به گزارش گروه دیگر رسانههای پردیسان آنلاین، دور جدید مذاکرات وین برای «رفع تحریمها» و احیای برجام از روز دوشنبه (۲۹نوامبر و هشتم آذرماه) در پایتخت اتریش آغاز شد و ایران دو سند درباره رفع تحریمهای غیرقانونی آمریکا و فعالیتهای هستهای ایران به طرفهای مقابل ارائه کرد و طرفهای اروپایی از ایران درخواست کردند که برای رایزنی با مقامهای کشورهای خود، به پایتختهایشان بازگردند و مجددا بهزودی برای ادامه این مذاکرات به وین بازگردند که هنوز زمان دقیق بازگشت به مذاکرات نامشخص است. براساس گفته تیم مذاکرهکننده ایرانی، ایران پیشنهادات عملگرایانه روی میز گذاشته و طرفهای مقابل باید پاسخی درخور یا حتی پیشنهادات و ایدههای تازه خود را بهصورت مکتوب و مشخص ارائه کنند.
در همین رابطه روزنامه صبح نو گفتوگویی با دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران و کارشناسارشد مسائل بینالملل انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
«کنش چندجانبه» ایران در دیپلماسی هستهای
– دور جدید دیپلماسی هستهای ایران در حالی آغاز شد که قبل از آن مذاکرات چندجانبهای بین دیپلماتهای ایرانی با اتحادیه اروپا و کشورهای روسیه و چین شکل گرفته بود. در چنین شرایطی طبیعی به نظر میرسد که برنامه ایران برای آغاز دور جدید مذاکرات هستهای براساس رایزنیهای اولیه شکل گرفته باشد.
– چنین رویکردی به مفهوم آن است که دیپلماسی هستهای را باید بهعنوان بخشی از سیاست «کنش چندجانبه» ایران دانست که معطوف به همکاریهای جدید با ایران خواهد بود.
– ایران در شرایطی وارد دیپلماسی هستهای شد که برنامه اولیه خود را برای مذاکرات وین تهیه کرده و براساس آن تلاش داشت تا چهرهای از تقابل بین مطالبات ایرانی در جهت پایان یافتن به تحریمها و تعهدات درونجامعهای را فراهم سازد. ایران خطوط قرمز خود را درباره چگونگی انجام تعهدات مطرح کرد. مقامات ایرانی به این موضوع توجه و اشاره داشتند که در چنین شرایط و فضایی آمریکا و کشورهای اروپایی از سیاست نادیدهگرفتن توازن در دیپلماسی هستهای بهره گرفتند.
دیپلماسی اجبار اروپا در برابر ایران
– اروپا از ابزارهای دیپلماسی اجبار در برابر ایران استفاده میکند. سفر امانوئل مکرون به کشورهای منطقهای خلیجفارس و انعقاد قرارداد ۸۰میلیارد دلاری تسلیحاتی را باید در زمره عواملی دانست که سیاست و دیپلماسی اجبار و کشورهای اروپایی در برابر ایران را تشدید میکند.
– واقعیتهای مذاکرات «وین۷» بیانگر آن است که تروئیکای اروپایی فراتر از ایالاتمتحده از ابزارهای دیپلماسی اجبار بهره میگیرند؛ به همین دلیل است که کشورهای اروپایی نتوانستند نقش متعادلکننده در ارتباط با ایران را ایفا کنند.
– در چنین شرایط و فضایی ایران ناچار بود تا دیپلماسی هستهای خود را براساس همکاریهای متوازن و اقدام متقابل تنظیم کند. اقدام متقابل میتواند ماهیت همکاریجویانه یا مقابلهجویانه داشته باشد.
– سیاست ایران در فضای دیپلماسی «وین۷» مبتنی بر «گامهای متوازن» است. این در حالی است که غرب تمایلی به اجرا و انجام دیپلماسی متوازن نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت.
«اقتصاد مقاومتی» و افزایش «قدرت هستهای» راهکار ایران برای خنثیسازی نقشه راه آمریکایی
– اقتصاد ایران بهدلیل محدودیتهای بینالمللی و تحریمهای یکجانبه آمریکا فشارهای متراکمی را تجربه میکند. در پی سه سال گذشته آمریکا تلاش کرد تا قدرت اقتصادی ایران را به حداقل رسانده و مذاکرات را براساس سیاست ۱۰بندی «مایک پمپئو»، وزیر خارجه دولت ترامپ همگون کند.
– نقشه راه دولت ترامپ بهکارگیری تحریمهای فراگیر درباره تحریمهای شکننده بوده است. ترامپ احساس میکرد که تحریم نتیجهای جز شورش بحران و بیثباتی در ایران نخواهد داشت. به همین دلیل ترامپ از سیاست تصاعد فشارهای اقتصادی برای وادارسازی ایران به پذیرش نقشه راه آمریکایی داشت درحالیکه ایران برای خنثیسازی نقشه راه آمریکایی عملا از سیاست «اقتصاد مقاومتی» و افزایش «قدرت هستهای» بهره گرفت.
سیاست آمریکا متعهدسازی مجدد ایران بدون پشتوانه اقتصادی است
– فرسایشی شدن مذاکرات وین کاملا قابل پیشبینی بود. آمریکاییها حتی در ۶دوره اول مذاکرات وین که در دوران به قدرت رسیدن جو بایدن تحقق یافت، فشارهای اقتصادی خود علیه ایران را ادامه داده و تمایلی به پذیرش سیاست گامبهگام ایران نشان ندادند. نگاه آمریکایی بر متعهدسازی مجدد ایران بدون پشتوانه ابزاری و اقتصادی خواهد بود.
ابزار ایران برای راستیآزمایی آمریکا
– سانتریفیوژهای نسل جدید و غنیسازی ۶۰درصدی را میتواند در زمره سازوکارهای راستیآزمایی سیاستهای آمریکا برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی ایران دانست.
– تجربه برجام و خروج ترامپ از تعهدات آمریکایی بیانگر این واقعیت است که بهترین تضمین ایران حفظ قابلیتهای ساختاری خود در روند غنیسازی خواهد بود. در غیر این صورت، برجام بهگونهای اجتنابناپذیر با شکنندگی خاص خود روبهرو بوده و آیندهای جز اعمال سیاستهای اجبار جدید در برابر ایران نخواهد داشت و حفظ چنین قابلیتهایی صرفا ماهیت بازدارنده خواهد داشت.
سیاست ایران در مذاکرات باید براساس الگوی «خودیاری» باشد
– کشورهای ۱+۴ تلاش دارند تا فازهای اعمالی آمریکا را سوی ایران و قابلیتهای هستهایاش منتقل کنند. روسیه و چین همانند آلمان، فرانسه و انگلیس نگاه محدودکننده نسبتا مشترکی در ارتباط با قابلیتهای هستهای ایران دارند؛ بنابراین ایران در این فضا باید اهداف و منافع ملی خود را براساس الگوی «خودیاری» و «ابتکارعمل» دیپلماتیک تامین کند.
– اتکا به قدرتهای بزرگ نمیتواند سازوکارهای مناسبی را برای هنجارسازی دیپلماسی هستهای ایران و نتایج حاصل از آن فراهم کند.
ایران نشان داد آماده دستیابی به توافق است
– اگرچه دور هفتم مذاکرات وین نتیجه عملی ملموسی برای ایران و ایالاتمتحده نداشت اما حضور تیم چهلنفره ایرانی در روند مذاکرات هستهای وین بیانگر آن است که ایران از آمادگی لازم برای دستیابی به توافق هستهای برخوردار است.
– ایران تلاش دارد تا شکل جدیدی از توافق را به وجود آورد که نتیجه آن را میتوان در اجرای تعهدات متوازن و متقابل دانست.
هدف اصلی ایران در روند مذاکرات و دیپلماسی هستهای
– «نقطه تعادلی» دیپلماسی هستهای مربوط به سازوکارهایی است که به تحریمها پایان دهد و درعینحال بعضی از نگرانیهای مربوط به کشورهای اروپایی نیز کارکرد و اثربخشی خود را از دست بدهد. درغیراین صورت، فرسایشی شدن طولانی مذاکرات نتیجه عملی برابری با سیاست مماشات خواهد داشت.
– هدف اصلی ایران در روند مذاکرات و دیپلماسی هستهای «حداقلسازی تهدیدات» در جهت «متوازنسازی تعهدات» و انتظارات ایران به همراه کشورهای ۱+۵ خواهد بود.
انتهای پیام/