رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۴۰۰/۳/۶) درباره راه افزایش مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری فرمودند: «عموم مردم دنبال اسم این و آن نیستند؛ دنبال این هستند که ببینند چه کسی دارای یک قوّت عمل یا قوّت ارادهای است، [دارای] یک کارآمدیای است که میتواند مشکلات کشور را از […]
نکتهای که رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح کردند، تشویق و تحریص مردم برای افزایش مشارکت و شرکت در انتخابات است. به نظر شما جریانات سیاسی، نخبگان و چهرههایی که بهنوعی در عامهی مردم نفوذ دارند، چه تکلیفی برای این کار دارند؟
جریانات سیاسی یک وظیفه قبل از ثبتنام، یک وظیفه بعد از ثبتنام و یک وظیفه هم بعد از اعلام نتایج رسیدگی به صلاحیتها دارند. طبیعتاً بخش اعظمی از آنچه در صحنهی سیاسی کشور اتفاق میافتد، ناظر به مسئولیت جریانات سیاسی قبل از ثبتنام است؛ یعنی پالایش و انتخاب افراد دارای ظرفیت و سابقهی روشن و قابل دفاع، جزو وظایف جریانات و نخبگان سیاسی کشور است. اگر انتخاب نادرستی کرده باشند، نباید به هیئت ناظر ایراد بگیرند که چرا نظارتتان را درست انجام دادید.
بعد از اعلام صلاحیتها، نخبگان سیاسی کشور فارغ از جریانات سیاسی و جناحبندیهای گروهی، قبیلهای و طایفهای وظیفه دارند مردم را به حضور در صحنهی رقابتهای سیاسی و انتخاباتی تشویق کنند؛ چراکه مشارکت بالای مردم پشتوانهی مقبولیت بالای نظام و شخص رئیسجمهور است.
نکتهی دیگری که رهبر انقلاب مطرح کردند اینکه مشارکت مردم در انتخابات نسبت مستقیمی با قانعشدن آنها در زمینهی کارآمدی نامزدهاست. به نظر شما نامزدهایی که وارد حوزهی رقابت انتخابات ریاستجمهوری میشوند چگونه میتوانند افکار عمومی را در اینباره اقناع کنند که توانایی ارتقاء کارآمدی دستگاه اجرایی را دارند؟
نامزدهای ریاستجمهوری که از مراحل مختلف عبور میکنند و صلاحیتشان توسط شورای محترم نگهبان تأیید میشود، افراد ناشناختهای نیستند. این افراد سابقههای زیادی در حوزههای مدیریتی دارند و بخشی از قضاوت مردم ناظر به کارآمدی آنها در حوزههایی است که ایفای وظیفه کردند. در واقع سابقهی مدیریتی آنها میتواند مردم را قانع کند.
بخش دیگر آن هم به میزان واقعبینی شعارهای دادهشده برمیگردد. اگر نامزدی ادعا کند که یکشبه همهی مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را حل میکند، طبیعی است که این کار شدنی نیست و مردم این ادعا را بهراحتی نمیپذیرند. بنابراین، هم سابقهی مدیریتی افراد و هم واقعبینی در شعارها و برنامهها و منسجمبودن میتواند کمک کند. به نظر من اگر جلسات کارشناسی در تضارب آراء گذاشته شود، نه منحصراً در نقد برنامههای دیگران، بلکه در ارائهی درست چهارچوب برنامههایی که نامزدها دارند، میتواند مردم را قانع کند که این فرد آیا توانمندیهای فردی و جمعی با تیمی که میخواهد کشور را اداره کند در مجموعهاش وجود دارد یا ندارد. بنابراین، تیم مدیریتی هم میتواند به اقناع مردم کمک کند که آیا کارآمدی در این نامزد و مجموعهی مدیریتیاش وجود دارد یا ندارد.
نکتهی بعدی که بین مردم و مسئولان مطرح است، برنامهی مشخص برای مسائل و اولویتهای اصلی کشور است. در ساختارهای سیاسی کشور با توجه به وضعیت فعلی و ظرفیتهایی که هست، بهطور مشخص و مصداقی چطور میشود از نامزدها دربارهی اولویتهای اصلی کشور پیگیری کرد؟ چه ضمانتهای اجرایی در اینباره هست؟
اصل ۵۷ قانون اساسی تفکیک وظایف قوا را مشخصکرده و هرکس در حیطهی وظایف خودش مسئولیتهایی دارد. قوهی مجریه هم در جریانات مختلف اجتماعی کشور تأثیر بسزا و غیرقابل مقایسهای با سایر نهادها دارد.
امروز اولویتهای واقعی مردم مسائل معیشتی، اقتصادی، اشتغال، تولید و … است که سالها بهدلیل ناکارآمدی و تحریم مطالبهی اوّل کشور بوده است. دیروز هم رهبر انقلاب تأکید داشتند که نامزدها بهدنبال اولویتهای واقعی بگردند. من فکر میکنم اگر نامزدها برای اولویتهایی که مردم با آن درگیرند برنامه داشته باشند و مردم را قانع کنند که این برنامهها واقعبینانه و عملیاتی است، انشاءاللّه موفق میشوند.
پیشبینی شما از مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ چیست؟
به نظرم مشارکت امسال علیرغم همهی محدودیتهایی که کرونا ایجادکرده، نسبت به دورههای قبل انشاءاللّه کمتر نخواهد شد.
Friday, 22 November , 2024