به گزارش گروه دیگر رسانههای پردیسان آنلاین، استبداد و استعمار خارجی کلیدواژه حکومت پهلوی بود. مردمی که نیمقرن یک رژیم مستبد دیکتاتور را تحمل کرده بودند در خرداد ۴۲ اولین گامهای بلند خود را برای مقابله با آن برداشتند. امامخمینی(ره) بهعنوان هدایتکننده و راهبر نهضت مردمی و اسلامی مردم ایران با درک درست از واقعیتهای جامعه طرحی منطقی برای ساختار حکومت ارائه کرد. ساختاری که بر پایه دموکراسی، رأی مردم و آزادیهای سیاسی و اجتماعی بود و مردم هم موافقت خود را با آن نشان دادند. عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با روزنامه جامجم به تشریح شرایط حاکم بر سپهر سیاسی کشور در دوره پهلوی و مدل حکومتی امام راحل پرداخت. به باور او شبههافکنانی که درصدد ارائه چهرهای آرمانی از وضعیت مردم، جامعه و کشور هستند درک درستی از واقعیتهای تاریخی ندارند. آنچه میخوانید مشروح گفتوگو با این پژوهشگر تاریخ معاصر است.
مدل حکومتی امام چه تفاوتیهایی با ساختار حاکمیتی در دوران شاه داشت؟
آنچه در نظام جمهوری اسلامی رقم خورد اصولا قابل مقایسه با دوران قبل نیست. حکومت در دوره قبل و بعد از انقلاب اساسا دو مسیر متفاوت را میپیمود. در دوران پهلوی یک حاکمیت کودتا شکل گرفت که کاملا تلاش داشت منافع بیگانه را تأمین کند و از این رو هر روز شکنندهتر میشد. این شکنندگی از این جهت بود که حیات این حاکمیت هرچقدر تداوم پیدا میکرد اعتراضات هم به موازات آن گستردهتر میشد و طبیعتا برای سرکوب این اعتراضات میزان خشونتورزی حکومت هم افزایش پیدا میکند. بنابراین هرچه از عمر دولت کودتا میگذرد شرایط مردم برای اینکه نظر خود را ابراز و با سلطه بیگانه مخالفت کنند سختتر میشود. در چنین شرایطی هیچ افقی جز قیام مردم برای دگرگونی وجود نداشت.
برخی بر این باورند رفتار خشونتآمیزی که پس از کودتا صورت گرفت بعد از چند سال امکان تغییر و بهبود شرایط جامعه به لحاظ رعایت آزادی و پیشبرد دموکراسی را داشت. نظر شما چیست؟
خیر، چون اساسا بعد از کودتای ۲۸ مرداد شرایط برای مردم بدتر شده بود. کسانی که چنین نظری دارند متوجه این مطلب نیستند که دولت کودتا جز از طریق قیام مردم امکان تغییر نداشت. چون روز به روز آگاهی مردم نسبت به وجود نواقص و کاستیها از حیث نبود آزادیهای اجتماعی بیشتر میشد و طبعا آنها درصدد این برمیآمدند که شرایط را تغییر دهند. به موازات همین مساله، فشارها افزایش پیدا میکرد و جامعه در خفقان بیشتری فرومیرفت. این یک معادله روشنی است یعنی کسانی که کودتا کردند برای اینکه بتوانند با آگاهیهای روزافزون مردم مقابله کنند ناگزیر از به کار بردن خشونت برای حفظ خود بودند. به عبارت دیگر تأمین منافع آمریکا با شکلگیری دموکراسی در ایران حاصل نمیشد بلکه استبداد فردی میتوانست کاملا منافع آمریکا را تأمین کند. تشکل دولت و مجلس واقعی برآمده از رأی مردم از نظر آمریکاییها به مثابه زیادهخواهی بود.
نقش انقلابیون به رهبری امام در افزایش آگاهیهای مردم نسبت به واقعیت موجود جامعه در دوران پهلوی چه بود؟
آگاهیهای ابتدایی مردم بهتدریج از سوی برخی از عناصر پیشتاز گسترش پیدا کرد. برخی در انقلاب خود را فدا کردند تا به مردم آگاهی بدهند. چهرههایی مثل آیتا… طالقانی در مساجد حضور پیدا میکرد و به روشنگری میپرداخت و درعینحال زندانی شدن و تبعید و آزار و اذیت رژیم را هم تحمل میکرد. شخصیتهایی مثل آیات مطهری، بهشتی، خامنهای، هاشمیرفنسجانی و همچنین دکتر شریعتی پیشتازان آگاهیبخشی به جامعه برای مقابله با استبداد و سلطه خارجی بودند. اینها هزینه پرداخت میکردند و آگاهی به جامعه میدادند و طبیعتا استبداد برای مقابله با این آگاهی مجبور بود خفقان بیشتری ایجاد کند. قرائن فراوانی هم برای این موضوع میتوان بیان کرد. چرا شاه وجود دو حزب را نتوانست تحمل کند و در نهایت به اجبار میخواست عضویت در حزب رستاخیز را بر مردم تحمیل کند؟ این رویکرد یقینا با این ذهنیت که دولت کودتا قصد اصلاح خود را دارد مغایر است. در چنین فضایی برای رهایی از استبداد هیچ مسیر دیگری جز انقلاب و قیام مردمی متصور نبود. حتی شخصیتی مثل آقای بازرگان که رویکردهای فکری و عملی او مبتنی بر برخورد ملایم با استبداد و حتی پذیرش ضمنی حضور آمریکاست عنوان میکند هیچ راهی برای مقابله جز قیام مردم نیست و از جوانان میخواهد که اسلحه دست بگیرند.
چرا آمریکاییها با وجود افزایش اعتراضات عمومی همچنان تا آخرین روزهای حیات حکومت پهلوی از استبداد شاهی حمایت میکردند؟
دلیل این گزینش و تداوم حمایت کاملا روشن است. در بین بسیاری از افراد و چهرههای سیاسی، غرب به استقرار حاکمیت پهلوی رضایت داد چون با یک آدم مستبدی سر و کار داشتند که هیچ آگاهی نسبت به مفاهیم والای جامعه در حوزه منافع ملی، تأمین آزادیهای سیاسی و مقابله با سلطه خارجی نداشت. کسی که از آگاهی و دانش و هویت برخوردار بود برای آمریکا مطلوبیت نداشت چون نسبت به آنها برای غارت حداکثری اعتراض میکرد. شخصی مثل ابوالحسن ابتهاج که ابتدا مورد حمایت آمریکا بود بعدها با آنها تعارض پیدا کرد و این انتقاد را به آمریکاییها داشت که چرا همیشه از اعتبارات جامعه ایران به گونهای هزینه میکنند که دیگر فرصتی برای عمران و آبادانی کشور نمیماند.
برخی اینگونه القا میکنند که گویی ایران در زمان شاه وضعیتی آرمانی داشت و انقلاب باعث شد کشور عقبگرد کند. چه پاسخی میتوان به این شبهات داد؟
این ادعا یک دروغ محض است. مگر اینکه بخش زیادی از جامعه ایران را که شامل روستاییان میشد جزو جمعیت کشور فرض نکنیم. در خاطرات اسدا… علم آمده است که ۷۰ درصد روستاییان از هیچ امکاناتی برخوردار نیستند. در خاطرات باقر پیرنیا، استاندار خراسان در دهه ۵۰ هم اشاره شده که روستاییان از حمام، بهداشت، مسیر مواصلاتی مناسب، برق و حتی آب آشامیدنی بیبهرهاند. حتی شهرهای بزرگ ما هم از وضعیت مناسبی برخوردار نبود. تهران تا اواخر دوره پهلوی وضعیت مناسبی به لحاظ لولهکشی آب و گاز نداشت. جادههای مواصلاتی از امنیت کافی برخوردار نبود و حتی حملونقل عمومی هم عمدتا با اتوبوسهای دوطبقهای صورت میگرفت که از دوران رضاشاه از انگلیسیها خریداری شده بود. با اینکه قرارداد لولهکشی گاز تهران با یک شرکت انگلیسی بسته شده بود اما هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفت. در اواخر دوران حکومت شاه برای فریب افکار عمومی، تبلیغاتی با عنوان مبارزه با مفاسد اداری به راه افتاد اما از همان ابتدا مشخص بود که بینتیجه است. تا آن زمان قراردادهای مختلفی با شرکتهای آمریکایی منعقد شد اما در وضعیت مردم و بهبود رفاه عمومی در جامعه تغییری حاصل نشد و تنها نتیجه آن چپاول منابع ملت ایران از سوی شرکتهای آمریکایی بود. در چنین شرایطی بود که امام با رویکردی فرهنگی و سیاسی و با کمترین هزینه انسانی و به واسطه همراهی مردم موفق به پیروزی انقلاب شد.
امام بارها در بیانات خودشان درباره مفهوم آزادی صحبت کردند. اساسا نگاه امام نسبت به مقوله آزادی چیست؟
امام هم از منظر عملی و هم از منظر تئوری به این نکته اشاره میکردند که به آنچه ملت میخواهند باید تن داد. البته چون جامعه اسلامی است خواستههایش در چارچوب مبانی اسلام و دین است. در واقعیت هم امام براساس خواست عمومی جامعه رفتار کرد. ایشان با اینکه مخالف بنیصدر بود اما بعد از انتخاب مردم از او بهعنوان رئیسجمهور ایران حمایت کرد تا راندمان دولت منتخب مردم را بالا ببرد. این نشاندهنده نوع نگاه امام به مقوله آزادی و انتخاب مردم است.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید