فارس پلاس؛ روایت روز: مرگبارترین عملیات تروریستی تاریخ آمریکا در روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد. ظاهر امر اینگونه است که ۱۹ چریک القاعده توانستهاند از لایه امنیتی ۱۶ نهاد اطلاعاتی آمریکا عبور کنند و ۴ هواپیما را در خاک این کشور تحت کنترل خود درآورند.
- برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی با ۲ هواپیما منهدم شد.
- بخشی از ساحتمان پنتاگون نیز هدف حمله هواپیمای سوم قرار گرفت.
- هواپیمای چهارم قبل از عملیات اصابت به ساختمان کپیتال هیل (کاخ کنگره آمریکا) سقوط کرد.
آمریکا در روز ۱۵ مهر ۱۳۸۰ (۲۶ روز بعد از واقعه یازده سپتامبر) به افغانستان حمله کرد. آنچه در ادامه میخوانید روایت ادعایی جراید و مقامات آمریکا از رابطه تهران- واشنگتن در اواخر سال ۲۰۰۱ است. رابطهای که به زعم یکی از دیپلماتهای ارشد آمریکا در پرونده افغانستان “دوران بیسابقهای در روابط ایران و آمریکا از زمان انقلاب” بود.
همکاری بی سابقه ایران – آمریکا در اواخر سال ۲۰۰۱
شورای روابط خارجی آمریکا سازمانی متشکل از سناتورها، روسای نهادهای امنیتی-اطلاعاتی، فرماندهان ارتش و وزیران حاضر و سابق ایالات متحده آمریکا است. در «جدول زمانی روابط ایران – آمریکا» منتشره از سوی این شورا در سال ۲۰۰۱ آمده است: رئیس جمهور جرج بوش [پسر] پس از حملات یازده سپتامبر یک کانال پشتیبان (مسیر ثانویه/مخفی برای انتقال اطلاعات) با ایران ایجاد کرد تا به روند هماهنگی برای شکست دشمن مشترک در افغانستان کمک کند. ایالات متحده و ایران همچنین در چارچوب «توافق بن» برای دولت سازی و بازگرداندن پناهجویان افغانستان همکاری کردند.
اندیشکده انجمن آسیا (Asia Society) نوشت: «ایران یکی از اولین کشورهای جهان بود که پس از یازده سپتامبر پیام تسلیت به ایالات متحده فرستاد. محمد خاتمی (رئیس جمهور وقت ایران) این حمله را محکوم کرد و دوران پسا-یازده سپتامبر را به عنوان فرصتی برای حرکت سیاست خارجی ایران به سمت مسیری آشتی جویانهتر با آمریکا دانست.»
مجله «نیویورکر» آمریکا در بخشی از گزارش خود تحت عنوان «فرمانده در سایه» به تاریخ ۱ مهر ۱۳۹۲ نوشت: «رایان کراکر» دیپلمات ارشد وزارت خارجه آمریکا در روزهای پرتلاطم پس از ۱۱ سپتامبر به ژنو سفر میکرد تا با گروهی از دیپلماتهای ایرانی ملاقات کند. برای کراکر واضح به نظر میرسید که دیپلماتهای ایرانی به [سردار] سلیمانی که از آن به عنوان حاج قاسم یاد میکنند، پاسخ میدهند. [هدف از گفتگوها به زعم مجله نیویورکر نابودی دشمن مشترک بود.]
کراکر (دیپلمات) در حال دریافت نشان از بوش پسر (رئیس جمهور وقت آمریکا)
این مجلّه آمریکایی در ادامه مدعی شد که مذاکرهکننده اصلی ایران نقشهای را به کراکر داد که وضعیت افغانستان را به صورت کامل دقیق شرح میدهد و سپس خطاب به طرف آمریکایی گفت: «توصیه ما این است: ابتدا آنها را در اینجا بزنید و سپس اینجا. منطق ما نیز برای انجام عملیات این است.» کراکر که شوک شده بود [خطاب به دیپلمات ایرانی] گفت: «میتوانم یادداشت برداری کنم؟» مذاکرهکننده ایرانی پاسخ داد: «میتوانید نقشه را نگه دارید.»
نیویورکر اسمی از دیپلمات ایرانی به زبان نمیآورد ولی احتمالاً او از اعضای دفتر نمایندگی وقت ایران در سازمان ملل بود.
«رایان کراکر» همچنین یادداشتی به تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۲ در «نیویورک تایمز» منتشر کرد که بخشی از آن به ماجرای افغانستان اشاره دارد. کراکر نوشت: بلافاصله پس از یازده سپتامبر با دیپلماتهای ایرانی درباره افغانستان به گفتگو نشستم … در ماههای باقی مانده سال ۲۰۰۱ در مکانهای مختلفی با یکدیگر دیدار میکردیم و توافق ایران-آمریکا در کنفرانس بن مبنی ایجاد دولت موقت افغانستان به ریاست حامد کرزی محوری بود.
کراکر در ادامه نوشت: وقتی برای بازگشایی سفارت آمریکا در افغانستان اعزام شدم، به گفتگو با ایرانیان در کابل ادامه دادم.ما درباره مسائل مختلف امنیتی و رویکردهای هماهنگ برای بازسازی توافق کردیم.
کراکر گفت که ناگهان همه چیز به پایان رسید.
محور شرارت (Axis of Evil)
با گذشت ۴ ماه از واقعه یازده سپتامبر و همکاری مخفیانه و موفقیت آمیز ایران و آمریکا به نظر میرسید که ۲ دشمن قدیمی به سوی صلح و آشتی حرکت میکنند. امّا این تصور درست نبود. «جرج بوش پسر» رئیس جمهور وقت آمریکا روز نهم بهمن ۱۳۸۰ در کنگره آمریکا سخنرانی کرد.
موضوع سخنرانی «جنگ علیه ترور» بود. بوش پسر در این سخنرانی در جایگاه خودخوانده رئیس پلیس جهان اظهار داشت که تروریسم منحصر به افغانستان نیست بلکه آنچه او از آن «رژیمهای سرکش» نام برد، همچون بمبهای ساعتی در سراسر جهان پخش شدهاند! رئیس جمهور آمریکا سپس نام ایران را در کنار عراقِ صدام! و کره شمالی قرار داد و این کشورها را محور شرارت در جهان نامید.
«گری سیک» مقام اسبق شورای امنیت ملی آمریکا در اندیشکده انجمن آسیا (Asia Society) درباره همکاری بیسابقه ایران و آمریکا در موضوع افغانستان گفت: «ایرانیان در حالی که دستکش به دست کرده بودند با ما همکاری کردند و نقش بسیار موثری ایفا کردند.»
به نقل از دیپلماسی ایرانی، «سیک» ادامه داد: «جواد ظریف مرد منتخب ایران در این مذاکرات بود. آنها هر آنچه که ما می خواستیم را در مورد افغانستان به ما دادند. امّا جورج بوش به دلیلی که هیچگاه آن را درک نکردم نام ایران را در فهرست محور شرارت قرار داد. او همه چیز را خراب کرد و به ایرانیان این تصور را داد ( که البته تصور اشتباهی نیست) آمریکا به دنبال هیچ نوع رابطه ای با ایران نیست.»
کراکر نیز در همین رابطه گفت: «زمانی که بوش سخنرانی معروف خود با عنوان محور شرارت را انجام داد، ناگهان همه چیز به پایان رسید… ایران به این نتیجه رسید که ایالات متحده همچنان دشمن کینه توز جمهوری اسلامی است.»
گری سیک(راست) – سید حسین موسویان(چپ) | میزگرد اندیشکده «انجمن آسیا»
«حسین موسویان» دیپلمات ارشد ایرانی و از نزدیکان اردوگاه سیاسی هاشمی رفسنجانی در یادداشت خود در المانتیور (خرداد ۹۳) نوشت: «خاتمی به من گفت مطمئنم که بوش میخ آخر را به تابوت رابطه ایران و آمریکا زد. فکر می کنم بهبود روابط را باید از سر بیرون کنیم؛ حداقل در دوران ریاست جمهوری من.»
«سید حسین موسویان» دیپلمات ارشد ایرانی درباره نظر رهبر انقلاب پیرامون همکاریها گفت: آیت الله خامنهای به چند تن از مقامات در همان ابتدای مذاکرات گفته بود که «دعوت به همکاری آمریکاییها تاکتیکی است.»
موسویان در این یادداشت به مکالمه خود در یکی از جلسات شورای عالی امنیت ملی با سردار سلیمانی (مدتی بعد از سخنرانی بوش) اشاره کرد. در روایت موسویان از گفتوگوی خود با سردار سلیمانی آمده است که شهید سلیمانی به موسویان گفته بود: «از همان آغاز همکاری این شک را داشتم که در خواست کمک آمریکا احتمالاً جنبه تاکتیکی دارد و به منظور یک همکاری دراز مدت نیست. ولی مشارکت ایران را یک پیشنهاد بدون باخت میدیدم.»
سردار سلیمانی دلیل این عدم باخت را دفع القاعده و دشمن بزرگ ما (تروریستها) از منطقه و جامعه بین الملل دانست.
سردار سلیمانی در ادامه گفت: «اگر آمریکا به ما خیانت کند و پس از استقرار در افغانستان ما را رها کند به همان دامی میافتد که شوروی افتاد. آمریکاییها منطقه را نمی شناسند، افغانستان را نمی شناسند، ایران را نمی شناسند … در هر حالت ما برنده خواهیم بود و اگر آمریکاییها از همکاری با ایران عبور کنند، باید با تحمل شکست افغانستان را ترک کنند.»
«جرج بوش» پسر در کنار «جرج بوش» پدر
«بوش پسر» بزرگترین همکاری راهبردی تاریخ ایران و آمریکا در هزاره سوم را به محاق برد. دقیقاً مشابه کاری که «بوش پدر» یک دهه قبل از آن در جریان بحران گروگانگیری در لبنان با ایران انجام داد. (بیشتر بخوانید)
صلحی رخ نداد و پاسخ همکاری تهران با توهین و تهدید به حمله نظامی داده شد. پس از فتح بغداد نیز رسانههای غربی تا سالیان متمادی خبر از حمله قریب الوقوع آمریکا و ناتو به ایران میدادند. امری که به دلیل عقبه نظامی و مردمی ایران محقق نشد.
امّا در این بین متضرر اصلی آمریکا شد. عظیمترین لشکرکشی قرن ۲۱ که با هدف «سرنگونی جمهوری اسلامی» به راه انداخته شد، به تعبیر پیتر گالبرایت (یکی از مسئولان آمریکا در پرونده حمله به عراق) ایران را به برترین موقعیت راهبردی خود در ۴ قرن اخیر رساند.
ارتش آمریکا شهریور ۱۴۰۰ مجبور به تخلیه کامل نیروهای نظامی خود از مجاورت دروازههای شرقی ایران شد.
انتهای پیام/