به پردیسان آنلاین از البرز، صبح اربعین است و وقتی قدمهایم را روی آسفالت داغ خیابانهای البرز میگذارم، گرمای سوزان زمین، حتی با کفشهای پاشنهدارم، انگار تا عمق مغز استخوانم نفوذ میکند. صدای گامهای همراهانم با نوحههای آرام به هم میآمیزد و اینجا، در قلب البرز، هزاران نفر به نیابت از شهدای استان، به یاد شهیدان سپاه و جنگ ۱۲ روزه اخیر، همگام و یکدل در مسیر پیادهروی جاماندگان اربعین گام برمیدارند.
در حالی که بیش از ۲۱ هزار نفر از البرزیها امسال راهی عراق شدند تا پیادهروی اصلی را در بینالحرمین تجربه کنند، جمعیتی چشمگیر، نسل جوان و نسلهای دیگر، با گرمای هوا و خستگی دست و پنجه نرم میکنند تا در ۲۰ نقطه شاخص استان، از شهرکهای کوچک تا مناطق پرجمعیت، این عشق و وفاداری را به حسین (ع) نشان دهند.
بیش از هزار موکب فرهنگی و خانوادگی در مسیرها برپا شدهاند؛ موکبهایی که فقط چای و نذری نمیدهند، بلکه فضای گرم و معنوی را برای خانوادهها و نسل جوان فراهم کردهاند؛ کودکان با لباسهای عاشورایی میدوند و بزرگترها با دیدگان متبرکشان دعا میخوانند. صدای زمزمه آیات و نوحهها در کنار نغمه باد و عطر چای تازه دم شده، فضایی شبیه همان روزهای کربلا را در دل البرز زنده میکند.
مسیرهای پیادهروی به ویژه در اطراف امامزاده حسن و امامزاده محمد در کرج، مملو از جمعیتی است که هرکدام نیت خود را دارند. مردی میانسال میگوید: «آمدم تا به نیابت از شهدای البرز و شهدای سپاه در این مسیر باشم؛ برای آنها که نتوانستند بیایند.» جوانی دیگر به آرامی اضافه میکند: «وقتی جنگ ۱۲ روزه را دیدیم، فهمیدیم باید بیشتر در کنار هم باشیم؛ این راهپیمایی هم نوعی ایستادگی است.»
گرمای طاقتفرسا به جای کم کردن، انگار عزم مردم را جزمتر کرده است. چهرهها خسته اما مصمماند، گویی هر قطره عرق، قطرهای از جان است که تقدیم راه عشق شده. در نقاط مختلف استان، از کوچههای باریک شهرکها تا بزرگراههای اصلی، قدمها به هم پیوستهاند، نسلی که با شور و شعور پای در این مسیر گذاشته و نسلی دیگر که هرگز حضور خود را کمرنگ نکرده است.
امسال، پیادهروی جاماندگان اربعین بیش از همیشه به یک آئین اجتماعی تبدیل شده است؛ جایی که نه فقط نذری داده میشود بلکه مفاهیم ایثار، مقاومت و وفاداری به آموزههای عاشورا در دلها حک شده است. امسال حدود ۹۳ هزار نفر در این مراسم حضور داشتند و این عدد رو به افزایش است.
وقتی نزدیک میشوم به صحن امامزاده محمد، جمعیتی را میبینم که در سکوت، به یاد شهدا فاتحه میخوانند. صدای دلنشین دعا و صدای آرام پای کودکانی که نقاشیهای کربلا را به دست دارند، تکرار همان روزهای زیارتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند.
قدم زدن در این مسیر، گویی لمس دوباره صحرای کربلاست؛ هر گام، ادای دین به شهدایی که مسیرشان را با خونشان خطکشی کردند و هر نفس، عهدی است برای ادامه راهی که حسینیان باید بپیمایند.