«بهروز سلطانی» یکی از دروازه‌بان‌های ماندگار تاریخ باشگاه پرسپولیس محسوب می‌شود و در قفس توری قرمزپوشان خاطرات خوبی را رقم زده است. سلطانی روز سه‌شنبه در گفتگو با خبرنگار ورزشی پردیسان نوین حرف‌های جالبی را از روزهای حضورش در پرسپولیس تعریف کرد. متن این مصاحبه در زیر از حضورتان می‌گذرد. چه زمانی به پرسپولیس رفتید؟ […]

«بهروز سلطانی» یکی از دروازه‌بان‌های ماندگار تاریخ باشگاه پرسپولیس محسوب می‌شود و در قفس توری قرمزپوشان خاطرات خوبی را رقم زده است.

سلطانی روز سه‌شنبه در گفتگو با خبرنگار ورزشی پردیسان نوین حرف‌های جالبی را از روزهای حضورش در پرسپولیس تعریف کرد. متن این مصاحبه در زیر از حضورتان می‌گذرد.

چه زمانی به پرسپولیس رفتید؟

سال ۶۱ بود که پیراهن پرسپولیس را پوشیدم.

چه اتفاقی باعث شد پرسپولیسی شوید؟

من عضو تیم کیان بودم و با پرسپولیس بازی داشتیم، اگرچه بازی ۲ بر ۲ مساوی شد اما نمایش عالی را از خودم به نمایش گذاشتم، شاید باور نکنید اما ۱۰ گل حتمی را از قرمزپوشان گرفتم. خیلی‌ها می‌گفتند اگر آن روز من درون دروازه کیان نبودم این تیم با گل‌های زیاد شکست می‌خورد.

بعد از این مسابقه پرسپولیس به شما پیشنهاد داد؟

بله اما از استقلال هم پیشنهاد داشتم.

چرا به پیشنهاد استقلال پاسخ منفی دادید؟

من با «ناصر حجازی» رابطه خوبی داشتم و همیشه از این مرحوم به عنوان استادم یاد کرده‌ام، وی به من گفت استقلالی شوم اما با توجه به اینکه او در استقلال بود به احترامش پاسخ منفی دادم.

بعد با پرسپولیس قرارداد بستید؟

«علی پروین» مرا به دفترش فراخواند، گفت ما به تو نیاز داریم و می‌خواهیم دروازه‌بان پرسپولیس شوی، من هم با گفتن چشم قرارداد بستم.

آن روزها خبری از پول نبود؟

به جای پول، عشق و علاقه بود، قرارداد میلیاردی نمی‌بستیم اما به عشق هواداران و تعصب به پیراهن تیمی که پوشیده‌ایم تا پای جان تلاش می‌کردیم، قدیم‌ترها فوتبال پر از عشق و تعصب بود نه مثل حالا که بازیکن حقوقش ۲ روز به تاخیر می‌افتد و دست به اعتصاب می‌زند. البته این را باید بگویم چه در گذشته و چه امروز اگر به مشکل معنوی و مالی می‌خوریدم، «علی پروین» پا پیش می‌گذاشت و گره از مشکلات بر می‌داشت.

به صورت قرضی نیز در آرمنیا بیلفیلد آلمان بازی کردید؟

من و «حمید درخشان» و «ناصر محمدخانی» به آلمان رفتیم و قرار بود برای این تیم که به لیگ دسته دوم آلمان سقوط کرده بود بازی کنیم اما فقط من ماندم و آن ۲ نفر برگشتند.

چرا؟

بعد از چند جلسه تمرین سرمربی تیم آرمنیا بیلفیلد درخشان و محمدخانی را صدا زد و گفت شما بازیکنان تکنیکی هستید و اگر اینجا بمانید به طور حتم ۲ بازی نگذشته مصدومتان می‌کنند، همین شد که آنها به قطر رفتند.

 با تماس «علی پروین» شبانه به ایران برگشتید و در شهرآورد برای پرسپولیس به میدان رفتید؟

قراردادم با آرمنیا بیلفیلد تمام شده بود و قرار بود ۱۲ روز بعد به ایران بازگردم، یک شب «علی پروین» تماس گرفت و گفت فردا با استقلال بازی داریم و خودت را به ایران برسان؛ فقط کسی از این موضوع با خبر نشود، من سریع بلیت گرفتم و ساعت یک بامداد به فرودگاه رسیدم، به منزل مادر همسرم رفتم و صبح به هتل المپیک رفتم، از ابتدا قرار بر این شده بود، دقیقه ۱۵ جای «وحید قلیچ» وارد زمین شوم، کلاه گذاشته و با شال گردن صورتم را پوشانده بودم تا کسی مرا نبیند، دقیقه ۱۴ بود که قلیچ بر اثر برخورد با «غلام‌ فتح‌آبادی» مصدوم و من درون دروازه قرار گرفتم، کسی باور نمی‌کرد که چنین اتفاقی افتاده باشد، بازیکنان استقلال در زمین شوکه شده بودند و خطاب به من می‌گفتند تو از آسمان آمدی! این حربه «علی پروین» شوک بزرگی به استقلال وارد کرد.

پرسپولیس با سه گل برنده شد؟

بله، یکی از بهترین و زیباترین بازی‌های پرسپولیس بود و توانستیم با سه گل، پیروزی شیرین را مقابل رقیب سنتی به دست آوریم.

از «وحید قلیچ» اسم بردید.  یاد خاطره‌ای افتادیم که او همیشه تعریف می‌کند، همان اتفاقی که باعث شد فینال جام حذفی را از دست بدهید؟

کار قشنگی انجام نداد، من این موضوع را چند بار به او گفته‌ام، همین الان نیز هر جا می‌نشیند با آب و تاب فراوان خاطره‌ای را تعریف می‌کند که مربوط به ۳۰ سال پیش است.

او برای این که فیکس شود آدرس حضور در ورزشگاه را به شما اشتباهی داد؟

ماجرا از این قرا بود که من برای رفتن به یک سفر ضروری از «علی پروین» مرخصی گرفتم و سر تمرین حاضر نشدم، روز قبل از بازی از قلیچ پرسیدم فردا ساعت چند و کجا بازی داریم، او گفت ساعت ۱۵ ورزشگاه شهید شیرودی.  قرار بود در فینال جام حذفی مقابل شاهین من درون دروازه قرا بگیرم. روز مسابقه رفتم ورزشگاه شیرودی دیدم هیچ خبری نیست، فکر کردم بازی لغو شده است، از کارکنان آنجا پرسیدم بازی لغو شده؟ آنها در جواب گفتند بازی در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شود، تازه فهمیدم قلیچ برای اینکه دروازه‌بان اصلی شود چه کاری انجام داده است.   «علی پروین» در رختکن دنبال من می‌گشت و وقتی متوجه شد، نیامده‌ام خیلی عصبانی شده و قلیچ را درون دروازه قرار می‌دهد.

واکنش شما به این اتفاق چه بود؟  قلیچ گفته او را دنبال کردید و می‌خواستید کتکش بزنید؟

من هیچ واکنشی انجام ندادم، هیچ کاری با او نکردم، در آن لحظه فقط برای «وحید قلیچ» تاسف خوردم و تصمیم گرفتم هیچ واکنشی به این رفتار زننده نداشته باشم.

«علی پروین»  چه واکنشی داشت؟

تا یک هفته به من چپ چپ نگاه می‌کرد و خیلی عصبانی بود.  ماجرا را برای «محمود خوردبین» تعریف کردم و او به علی‌آقا انتقال داد، او می‌گفت مگر تیم سرپرست نداشت که تو به وحید قلیچ زنگ زدی و از او سوال کردی.

پروین با وحید قلیچ چه رفتاری انجام داد؟

علی پروین وقتی باخبر شد وحید قلیچ برای فیکس شدن در بازی فینال جام حذفی مقابل شاهین آدرس ورزشگاه را به من اشتباهی داد پوست او را کَند.