وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

جنگ تحمیلی هشت‌ساله، تنها یک تاریخ نیست، داستان واقعی از ایستادگی، فداکاری و هویت یک ملت است؛ وقتی کتابخانه‌ای در خرمشهر سنگر مقاومت شد، بیمارستانی در شوش مرهم جراحت‌ها بود و میدان فرمانداری شاهد آخرین نفس‌های مقاومت.

به گزارش پردیسان آنلاین، جنگ، حوالی ظهر، به وقت تهران آغاز شد، صدای انفجار از غرب پایتخت پیچید و مردم را به تکاپو واداشت، ابتدا شایعه کودتا به گوش رسید اما خیلی زود حقیقت تلخ خودش را نشان داد: جنگ آغاز شده بود…

از مهرآباد دود برخاست و میگ‌های عراقی آسمان شهر را درنوردیدند، تهران، تبریز، اهواز، کرمانشاه، اسلام‌آباد و سنندج…؛ در یک بعدازظهر داغ، ایران وارد نبردی شد که نه تنها مرزها بلکه جان و روح یک ملت را درگیر خود کرد.

به روایت رسمی، جنگ هشت سال به طول انجامید، اما واقعیت میدانی چیزی فراتر بود؛ ۱۱ سال و پنج ماه مقاومت، ایستادگی و فداکاری. جنگی که نه فقط خط‌های مرزی که هویت یک ملت را رقم زد.

در میان این سال‌ها، خاک ایران به جبهه‌هایی تبدیل شد که خاطره رزمندگان و شهدایشان بر آنها نقش بسته است، امروز، آن مناطق به یادمان‌هایی از دفاع مقدس بدل شده‌اند؛ مکان‌هایی که هر ساله هزاران نفر در قالب کاروان‌های راهیان نور به آنها سفر می‌کنند تا از نزدیک با تاریخ زندگی کنند، حفظ این میراث و ارزش‌ها، یادآوری ایثار و فداکاری‌های رزمندگان، نه تنها وظیفه‌ای ملی که ضرورتی جهانی است، ساخت فضاهای یادمانی درباره جنگ‌ها، ریشه‌ای دیرینه در فرهنگ‌ها و ملت‌های مختلف دارد.

از حدود یک دهه پیش، تلاش بزرگی آغاز شده است؛ ثبت ملی آثار دفاع مقدس، تاکنون ۴۸ یادمان از ۵۸ یادمان در هفت استان کشور به ثبت رسیده‌اند، کاری که با همکاری بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی محقق شده است.

ثبت این آثار یعنی حفظ حافظه ملی؛ همان‌طور که در دوران جنگ، رزمندگان از خاک وطن دفاع کردند، امروز ما باید از هویت ملی پاسداری کنیم، این آثار باید برای نسل‌های آینده باقی بماند و معرفی شود، چرا که رهبر معظم انقلاب و امام خمینی (ره) بارها بر اهمیت حفظ این میراث معنوی تأکید کرده‌اند، در این گزارش، به مناطقی کمتر شناخته‌شده اشاره خواهیم کرد؛ مناطقی که به‌عنوان میراث فرهنگی ثبت شده‌اند و همچنان قصه‌هایی ناگفته و ارزش‌هایی بکر در دل خود دارند.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

کتابخانه‌ای که قلب مقاومت بود

کتابخانه مرکزی خرمشهر، جایی که امروز به نمادی از ایثار و پایمردی تبدیل شده است، روزگاری صحنه شهادت جمعی از تکاوران نیروی دریایی بود، تصویری به یادماندنی از خرداد ۱۳۶۱، چند روز پس از آزادسازی شهر، ثبت شده است که شهید بهروز مرادی را نشان می‌دهد که با دستانی پر از درد و امید، پیکر مطهر شهدای تکاور را از دل کتابخانه خارج می‌کند.

این کتابخانه که به عنوان محل تفحص شهدای شهر شناخته شده، امروز یادگاری زنده از مقاومت است، کتابخانه «شهید شریف» خرمشهر که اکنون به مرکز فرهنگی این شهر تبدیل شده، در سال‌های جنگ تحمیلی، سنگری استوار در دل این خاک سوخته بود. دیوارهایش هنوز زخم‌های ترکشی را به دوش می‌کشند؛ زخم‌هایی که نه خون از آن‌ها جاری شد، بلکه ریشه‌های فرهنگی مردمان جنوب را عمیق‌تر و استوارتر ساختند.

این کتابخانه که در سال ۱۳۴۶ تأسیس شده بود، در روزهای جنگ تحمیلی شدیداً آسیب دید و به یکی از خطوط مقدم دفاع از خرمشهر تبدیل شد، پس از پایان جنگ در سال ۱۳۷۰، ساختمان آن در محل سابق بازسازی و مرمت شد و در سال‌های اخیر نیز با نماسازی و بهسازی، جلوه‌ای نو به خود گرفت، نام این کتابخانه، یادآور نخستین روحانی شهید خرمشهر است؛ مردی که در راه دفاع از شهر و مردمش جان خود را نثار کرد و نامش امروز بر این خانه دانش و مقاومت می‌درخشد.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

یادگاری جاودانه از دفاع مقدس در دل شوش

بیمارستان صحرایی شهید مخبری در شوش، نمادی تابناک از ایثار و فداکاری فرزندان رشید ایران زمین بوده که به عنوان یکی از میراث‌های ارزشمند دفاع مقدس در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

این بیمارستان که در ۳۵ کیلومتری غرب رودخانه کرخه، در بخش فتح‌المبین شهرستان شوش قرار دارد، در روزهای سخت جنگ تحمیلی، نقش کلیدی و بی‌بدیلی در ارائه خدمات درمانی به رزمندگان ایفا کرد، در طول دوران دفاع مقدس، این بیمارستان صحرایی به ده‌ها هزار رزمنده و مجروح خدمت رساند و به عنوان معراج بیش از هشت هزار شهید گلگون‌کفن ایران اسلامی از سراسر کشور شناخته می‌شود؛ مکانی مقدس که یادآور جان‌فشانی‌های بی‌نظیر در راه حفظ خاک و ناموس وطن است.

بیمارستان شهید مخبری، جلوه‌ای زنده از شجاعت و ایثار مردان و زنان غیور ایران است؛ میراثی ارزشمند که شایسته شناساندن و معرفی به جامعه امروز و نسل‌های آینده است تا هیچ‌گاه فداکاری‌های آنان فراموش نشود.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

آخرین نفس‌های مقاومت در میدان فرمانداری خرمشهر

میدان فرمانداری سابق خرمشهر، نقطه‌ای است که قلب مقاومت این شهر را به تصویر می‌کشد؛ جایی که شهید جاویدالاثر امیر رفیعی تا آخرین نفس در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستاد و نشان داد که معنای واقعی مقاومت چیست، او آخرین رزمنده‌ای بود که پیش از سقوط شهر با رشادت و عزمی راسخ در این میدان جنگید و در نهایت به دست نیروهای بعثی اسیر شد، فیلم اسارت او که در آبان ۱۳۵۹ توسط شبکه‌های عراقی پخش شد، گواهی ماندگار بر شجاعت و پایمردی این فرمانده دلیر است.

این میدان که به عنوان محل اسارت شهید رفیعی شناخته می‌شود، نه فقط نقطه پایان مقاومت در ضلع شمالی شهر است، بلکه نمادی از ۱۹ ماه اشغال این بخش از خرمشهر توسط دشمن و خاطره‌ای بی‌نظیر از ایثار و رشادت به شمار می‌آید. به همین دلیل، این مکان در فهرست آثار ملی و رویدادهای تاریخی کشور ثبت شد.

شهید رفیعی با پای شکسته‌ای که هنوز التیام نیافته بود، در میدان فرمانداری با تیربار خود به مقابله پرداخت، پیشروی نیروهای دشمن را کند کرد و فرصت داد تا رزمندگان دیگر از زیر پل عبور کنند و جانشان را نجات دهند.

او همچون کوهی استوار و بی‌همتا ایستاد و تا آخرین لحظه به دفاع از خاک وطن پرداخت. پرونده ثبت ملی این رویداد ارزشمند، با استفاده از مستندات تصویری پخش شده در تلویزیون عراق، خاطرات فرماندهان دفاع مقدس و روایت مادر این شهید والامقام تهیه شده است؛ گواهی بر دلاوری و پایمردی که نسل‌های آینده باید از آن بدانند و به آن افتخار کنند.

مکانی که نماز جمعه تبدیل به حماسه شد

استادیوم قدس همدان، سومین اثر ثبت‌شده استان همدان در حوزه دفاع مقدس و یکی از یادمان‌های ملی کشور است که داستانی به بلندای ایمان و مقاومت در دل خود دارد. این استادیوم، که روزگاری به نام «آزادی» شناخته می‌شد، در روزی تلخ و به یادماندنی میزبان رویدادی شد که نامش را برای همیشه در تاریخ جاودانه ساخت.

در حالی که نماز جمعه به امامت آیت‌الله نوری همدانی برگزار می‌شد، حمله ناگهانی هوایی رژیم بعث عراق، بیش از صد نمازگزار روزه‌دار را به شهادت رساند، این رخداد دلخراش نه تنها خاک و خون را در دل این مکان جاری کرد، بلکه نشان از ایستادگی مردمی داشت که در برابر تهدیدهای دشمن، دست از مقاومت برنداشتند.

پس از این واقعه، «استادیوم آزادی» به «استادیوم شهدای قدس» نام گرفت؛ مکانی که یاد و خاطره شهیدان آن روز را برای همیشه در خود حفظ کرده است، معصوم‌علیزاده از مسئولان این پرونده، دو نکته کلیدی را درباره این حادثه گفته است: «نخست، حمله رژیم بعث در واکنش به پیروزی‌های غرورآفرین رزمندگان همدان در عملیات رمضان و حضور پرشور مردم در راهپیمایی روز قدس؛ تهدیدهایی که دشمن در نهایت به حمله‌ای بی‌رحمانه بدل کرد. دوم، پایداری مردم و روح بزرگ آنان که پس از بمباران، نماز جمعه را به مسجد جامع منتقل کردند و با حضوری باشکوه‌تر، ایمان و اتحاد خود را به نمایش گذاشتند.»

پرونده ثبت «استادیوم قدس» در شورای ثبت آثار غیرمنقول دفاع مقدس تصویب شد و یادمانی در ورودی این استادیوم طراحی شد تا این مکان مقدس، با زبانی ماندگار، قصه شهیدان را برای نسل‌های آینده بازگو کند.

این استادیوم با قدمتی نزدیک به ۶۰ سال در دهه ۸۰ هم‌زمان با انتقال تیم پاس به همدان بازسازی و مرمت شد و سال‌ها میزبان رقابت‌های باشگاهی و شور و هیجان جوانان بود. امروزه استادیوم قدس، بیشتر به عنوان محلی برای مسابقات استانی و رده‌های پایه شناخته می‌شود؛ اما همچنان روح ایثار و شهادت را در گوشه‌گوشه‌اش به یادگار دارد.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

ثبت ملی خانه‌ای مقدس برای پاسداشت خاطره فرماندهان عاشورایی

منزل پدری شهیدان مهدی و حمید باکری در شهر میاندوآب، اکنون به عنوان یکی از آثار برجسته و ارزشمند تاریخی فرهنگی کشور به ثبت ملی رسیده است، اگرچه از نگاه ظاهری، این خانه شاید بنایی معمولی و ساده به نظر برسد، اما حقیقتی فراتر از دیوارهایش در دل دارد؛ مکانی که روح والای دو سردار پرافتخار دفاع مقدس را در خود جای داده و نگین گرانبهایی برای پاسداشت فرهنگ ایثار و فداکاری است.

ثبت این منزل در فهرست آثار ملی، به معنای آن است که این یادگار گرانبها محافظت ویژه‌ای خواهد شد و هیچ‌کس بدون کسب مجوز نمی‌تواند به آن آسیبی برساند یا آن را دستخوش تغییرات غیر اصولی کند، این خانه مقدس در بلوار باکری میاندوآب و در میان خانه‌های سازمانی کارخانه قند واقع شده و با شماره ثبت ۱۲۲، به عنوان میراثی جاودان برای آیندگان شناخته می‌شود.

شهید مهدی باکری، فرمانده شجاع لشکر ۳۱ عاشورا، و برادر گرامی‌اش، شهید حمید باکری، هر دو با دل‌هایی سرشار از عشق به وطن، در میدان دفاع از میهن اسلامی تا آخرین نفس جنگیدند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، این منزل نه تنها یک خانه، بلکه نمادی زنده از ایثار، مقاومت و پایمردی است که برای همیشه در خاطره تاریخ ایران ماندگار خواهد ماند.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

میدان راه آهن خرمشهر؛ یادگاری از نبرد تن به تن با تانک‌های دشمن بعثی

یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های مقاومت رزمندگان ایران در روزهای نخست جنگ تحمیلی، میدان راه‌آهن خرمشهر است؛ جایی که در نهم مهر ۱۳۵۹ با رشادت وصف‌ناپذیر، ۴۵ تانک دشمن زمین‌گیر و راه پیشروی آن‌ها سد شد.

آن روزها، سکوت غمبار شهر با صدای انفجار توپ‌ها، خمپاره‌ها و پرواز هواپیماهای دشمن شکسته شد، در حوالی مسجد جامع، سنگر همیشه مقاوم شهر، گروهی کم‌شمار از رزمندگان با ایمان راسخ در برابر تانک‌های دشمن ایستادند؛ تنها با چند گلوله آرپی‌جی و اراده‌ای پولادین.

در میانه میدان با شجاعتی مثال‌زدنی، آرپی‌جی‌ها به سوی تانک‌ها شلیک و این حرکت موجب ایجاد رعب و وحشت در دل نیروهای عراقی شد، تانک‌ها و خودروهای دشمن یکی پس از دیگری رها شدند و خطوط دفاعی آن‌ها شکست خورد.

حضور در میدان راه‌آهن خرمشهر، نقطه‌ای تاریخی است که نماد مقاومت تا پای جان و پایداری در برابر تهاجم دشمن به شمار می‌رود؛ یادگاری گران‌بها از حماسه‌ای که تا همیشه در تاریخ دفاع مقدس و دل‌های مردم این سرزمین خواهد ماند.

وقتی خاک وطن، پایگاه ایستادگی بی‌پایان شد

از سکوت سنگ‌ها تا طنین دعا؛ یادمان جاودانه شهیدان در مشهد

معراج شهدای مشهد، سرزمینی است سرشار از خاطره و معنویت، نقطه‌ای که خانواده‌های معظم شهدا و دلدادگان راهشان با دلی مملو از عشق و احترام، به آن پناه می‌آوردند، این مکان مقدس، گذرگاهی است که پیکرهای پاک و مطهر شهیدان، پیش از وداع با شهر و رفتن به آرامگاه ابدی، در آن آرام می‌گرفتند؛ مظهری بی‌مانند از ایثار، صبر و پایمردی.

با دستانی پر از مهر، بنا و معماری اصیل این معراج حفظ و مرمت شده است تا هویت آن همچنان پابرجا بماند و در سایه‌سار فرهنگسرایی نوین، روح شهادت و ایثار را به نسل‌های فردا منتقل کند، در طبقه همکف، خاطره‌های ناب و صحنه‌های فراموش‌نشدنی استقرار پیکرهای شهدا همچنان چون گذشته زنده نگه داشته شده است و در طبقه منفی یک، موزه‌ای غنی، سالن‌های همایش کوچک و فضاهای آموزشی و فرهنگی برای جوانان، چون گوهری تابان در انتظار نگاه کنجکاو و پرسشگر آنان است.

مشهد تا سال ۱۳۶۳ فاقد چنین معراج مقدسی بود؛ آن زمان ملکی اجاره‌ای در ابتدای شهرک امام‌هادی (ع) به این هدف اختصاص یافت و از آن پس، پیکرهای مطهر شهدای هشت سال دفاع مقدس در آنجا آرام می‌گرفتند تا پس از وداعی گرم و پاک، در آغوش حرم مطهر رضوی بدرقه شوند.

معراج شهدا، میعادگاهی است مقدس برای کسانی که با نثار جان خود، خاک میهن را از چنگال دشمن حفظ کردند؛ اینجا، یادگاری است از رشادت‌های بی‌کران مردانی که حتی یک وجب از خاک وطن را تسلیم نکردند. تا کنون نزدیک به ۲۰ هزار شهید این خطه مقدس، از معراج مشهد بدرقه شده‌اند و این مکان از حیث معنوی، قلب تپنده و مأمنی است که همیشه آتش عشق به شهادت را در دل‌ها زنده نگه می‌دارد.

گزارش از سمیه مصور

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=330657

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: