محمدجواد ضرابیان در دوازدهمین روز از اسفند ۱۳۲۹ در حوالی سهراه طالقانی تهران به دنیا آمده است. پیوند خوردنِ نام محمدجواد ضرابیان به موسیقی ایران، با فراگیری و نواختنِ ساز سنتور بوده است. وی در دوازده، سیزده سالگی به ساز سنتور علاقهمند میشود. ضرابیان پس از آنکه بهطرز خودآموز به ممارست در نواختنِ این سازِ کهن میپردازد، نزد استادانی چون مرحومان داریوش صفوت و محمدتقی مسعودیه میرود تا ردیف موسیقی ایرانی و اصول آهنگسازی و ارکستراسیون و هارمونی و کنترپوآن را فراگیرد. از افرادی که نقشی مهم در شیفتگی ضرابیان به موسیقی و بالندگیاش در این راه داشته، مرحوم فرهاد دلشاد بوده؛ وی از سازندگان ساز در میدان بهارستان تهران بوده است. دلشاد بوده است که واسطه آشناییِ ضرابیان با استادانی چون مرحومان حسین دهلوی و محمدتقی مسعودیه میشود.
استاد محمدجواد ضرابیان در سال ۱۳۶۶ گروه «سماع» را که از خاطرهانگیزترین گروههای موسیقی ایرانی در سالهای پس از انقلاب به شمار میرود، پایهگذاری کرده است. این آهنگساز تاکنون با خوانندگان مطرحی چون علیرضا افتخاری، علی جهاندار، حسامالدین سراج و همایون شجریان همکاری کرده است.
ضرابیان یکی از آهنگسازانی است که توانسته در سالهای پس از انقلاب تصنیفهایی بسازد که بر زبان مردم جاری شود. از ویژگیهای تصنیفهایی که او ساخته، یکی، اورتورهای بلندِ آنها است. این ویژگی را هم در تصنیفهای سنتیِ او و هم در آثار ارکسترالش میتوان دید. وی تا اواخر دهه هفتاد آهنگهای خویش را با تنظیم و سازبندی سنتی اجرا میکرد اما از دهه هشتاد، رویه خویش را تغییر داد و آثار خویش را با تنظیمی ارکسترال در حال و هوای موسیقی ارکسترال ایرانی عرضه کرده است.
استاد ضرابیان سالها است که به کانادا مهاجرت کرده است و البته همین دوری از وطن سبب شده است که سیر تولید کارهای او در موسیقی ایرانی را کند شود. آخرین آلبومی که از وی منتشر شده، اثری است به نام «حرف دیگر» که در سال ۱۳۹۳ منتشر شده است. وی خود معتقد است که این دوری از وطن بسیار بر روی فعالیت موسیقایی وی تأثیر گذاشته است و با این حال خود را لحظهای از یاد و حال و هوای وطن جدا نمیبیند.
حدیث عشق و خرقه سوخته
پس از تأسیس گروه «سماع» در دهه شصت، رضا رضایی پایور، خواننده و مدرس آواز ایرانی که در هنر خوشنویسی نیز دستی دارد، در کنار ضرابیان مینشیند تا آثارِ سرپرست گروه سماع با صدای وی عرضه شود. نتیجه همکاری ضرابیان و رضایی پایور، سه آلبوم بوده است به نامهای «حدیث عشق»، «خرقه سوخته» و «شِکوهها»، که البته آلبوم شکوهها بهطور رسمی منتشر نشد. [۱]
رضا رضاییپایور درباره نحوه همکاری خود با گروه سماع اینطور گفته است: «ضرابیان که از پیگیریهای مداوم من در آموختن آواز باخبر بود، گفت که گروه سماع را تشکیل دادهایم و تو هم بیا و در این گروه خوانندگی کن. یک سال بعد، ۱۳۶۷، به پیشنهاد داوودخان گنجهای در چهارمین جشنواره موسیقی فجر شرکت کردیم. در آن سال دو، سه نفر از نوازندگان گروه، نوازنده برتر و من نیز خواننده برگزیده جشنواره شناخته شدم. «حدیث عشق» در واقع همان برنامهای بود که ما در جشنواره اجرا کرده بودیم و بارها آن را با غزل «سرو چمان» حافظ در دستگاه شور، از رادیو و تلویزیون شنیدهاید. مجموعه این رخدادها بنایی شد برای ادامه کار من و گروه. اثر بعدی ما «خرقه سوخته»، در دستگاه همایون بود. به این ترتیب ما تبدیل به گروهی با تلاشِ مداوم شدیم. در آن سالها به جز گروههای عارف، شیدا، مولانا و سماع، هیچ گروهی به آن صورت فعالیت مستمری نداشت». [۲]
«نازِ نگاه» و عشوههای پنهانیاش
ساقیا بده جامی، ز آن شراب روحانی
تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی…
این بیت، مطلع شعری است از شیخ بهایی که به گوش بسیاری از مخاطبان موسیقی ایرانی آشنا است. این شعر در سالهای میانی دهه هفتاد با آهنگی از محمدجواد ضرابیان همنشین شد تا با صدای علیرضا افتخاری، خواننده نامدار موسیقی ایرانی، در قالب تصنیفی در مایه بیات ترک، به نام «عشوههای پنهانی» به گوش علاقهمندان موسیقی ایرانی برسد. از دلنشینترین بخشهای این تصنیف، بیتی است در میانه آن:
بیوفا نگارِ من، میکند به کارِ من
خندههای زیرِ لب، عشوههای پنهانی.
خواننده ترکیب «زیر لب» را طوری ادا کرده است که شنونده میتواند تصویر این خنده زیر لب را گویی در ذهن خود ببیند. همچنین نوعِ تکیه علیرضا افتخاری بر حرف «ش» در واژه «عشوه» سبب شده است که معنای نازِ برآمده از این واژه بهتر برای شنونده مجسم شود.
تصنیف «عشوههای پنهانی» در قالب آلبوم «ناز نگاه» در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است. در این آلبوم، افزون بر این تصنیف و تصنیفهای ماندگارِ «ناز نگاه»، «شبِ تنهایی» و «عاشق دیوانه» و نیز آوازهای بسیار زیبایی که براساس غزلی از امیرخسرو دهلوی اجرا شده، قطعه بیکلامی وجود دارد به نام «شِکوهها» که بهواقع یکی از دلنشینترین آثارِ بیکلامِ ساخته شده در موسیقی ایرانی طی سالهای پس از انقلاب است. این قطعه، یک گروهنوازی است که در هر فرازِ آن یک ساز، نقشِ تکنواز را برعهده میگیرد و ملودیِ یکسانی را به زبانِ خود تکرار میکند. نخست تار است که شکوه سر میدهد و بعد نوبت میرسد به نی و سنتور و بربط و کمانچه.
آلبوم «ناز نگاه» نخستین همکاری محمدجواد ضرابیان و گروه سماع با علیرضا افتخاری بوده است؛ همکاری که در دو آلبومِ دیگر هم تکرار شد و نتایج درخشان و ماندگاری به همراه آورد.
زیباترین و عطر سوسن
آلبوم «زیباترین» که در سال ۱۳۷۵ منتشر شد، دومین همکاریِ محمدجواد ضرابیان با علیرضا افتخاری بود. زیباترین چهار تصنیف دارد به نامهای «زیباترین» (با شعری از روانشاد محمود مشرف آزاد تهرانی)، «آمان آمان» (شعر و آهنگ از عارف قزوینی)، «کعبه مهر» (شعرِ روانشاد قیصر امینپور) و «گل بهاری» (با شعری از مرحوم فریدون مشیری)؛ تصنیفهایی که همگی با استقبال مخاطبان روبهرو شد. به جز این تصنیفها سه قطعه ساز و آواز با شعرهای استادان امیرهوشنگ ابتهاج و قیصر امینپور و فریدون مشیری نیز به همراه یک چهارمضراب در این آلبوم اجرا شده است.
