به گزارش پردیسان آنلاین از تهران، فرونشست زمین دیگر تنها یک هشدار زیستمحیطی نیست، بلکه به چالشی فراگیر تبدیل شده است که آرام و بیصدا، زیرساختهای زیادی را در معرض آسیب قرار داده است.
این پدیده در ایران نهتنها محدود به تهران نیست، بلکه اکنون بیش از ۲۵ استان ایران با درجات مختلفی از آن دستبهگریبان هستند؛ ایران در میان پنج کشور نخست جهان با بالاترین نرخ فرونشست قرار دارد؛ جایگاهی نگرانکننده که پیامدهای آن فراتر از ترکهای سطحی زمین است و به حوزههای اجتماعی، اقتصادی و حتی تاریخی نفوذ کرده است.
کارشناسان هشدار میدهند که فرونشست با تضعیف ساختار زمین، مقاومت سازهها را کاهش داده است و زمینهساز خسارات سنگین در برابر کوچکترین لرزهها میشود؛ این پدیده با فشردهسازی لایههای زیرین خاک، مانع نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی شده است و روانابها را افزایش میدهد، عاملی که نهتنها خطر سیلابهای محلی را تشدید میکند، بلکه خاکهای حاصلخیز را شسته است و بیابانزایی را تسریع میبخشد.
برخلاف تصور عمومی فرونشست در یک منطقه بهصورت یکنواخت رخ نمیدهد، جنس خاک، نوع رسوبات و ساختار زمینشناسی تعیینکننده شدت و گستره این پدیده هستند، در شمال تهران بهویژه اطراف برج میلاد به دلیل وجود رسوبات دانهدرشت آبرفتی، نرخ فرونشست بسیار پایین است، اما در جنوب پایتخت همچون مناطق ۱۸ و ۱۹، خاکهای ریزدانه بستری مناسب برای نشست زمین فراهم کردهاند.
نرخ متوسط فرونشست در ایران بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال است
علیرضا شهیدی، کارشناس زمینشناسی با اشاره به اینکه نرخ فرونشست در جنوب غرب تهران به ۳۱ سانتیمتر در سال رسیده است به خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار میکند: برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی، رشد جمعیت و گسترش چاههای غیرمجاز، از عوامل اصلی فرونشست است.
وی میافزاید: مناطقی همچون ورامین، شهریار، اشتهارد و بخشهایی از مناطق ۱۵ تا ۲۱ تهران با شکافهای عمیق بالاتری روبهرو هستند که زیرساختهای شهری را در معرض آسیب جدی قرار میدهند.
این کارشناس زمینشناسی با بیان اینکه نرخ متوسط فرونشست در ایران بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال است، ادامه میدهد: این میزان در بعضی دشتها به ۳۶ سانتیمتر میرسد.
شهیدی با اشاره به اینکه فرونشست زمین علاوهبر تهدید زیرساختها، موجب آلودگی منابع آب زیرزمینی و کاهش کیفیت آب میشود، تاکید میکند: این پدیده میتواند زمینهساز رانش زمین شود، پدیدهای که در سالهای اخیر در نقاط مختلف مشاهده و در گذشته نیز موجب جابهجایی سکونتگاههای روستایی شده است.
وی با اشاره به نقش بخش کشاورزی در مصرف بالای آب کشور، عنوان میکند: حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد مصرف آب در کشور به بخش کشاورزی اختصاص دارد، به همین دلیل افزایش سطح زیر کشت آبی و تولید محصولات آببر، فشار مضاعفی بر منابع زیرزمینی وارد کرده است، از سوی دیگر وجود بیش از یک میلیون چاه آب در کشور مسئله فرونشست را تشدید میکند.
نبود سیاستگذاری منسجم و بلندمدت در حوزه مدیریت منابع آب
محمد دانشیزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف با تأکید بر اینکه در دو دهه گذشته حجم ذخایر آبهای سطحی و زیرزمینی کشور بهطور پیوسته کاهش پیدا کرده است، میگوید: در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲، حدود ۱۲۷ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی از دست رفته، همچنین تراز سطح آبخوانها ۱۵ سال بهطور متوسط ۴.۸ متر افت کرده است که با احتساب کسریهای پس از آن، این رقم به بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب میرسد.
وی با نقد حفر چاهها و بهرهبرداری از منابع زیرزمینی اظهار میکند: در دهههای ۷۰ و ۸۰، کشور بارشهایی بالاتر از حد نرمال را تجربه کرده است در حالی که ذخایر آبی در حال کاهش بودهاند و نداشتن همخوانی نشان میدهد که فرونشست پیش از آنکه ناشی از تغییرات اقلیمی باشد، حاصل سوءمدیریت منابع آبی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف با تاکید بر اینکه خشکسالیهای پیاپی دهه ۹۰ و افزایش دمای هوا به میزان ۲.۵ درجه سانتیگراد از در تشدید فرونشست نقش داشتهاند، میگوید: افزایش سهم بارشهای بهاره نسبت به زمستانه منجر به کاهش ذخایر برفی و افت ظرفیت ذخیرهسازی طبیعی آب شده است.
دانشیزدی اصرار بر خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورز را نادرست میداند و تاکید میکند: منابع آب کشور نیازمند بازنگری در راهبردها و تقویت بخش صنعتی برای ایجاد معیشت جایگزین و کاهش وابستگی به کشاورزی است.
وی با بیان اینکه فرونشست زمین اگرچه آرام و بیصدا رخ میدهد، اما پیامدهای آن بلند و سهمگینی دارد عنوان میکند: این پدیده میتواند لولههای آب، کابلهای برق، خطوط انتقال گاز و حتی ریلهای راهآهن را تحت تأثیر قرار دهد، کاهش نفوذپذیری زمین در دورههای ترسالی، افزایش روانابها، شستوشوی خاکهای حاصلخیز و تولید گرد و غبار، همگی بخشی از چرخه تخریب زیستمحیطی ناشی از فرونشست است.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: اصلاح الگوی کشت، استفاده از فناوریهای نوین آبیاری، نظارت دقیق بر چاهها، تغذیه مصنوعی آبخوانها، آموزش عمومی و مشارکت مردمی از جمله راهکارهایی است که کشورهایی همچون چین، هلند و اسپانیا با بهرهگیری از آنها توانستهاند نرخ فرونشست را به حداقل برسانند.
دانشیزدی میافزاید: ایران نیز اگر بخواهد از این بحران عبور کند، باید مسیر مدیریت هوشمندانه و سیاستگذاری علمی را در پیش گیرد.
وی اظهار میکند: از سوی دیگر کاهش نفوذپذیری خاک در مناطق فرونشسته موجب شده است تا در فصلهای بارندگی، آب بهجای جذب در زمین، بهصورت روانآب در سطح جاری شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف خاطرنشان میکند: این روانابها نهتنها موجب سیلابهای ناگهانی میشود، بلکه خاکهای سطحی را میشوید و حاصلخیزی زمین را کاهش میدهد، چرخهای از تخریب آغاز میشود که در آن فرونشست بیابانزایی و گردوغبار بههم گره میخورد و زیستبوم منطقه را دگرگون میکند.
کاهش نفوذپذیری زمین در دورههای ترسالی، افزایش روانابها، شستوشوی خاکهای حاصلخیز و تولید گرد و غبار، همگی بخشی از چرخه تخریب زیستمحیطی ناشی از فرونشست است
دانشیزدی با بیان اینکه یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده نبود سیاستگذاری منسجم و بلندمدت در حوزه مدیریت منابع آب است، تصریح میکند: بسیاری از قوانین موجود نهتنها بازدارنده نیستند، بلکه در مواردی زمینهساز برداشتهای بیرویه و حفر چاههای غیرمجاز شدهاند.
وی تاکید میکند: نبود نظارت مؤثر، ضعف در اجرای قوانین و نبود اراده سیاسی برای اصلاح ساختارهای ناکارآمد، موجب شده است تا بحران فرونشست بهجای کنترل، روزبهروز گستردهتر شود.
این استاد دانشگاه میگوید: در کنار این چالشها تغییرات اقلیمی نیز بهعنوان یک عامل تشدیدکننده وارد میدان شده است؛ افزایش دمای هوا، کاهش ذخایر برفی و تغییر الگوی بارش از زمستانه به بهاره، ظرفیت طبیعی ذخیرهسازی آب را کاهش دادهاند.
دانشیزدی میافزاید: این تغییرات در حالی رخ دادهاند که منابع زیرزمینی کشور پیشتر تحت فشار شدید بهرهبرداری قرار داشتهاند، فشاری که اکنون با کاهش تغذیه طبیعی آبخوانها به نقطه بحرانی رسیده است.
به گزارش پردیسان آنلاین، مقابله با این بحران تنها با همافزایی نهادهای مسئول، اصلاح سیاستهای توسعه و مشارکت آگاهانهی شهروندان ممکن است، اگر اکنون اقدام کنیم، هنوز میتوان پایتخت را از این بحران خاموش نجات داد و آن را به شهری پایدار، ایمن و زنده تبدیل کرد.