قهرمانی که هنوز بوی خاک می‌دهد

در روزهای آتش و خون در خط مقدم ایستاد تا خاک وطن بی‌پناه نماند و امروز همان رزمنده‌ دیروز در جایگاه خدمت‌گزاری ایستاده است، این‌بار نه در سنگر بلکه در صحن شورای شهر؛ زخم‌هایش سخن می‌گویند و تصمیم‌هایش ادامه‌ همان عهدی‌ است که با خون بسته شد.

به گزارش پردیسان آنلاین از آذربایجان شرقی، جنگ ایران و عراق که هشت سال به طول انجامید، با حمله هوایی حزب بعث عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران و به دستور صدام حسین آغاز شد، جنگی که به بسیاری از شهرهای ایران همچون تهران، تبریز، آبادان و خرمشهر سرایت کرد و زمینه دفاع نیروهای مسلح ایرانی از خاک میهن شد.

دفاعی که برای ایران، مقدس بود زیرا دفاع در مقابل نقض آشکار قوانین بین‌المللی، امری مشروع خوانده می‌شود، هشت سال دفاع مقدس دورانی طلایی و مملو از رشادت‌های نیروهای مسلح ایرانی بوده است که از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا ارتش و بسیج مردمی، همه در کنار هم برای دفاع از میهن اسلامی، دلاورانه جنگیدند تا یک وجب از خاک میهن، اسیر دست دشمن نشود.

ملت ایران توانست در مقابل ابرقدرت‌های جهان با عمل به رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره)، اتکا به مشیّت الهی و قدرت نیروهای مسلح ایستادگی کند، در دوران دفاع مقدس بسیاری از نیروهای مسلح ایرانی طی عملیات‌های کوچک و بزرگ به درجه رفیع شهادت نائل و بسیاری نیز مفقودالاثر شدند تا یاد و نامشان، همواره در اذهان ملت ایران باقی بماند.

نیروهای زیادی به اسارت دشمن درآمدند و با تحمل رنج و درد فراوان، توانستند نام وطن را زنده نگه دارند، در این میان نیروهایی بر اثر اصابت گلوله‌ها و ترکش‌ها جانباز شدند تا با هربار دیدن جای زخم‌ها، عمق وفاداری خود به میهن را به یادگار داشته باشند.

رشادت‌های نیروهای مسلح همواره در یاد و خاطره ملت ایران بوده و ملت منت‌دار نیروهای جان بر کفِ انقلاب اسلامی است، داوود امیر حقیان یکی از جانبازان ۷۰ درصد دفاع مقدس و یکی از همان چهره‌هایی بوده است که بی‌نام و نشان در خط مقدم ایستاد تا نام ایران بلند بماند.

ترکش‌هایی که به جانش نشستند سندی از تعهدی است که هنوز هم در رفتار و گفتارش دیده می‌شود؛ او از آن دسته رزمندگانی است که جنگ را تنها در میدان نبرد تعریف نکرد بلکه آن را به میدان خدمت رساند.

جلسات شورا برای او ادامه همان شب‌های عملیات است؛ با تصمیم‌هایی که باید دقیق، سریع و مسئولانه باشد، هنوز هم وقتی حرف از محرومیت، توسعه، یا خدمت به مردم می‌شود، صدای او رنگی از آن روزهای پرآشوب دارد؛ محکم، صریح، و بی‌تعارف. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار پردیسان آنلاین را با این جانباز دفاع مقدس می‌خوانید.

قهرمانی که هنوز بوی خاک می‌دهد

پردیسان آنلاین: از حال و هوای روزهای اول انقلاب برایمان بگویید.

امیر حقیان: بعد از اینکه انقلاب اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) به پیروزی، توطئه پشت توطئه برای براندازی انقلاب شکل گرفت که در وهله نخست بحث گروهک‌های مختلف و سپس، ناملایمات شهری و تضارب آرا و اعتقادات در سطح شهر به صورت گسترده به وجود آمد.

در آن دوران در مرکز شهر بحث‌های مختلف سیاسی اتفاق می‌افتاد و گروه‌های مختلف برای اینکه سهمی از انقلاب داشته باشند، همواره ابراز وجود می‌کردند.

در آن دوران، بحث‌هایی وجود داشت که حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) سخنرانی معروفی انجام دادند، به این شرح که جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد بلکه، فقط جمهوری اسلامی ایران است.

زمانی که جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت، این اتفاق باب میل برخی تفکرات و افراد نبود، توطئه‌های مختلفی از جمله موضوع سیاهکل، خلق مسلمان، خلق بلوچ اتفاق افتاد و گروه‌های منافقان به وجود آمد، انجام ترورهای کور در سطح کلان کشوری آغازی بر جنگ‌های مسلحانه شهری شد.

