به گزارش پردیسان آنلاین؛ در سکوت سپیدهدم، پیش از آنکه خورشید گرمای خود را بر چهرۀ شهر بگستراند، قلب یکی از زحمتکشان خاموش شد.
مجید ذوقی، پاکبانِ گمنامِ پیمانکار منطقۀ یک شهرداری قم، پس از ساعاتی تلاش بیوقفه در تاریکی شب، وقتی آخرین تکههای زباله را از گوشۀ خیابان جمع کرد، در اوج خستگی، زیر سایۀ سنگین یک تیر برقِ فرسوده جان باخت. او مثل همیشه، بیصدا آمده بود و بیصدا رفت؛ بیآنکه کسی بفهمد چه رنجی کشیده، بیآنکه کسی بداند چقدر از زندگی را فدای پاکیزگی این شهر کرده است.
پاکبانان، فرشتگان خاکآلودِ شهرند
با دستهای پینهبسته، با چهرههایی که خطوط خستگی را مثل نقشهای از رنج سالها بر پیشانی دارند، هر شب قدم به خیابان میگذارند تا ما روزمان را در شهری تمیز آغاز کنیم. آنها جارو میزنند، خم میشوند، زبالهها را از خاک و گل جدا میکنند، گاهی زیر باران، گاهی در سرمای استخوانسوز زمستان، بیآنکه چشمهای خوابآلودِ رهگذران حتی برای یک ثانیه بر آنها درنگ کند.
آنها نامرئیترین قهرمانانِ شهرند
هیچ کتیبهای نامشان را ثبت نکرده، هیچ بلندگویی از فداکاریهایشان نگفته، ولی هر برگِ خشکی که از پیادهرو جمع میکنند، هر تهسیگاری که از بین سنگفرشها بیرون میکشند، گواهِ عشقی است که به این شهر دارند. عشقی یکطرفه؛ چون شهر هرگز آنها را به یاد نمیآورد، تا وقتی که یکی از آنها، مثل مجید ذوقی، در سکوتِ صبحگاهی جان بسپارد.
و ما چه میکنیم؟
آیا تا به حال به چشمان یک پاکبان نگاه کردهایم؟ آیا میدانیم چه آرزوهایی در دلهایشان میسوزد؟ آیا وقتی آشغالهایمان را کنار خیابان رها میکنیم، به دستهای زخمیشان فکر میکنیم؟
وقتی شهر میخوابد، پاکبانان بیدارند
وقتی ما گرمای خانههایمان را ترک نمیکنیم، آنها در سرمای صبحدم، تنها با یک جارو و یک اراده، به جنگ کثیفی میروند. شاید وقت آن رسیده که به جای عبورِ بیتفاوت از کنارشان، یک “مرحمت کنید” یا “خسته نباشید” به آنها هدیه دهیم. شاید وقت آن رسیده که یاد بگیریم زبالههایمان را کم کنیم، تا دستهایشان کمتر زخم شود.
بیایید در این گرمای سوزان، یاد مجید ذوقی را زنده نگه داریم
هر یک از ما میتوانیم با یک “تشکر” ساده، یک بطری آب خنک، یا حتی یک نگاه محبتآمیز، قدردان زحمات پاکبانان محلهمان باشیم. آنها در سختترین شرایط، با تحمل گرمای طاقتفرسای تابستان، باز هم جارو به دست میگیرند و شهر را تمیز نگه میدارند. آیا ما هم میتوانیم بخشی از این قدردانی باشیم؟
به کمپین #تشکر_از_پاکبان بپیوندید!
کافی است وقتی پاکبان محلهتان را میبینید، لحظهای بایستید و از او تشکر کنید. میتوانید یک یادداشت کوچک بنویسید، یک نوشیدنی خنک هدیه دهید، یا حتی عکسی از این لحظات را با هشتگ #تشکر_از_پاکبان در فضای مجازی منتشر کنید تا صدای قدردانی ما از این قشر زحمتکش بلندتر شود.
گرمای تابستان سخت است، اما بیتوجهی سختتر
بیایید با هم کاری کنیم که هیچ پاکبانی احساس تنهایی نکند. یاد مجید ذوقی و هزاران پاکبان گمنام دیگر را با احترام و اقدام عملی گرامی بداریم. شهر زیباست، چون دستهای آنها هر روز آن را نو میکند—حالا نوبت ماست که دِین خود را ادا کنیم.
مجید ذوقی رفت، اما هنوز صدها مجید دیگر هر شب در خیابانهای این شهر قدم میزنند.
یادمان باشد: شهرِ پاک، نه با شعار، که با احترام به زحمتِ پاکبانان معنا میشود.
#تشکر_از_پاکبان | #مجید_ذوقی | #پاکبانان_قهرمان