داود صفا، مدرس دانشگاه و جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: در زمینه ارتباط و تاثیر نمای ساختمانی با هویت شخصیتی و فرهنگی سه رویکرد در رابطه با محیط انسانی و فرهنگ وجود دارد؛ در نظریه‌ای با عنوان روانشناس محیطی تأثیر متقابل محیط و فرهنگ انسانی در ویژگی‌های محیط کالبدی، فعالیت‌های انسانی […]

داود صفا، مدرس دانشگاه و جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار کرد: در زمینه ارتباط و تاثیر نمای ساختمانی با هویت شخصیتی و فرهنگی سه رویکرد در رابطه با محیط انسانی و فرهنگ وجود دارد؛ در نظریه‌ای با عنوان روانشناس محیطی تأثیر متقابل محیط و فرهنگ انسانی در ویژگی‌های محیط کالبدی، فعالیت‌های انسانی و خصوصیت‌های فرهنگی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در رویکرد دوم که با عنوان سازمان اجتماعی دیده می‌شود درواقع شهر و فضا تولیدکننده فرهنگ و بستر مناسبی برای فرآیند فرهنگ‌سازی معرفی می‌شود.

وی ادامه داد: در این نظریه‌ها که ارتباط بین فضا، نما و معماری را با هویت شخصیتی و هویت فرهنگی مورد ارتباط قرار می‌دهد فرهنگ را همواره دارای دو بعد مادی و غیرمادی تعریف می‌کند که بعد غیرمادی فرهنگ هر آنچه ویژگی بصری دارد و بعد معماری و نما بعد مادی فرهنگ است؛ در یک رابطه متقابل بعد مادی و غیرمادی همواره بر یکدیگر اثر گذاشته و یکدیگر را تولید و بازتولید می‌کنند.

این جامعه‌شناس افزود: ما در مطالعات فرهنگی قائل به مسئله‌ای با عنوان تأخر فرهنگی هستیم و این تأخر زمانی شکل می‌گیرد که بعد مادی فرهنگ دچار تاخیرات سریع شده و از نظر شدت و عمق، سرعت تغییرات زیاد است اما در بعد غیرمادی تغییرات کم است و همیشه یک نوع عدم هماهنگی بین بعد مادی و غیرمادی فرهنگ هستیم؛ به عبارتی معماری تغییر پیدا می‌کند اما فرهنگ استفاده از آن و فرهنگ بهره‌مندی از آن به همان میزان رشد پیدا نمی‌کند و امروزه با تحولات حوزه نماها به‌ویژه نماهای رومی برآمده از فرهنگ‌های دیگر است که هم‌خوانی با روحیات و هویت‌ مصرف‌کننده آن ندارد.

وی نما را ارتباط ملموس ساختمان با شهر معرفی کرد و گفت: از طریق نما، عناصر طبیعی مانند نور، باد و سایر موارد به ساختمان نفوذ کرده و ارتباط ساکنین با فضای شهری از این طریق برقرار می‌شود هم‌چنین نما در شکل‌دهی به سیمای کالبدی شهر تأثیر زیادی دارد.

وی تصریح کرد: با توجه به اهمیت زیاد نما مطالعات در زمینه نمای شهری کمتر اتفاق می‌افتد و در برخی مطالعات دیدیم نمای شهری با عنوان یک پدیده ساختاری حاصل از تغییرات محیطی پرداخته‌شده و در بررسی توقعات از نمای شهری چهار عامل محافظت، ارتباط با فضای شهری، معرف صاحب‌ملک بودن و در نهایت جزئی از کل بودن را مطرح می‌کند.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه نما بعد فرم ساختمان را بازنمایی می‌کند و بحث محتوا ساکنین ساختمان هستند، گفت: خود فرم بایستی ادراک و فهم ذهنیت ساکنینش را بازنمایی کند.

صفا اضافه کرد: وظیفه اصلی فرهنگ نمایش ایدئولوژی‌ها، اهداف و آرمان‌های جامعه است و به شکل عینی در بعد غیرمادی فرهنگ که ساختمان و نما و معماری هم نمونه‌ای از آن‌ها است بازنمایی پیدا می‌کند و این فرم می‌تواند بر محتوا اثر گذاشته و از محتوا هم اثر بگیرد و این معماری و نما به‌عنوان یک فرم، وظیفه عینیت‌بخشی به یک اندیشه ذهنی را دارد و هر ساختمانی می‌تواند نما و نمودی برای سنجش فرهنگ آن جامعه باشد.

وی یادآور کرد: شکل‌گیری بناها و فضاهای عمومی و خصوصی ارتباط مستقیمی با دانش، رفتار و ذهنیت ساکنین هر شهر می‌تواند داشته باشد و آینه تمام نمای قدرت سیاسی، توان اقتصادی، شعور فرهنگی، خرد اجتماعی، تدبیر اداری و مدیریت ساکنان آن ساختمان باشد یک ارتباط رفت و برگشتی بین فرم و محتوا با نظام ارزشی و نیازهای ساکنین برقرار است.

این جامعه‌شناس بیان کرد: باید توجه کنیم بررسی تأثیر محیط بر رفتار انسان و هویت‌سازی این مسئله ضرورت زیادی دارد و نما فارغ از اینکه بعد زیباسازی شهر و حفاظت از ساختمان را بر عهده دارد عامل مؤثری در فرآیند فرهنگ‌سازی، حس مکان و هویت‌سازی مکان دارد.

صفا ادامه داد: بایستی به مسائل زیر بنایی مانند فرهنگ، هویت و معماری معاصر که دچار اغتشاش و بی‌هویتی است توجه کنیم و مهم‌ترین ضعف‌هایی که در این زمینه وجود دارد ضعف در شناسایی فرهنگ خودی و مسائل و مشکلات آموزشی در این زمینه، تبلیغات فرهنگ بیگانه، نبود قوانین منسجم و کارآمد، ضعف مدیریت شهری در معماری و شهرسازی است.

وی افزود: در رابطه بافرهنگ و نماهای شهری و نقش پررنگ ارزش‌های اعتقادی و اجتماعی و دستاوردهای بومی در شکل‌گیری نمای شهر توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

این جامعه‌شناس با اشاره به استقبال شهروندان از نماهای لوکس و غربی، عنوان کرد: جامعه از سنت به مدرنیته در حال حرکت است و به این رنگ و لعاب و جذابیت‌های بصری توجه دارند فارغ از اینکه با نظام ارزشی ما در تعارض است. امروزی شدن، عقلانی شدن، شهری شدن، جهانی‌شدن، فردی شدن، دموکراتیک شدن، تجاری و رسانه‌ای شدن مجموعه‌ای از ویژگی‌های مدرنیته است که منجر شده فضاهای شهری و حتی روستایی ما از این فرهنگ بیگانه و فضای پیشا مدرن با وجود ابهام زیاد حرکت می‌کند و نتوانستیم برای این فضا و عصر الگویی را ارائه کنیم و در فضای بی الگویی بین سنت و مدرنیته کنشگر اجتماعی رو به تقلید بدون توجه به ارتباط بین فرم، محتوا و فرهنگ در حال حرکت است و بعد مادی گرایانه غلبه بیشتری پیدا می‌کند.

صفا گفت: با شروع مسئله مدرنیته در قرن اخیر با نیت رها شدن از قیدوبندهای سنت، عمدتاً عادات و روسم و ارزش‌های عرف گذشته به فراموشی سپرده می‌شود و شعار سمبولیک نوگرایی سرلوحه کنشگر اجتماعی شده و در تمامی شئون جامعه اثر گذاشته و مسکن و معماری و شهرسازی نیز از این مقوله مصون نمانده است.

مدرس دانشگاه افزود: در پدیده نوگرایی و مدرن شدن زیبایی به معنی واقعی یافت نشده و به‌تدریج ساختمان‌ها تغییر پیدا کردند و محصولات جدیدی به وجود آمدند که با معماری کلاسیک ما تفاوت آَشکاری دارند.

این کارشناس اجتماعی در ادامه به صنعتی شدن در جامعه اشاره کرد و گفت: با افزایش جمعیت، آپارتمان‌نشینی ایجاد شد که هیچ تناسبی با نیازهای اجتماعی روحی و روانی و فکری انسان سنت نداشت و مسائل جبران‌ناپذیری را ایجاد کرده که جرم و انحرافات اجتماعی ازجمله مهم‌ترین این مسائل بوده است.

صفا اضافه کرد: جوامع غربی در مواجه با مدرنیته و نوگرایی دیدند که جوامع مدرن با شعارهایش متفاوت شد دچار به‌هم‌ریختگی ساختاری شدند؛ در فضای زندگی مدرن و ماشینی شدن قیودی که مدرنیته ایجاد کرده و انسان‌ها را به سمت قفس آهنین می‌برد بنابراین به سمت بازگشت به دروان کلاسیک با حفظ ویژگی‌های مثبت نوگرایی حرکت کردند.

وی با اشاره به اینکه مسکن نیز از این تلفیق بی‌بهره نماند و سبک‌های جدیدی از معماری را می‌توان مشاهده کرد، تصریح کرد: متأسفانه در ایران شاهد تقلید نماهای شبه رومی هستیم و به نظر بنده بیانگر فرهنگ بیگانه و مهاجم هستند و فرم نمای شبه رومی نمایانگر اقتدار و سلطه‌طلبی است درحالی‌که مسکن هویتش باید آرامش بخشی باشد و این همان تعارض بین فرم و محتوا است.

این مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه برای خارج شدن از این بحران باید به طرح‌های اصیل و بومی معماری ایرانی برگردیم تا کارکردهای اصلی خودش را پوشش دهد و اثرات نامطلوب فرهنگی نداشته باشد، گفت: فضا ساختار کالبدی است که در آن تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد و با فضاهای مختلف عمومی، خصوصی و نیمه‌خصوصی مواجه هستیم؛ اما طراحان جدید فضای عمومی را بااهمیت ندانسته‌اند و فضایی برای ایجاد ملاقات مردمی رعایت نشده است و نبود این فضا یکی از دلایلی است که سبب کاهش روابط و همبستگی اجتماعی شده است.

صفا با اشاره به رابطه متقابل نظام فرهنگی و روابط اجتماعی، بیان کرد: برنامه‌ریزان شهری باید ارتقا کیفیت فرهنگی انسان‌ها را از طریق ایجاد فضای شهری مناسب با سه هدف هم‌زیستی، همکاری و مشارکت مردم موردتوجه قرار دهند؛ فضای شهری ازنظر طراحی و عملکرد باید بیانگر اهداف انسان‌های مستقر در آن فضا باشد.

این کارشناس اجتماعی افزود: باید به مناسبات انسانی و اجتماعی در طراحی شهری دقت بیشتری شود، طراحی نوعی خلق آرایش‌ها و شکل‌های ممکن است که از طریق آن بتواند اهداف انسانی، اجتماعی، اقتصادی و فنی را ایجاد کند و زمینه برقراری ارتباطات اجتماعی از طریق آن شکل بگیرد.

وی با اشاره به اینکه فرم باید دارای هویت قابل‌ادراک، قابل‌شناسایی و به‌یادماندنی باشد تا انسان‌ها به فضا احساس تعلق کنند، گفت: نما باید به‌نوعی طراحی شود که بعد ذهنی و هویتی یک ناظر بتواند آن‌ها را به هم پیوند دهد و الگوی آن‌ها را پیدا کند.

این مدرس دانشگاه افزود: در طراحی فضاهای شهری باید به تصویر ذهنی توجه نمود یعنی یک تصویر کلی از محیط در راه‌ها، نشانه‌ها، گره‌ها، لبه‌ها و محله‌ها بتوانیم سازمان‌دهی کنیم.

صفا با اشاره به اینکه محیط باید معنادار باشد و معنای محیط را از طریق آزمون‌ها، مصاحبه‌ها یا توصیف مردم از ارزش‌ها به دست بیاوریم، ابراز کرد: تقسیم کردن محیط به زمان و مکان خاص مثل حریم‌ها، مناطق آزاد، مناطق پرازدحام، خلوت‌ها و سایر موارد نیز باید موردتوجه باشد.

جامعه‌شناس عنوان کرد: هدف سازمان‌دهی فضا با اهداف عملکردی، کاربردی و کارکردی انطباق داشته باشد فضا دارای معنا می‌شود و با معانی خودش از طریق نشانه‌ها، مصالح، رنگ، شکل هویت مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی در ادامه بیان کرد: هر وقتی نظم فضایی، فعالیت‌ها و معانی با هم سازگار باشند و همدیگر را تقویت کنند رابطه اجتماعی در فضا تقویت می‌شود.

صفا اظهار کرد: سازمان‌دهی ارتباط در فضا معنای فضا را برای مردم روشن می‌کند و نمادها باید دارای معانی مشترک، مناسب، قابل‌درک و پایدار باشند و آداب‌ورسوم مانند یک روابط نمادین بخشی از فرهنگ به شمار می‌آیند.

این جامعه‌شناس گفت: بین طراحان، برنامه‌ریزان شهری، جامعه‌شناسان و برنامه‌ریزان اجتماعی باید همکاری وجود داشته باشد و فضاهایی برای ملاقات‌ها و مشارکت‌های اجتماعی از اهداف طراحی شهری باشد تا میزان ارتباطات اجتماعی و فرهنگی افزایش پیدا کند.

وی در پایان با اشاره به اینکه باید در نماها به ارزش‌های اعتقادی، ارزش‌های زندگی اجتماعی و ارزش‌های بومی جامعه توجه کنیم، یادآور کرد: یکی از ارزش‌های اعتقادی ما پرهیز از اسراف است و تزیین نماها و مصالح به‌کاررفته در این نماها از این موارد است؛ باید نحوی نماسازی کنیم که تضادهای اجتماعی، نابرابری اجتماعی و قشربندی اجتماعی را کاهش دهیم و اصل عدالت و تواضع را که از ارزش‌های اعتقادی جامعه ما است موردتوجه قرار دهیم؛ هم‌چنین می‌توانیم از کتیبه‌ها، تزیینات هندسی و نقوش اسلامی در نما بهره بگیریم تا به‌نوعی آموزش معنوی داشته باشیم و عبودیت و توحید را در نماها انعکاس دهیم.*