تصنیف «گلِ بهاری» که در دستگاه شور ساخته و اجرا شده، آخرین قطعه این آلبوم است و از زمانِ انتشار تا امروز همواره از رادیو و تلویزیون پخش شده است و حتی بسیاری از شنوندگانِ گذری نیز شاید این بخش از آن را به یاد داشته باشند:
نازنینم چون، گل بهاری
صفای جان و دل من، بنفشهزاری
چه کردهای با دل من، خبر نداری
لحظه لحظه میدود، دلم به سوی تو
ذره ذره میشود، در آرزوی تو
به هر دو عالم ندهم، نگاه دلجوی تو…
پس از «زیباترین»، آلبوم «عطر سوسن» آخرین بخش از سهگانه ضرابیان / افتخاری را رقم زده است. این آلبوم که در سال ۱۳۷۸ منتشر شد، افزون بر شش تصنیفِ «صبح سپید»، «گل مهتاب»، «شور زندگی»، «عطر سوسن» (با شعرهایی از روانشاد بیژن ترقی)، «جام عشق» (شعر از حافظ) و «شورآفرین» (شعر فریدون مشیری)، دارای چهار آواز است که بر اساس شعرِ «سراب» سایه و شعر کوتاه «شاید» از او، اجرا شده است.
نسیم وصل
همایون شجریان تا پیش از آنکه در هیئت یک خواننده مستقل ظاهر شود، بیشتر در کنار پدر خویش به ایفای نقش موسیقایی میپرداخت و اغلب در نقشِ نوازنده تنبک و همخوان در کنسرتهای محمدرضا شجریان حضور مییافت. اما آلبومِ «نسیم وصل» سبب شد، همایون هم بتواند نخستین آلبوم مستقل از پدرِ خود را در بازار موسیقی منتشر کند و هم خود را در قامت یک خواننده تازه به همگان معرفی کند.
محمدجواد ضرابیان در آلبوم «نسیم وصل» هفت تصنیف برای صدای همایون شجریان ساخت که اغلبِ آنها جزو آثار پُرمخاطب و ماندگار موسیقی ایرانیِ دهه هشتاد شده است. در میان این تصنیفها اما تصنیفِ نخستِ آلبوم با نامِ «هوای گریه» که با شعری از روانشاد سیمین بهبهانی در مایه بیات اصفهان اجرا شده، به سبب حال و هوای ویژهاش جزو آثاری است که قابلیتِ زمزمه شدن در لحظههای گوناگون را برای مخاطبان بسیاری داشته است:
نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تختهپاره بر موج، رها رها رها من…
آلبومِ «نسیم وصل» افزون بر تغییرِ خواننده، نسبت به کارهای پیشترِ ضرابیان تغییر دیگری را هم نشان میداد. در آلبومهای پیشین، بهمَثَل سهگانه با علیرضا افتخاری و همکاریهایی که با صدای رضا رضایی پایور منتشر شده بود، سازبندیِ گروه، اغلب متشکل از سازهای ایرانی برای یک گروه جمع و جور در نظر گرفته شده بود و نوازندگان هم همان نوازندگان همیشگی گروهِ «سماع» همچون بهروز الوندیپور (نی)، فرامرز گرمرودی (بربط)، سینا جهانآبادی (کمانچه)، حمید شجاعی (تار) و کامبیز گنجهای (تنبک) بودند، اما در «نسیم وصل» و همچنین آثارِ پس از آن (به جز آلبوم شوق دوست)، ضرابیان سازهای زهی / آرشهای چون ویلون، ویولن آلتو، ویلونسل و کنترباس و نیز سازهای بادی فلوت و کلارینت را هم به سازهای سنتیِ معهودِ گروه سماع افزود و ارکستراسیونی تازه را به کار گرفت.
اما به جز «هوای گریه»، تصنیفهای دیگرِ این مجموعه نیز جزو آثار خاطرهانگیز درآمدهاند که از میان آنها میتوان این قطعهها را مثال زد: تصنیفهای «حاصل عمر» (بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیدهام…) و «نسیم وصل» (نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد…) با شعرهایی از رهی معیری؛ «دفتر دل» (مرا عمری به دنبالت کشاندی…) و «سکوت» (دلا شبها نمینالی به زاری…) هر دو براساس اشعارِ فریدون مشیری.
شوق دوست و با ستارهها
پس از آلبوم موفق «نسیم وصل»، همکاری استاد محمدجواد ضرابیان و همایون شجریان در دو آلبومِ دیگر نیز ادامه یافت. ابتدا، یک سال بعد، در سال ۱۳۸۳، این دو چهره آلبوم «شوق دوست» را منتشر کردند و در سال ۱۳۸۵ نیز «با ستارهها» را کار کردند تا بدین ترتیب سهگانه مشترکی در همکاری با هم ثبت نمایند.
بعد از آنکه محمدجواد ضرابیان در آلبوم «نسیم وصل» ارکستراسیونِ سنتیِ خود را تغییر داد و به تنظیمی ارکسترال با حال و هوای موسیقی ایرانی گلهایی روی آورد، در «شوق دوست» دوباره به سراغِ همان سازبندی سنتی رفت. البته باید توجه داشت که «شوق دوست» در سال ۱۳۷۸ ضبط شده است و بر این اساس، آن را باید در ادامه آهنگسازیِ ضرابیان در زیباترین و عطر سوسن دانست. در آلبومِ «شوق دوست»، اغلبِ نوازندگانِ قدیمی گروه سماع نوازندگی کردهاند و در کنار آنان، اردشیر کامکار نیز نوازنده مهمان بوده است تا نوای کمانچه وی هم در این آلبوم حضور داشته باشد.
در این آلبوم چهار تصنیف وجود دارد که شاید معروفترینِ آنها تصنیفِ «مستِ نگاه» باشد و جالب اینکه محمدجواد ضرابیان که دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی است، خود، شعرِ این قطعه را سروده است:
لبِ خندان تو، برق چشمانِ تو
برده قرار از دل عاشق زارم
با منِ بی نوا، بیش از اینم جفا
دیگر مکن یارم…
پس از انتشار «شوق دوست»، محمدجواد ضرابیان آلبومِ سومی را هم با صدای شجریانِ پسر منتشر کرد؛ آلبومی که دوباره از توجه او به موسیقی ارکسترال ایرانی خبر میداد. او در «با ستارهها» راهی را که با «نسیم وصل» آغاز کرده بود، دوباره پی گرفت و این نوع نگرش موسیقایی خود را در آلبومهای بعدی خویش نیز ادامه داد.
«با ستارهها» در قالبِ هشت تصنیف براساس شعرهایی از سایه، احمد سهیلی خوانساری، فریدون مشیری، حسین منزوی و سیمین بهبهانی اجرا شده است. در میان قطعههای این آلبوم هرچند تصنیفِ «با ستارهها» (با شعری از حسین منزوی و تنظیم سینا جهانآبادی) تا حدی معروف شد، اما این آلبوم نتوانست به اقبالِ «نسیم وصل» دست یابد.
آینه و آه؛ صورتگر نقاش و حرفی دیگر
یک سال پیش از آخرین همکاریِ استاد ضرابیان با همایون شجریان، این آهنگساز آلبومِ «آینه و آه» را با صدای حسامالدین سراج منتشر کرد. این آلبوم که با ارکستراسیونی مانند «با ستارهها» اجرا شده، دارای هفت تصنیف و یک آواز است.
دو آلبومِ آخر ضرابیان نیز با صدای دو چهره مطرح موسیقی ایرانی منتشر شده است. وی در سال ۱۳۸۷ آلبوم «صورتگر نقاش» را با صدای علی جهاندار، خواننده و مدرس آواز ایرانی، منتشر کرد و در سال ۱۳۹۳ نیز آلبومِ «حرفی دیگر» را برای صدای بیژن بیژنی ساخت.
ضرابیان در هر سه آلبومِ اخیر همانِ روندِ آهنگسازی خویش را که در دهه هشتاد آغاز کرده بود، پی گرفته است. این نگاهِ وی در واقع برآمده است از کوششی که این آهنگساز در جهتِ همراه ساختنِ موسیقی ایرانی با پسندِ مخاطب از خود نشان داده است و البته گذشتِ سالها نشان خواهد داد که آثار قدیمیترِ این آهنگسازِ کاربلدِ موسیقی ایرانی موفقتر بوده است، یا آهنگهای تازهترش.
آلبومهای «آتش عود» با صدای فرامرز گرمرودی و «طبیب دل» با صدای سیامک شجریان، از دیگر آثارِ کارنامه هنری محمدجواد ضرابیان است.
ارجاعها:
۱. نسخهای دیگر از این آلبوم، بعدتر با صدای علیرضا افتخاری، با آوازهای متفاوت، به نام «ناز نگاه» معرفی و منتشر شد.
۲. «گفتوگو با رضا رضایی، خواننده و مدرس آواز»؛ همشهری آنلاین؛ دوشنبه، ۱۸ خرداد ۱۳۸۸.