شهر برای اسکان جمعیت و ارتقای کیفیت زندگی، اشتغال، سکونت و درآمد اشاره دارد.
طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری در سال ۱۳۸۴، شهر اصفهان دارای ۶۹ پهنه بافت ناکارآمد بوده که این تعداد در سال ۱۳۹۵ به ۲۳۲ پهنه بافت ناکارآمد مصوب رسیده است که این افزایش نشاندهنده رشد جمعیت ساکن در بافت ناکارآمد از ۱۱ درصد به ۲۷ درصد است و ضرورت توجه به بازآفرینی پایدار را بیش از پیش نمایان میسازد؛ در این راستا، نیاز به یک رویکرد جامع و پایدار برای بازآفرینی بافتهای ناکارآمد اصفهان احساس میشود.
این رویکرد باید بهگونهای طراحی شود که نه تنها به بهبود کالبدی محلات بپردازد، بلکه به ارتقای کیفیت زندگی ساکنان و ایجاد فرصتهای اقتصادی نیز توجه داشته باشد، زیرا تنها در این صورت میتوان به آیندهای روشن و پایدار برای شهر اصفهان امیدوار بود.
لزوم استفاده از ظرفیتهای قانونی و دولتی در حوزه بازآفرینی شهری
رسول میرباقری، رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان به خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار میکند: بافت تاریخی اصفهان بهصورت پیوسته و منسجم شکل نگرفته و این گسست، آسیبهای جدی به یکپارچگی تاریخی و فرهنگی شهر وارد کرده است، در حال حاضر منطقه تاریخی در اصفهان بهصورت گسسته است.
وی میافزاید: اگر بافت تاریخی بهصورت پیوسته شکل میگرفت، بهطور قطع میتوانستیم منطقه تاریخی واحد و منسجمی داشته باشیم، اما این گسست موجب شده است که بهجای یک منطقه تاریخی، با چندین قطعه پراکنده روبهرو باشیم که تعریف و مدیریت یکپارچه آنها بسیار دشوار و در بسیاری از موارد غیرممکن است.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان ادامه میدهد: ما از تجربیات خوب دیگران در حوزه حفاظت، احیا و بهرهبرداری از بافتهای تاریخی استفاده نمیکنیم، در حالیکه امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند «کسی که خودپسند باشد، رشد نمیکند» گاهی در اصفهان دچار چنین خودپسندی ذهنی میشویم و فکر میکنیم که در حوزه شهرسازی و حفظ بافت تاریخی سرآمد هستیم؛ این تصور ما را از بهرهگیری از تجربیات موفق سایر شهرها و کشورها بازمیدارد.
میرباقری با بیان اینکه در حوزه بافت تاریخی زحمات زیادی در ادوار مختلف کشیده شده است و شهرداری اصفهان هزینههای قابل توجهی برای این حوزه کرده است که قابل مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور نیست، تصریح میکند: اصفهان از نظر طراحی، کیفیت اجرا و وسعت اقدامات، در مقایسه با دیگر شهرها پیشتاز است، اما با وجود این تلاشها، ی ضعف مهمی که از گذشته تاکنون وجود داشته و حتی پیش از ما نیز مورد شناسایی قرار گرفته است؛ این ضعف نبود یک متولی قدرتمند و مشخص برای بافت تاریخی است.
وی معتقد است: متولی بافت تاریخی در شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی است، اما در طول این سالها این سازمان بهطور عمده درگیر امور اجرایی بوده است و در عمل از نقش اصلی خود که سیاستگذاری، نظارت عالیه و مدیریت کلان است، بازمانده است، در واقع وقتی نهادی درگیر اجرا میشود، دیگر فرصت، تمرکز و انرژی لازم برای ایفای نقش سیاستگذار و ناظر کل را ندارد، زیرا این دو مقوله، یعنی اجرا و سیاستگذاری، متفاوت و تفکیکپذیر است.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان میافزاید: بارها تأکید کردهایم که متولی بافت تاریخی باید از درون شهرداری ارتقا پیدا کند و به جایگاه شایسته خود برسد، اما تاکنون آنگونه که باید، موفق نشدهایم متولی قدرتمند بافت تاریخی را در جایگاهی قرار دهیم که در شأن سرمایه تاریخی شهر اصفهان باشد.
میرباقری تصریح میکند: اگر بافت تاریخی را ارزشمندترین نگین شهر اصفهان و نماد هویت تاریخی آن بدانیم، باید متولی آن نیز قدرتمندترین فرد در ساختار شهرداری باشد؛ کسی که از جایگاه و اختیاراتی همتراز با شهردار برخوردار باشد.
وی اظهار میکند: معتقدیم متولی بافت تاریخی باید شخص دوم شهرداری باشد، یا حداقل قائممقام شهردار، بهگونهای که حتی معاونتهای دیگر شهرداری نیز از او حرفشنوی داشته باشند.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان میگوید: در حال حاضر بافت تاریخی اصفهان تحت مدیریت یکی از معاونان سازمان نوسازی قرار دارد، در حالیکه لازم است متولی بافت در رأس هرم ساختاری قرار بگیرد تا بتواند حتی در مواقعی که یک خیابان جدید در حال طراحی است و امکان دارد به بافت تاریخی آسیب بزند، وارد عمل شود و از آن جلوگیری کند.
بازآفرینی شهری میتواند طیف گستردهای از مسائل حاد و فوری را بهطور همزمان حل کند
وحید مهدویان، مشاور و دستیار شهردار اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری به خبرنگار پردیسان آنلاین میگوید: سیاستهای شهری مدرن، دارای پیشینه نظری حداقل صدساله است که به اقتضای شرایط «زمانی مکانی» در قالب فرمها و اشکال گوناگون تئوری و عملی نمایان شده است.
وی ادامه میدهد: در این میان، بازآفرینی شهری از سلسله رویکردها و اقدامات مداخلهجویانه متمرکز بر احیای بافت درونی شهرها به منصه ظهور رسید و بهزعم برخی اندیشمندان علوم شهری به سیاست متأخر و چندوجهی در مدیریت هستههای درونی و مسئلهدار کلانشهری بدل شده است.
مشاور و دستیار شهردار اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری خاطرنشان میکند: بیشتر شهرپژوهان اتفاق نظر دارند که رویکرد بازآفرینی شهری با توجه به اینکه بافتهای ناکارآمد شهری با مشکلات مختلفی از جمله کمبود سرانههای خدماتی، نفوذپذیری پایین به داخل بافت وجود کاربریهای ناسازگار، کمبود فضای سبز، ناپایداری بناها، ریزدانگی بنا، تراکم بالای جمعیت، وجود آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی روبهرو هستند و اینکه بافت فرسوده در مقابل سوانح و پدیدههای طبیعی ناپایدار و آسیبپذیر و به شدت نیازمند اقدامات همهجانبه برای توسعه است، میتواند طیف گستردهای از مسائل حاد و فوری را بهطور همزمان حل کند.
مهدویان اضافه میکند: تحقق برنامههای بازآفرینی شهری در شهر اصفهان، مستلزم در نظر گرفتن سیاستهای چندوجهی در حوزههای عمران، خدمات، مسکن شهری خدمات اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی به ساکنان این محدودهها است که این رسالت به تنهایی از عهده شهرداری برنمیآید و پیشبرد آن در مقیاس بزرگ و مؤثر، نیازمند تعهد مشترک و هماهنگ مجموعه دستگاههای دولتی و شهرداریها، مردم و فعالان غیردولتی، خصوصی و سازمانهای مردمنهاد است.
وی میافزاید: سند بازآفرینی شهری محلات شهر اصفهان بهدنبال چارهجویی برای بهبود کیفیت زندگی در بافتهای ناکارآمد و نابسامان شهری، با نگاهی یکپارچه و جامعنگر برای برخوردی متوازن و همهجانبه با مشکلات گوناگون اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی و کالبدی در این پهنههای شهری است.
چالش بازآفرینی شهری در محلات
سهراب مشهودی، مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران به خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار میکند: در بررسی وضعیت بافتهای ناکارآمد شهری، چهار دسته اصلی از این بافتها را معرفی شده است؛ دسته نخست شامل بافتهای تاریخی است که به دلیل فرسودگی، از چرخه زندگی روزمره خارج میشود.
وی ادامه میدهد: دسته دوم، بافتهای ارزشمند معاصر است که با وجود قدمت تاریخی ۷۰ تا ۱۰۰ ساله، نیازمند بازسازی است، اما نباید ارزشهای اصیل خود را از دست بدهد.
مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران تاکید میکند: دو دسته دیگر بافتهای مسکونی که ساکنان اولیه آنها به دلایل مختلف جای خود را به گروههای کمدرآمدتر دادهاند و محلاتی که دولت آنها را «اسکان غیررسمی» مینامد، موضوع اصلی بحث بودهاند.
مشهودی میگوید: در رویارویی با این بافتها، بازآفرینی تنها برای بافتهای تاریخی و ارزشمند معاصر قابلاجراست، زیرا این فرایند نیازمند خلاقیت و حفظ ارزشهای موجود است، اما در بافتهای ناکارآمد، درعمل تمرکز بر ساختمانها است نه بافت شهری که در طرحهای بازآفرینی فعلی، توجه چندانی به حفظ الگوی بافتها نمیشود و بیشتر به تعریض خیابانها و ساختوسازهای جدید پرداخته میشود که بافت اصیل را از بین میبرد.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی در این نوع بازآفرینی، تصور اشتباه از مالکیت ساکنان است، اضافه میکند: بیشتر ساکنان این بافتها مالک نیستند و با اجرای طرحهای بازآفرینی و افزایش قیمت مسکن، توانایی ادامه زندگی در آن مناطق را از دست میدهند و این مسئله به جابهجایی اجباری این افراد به حاشیه شهرها منجر میشود.
مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران با بیان اینکه تجربه نازیآباد تهران نمونهای از این مشکلات است، خاطرنشان میکند: جایی که پیمانکاران خانههای فرسوده را تخریب و با ساختمانهای چندطبقه جایگزین کردند، این اقدامات اگرچه کالبد شهر را بهبود میبخشد، اما موجب محرومیت مردم کمدرآمد از زندگی در مناطق مرکزی شهر میشود.
مشهودی با اشاره به تجربه کوی ۱۳ آبان در تهران میگوید: این پروژه که برای اسکان گودنشینان اجرا شده بود، ابتدا موفق به نظر میرسید، اما پس از گذشت چند سال بیش از ۹۰ درصد ساکنان اولیه جای خود را به گروههای درآمدی بالاتر دادند و این امر نشان میدهد که سیاستهای مسکن بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی مردم، موجب افزایش شکاف طبقاتی میشود.
وی ادامه میدهد: حضور افراد کمدرآمد در بافتهای مرکزی شهر، فرصتی برای کاهش فاصله طبقاتی و بهبود کیفیت زندگی شهری است و بازآفرینی نباید تنها به بهبود کالبد شهر محدود شود؛ بلکه باید به حفظ عدالت اجتماعی و ارائه خدمات مناسب به ساکنین فعلی نیز توجه کند.
مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران با انتقاد از رویکردهای فعلی و با تاکید بر تغییر نگاه به بافتهای ناکارآمد شهری تصریح میکند: شهر نباید به فضایی تبدیل شود که طبقات مختلف اجتماعی از یکدیگر جدا باشند و تمرکز بر بهسازی بافتهای موجود به جای تخریب آنها و مشارکت واقعی ساکنان در فرایند بازآفرینی است تا اهداف اجتماعی و اقتصادی بهطور همزمان محقق شود.
مشهودی با تاکید بر کارآمدسازی زندگی در این مناطق میگوید: باید شرایطی ایجاد کنیم که تفاوت قیمتها بهگونهای نباشد که مستأجران قادر به ماندن در این مناطق نباشند.
وی با اشاره به زندگی دشوار در خانههای قدیمی، از اهمیت ارائه خدمات اولیهای همچون توالت و حمام عمومی خبر داد و ادامه میدهد: بهبود کیفیت زندگی این افراد تنها با ارائه خدمات ضروری امکانپذیر است، نه با تمرکز صرف بر زیرساختهای کالبدی و این موضوع باید مورد توجه باشد.
مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران خاطرنشان میکند: در منطقه ۱۷ تهران، اقداماتی همچون ایجاد «اتاق مشق» که فضایی مناسب برای مطالعه کودکان فراهم میکرد، به کاهش افت تحصیلی کمک کرد و این قبیل طرحها باید گسترش پیدا کند و در مناطقی با مشکلات مشابه پیاده شود.
مشهودی عنوان میکند: بسیاری از برنامهریزان از طبقه متوسط به بالا هستند و مشکلات واقعی طبقات پایین جامعه را درک نمیکنند که باید به نیازهای واقعی مردم توجه شود و برای مثال در این مناطق خدماتی همچون مهدکودک تعاونی، کارگاههای خیاطی و تعمیرات یا آشپزخانههای عمومی ضروری است.
وی با اشاره به موضوع شهرکهای مردمساخته و اسکان غیررسمی یادآور میشود: شهرکهای جدید همچون پردیس با وجود سرمایهگذاریهای عظیم، بهدلیل انتخاب مکان اشتباه و استانداردهای نامناسب، نتوانستند جمعیت مورد انتظار را جذب کنند که در مقابل شهرکهایی که مردم ساختهاند، با تمام مشکلات، جمعیت بالایی را در خود جای دادهاند و این نشاندهنده ناکارآمدی طرحهای رسمی است.
مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران با اشاره به اینکه بسیاری از سکونتگاههای غیررسمی به دلیل نبود شناسایی رسمی از دریافت خدمات شهری و وام محروم هستند، تاکید میکند: باید این مناطق را به رسمیت بشناسیم و با ارائه وام و خدمات پایه، به بهبود شرایط زندگی کمک کنیم، زیرا تجربه نشان داده است که این سیاستها در کشورهای دیگر نهتنها سکونتگاهها را مستحکمتر کرده، بلکه موجب ایجاد اشتغال نیز شده است.
مشهودی ضمن انتقاد از قوانین مرتبط با اراضی کشاورزی و محدودیتهای ساختوساز میگوید: قوانینی که مانع از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و توسعه سکونتگاههای غیررسمی میشود، در عمل به از بین رفتن زمینهای کشاورزی منجر میشود که باید رویکردی انعطافپذیرتر اتخاذ شود و مالکیت مردم به رسمیت شناخته شود.
وی تاکید میکند: در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری، باید به نیازهای واقعی مردم توجه کنیم و خدمات را بر اساس اولویتهای آنها ارائه دهیم و تمرکز بر ایجاد معابر خودرو و زیرساختهای مشابه، نهتنها مشکلات را رفع نمیکند، بلکه منابع را هدر میدهد، در این راستا نگاه ما باید به سمت بهبود کیفیت زندگی مردم، ارائه خدمات ضروری و تقویت همبستگی اجتماعی در این مناطق تغییر کند.
به گزارش پردیسان آنلاین، استفاده از رویکرد بازآفرینی پایدار در تعیین و شناسایی سناریوها است و دریچه دید بازآفرینی پایدار است؛ به عبارتی اگر در کلانشهرها چهار بعد بازآفرینی پایدار در کنار یکدیگر در نظر گرفته شود، در واقع میتوان تمام شهر را به سمت پایداری هدایت کرد و در غیر این صورت بدون در نظر گرفتن این چهار بعد در کنار یکدیگر، شاهد ادامه وضعیت ناپایدار زمان حاضر میشویم که شکل زیبایی دارند اما از درون فرسوده و ناکارآمد هستند.