به گزارش پردیسان آنلاین از لرستان، آفتاب مرداد بیرحمانه بر سر زائران میتابید و گرمای سوزان کربلا و نجف، خیابانها و صحنها را به کورهای داغ بدل کرده است، دمای هوا در برخی ساعات به بیش از ۵۰ درجه میرسد و هر نفس کشیدن در این هوای سنگین، تلاشی مضاعف میطلبد اما در میان این گرمای طاقتفرسا، موکبها همچون چشمههایی زلال در دل بیابان میدرخشند.
هر موکب، سایهای مهربان بر سر زائران میگسترد، بعضی با آب خنک و شربت یخزده عطش را فرو مینشانند و برخی با مهپاشها و پنکههای بزرگ، نسیمی کوتاه اما آرامشبخش هدیه میدهند، در نجف، موکبها در مسیرهای شلوغ منتهی به حرم امیرالمؤمنین (ع) صف کشیدهاند و در کربلا در خیابانهای منتهی به بینالحرمین، زائران را پناه میدهند.
در میان این صدها موکب، موکب لرستانی مسئول پخت نان، به صحنهای از عشق و ایثار جوانان دهه هشتادی و نودی بدل شده است، درست در میانه مرداد، وقتی آفتاب آتشگون زمین و آسمان را به کورهای شعلهور بدل کرده، این نوجوانان با صورتی پوشیده از عرق و دستانی آردآلود کنار تنورهای گداخته ایستادهاند و هر روز هزاران قرص نان تازه برای زائران آماده میکنند، حرارت تنور در کنار آفتاب سوزان، شرایطی طاقتفرسا ایجاد کرده اما خادمان میدانند که نان تازه، قوت جان زائر خسته است.
عرق از چهرههای خسته جاری است، اما لبخندشان جان تازهای به رهگذران میبخشد. هر قرص نان که از تنور بیرون میآید، بوی مهربانی میدهد؛ مهربانیای که در سایهسار موکبها با غذای گرم و سفرههای ساده اما عاشقانه تکمیل میشود. اینجا، موکب تنها محل استراحت نیست، بلکه نماد عشق و خدمت بیمنت است و پخت نان در میان شعلههای آتش و گرمای هوا، جلوهای ماندگار از این ایثار.
هر بار که درِ آهنی تنور باز میشود، موجی از حرارت همچون نفس داغ بیابان به صورتشان میخورد، اما آنها حتی لحظهای از جای خود تکان نمیخورند، یکی خمیر را با مهارت روی تخته چوبی پهن میکند، دیگری نان را داخل تنور میگذارد و سومی نانهای داغ و بخاردار را در سفرههای آماده میچیند.
علی امیدی، مسئول موکب امام حسن عسکری (ع) با لبخند و قدردانی از این توفیق میگوید: در سالجاری پنجمین سال خدمت ما در قالب موکب حضرت امام حسن عسکری (ع) است. سالهای گذشته بهطور تخصصی در حوزه نانوایی و در کربلا فعالیت داشتیم، اما امسال به نیت رفقای شهیدمان، موکب نانوایی را در نجف راهاندازی کردیم و در کنار آن، یک موکب پذیرایی با صبحانه، شام سبک، چای و شربت داریم.
وی ادامه میدهد: برای بچههایی که در مسیر پیادهروی خسته میشوند، بادکنک، عروسک و هدیههای کوچک آماده کردهایم و همه این کارها را به یاد عزیزانی انجام میدهیم که سالهای قبل کنارمان بودند و امروز دیگر بین ما نیستند، شهید سید حسین موسوی، شهید علی بازگیر، شهید علی بهاروند و شهید علیرضا سبزیپور.
امیدی با اشاره به جزئیات کار میافزاید: از هشتم تا هجدهم صفر، دو موکب در نجف و مقابل مسجد حنانه داریم؛ یکی نانوایی با ظرفیت روزانه شش هزار قرص نان و دیگری موکب پذیرایی با روزانه ۱۰ هزار پرس صبحانه و توزیع حدود ۱۵ تن هندوانه. شربتهای نعنا، سکنجبین و زعفران هم برای بیش از ۲۰۰ هزار زائر آماده میکنیم.
ترکیب خادمان نیز خاص است، حدود ۴۰ جوان دهه هشتادی و نودی، همه از بچههای همین مسجد و دوستان شهدا. آنها علاوه بر پخت نان، امسال عزاداری محلی و لری، چهارپایهخوانی، روضهخوانی و کارهای فرهنگی مانند چاپ زیارت عاشورا با تصاویر شهدا را نیز اجرا میکنند.
وی علت انتخاب کار سخت نانوایی را اینگونه شرح میدهد: سال اول کسی سراغ نانوایی نمیرفت؛ در نجف و کربلا نان هم کمیاب است، هم گران. همان موقع تصمیم گرفتیم خودمان یاد بگیریم، حتی علیرضا سبزیپور ۲۰ روز بدون مزد در نانوایی کار کرد تا خمیرگیری بیاموزد و حالا خودمان شاطرهایی کار بلد شدهایم.
امیدی خاطرهای از شهید سبزیپور نقل میکند: شب جمعهها همه دوست داشتند به حرم بروند، حتی اگر آن شب شیفتشان بود. علیرضا گفت: علی! بگذار هر که میخواهد برود، خودمان تا صبح کارها را انجام میدهیم. همان شب، پنج نفر ماندیم و همه کارها را انجام دادیم، او همیشه اهل فداکاری بود.
امیدی از سختیهای کار در گرمای نجف و کربلا هم اینگونه میگوید: در آن شرایط، حتی راه رفتن هم سخت است، چه برسد به پخت نان کنار تنور داغ. اما این سختیها برای اباعبدالله (ع) شیرین است.
به گزارش پردیسان آنلاین، هر روز هزاران قرص نان تازه از دل این شعلهها بیرون میآید و بوی نان داغ با بوی عشق در فضای موکب میپیچد، جوانان لرستانی با تلاشی خستگیناپذیر نشان میدهند که نسل تازهای از خادمان اربعین، بیآنکه گرمای مرداد و آتش تنور توانشان را بگیرد، راه خدمت را ادامه میدهد.