به گزارش گروه دیگر رسانههای پردیسان آنلاین، حامد حجتی نوشت: در چند روز گذشته یعنی از زمان معرفی وزرای آموزشوپرورش دولت آیتالله رئیسی تا همین دیروز چندبار نام کانون پرورش فکری در مجامع عمومی توسط بزرگان کشور به زبان آمد. اول کاظم دلخوش در نقد برنامههای وزیر پیشنهادی گفت: آقای وزیر یک جزوه آوردند که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوب است. بعد هم در جریان شرکتهای زیانده باز نام کانون به زبان آمد و کانون پرورش فکری ازجمله شرکتهای زیانده به شمار آمد. آخرین بار هم جناب قالیباف در جریان رتبهبندی معلمان با بیتوجهی به جایگاه مربی صحبت جناب میر تاجالدینی عزیز را نیمهتمام گذاشته آن را از دستور کار خارج کرد.
من اصلاً به این کار ندارم در این نوشته بخواهم به دنبال جایگاه به یغما رفته اهالی کانون باشم. اصلاً نمیخواهم بگویم کانون در این سالها همیشه در ظلم نظامیافته به منابع انسانیاش، همواره نحیف دیدهشده و متأسفانه سکوت اختیار کرده است. نمیگویم که این نهاد برای تربیت بچههای این مرزوبوم چقدر بیمزد و منت فعالیت کرده است. نمیگویم اشلهای دریافتی کانون آنقدر پایین است که همکارانم حتی از گفتن میزان دریافتیشان به خانوادههایشان شرمندهاند و نمیگویم های زیادی که همینالان از ذهنم عبور کرده است که بماند برای وقت دیگر.
اما آنچه مرا وادار به نوشتن کرد این نکته مهم بود که چرا نهادی که ارتباط مستقیم با دوران طلایی زندگی انسانها دارد، نهادی که در فرآیندهای خود پرورش را بر هر چیز دیگر مقدم دانسته، نهادی که حتی باافتخار خود را در مقام مربی معرفی میکند، نهادی که این سطح از افتخارات را برای میهن عزیزمان آفریده، ناگهان آماج استهزاء صاحبان میز و منصب قرار میگیرد. نماینده مجلس چه حقی دارد برای کوچک شمردن برنامههای یک وزیر آن را به کانون نسبت دهد؟ بیشک برنامهریزی و تلاش در جهت انجام فعالیتهای کانون شاید از چند اولویت اصلی نظام جمهوری اسلامی باشد، اینکه برنامههای ضعیف وزیر -البته بهزعم کاظم دلخوش- را به جزوه اداره کانون تشبیه کنیم، حرف نسنجیده بود که علیرغم خودادیبپنداری ایشان زده شد.
بله کانون شرکت زیانده است اما مگر فعالیتهای فرهنگی آنهم برای کانون اصولاً سودش را میشود با چند جدول پر از عدد مشخص کرد. نسبت سود و زیان در فعالیتهای حوزه کودک اصولاً داخل جدول اکسل جا نمیشود. شرکت زیانده است چون متولیان و تصمیمگیران این حوزه سواد کافی برای سازماندهی مهمترین نهاد تربیتی در مقیاس ملی را ندارند. چون اصلاً اولویتشان تربیت کودکان نیست پس طبیعی است با چوب رفعورجوع شرکت دولتی زیانده آن را برانند. این ضعف به شما جنابان قانونگذار برمیگردد که بهترین نهاد تربیتی کشور را در فرآیند سودآوری و زیاندهی مالی قرار دادهاید.
آخرین تیر خلاص هم در جریان اتفاقات روزهای گذشته مجلس از زبان رئیس مجلس صادر شد که فعالیت یک مربی را چون فعالیتهای فرهنگی معمولی دانست و عملاً مربیان کانون را از طرح رتبهبندی کنار گذاشت. جناب قالیباف عزیز! «مربی» در فرایند آموزشوپرورش قطعاً از «معلم» جایگاه بالاتری دارد. به عبارتی هر معلم خوب باید مربی خوبی هم باشد و الا فرایند پرورش انسان تحقق نمییابد. در یک نظام تربیتی درست – برای فهم درست این مطلب عرض میکنم- هر مربی جایگاه معلمی هم دارد، یعنی پرورش ذهن و روح هر کودکی که در کانون نفس میکشد با نظام تربیتی مربی همخوانی دارد. رتبهبندی مربیان پیش کش کسانی که برای روزمره خود چرتکه میاندازند اما حقیقت این جایگاه مستحق اینهمه جفا نیست. همه ما و شما محصول تلاش مربیانی هستیم که در سنین زیر ۶ سال ما و شما را کشف کردهاند تا امروز بخش عمدهای از سیاستمداران، هنرمندان، اصحاب فرهنگ و اندیشه محصول کشف و شهود مربیان باشند.
کوتاه کلام آنکه مربی بودن افتخاری است عظیم که قرآن عزیز فرمود: یزکیهم و یعلمهم الکتاب؛ پرورش پیشران تعلیم است. حسن ختام این نوشته هم بماند به یادگار این جمله رهبر فرزانهام که فرمود:
من به شما عرض کنم که شما مربّی عزیز، شما که در کتابخانه با کودک مواجه میشوید، شما که قصّه میگویید، شما که کتاب میفرستید، شما که کتاب میخوانید و شما که در کار هنری و آفرینش هنری خودتان، آن کودک را مخاطب قرار میدهید، بدانید که الآن درست روی نقطهٔ اصلی و اساسی حرکت میکنید. (اردیبهشت ۱۳۷۷/بیانات در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید