آیین شترقربانی، یکی از مهمترین آیینهایی بوده که در شهرهای بزرگ کشورمان از دوره صفویه تا اوایل پهلوی اول برگزار میشده است. در اصفهان نیز این آیین در همین منطقهای که در حال حاضر مسجد مصلا واقعشده است، برگزار میشده است.
به گزارش خبرنگار پردیسان آنلاین، حرکت در مسیر شناخت یک جامعه به معنای حقیقی آن، مشتمل بر مفاهیم بسیاری است که هر یک در جایگاه خود، نیازمند ارتباطی صحیح با دیگر عناصر جامعه هستند. مفاهیمی همچون فرهنگ که خود بر رسوم، آداب، دین، آئین و روح کلی جامعه اطلاق میشود. مفاهیمی که در صورت سازگاری میان اجزای آن جامعه به رشد و پویایی دست خواهد یافت.
از طرفی دین یکی از نهادهای اثرگذار بر جامعه است که ارتباط آن بافرهنگ و عامه مردم پوشیده نیست. دینی که با اجزای فرهنگی یک جامعه سایه افکنده و ارتباطی همهجانبه را خواستار است. کالبد، فضا و مبلمان شهری نیز در سوی دیگر این پیوستار، بهعنوان عنصری اثرگذار و اثرپذیر ارتباط خود را با اجزای فرهنگی جامعه و نهاد دین پی میگیرد تا نقشی مؤثر و کارآمد در این حرکت همهجانبه ایفا کند. اما پرسش اصلی که مطرح میشود، این است آئینها و مراسمهای دینی بهویژه آئینهای محرم چه ارتباطی با محلهها و ساختار شهرها دارند و در شهری همچون اصفهان که بهعنوان شهر موزه کشور شناخته میشود، این امر درگذشته به چه شکل بوده است؟ ازاینرو خبرگزاری پردیسان آنلاین در گفتوگو با محمد حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع به بررسی این موضوع پرداخته است که مشروح آن در ذیل ازنظر میگذرانید.
پردیسان آنلاین: ارتباط میان ساختار و بافت شهر ایرانی اسلامی با عناصر آئینی در ادوار گذشته به چه صورت بوده است؟
مظاهری: پاسخ به این پرسش را بابیان یک مثال از آئینهای قدیمی ایرانی شروع میکنم. آئین شترقربانی، یکی از مهمترین آیینهایی بوده که در شهرهای بزرگ کشورمان از دوره صفویه تا اوایل پهلوی اول برگزار میشده است. در اصفهان نیز این آئین در همین منطقهای که در حال حاضر مسجد مصلا واقعشده است، برگزار میشده است.
پردیسان آنلاین: یعنی در منطقهای خارج از شهر این برنامه برگزار میشده است؟
مظاهری: بله همینطور است. به علت نیاز به وسعت مکانی، چنین مراسمهایی در مکانی خارج از شهر برگزار میشده است.
پردیسان آنلاین: بازه برگزاری مراسم مربوط به چه ایامی از سال بوده؟
مظاهری: بر اساس روایتهایی که سفرنامه نویسان گزارش کردهاند، از دوره شاهعباس اول این رسم متداول شده و همزمان با روز اول ذیالحجه تا روز نهم تدارکات مراسم ادامه داشته است. در این مدت تمام مردم شهر خود را برای برگزاری مراسم مهیا کرده و محلات مختلف، وظایف به خصوصی داشتهاند. بهعنوانمثال محله کران که یکی از محلات مهم اصفهان درگذشته بوده، نگهداری و تیمار از شتر را به عهده داشته است.
پردیسان آنلاین: درواقع اصل مراسم در روز عید قربان بوده اما تدارکات آن از ابتدای دهه شروع میشده است.
مظاهری: همینطور است. صبح عید قربان، این شتر با تشریفات خاصی از مرکز شهر و با گذر ترتیبی از محلات، به سمت همان محل تعیینشده در مصلا فعلی حرکت داده میشد. بر اساس آنچه در سفرنامهها ذکرشده، شاه، درباریان، علما و مجتهدین شهر با یکدیگر همراه شده و با ترتیب خاصی مستقر میشدند. همانطور که در تصاویر سفرنامه «کمپفر»، برج کبوتر خانه مرداویج تا مصلا دیده میشود، ترتیب ایستادن قشون، بزرگان، رجال، مجتهدین و نمایندگان حائز اهمیت است.
پردیسان آنلاین: اصطلاح نحرشتر نیز به همین مراسم اطلاق میشود؟
مظاهری: بله. با شروع مراسم اولین ضربه یا اصطلاحاً نحر شتر توسط شاه آغازشده و سپس به تعداد محلات اصفهان که شش محله بزرگ داشته، این گوشت شتر تقسیم میشده است. در این تقسیمبندی نیز با توجه به سلسلهمراتب موجود، هر قسمت از شتر مخصوص به محله خاصی بود. که نماینده هر محله گوشت را دریافت و با آداب خاصی در میان ساکنان آنجا توزیع میکرده است. مردم محله نیز پس از دریافت گوشت شروع به جشن و پایکوبی کرده و با آن گوشت غذا میپختند.
پردیسان آنلاین: درواقع این مراسم، نشانی از ارتباط بین مناسک آئینی با مردم است.
مظاهری: دقیقاً به همین صورت است. آئین ذکرشده بیانگر نسبت مناسک و شهر است. آئینی که همه مردم شهر با بهرهمندی از گوشت متبرک بهنوعی در آن سهیم شده. البته باید در فهم این نسبت یک مؤلفه سومی را هم اشارهکنم که آن نقش فرد یا شهروند است.
بهعنوان نمونهای کاملتر ازآنچه گفته شد، میتوان به آئینهای ماه محرم اشاره کرد. بهطور مثال محلاتی که هر یک دسته و نمایندهای برای برگزاری مراسم دارند. درواقع هویت محلی مردم خودش را در قالب هیئت نشان میدهد. در آئینهای جمعی سنتی است که هویتهای خرد محلهای متبلور میشود. آیینهایی که با کالبد شهری مرتبط هستند.
پردیسان آنلاین: این ارتباط متقابل است؟
مظاهری: بله. در بسیاری از زمانها شکلگیری معابر شهری با برگزاری آئینها مرتبط است. یعنی هنوز هم در برخی محلههای سنتی که بافت آن حفظشده، کاملاً مشخص است که در صبح عاشورا، چه ساعتی، دسته کدام محله از فلان خیابان رد میشود. اتفاقاً این رسم تغییر هم نمیکند و این تقسیمبندی در شهر رعایت میشود. با در نظر گرفتن این موضوع باید اضافه کرد که در ایام اجرای آئینها، نظم شهر هم بهطور موقت به هم میخورد و بعضی برای این به هم خوردگی نظم از عنوان وارونگی استفاده میکنند.
پردیسان آنلاین: منظور چیست؟
مظاهری: یعنی فرصتی که افراد بهطور موقتی در بازه زمانی آئین این امکان را پیدا میکنند که از نقشهای متعارف روزمرهشان خارج بشوند. البته این وارونگی و آشفتگی، درعینحال نظم آفرین هم هست. منظور شرایطی نیست که شیرازه شهر از هم بپاشد. بلکه نوعی نظم جدید است.
پس میتوان گفت در شهر سنتی، آئینهای سنتی برگزار میشود که به حیات شهر کمک کرده و این دو کاملاً پیوسته به هم هستند. در این شهر سنتی، شهروندان نیز در همه سنین امکان نقشآفرینی دارند. بهنوعی از معدود فرصتهای است که شهروندان در فضای عمومی میتوانند ایفای نقش کرده و صاحب قدرت شوند. شاید فردی یک سال منتظر بماند تا درنهایت بتواند در ایام محرم نقشآفرینی کند. البته نقش زنان در این جوامع محدود بوده اما بازهم در مقاطع خاصی تعریفشده است.
موضوع دیگری که به این مسئله مرتبط است، هویتی است که افراد با شرکت در این آئینها کسب میکنند. شهروندانی که زیست آنها در شهرهای سنتی است، هویتی خرد محلهای دارند. افرادی تک نیستند. دستهمحله، هیئت و حتی اشیایی که استفاده میشود، هم متعلق به جمع هستند. بهعنوانمثال فلان علم و بیرق متعلق به محله فلان است. عنوان محله را با خود دارد. رقابتی هم که بین این گروههای محلهای است، مجدداً در جهت بازتولید ساختار قدرت شهر و قدرت فرد است که خودش را منتسب به محله میداند. در این شرایط، هویت شهری به این شکل خودش را در اجرای مناسک بازتولید میکند. مناسک هم به این معنا، شهر را در شهر سنتی بازتولید میکنند. آن هویت نظاممحلی شهر در مناسک تبلور پیدا میکند و مناسک همچون چسبی هستند که افراد را به هم پیوند میزند.
پردیسان آنلاین: این ارتباط مناسک و بافت شهری، در شهرهای غیر سنتی چگونه است؟
مظاهری: در کلانشهر یا شهر مدرن، این نظم توازن به هم میخورد. نقش هم نقش دیگری ایست. یعنی ما همچنان که تغییر در فرم شهر راداریم، تغییر در مناسک هم داریم. نسبت مناسک و شهر به هم میخورد. نسبت شهروند و مناسک هم به هم میخورد. چراکه ما در شهر، با جمعیت مواجه هستیم و زمانی که جمعیت افزایش پیدا کند، بافت و نظام محلهای یعنی بافت و کالبد شهر همتغییر میکند. دیگر با محلات مواجه نیستم بلکه مناطق هستند که جایگزین میشوند و مناطق دیگر آن جایگاهی که محله داشته را نمیتوانند به دست آوردند. در آئینهای شهری جدید باوجود انبوه جمعیت، دیگر حضور گروههایی با هویت محلی را نداریم. اجتماع محلات را نداریم. نمایندگان محلات را نداریم در عوض مدلی همچون کارناوالها را شاهد هستیم.
یک نکته دیگر هویت جدید افراد است. در کلانشهرها دیگر هویتیابی شهروندان از گروههای خرد محلهای نیست. شهروند کلانشهر دیگر با شهر خودش، خانواده، صنف، محله و هم شهریانش هویتیابی نمیکند. اینجا فردیت مهم میشود. هویت شخصی اهمیت پیدا میکند. زمانی که این هویتیابی فردی میشود، رقابت افراد با یکدگر هم فردی میشود و از قالبهای محلهای فاصله میگیرد. این را در مناسک و شکل گرفتن مناسک شهری هم میبینیم. وقتیکه بافت محلهای به هم میخورد و هویتیابی شخص، ارتباطی با خانواده، محله و صنفش ندارد، مناسکی هم که میسازد و امکان بروز و ظهور پیدا میکند، مناسکی است که به فرد مخاطب توجه میکند و نه عضو یک جماعت. ممکن است که فرد با خانوادهاش در این آئینها شرکت کند، اما همراه با خانوادهای کوچک که صرفاً شامل خود فرد، همسر و فرزندانش میشود.
پردیسان آنلاین: چنین گذری از شهر سنتی به کلان، بر قدرت اجتماعی فرد هم تأثیرگذار است؟
مظاهری: بهطورقطع همینطور است. با عبور از آئینهای سنتی به کلان فرد دیگر قدرت نقشآفرینی در شکل دادن و تغییر در مناسک جدید شهری را ندارد. دیگر قدرت گروهی و محلهای ندارد. فضا مناسک جدید شهری را دیگر گروههای خرد محلات نمیسازند.
در این شرایط با عنصر نمایش و مصرف مواجه میشویم. شهرند کلانشهر صرفاً یکذره است. یک مخاطب و مصرفکننده. به همین خاطر بهراحتی تحت کنترل قدرتهای سیاسی قرار میگیرد، درحالیکه در آئینهای سنتی و شهر سنتی او عضو و نقشآفرین بود.
برای مثال آئین پیادهرویها، جاماندگان و راهپیمایی غدیر. در این مراسمها، شخص به شکل فردی شرکت میکنند. دیگر دسته نیست و شیء هم ندارد. او اگر پرچمی میبرد برای خودش و خانوادهاش است. نمایندگی از هیچ هویتی را به همراه ندارد.
مثال دیگر اما مربوط به شهر سنتی است. در دوره قاجار و صفوی ما باقدرت اجتماعی شهروندان مواجه بودیم. در دهه اول محرم که دستهها مشغول به عزاداری بودند، بهگونهای هیجان بر مردم غلبه میکرد و قدرت آنها افزون میشد که مردم در روز عاشورا بهطور موقت، به زندانها حمله و زندانیان را آزاد میکردند. بهگونهای که حکومت مرکزی نمیتوانست قدرت آنها را مهار کند چراکه آنها یک جمع کاملاً به هیجان رسیده بودند. البته با گذر زمان دوباره آن افراد را دستگیر میکردند، اما چنین اتفاقی در بسیاری از سالها رخ میداد.
برخلاف این شرایط ما با کلانشهری مواجه هستیم که اصلاً چنین قدرتی برای فرد وجود ندارد. او صرفاً مخاطبی تحت کنترل نهاد قدرت است. آئینها او کنترل میکنند و نقشآفرینیاش به حداقل میرسد.
پردیسان آنلاین: مزایای این تغییرات در کلانشهرها نسبت شهر سنتی چیست؟
مظاهری: در آئینهای شهری جدید امکان برابری جنسیتی بیشتری وجود دارد. چراکه این امکان در عرصه سنتی سلب شده و بافت عمومی شهر متعلق به بخش مردانه بود. همینطور اینکه شهر بیشتر میتواند درگیر شود و بهتر میتوانند حضور انبوه جمیعت را پوشش دهد.
Friday, 22 November , 2024