خوشبختانه با رهبری حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و حضور منسجم مردم، به‌ویژه کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران، تمام توطئه‌هایی که علیه انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتاد، شکست خورد و نظام جمهوری اسلامی رفته رفته مقتدر شد.

در آن شرایط رئیس جمهور مناسبی انتخاب نشده بود؛ ظرفیت رئیس جمهور به‌مثابه فرمانده کل قوا بود و دشمنان از این ضعف، استفاده و عراق را تحریک کردند که با ریاست صدام حسین، نقشه‌ای توسط ابرقدرت‌های آن دوران طراحی شد؛ سال ۱۳۵۹ حمله به ایران از مرزهای طویلی که مابین ایران و عراق است، اتفاق افتاد.

بعد از آغاز حمله و در گام نخست، دشمن با دفاع و مقابله عشایر و مردم میهن‌دوست روبه‌رو شد به این علت که ارتش، سازمان جدید خود را نیافته و سپاه آنچنان شکل نگرفته بود، حتی کمیته هم در داخل شهرها برای ایجاد امنیت شهرها در کنار برادران نیروی انتظامی فعالیت می‌کرد.

اوایل انقلاب و روز پنجم آذر حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) با درایت خود، فرمان تشکیل بسیج را صادر کردند و اولین گروه‌های بسیجی وارد میدان شدند، هرچند شهرهایی که مورد تجاوز دشمن قرار گرفته بودند، خود بسیجیان آن شهرها در مقابل دشمنان صف‌آرایی کرده بودند.

شهید مصطفی چمران، اولین گروه بسیج را تشکیل داد که در بستان و سوسنگرد توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) حاضر شده بودند، جنگ بر ما تحمیل شد و ما حسب وظیفه‌ای که حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واجب کفایه اعلام کرده بودند، حضور در جبهه را بر خود واجب دانستیم و اولین‌بار توسط ستاد جنگ جهاد به‌عنوان رانندگان لودر و بولدوزر در مناطق غرب کشور حاضر و به‌عنوان سنگرسازان بی سنگر در خدمت رزمندگان و بسیجیان بودیم تا با ساختن سنگرها، جان‌پناه‌ها و خاکریزهای مناسب، برای آن‌ها آسایش فراهم کنیم و بعد از مدتی تصمیم گرفتیم به‌عنوان یک نیروی رزمنده، در جبهه حاضر شویم.

قهرمانی که هنوز بوی خاک می‌دهد

پردیسان آنلاین: در چند سالگی تصمیم به اعزام به جبهه گرفتید؟

امیر حقیان: بنده در ۲۲ سالگی در جبهه حق علیه باطل حضور داشتم و در دانشگاه رشته پزشکی قبول شده بودم. بعد از اینکه حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واجب عینی کرده و فرموده بودند هرکسی در بازوی خود نیرو دارد، باید اکنون اسلحه به دست بگیرد، از تحصیل انصراف دادم و عازم جبهه در گردان‌های رزمی حاضر شدم.

پردیسان آنلاین: چگونه به درجه رفیع جانبازی نائل شدید؟

امیر حقیان: ما در کانال نیروهای عراقی و در درگیری مستقیم با دشمن بودیم که یک تیر از تیربار به سرم برخورد کرد. ما در کانال گیر افتاده بودیم و برخلاف ما نیروهای عراقی با موقعیت مناسب بر ما تسلط داشتند.

باید سنگر نیروهای عراقی را خاموش می‌کردیم که نیروهای مسلح ایرانی را یک به یک شهید می‌کردند، بنده در عملیات «یا مهدی» (ادامه عملیات والفجر ۸) که بعد از عملیات والفجر ۸ آغاز شد، در منطقه فاو و در کارخانه نمک مجروح و به درجه جانبازی نائل شدم، هرچند که بنده خود را لایق جانبازی نمی‌دانم، با این حال مأموریت با موفقیت انجام شد و توانستیم در خاک عراق پیشروی کنیم.

پردیسان آنلاین: حزب بعث عراق در طول جنگ از بمب‌های شیمیایی استفاده می‌کرد؟

امیر حقیان: استفاده از بمب‌های شیمیایی از اقدامات مورد علاقه حزب بعث عراق بود زیرا از شکست دادن نیروهای ایرانی، مستاصل شده بود؛ ما تنها با عراق نمی‌جنگیدیم بلکه با چندین کشور در حال جنگ بودیم که پشتیبان عراق بودند.

حزب بعث عراق در کنار نیروهایی که داشت از تجهیزات جنگی پیشرفته نظامیِ آمریکایی، اروپایی و شوروی سابق برخوردار بود و در نهایت سال ۱۳۶۷ مجبور به استفاده از بمب‌های سیانوری شد، عملکرد این بمب‌ها به‌نحوی بود که بعد از دو یا سه دفعه تنفس آن، رزمنده به شهادت می‌رسید.

در دنیا تنها کشوری که از ایران حمایت می‌کرد، سوریه بود که طی جنگ به ما کمک می‌کرد، هرچند که کمک خاصی هم نمی‌توانست انجام دهد. پشتیان ما خداوند، اهل بیت (ع)، رهبری حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و رشادت‌های نیروهای ایرانی بود؛ همانطور که حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، ۱۲ هزار نفر از نیروهای عراقی را به اسارت گرفتیم و تسلیحات نظامیِ بسیاری به دست نیروهای ایرانی افتاد.

به عبارت دیگر تسلیحات و تجهیزاتی که حزب بعث عراق داشت را ما نداشتیم، به‌عنوان مثال آن‌ها توپ‌های فرانسوی، آواکس، سوخو و میگ داشتند، به علاوه اطلاعات در مورد تعداد گلوله‌های اسلحه و خمپاره‌های ما را در دست داشتند و تعداد تانک‌ها در مقایسه با تانک‌های حزب بعث، به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه نبود.

به خاطر دارم روی قوطی‌های کمپوتی که برای ما ارسال می‌شد، می‌دیدیم که یک دختربچه چهارم ابتدایی نوشته است من پول یک ماه خود را پس‌انداز کرده‌ام تا برای شما کمپوت گیلاس بخرم.

قهرمانی که هنوز بوی خاک می‌دهد

پردیسان آنلاین: نحوه حضور بانوان در دوران جنگ چگونه بود؟

امیر حقیان: حضور بانوان برای ما یک پشتوانه محکم بود که در پشت جبهه، فعالیت می‌کردند، به‌طور کلی در دوران دفاع مقدس در ایران، انسجام ملی وجود داشت و این انسجام با کمک ائمه اطهار (ع)، عامل پیروزی در جنگ شد.

هنوز عملیات‌های ما از جمله عملیات والفجر ۸ یا خیبر مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد که چگونه و با کدام اطلاعات اتفاق افتاده است، آواکس‌های آمریکایی از کشور عربستان سعودی به پرواز درمی‌آمدند، از جزئی‌ترین اطلاعات ما فیلم‌برداری می‌کردند و آن‌ها را در اختیار صدام قرار می‌دادند.

در زمان وقوع عملیات والفجر ۸ سنگرهای نیروهای عراقی همچون خانه، گچ‌کاری شده و سفید بود، نیروهای حزب بعث باور نمی‌کردند که بتوانیم از منطقه فاو به آن‌ها حمله کنیم و بندر فاو را به تسلط خود دربیاوریم و یک قطب بسیار بزرگ صادرات نفت عراق را ببندیم.

در کل جنگ یک نکته است که در مملکت ما می‌تواند از زوایای متخلفی مورد بررسی قرار گیرد و امیدواریم بتوانیم آن را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم.

پردیسان آنلاین: خاطره‌ای از دوران جنگ بگویید.

امیر حقیان: به خاطر دارم که در یکی از عملیات‌ها، یکی از رزمنده‌ها به دیواره کانال عراقی‌ها تکیه کرده بود و به او گفتم، اسلحه‌ات کجاست؟ گفت به رزمنده دیگری، تحویل دادم. در مقابل پرسش علت آن گفت، دیدم رزمنده دیگر بهتر از من، کار با اسلحه را بلد است و ترسیدم گلوله‌ای را به اشتباه بزنم و اموال بیت‌المال، حیف شود. این درس برای مدیران کنونی، درس بسیار بزرگی است.

پردیسان آنلاین: توصیه شما به مردم در شرایط کنونی چیست؟

امیر حقیان: امیدوارم ملت ایران دفاع مقدس، ابعاد آن، امام شهدا و شهدا را فراموش نکنند و ابعاد و زوایای جنگ را بررسی کنند و آن‌ها را الگوی خود قرار دهند. ما اگر بتوانیم مدیریت در جنگ را در مدیریت کنونی جاری و ساری کنیم، با هیچ مشکلی روبه‌رو نخواهیم شد، مگر اینکه مطابق فرموده مقام معظم رهبری، مدیریت جهادی را انجام دهیم.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=331050

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: