شکوهیانراد با اشاره به اینکه تعداد کمی از افراد نسبت به هوش مصنوعی دیدگاه تمدنی دارند، ابراز کرد: به میزانی که نتوانیم ابعاد فلسفی و نظری هوش مصنوعی را بشناسیم، عمق و گستره تهدیدات علیه مؤلفههای قدرت ملی بیشتر خواهد شد.
اشاره: خطمشی امامان انقلاب اسلامی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی است؛ فضایی که انسان در آن میتواند از لحاظ معنوی و مادی رشد و پیشرفت داشته باشد و به غایات مطلوب مورد نظر خداوند سبحان برسد، از این منظر تحقق تمدن نوین اسلامی عامل وحدتبخش تمامی فعالیتهای جامعه و انسجامبخش و همافزا کننده نظام فعالیتهای اجتماعی به وسیلهی بررسی نسبت به هر فعالیت است، هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیست و نسبتشناسی میان هوش مصنوعی و تمدن نوین اسلامی، امری است که باید در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی مورد واکاوی، مطالعه و استنباط قرار گیرد.
در همین راستا خبرنگار پردیسان آنلاین؛گفتوگویی را با محمد علی شکوهیانراد پژوهشگر و نویسنده حوزه مطالعات سایبرنتیک و مدرس دانشگاه تهران انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
رسا ـ ماهیت و تعریف هوش مصنوعی چیست؟
تعاریف متعددی دربارهی هوش مصنوعی مطرح شده است که جمعی از معتبرترین آنها در کتاب «هوش مصنوعی، یک رویکرد مدرن» به قلم استوارت راسل بیان گشته، اما آنچه مسلم است، این است که به هیچ وجه نمیتوان هوش مصنوعی را از دانش سایبرنتیک جدا کرد؛ از این رو کسانی که از هوش مصنوعی صحبت میکنند اما مبانی سایبرنتیک را نمیشناسند یا عامدانه نادیده میگیرند؛ در ماهیتشناسی هوش مصنوعی و به تبع، در عمق کاربردها و دامنهی آنها دچار مشکلات جدی میشوند.
«سایبرنتیک»، دانش کنترل پدیدههای مُدرّک از طریق جریان اطلاعات است، در نگاه «نوربرت وینر» (پدر دانش سایبرنتیک)، این دانش برای کنترل و ارتباطات در حیوان و ماشین تعریف شده است، بنابر این هوش مصنوعی که در زمینهی کنترل پدیدههای غیرزیستی مطرح است، بهصورت مستقیم زیرمجموعه آن بخش از سایبرنتیک است که کنترل و ارتباطات در ماشین را مدنظر دارد و بهصورت غیرمستقیم بر موجودات زیستی نیز اثرگذار است؛ «پیام» که عامل اصلی کنترل در سایبرنتیک است، نقش مؤلفهی اصلی کنترل را دارا است و دربرگرفتن مهار جامعه، مبتنی بر پیامی است که به جامعه داده میشود؛ نکته بنیادینی که در حوزهی هوش مصنوعی نیز موضوعیت دارد.
لذا هوش مصنوعی از منظر دانش سایبرنتیک، آن جایی مطرح است که پدیده مُدرِک به صورت طبیعی امکان درک اطلاعات و به تبع، اثرپذیری از اطلاعات را که منتج به کنترلپذیری آن میشود، ندارد و تلاش میشود که این پدیدهی غیرمُدرِک، بهصورت مصنوعی (Artificial) اطلاعات را درک کرده و در نتیجه تحت تأثیر آن قرار گیرد. بهعبارت دیگر تلاش برای مدرکسازی پدیدههای غیرمدرک به صورت مصنوعی، بهگونهای که نسبت به اطلاعات در آن حساسیت ایجاد می شود، نقطهای است که از منظر سایبرنتیک، هوش مصنوعی عهدهدار آن است.
رسا ـ دلیل توجه زیاد به هوش مصنوعی در جامعه چیست؟
عصری که در آن زندگی میکنیم موسوم به عصر انقلاب صنعتی چهارم است. نکته مهم آن است که درک و شناخت از انقلاب صنعتی در کشور ما، بهشدت ناقص و محدود است بهگونهای که کل آن را صرفاً معادل مصادیقی نظیر پل آهنی، ریل، ماشین بخار و … میدانیم؛ در حالی که انقلابهای صنعتی نسلهای مختلف و مستمر داشته و در مجموع از منظر حکمرانی، یک خط سیر مشخص را به نفع جریان غرب طی میکنند.
هر نسل از انقلاب صنعتی، یک مؤلفه کانونی و بنیادین دارد که آن نسل را شکل میدهد، مشخصاً انقلاب صنعتی یکم، بر مبنای مؤلفه مکانیزهسازی است، انقلاب صنعتی دوم حول الکتریسیته شکل گرفته است که به عنوان انرژی پایه و مرکزی در حوزهی صنایع مطرح شد و تا به امروز، محوریت نوع انرژی مصرفی را در اختیار دارد؛ اما فضای انقلاب صنعتی سوم، حوالی سال ۱۹۴۰ میلادی مطرح شد که مؤلفه بنیادین آن اطلاعات است و پایهی دانشهایی مانند سایبرنتیک و هوش مصنوعی و نظریاتی همانند «نظریهی اطلاعات» متعلق به این عصر است.
از دههی ۱۹۹۰ میلادی به بعد، با گسترده شدن و عمومیت یافتن کاربری اینترنت برای آحاد مردم؛ بنا شد که همه چیز به فضای سایبر وصل شود و اینترنت بهعنوان زیرساخت اصلی در سطح جهان باشد تا کنترل جهانی طبق نگاه سایبرنتیک محقق گردد که پایههای شکلگیری انقلاب صنعتی چهارم است؛ لذا اگر ندانیم که خط سیر چهار انقلاب صنعتی گذشته چه چیزی را دنبال کرده است، بیمحابا رفتن به سمت انقلاب صنعتی چهارم باعث خواهد شد که تمدن خود را از دست دهیم و دچار ابعادی از استحاله در شقوق و شئون حکمرانی و جامعه شویم.
در کشور ما، انقلاب صنعتی چهارم به آن صورتی که در نظامات غرب در جریان است، شناخته نشده است و صرفاً از منظر فنی به موضوع نگاه میشود، چنین دیدگاه ناقص و حتی اشتباهی، باعث میشود از ملاحظاتی که ضمن بهرهبرداری از هوش مصنوعی، باید به آنها توجه داشته باشیم، غفلت کنیم؛ خصوصاً برای ما در جمهوری اسلامی ایران که مبنای و کانون شکلگیری و عرضهی الگوی جدیدی از تمدن جهانی به جهانیان هستیم.
متأسفانه تعداد کمی از صاحبنظران در کشور نسبت به هوش مصنوعی دیدگاه تمدنی دارند و مابقی افراد دیدگاه صرفاً تکنیکال را دنبال میکنند.
اینکه امام خامنهای مورخ آبان ۱۴۰۰ به مسأله هوش مصنوعی اشاره کرده و این جمله معروف را فرمودند که ما باید جزء ده کشور اول جهان در زمینه هوش مصنوعی باشیم؛ قطعاً طبق نگاه ایشان، ناظر به استقلال و بومیسازی بر اساس مبانی ایرانی اسلامی است، نه به معنای کپی کردن مقلدانه هر آنچه در غرب است.
رسا ـ فرصتها و تهدیدات فرهنگی هوش مصنوعی در آینده را چگونه ارزیابی میکنید؟
هوش مصنوعی یک پدیده صرفاً فنی و بدون پشتوانهی فلسفی و نظری نیست؛ بلکه قائم به مبانی ایدئولوژیک و نظریات علوم انسانی است و در مسیر تکامل حکمرانی غرب تعریف شده است و عنوان انقلاب صنعتی چهارم به دلیل اهمیت بسیار زیاد این دانش در تحول و تکامل الگوی حکمرانی غرب، به آن اطلاق شده است.
هوش مصنوعی اگر با شش مؤلفهی تحلیلی – تمدنی که شامل مفهوم، فناوری، عامل، ساختار، فضا و زمان است سنجیده شود، به درستی فهم خواهد شد و آنگاه محرز میشود که مفاهیم پایهی آن مبتنی بر جهانبینی غیرتوحیدی غرب است. بنابراین با توجه به تمام مواردی که بیان شد، نه فقط در حوزهی فرهنگی بلکه در هر پنج مؤلفه قدرت ملی و تمدنی که شامل اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اجتماع و امنیت و دفاع است، تهدیدات و فرصتهایی داشته و خواهد داشت.
اما کسانی میتوانند فهرست دقیقی از فرصتها و تهدیدات هوش مصنوعی را ارائه نمایند که فضای پشتوانه و بستر جهانی شدن هوش مصنوعی را نیز بشناسند، مجهز به دیدگاه تمدنی باشند و بر مبانی سایبرنتیک در عرصه حکمرانی مسلط بوده و بهدرستی درک کرده باشند.
لذا به میزانی که ما نتوانیم ابعاد فلسفی، نظری و تمدنی هوش مصنوعی و هر چیزی که هوش مصنوعی به آن وابسته است را بشناسیم، به همان میزان نیز تهدیدات این حوزه علیه مؤلفههای قدرت ملی بیشتر خواهد شد و بالعکس، به میزانی که بتوانیم این موارد را به درستی شناسایی و تحلیل کنیم و به سمت هدفی که امام جامعه در آبان ۱۴۰۰ مبنی بر حرکت به سمت تولید دانشهای نوین به زبان فارسی فرمودند برویم، جنبههای فرصتساز هوش مصنوعی نیز برای ما پررنگتر میشود.
Saturday, 23 November , 2024