به گزارش پردیسان آنلاین از بابل، آقای ابوالحسنی پشت خط بود؛ گوشی را بلند کردم، صدایش لرزان بود: دو هفته آب نداریم؛ گیج شده بودم، نمی توانستم دو هفته بیآبی را درک کنم حالا زن و بچه مردم چگونه زندگی میکنند حالا که آگاه شدم تصمیم گرفتم صحبتها رو قطع کنم و به روستا بروم، حالا چه بگویم تا الان کجا بودم؟ چه سوالی بپرسم که به آنها بر نخورد؟
نگاهی گذرا به لباسهایم انداختم و کیفم را به دوش گرفتم، میخواستم وقتی در برابر مردم بایستم به عنوان رسانه خاموش سرم پایین باشد؛ با خودم میگفتم باید طوری جلو بروی و سر صحبت را باز کنی که نگویند با خیال راحت در شهر زندگی میکنند تا از خیال ناراحتمان بعد از دو هفته بیآبی عکس بگیرند؛ آن لحظه از چیزی مطمئن نبودم شاید عصبانیت مسؤولان را سر من خراب کنند.
هنوز در شوک تماس با بسیجیان بود که جلویش ترمز کردم خبرنگار پردیسان آنلاین هستم، «میخواهم قصهی دو هفته بیآبی روستاهای درونکلای غربی و بقیه را اینبار از نزدیکترین آدم به آنها یعنی شما که شورای محل هستید بشنوم» چند لحظهای سکوت کرد، انگار غصهی رنج بیمسؤولیتی اداره آب حتی بیشتر از خود مردم در دلش سنگینی میکرد؛ قصهی پر غصه بیآبی شروع شد.
دو هفته در این منطقه آب قطع شد، ۶۰۰ خانوار در روستاهای درونکلای غربی، پایین مرزناک و گاوزن محله بابلکنار بی آب شدند؛ بعد از اطلاعرسانی، رئیس آب و فاضلاب روستایی شهرستان و کارشناسان مربوطه ابعاد فنی را مورد بررسی قرار دادند که خرابی سیستم پمپاژ بود و قول سه روزه برای تعمیر و جایگزینی داده شد اما با وجود پیگیری متعدد این سه روستا تاکنون اقدام خاصی از سوی مسؤولان ذیربط صورت نگرفت و مشکلات تشدید شد.
همچنان که صدایش میلرزید به روستای گاوزن اشاره میکرد؛ اهالی برای تهیه آب شرب و امور بهداشتی دچار مشکل و معضلات زیادی شدند.
تولد سرور و سالار شهیدان بود به یکباره فکری به ذهنم رسید؛ «پاسداران» طی تماس با آنها بلافاصله پاسداران و بسیجیان گردان ۳۱۵ امام حسین (ع) شهرستان بابل، این جامه سبزان جان برکف اقدام به آبرسانی به منازل افراد کردند.
تانکرها پر آب بود و بسیجیان آماده خدمت، هیچ کس بیکار نبود دور تانکر آب غلغله بود همه آب میخواستند و آخر پیرمرد و پیرزنها با دعایی خیر و نگاهی پر از امید بدرقهشان میکردند.
شاید خیلیها بگویند اینها نمایش است اما اگر از منی که آن لحظهها را از نزدیک تجربه کردم بپرسند دستاورد این اقدامات چیست؟ با افتخار سرم را بالا میگیرم و میگویم: هدیه امام حسین(ع) به ما…
این کار پاسداران در دل مردم بسیار موثر و راهگشا بوده، حالا روستائیان بابلکنار صبورتر و مقاومتر شدهاند چون میدانند که دست مردانی از جنس انقلاب برای آنها بالاست تا که آرامش آنها را در خانههایشان نبینند آرام نخواهند گرفت.
انتهای پیام/۳۱۴۱/ج/م
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید