وقتی تخیل، جهان را نجات می‌دهد

در جهانی پرهیاهو، کودکان هنوز می‌توانند با قصه و تخیل، معنای صلح را بازآفرینی کنند. سعید عباسی و محمدعلی حسینی، دو فیلم‌ساز حاضر در سی‌وهفتمین جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان در اصفهان، از نسبت میان امید، خیال و قهرمانی کودک در سینما سخن می‌گویند.

به گزارش پردیسان آنلاین، در جهانی که هر روز صدای جنگ، خبرهای تلخ و تصویر ویرانی‌ها از رسانه‌ها جاری است، حرف زدن از صلح و امید گاهی شبیه رؤیایی دور به نظر می‌رسد. اما شاید درست در همین زمانه پراضطراب، باید به نگاه کودکانه بازگشت؛ نگاهی که ساده می‌بیند، بی‌قضاوت دوست می‌دارد و در دل تاریکی هنوز می‌تواند روشنایی را تصور کند.
کودک، برخلاف بزرگسالان، هنوز گرفتار ترسِ واقعیت نیست. او می‌تواند در یک تکه ابر، اژدهایی خیال کند و در گوشه حیاط، شهری از عدالت بسازد. همین قدرت خیال است که او را از تکرار و انفعال رها می‌کند و به او توان می‌دهد جهانی تازه بیافریند. شاید راز صلح در همین باشد؛ در توانِ دیدن دوباره جهان با چشمی که هنوز می‌تواند شگفت‌زده شود.

سینمای کودک اگر از مرز سرگرمی صرف فراتر رود، به زبان این نگاه تبدیل می‌شود. زبانی که نه شعار می‌دهد و نه اندرز، بلکه از دل قصه، از دل تصویر و سکوت، مفهومی از انسانیت را می‌سازد. در چنین سینمایی، قهرمان‌ها نه جنگجوهای بی‌خطا، بلکه کودکان خیال‌ورزی هستند که با ترس‌های خود روبه‌رو می‌شوند، بخشش را می‌آموزند و در دنیای کوچک‌شان طرحی از صلح می‌ریزند.
کودک در این روایت‌ها نه تماشاگر، بلکه خالق معناست. او با نگاه خود، دوباره به ما یادآوری می‌کند که جهان هنوز قابل نجات است، اگر بتوانیم از زاویه‌ی او ببینیم: ساده، صادق و پرامید.

سینمای کودک در نهایت آینه‌ای روبه‌روی ما بزرگسالان است؛ تا شاید در چهره بی‌ریای آن کودک، خویشتنِ گم‌شده‌مان را بازبشناسیم. این سینما به ما یادآور می‌شود که تخیل فقط بازی ذهن نیست، بلکه راهی برای زیستن در جهانی بهتر است؛ جهانی که صلح در آن از دل رؤیا آغاز می‌شود.

در همین راستا در میزگردی با حضور سعید عباسی، کارگردان فیلم بلند «جادوی عروسک‌ها»، و محمدعلی حسینی، کارگردان فیلم کوتاه «خارپشت»، نقش سینمای کودک در بازنمایی صلح، امید و تخیل را بررسی کرده‌ایم. این گفت‌وگو از زاویه‌ای انسانی و شاعرانه، به نسبت میان واقعیت و خیال در ذهن کودک می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه سینما می‌تواند دریچه‌ای برای درک عمیق‌تر احساسات و تخیل کودکان باز کند.

وقتی تخیل، جهان را نجات می‌دهد

پردیسان آنلاین: آقای عباسی، شما در «جادوی عروسک‌ها» کودکی را به تصویر کشیده‌اید که با نیروی تخیل خود جهان اطرافش را دگرگون می‌کند. برای شما «کودک» در سینما چه جایگاهی دارد؟ آیا او صرفاً قهرمان است یا ناظری صادق که جهان فراموشش کرده است؟
عباسی: به نظر من، کودک در ذات خود قهرمان است. علاقه به سینما و تأثیرپذیری از آن از همان دوران کودکی آغاز می‌شود. اگر ما قهرمانی خلق می‌کنیم، باید او واقعی باشد تا کودک بتواند او را باور کند. هرچقدر هم شعار بدهیم، اگر کودک با قهرمان هم‌ذات‌پنداری نکند، اثرگذار نخواهد بود. بسیاری از ریشه‌های شخصیت انسان در همان سال‌های ابتدایی شکل می‌گیرد و تأثیرات آن تا بزرگسالی ادامه دارد.

پردیسان آنلاین: یعنی شما در فیلم‌تان کودک را به‌عنوان قهرمان قرار دادید تا به او القا کنید که خودش هم می‌تواند قهرمان باشد؟
عباسی: بله، دقیقاً. در فیلم چند قهرمان داریم؛ گروهی از کودکان که هرکدام توانایی خاص خود را دارند و هرکدام به نوعی مسیر خودشان را طی می‌کنند. تنها عنصر ماورایی فیلم همان عروسکی است که زنده می‌شود، اما سایر شخصیت‌ها کاملاً واقعی‌اند و قابل لمس هستند. هدفم این بود که کودک تماشاگر باور کند خودش نیز می‌تواند همان راه را برود و با اراده و تصمیم‌گیری، به نقش فعال خود در زندگی پی ببرد. اراده در این میان مهم‌ترین نکته است؛ قهرمان ما تصمیم می‌گیرد سازنده عروسکش را نجات دهد و با باورش تا پایان مسیر پیش می‌رود، بی‌آنکه تردیدی به خود راه دهد.

پردیسان آنلاین: آقای حسینی، در «خارپشت» با کودکی درون‌گرا روبه‌رو هستیم که میان دنیای ذهنی و واقعیت بیرونی مرز گذاشته است. چرا چنین شخصیتی را انتخاب کردید؟
حسینی: این فیلم بخشی از سه‌گانه‌ای است که درباره نسبت دنیای تخیل کودکان با واقعیت ساخته‌ام. کار با بازیگر درون‌گرا دشوار است؛ حدود یک ماه و نیم تمرین داشتیم تا بتوانیم حس دلخواه را به دست آوریم. فیلم، برداشت آزادی از انیمیشن «آپ» است و داستان درباره تخریب خانه‌ای است که خانواده‌ای در آن زندگی می‌کنند و قرار است جای آن فرودگاهی ساخته شود. مادر خانواده می‌کوشد مانع این تخریب شود و پسر نوجوان در آغاز فیلم می‌گوید: «من تصمیم گرفتم قهرمان شهر نباشم». قهرمان من بر خلاف کلیشه کودک پرانرژی و شاد، آرام و درون‌گراست، اما همین سکوت، در نهایت، وجه انسانی و قابل‌باور او را برجسته می‌کند و مخاطب را به درک عمیق‌تری از او دعوت می‌نماید.

پردیسان آنلاین: با توجه به همین ویژگی، آیا سکوت هم می‌تواند زبان صلح باشد؟
حسینی: بله، دقیقاً. در درام‌های امروز دیگر خبری از برخوردهای پرشور و اغراق‌آمیز نیست. در این فیلم، کاراکتر ما نویسنده و کارگردان تئاتر است و از طریق قصه و موسیقی به دنیای کودکان نزدیک می‌شود. قهرمانان فیلم در دل غم، شادی می‌آفرینند و در پایان، امید و روشنایی پیروز می‌شوند. این همان زبان صلح است؛ زبانی آرام، انسانی و بی‌هیاهو که بدون موعظه و شعار، مفهوم همدلی و همبستگی را منتقل می‌کند.

پردیسان آنلاین: آقای حسینی در فیلم «خارپشت» از ریتم کند، نورپردازی دقیق و سکوت برای نزدیک شدن به احساسات کودک استفاده کرده‌اید. آیا باور دارید که امید می‌تواند از دل سکوت بیرون بیاید؟
حسینی: بله، دقیقاً. در فیلم‌های شاعرانه و فانتزی، موسیقی نقش تعیین‌کننده‌ای دارد و می‌تواند احساسات را به عمق برساند. در «خارپشت»، از دقیقه ششم به بعد موسیقی وارد می‌شود و به درام جان می‌بخشد. سینمای کودک کار دشواری است و در ایران با محدودیت بودجه مواجهیم، اما تخیل و خلاقیت می‌تواند این کمبودها را جبران کند. با ریتم آرام و پلان‌های بلند، تلاش کردم ذهنیت کاراکتر را برای تماشاگر ملموس کنم تا حس هم‌ذات‌پنداری شکل بگیرد و ارتباط عاطفی با فیلم برقرار شود.

پردیسان آنلاین: آقای عباسی، در روند ساخت «جادوی عروسک‌ها» آیا کودکانی بودند که الهام‌بخش شخصیت‌های فیلم شما باشند؟
عباسی: بله، در یکی از روزهای فیلم‌برداری حادثه کوچکی پیش آمد؛ یکی از بچه‌ها از ارتفاع کمی افتاد. بلافاصله همه کودکان به سمت او دویدند تا کمک کنند. همان لحظه، حس همدلی و همراهی آن‌ها برایم بسیار الهام‌بخش بود و تأثیرش را در روند خلق فیلم هم مشاهده کردم.

پردیسان آنلاین: آقای حسینی، فیلم کوتاه فرصت محدودی برای انتقال مفهوم دارد. اگر قرار باشد در یک فیلم یک‌دقیقه‌ای پیام صلح را منتقل کنید، چه تصویری انتخاب می‌کنید؟
حسینی: شاید باز هم سراغ کاراکتری درون‌گرا بروم و جهانی بدون دیالوگ بسازم. به نظرم، عناصر بصری و سینمایی از گفت‌وگوی مستقیم تأثیرگذارترند. گاهی سکوت، بیش از هر کلامی سخن می‌گوید و احساسات را عمیق‌تر منتقل می‌کند.

پردیسان آنلاین: آقای عباسی، فیلم‌ساز باید برای کودک آموزگار باشد یا همراه؟
عباسی: برای کودک باید به نظرم همراه باشد. من دو دختر دوقلو دارم و از تماشای فیلم با آن‌ها چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. همین تجربه باعث شد علاقه‌ام به سینمای کودک شکل بگیرد. همیشه سعی کرده‌ام در کنار کودکان بایستم، نه بالای سرشان. فیلم‌ساز باید همراهی دلسوز باشد که تخیل کودک را جدی می‌گیرد و به او احساس امنیت و آزادی می‌دهد.

پردیسان آنلاین: آقای حسینی در جهانی که کودکان زیر بمباران تصویر و اطلاعات قرار دارند، چگونه می‌توان امید را بدون شعار زنده نگه داشت؟
حسینی: سؤال سختی است. بچه‌ها گاهی از ما جلوترند، زیرا هر روز با حجم زیادی از اطلاعات روبه‌رو می‌شوند؛ اطلاعاتی که همیشه درست یا مفید نیست. سینما می‌تواند پناهگاهی برای تخیل باشد و فرصتی برای دور شدن از هیاهوی زندگی روزمره ایجاد کند. ما باید با قصه و تصویر، امید را دوباره در دل آن‌ها بکاریم و یادشان بیاوریم که جهان هنوز می‌تواند جای بهتری باشد.

پردیسان آنلاین: اگر بخواهید در فیلم کوتاهی مظلومیت کودکان غزه را نشان دهید، چه تصویری انتخاب می‌کنید؟
حسینی: هنوز قصه‌ای نیافته‌ام که بتواند این رنج را بی‌طرفانه روایت کند. نمی‌خواهم اثرم شعاری باشد یا قضاوت کند. وقتی قصه‌ای پیدا کنم که بتواند با زبان سینما و از زاویه انسانی، این درد را به شکل درست بازگو کند، حتماً آن را خواهم ساخت.

به گزارش پردیسان آنلاین، سینمای کودک، در نهایت بازتابی از نگاه انسانی و پاک به جهان است که ما بزرگسالان را با خویشتن فراموش‌شده‌مان مواجه می‌کند. این سینما امکان می‌دهد جهان را دوباره از ارتفاع نگاه کودکانه ببینیم؛ جایی که سکوت معنا دارد، تخیل نجات‌بخش است و امید در چشمان قهرمانان کوچک زنده باقی می‌ماند. در دنیایی که هر روز از صلح فاصله می‌گیرد، زبان کودکانه و قدرت خیال‌ورزی او می‌تواند یادآور ارزش‌های انسانی و مسیر بازسازی امید باشد.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=331343

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: