سلاح استوار مقاومت

۴۰ سال است که تلاش دولت‌ها و فشارهای خارجی برای خلع سلاح حزب‌الله بی‌نتیجه مانده است و در این سال ها سلاح مقاومت نه تنها خط قرمز مردم و سپر لبنان در برابر تجاوزات اسرائیل است، بلکه به عنوان نماد استواری و پایداری شیعیان در دفاع از کشور و امنیت ملی باقی مانده است.

به گزارش پردیسان آنلاین، جلسه هیئت دولت لبنان عصر جمعه در کاخ بعبدا با دستور کار بررسی پرونده پرحاشیه «انحصار سلاح در دست دولت» برگزار شد؛ اما فضای جلسه به‌جای آرامش، سرشار از تنش و تقابل بود. حضور رودولف هیکل، فرمانده ارتش لبنان، برای ارائه طرح جمع‌آوری سلاح، کافی بود تا چهار وزیر وابسته به امل و حزب‌الله محمد حیدر (کار)، رکان ناصرالدین (بهداشت)، یاسین جابر (دارایی) و تمارا الزین (محیط زیست) در اعتراض، سالن را ترک کنند.

این اتفاق ادامه سلسله فشارهایی بود که واشنگتن با واسطه «تام باراک»، فرستاده ویژه خود، بر دولت لبنان وارد کرد. پیش‌تر در غیاب وزرای شیعه، کابینه لبنان طرحی برای خلع سلاح حزب‌الله تصویب کرده بود؛ اقدامی که بی‌درنگ با واکنش تند و گسترده جریان مقاومت مواجه شد.

واکنش تند دبیرکل حزب‌الله

شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، در سخنرانی پرشور خود در بعلبک در روز اربعین، تصمیم دولت را «بسیار خطرناک» و «هم‌صدایی با اسرائیل» خواند. او تأکید کرد: «وظیفه دولت ساختن کشور است نه واگذاری آن به دشمن. هرگونه فتنه و ویرانی لبنان بر عهده دولت خواهد بود.»

مقاومت، خط قرمز مردم

علی عمار، نماینده حزب‌الله در پارلمان، نیز هشدار داد: «سلاح حزب‌الله جز خداوند برای کسی قابل گرفتن نیست. خلع سلاح مقاومت تنها با خون مجاهدان ممکن است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را به زور تحمیل کند.»
وی افزود تلاش برای ایجاد شکاف میان ارتش و مقاومت بی‌ثمر خواهد ماند، چرا که مردم لبنان حقیقت میدان‌های جنگ ۲۰۰۶ را فراموش نکرده‌اند.

هشدارهای سیاسی و مردمی

حسن عزالدین، از اعضای فراکسیون وفاداری به مقاومت، در سخنانی کوبنده در جنوب لبنان گفت: «انگار دولت هیچ پروژه‌ای جز خلع سلاح مقاومت ندارد! این سلاح، تهدید دشمن صهیونیست است، نه مردم لبنان. هر کس به این تصمیم اشتباه تن دهد باید مسؤولیت عواقب آن را بپذیرد.»

وی یادآور شد که سند وفاق ملی (توافق طایف) میان «خلع سلاح شبه‌نظامیان» و «سلاح مقاومت» تفاوت قائل شده است؛ چرا که مقاومت بخشی از امنیت ملی لبنان و سپر در برابر پروژه «اسرائیل بزرگ» محسوب می‌شود.

انفجارها و دخالت‌های خارجی

همزمان با اوج گرفتن بحث‌های داخلی، دو انفجار مهیب در بیروت و درگیری‌ها در اردوگاه برج‌البراجنه در ضاحیه جنوبی، بار دیگر نگاه‌ها را متوجه نقش رژیم صهیونیستی کرد. تحلیل‌گران نظامی معتقدند اسرائیل می‌کوشد با این تحرکات، هم مسیر انتقال سلاح به لبنان را مسدود کند و هم توازن را در سوریه به نفع خود تغییر دهد.

پیروزی نسبی مقاومت در بعبدا

در نهایت، طرح ارتش لبنان تصویب شد اما بدون الزام به تحویل سلاح حزب‌الله. این طرح پنج مرحله دارد:

  • استقرار گسترده ارتش در نقاط حساس،

  • ایجاد ایست‌های بازرسی،

  • کنترل مرزهای لبنان و سوریه،

  • جمع‌آوری سلاح از اردوگاه‌های فلسطینی،

  • و مشروط شدن همه این اقدامات به توقف تجاوزات اسرائیل.

همین قید کلیدی، یعنی «مشروط بودن»، یک پیروزی سیاسی آشکار برای حزب‌الله محسوب می‌شود.

نبیه بری: بادهای سمی فروکش کرده است

نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان و رهبر جنبش امل، در نخستین واکنش خود پس از جلسه گفت: «اوضاع مثبت است و بادهای سمی فروکش کرده‌اند.»
این سخن نشان می‌دهد که دوگانه شیعی (امل و حزب‌الله) همچنان قدرت مدیریت فضای داخلی لبنان را دارند و می‌توانند مانع از تحقق پروژه‌های سعودی آمریکایی شوند.

اجماع حداقلی برای جلوگیری از فتنه

منابع نزدیک به دولت گزارش داده‌اند که بیانیه اخیر دولت لبنان شب قبل میان «جوزف عون» رئیس‌جمهور و «نبیه بری» هماهنگ و سپس با تأیید نواف سلام، نخست‌وزیر، منتشر شده است. این هماهنگی هرچند حداقلی، نشان‌دهنده عزم نهادهای کلیدی لبنان برای پیشگیری از یک بحران داخلی جدید است.

آمریکا و معادله دوگانه

در همین حال، جوزف عون، رئیس‌جمهور لبنان، در دیدار با دریاسالار «برد کوپر» فرمانده سنتکام آمریکا، بار دیگر تأکید کرد: «آمریکا باید اسرائیل را برای عقب‌نشینی از خاک لبنان تحت فشار قرار دهد تا ارتش بتواند استقرار کامل خود را در مرزها انجام دهد.»

عون همچنین از کمیته نظارت بر ترک مخاصمه خواست فعال‌تر شود و اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ تضمین گردد. این موضع‌گیری نشان می‌دهد که حتی عالی‌ترین مقامات رسمی لبنان نیز می‌دانند که مشکل اصلی، نه سلاح مقاومت، بلکه اشغالگری اسرائیل است.

تناقض آشکار واشنگتن

هرچند فرمانده سنتکام از نقش ممتاز ارتش لبنان تمجید کرد و وعده ادامه کمک‌ها داد، اما تنها چند ساعت بعد در تل‌آویو کنار رئیس ستاد ارتش اسرائیل نشست و بر «امنیت رژیم صهیونیستی» تأکید کرد. این تناقض آشکار، بار دیگر ثابت می‌کند که آمریکا هیچ‌گاه نمی‌تواند میانجی بی‌طرف در پرونده لبنان باشد.

۴ دهه مقاومت / تاریخچه خلع‌ناپذیر سلاح حزب‌الله

۱۹۸۶: توافق سه جانبه

تلاش‌ها برای خلع سلاح حزب‌الله به ژانویه ۱۹۸۶ بازمی‌گردد، کمتر از یک سال پس از ظهور عمومی این جنبش. در جریان جنگ داخلی لبنان (۱۹۹۰-۱۹۷۵)، حزب‌الله نگران بود که هرگونه توافق صلح او را مجبور به تحویل سلاح کند و شیعیان را در موضع ضعف قرار دهد.

سوریه در این دوره نقش میانجی داشت. یکی از ابتکارات مهم، توافق سه جانبه ۲۸ دسامبر ۱۹۸۵ در دمشق بود که توسط نبیه بری (امّال)، ولید جنبلاط (درزی) و الیه حبیقه (مسیحیان) امضا شد. این توافق خواستار خلع سلاح همه جنبش‌ها بود، اما حزب‌الله آن را رد کرد. سید حسن نصرالله، در آن زمان یکی از مقامات ارشد، گفت: «به کسانی که فکر می‌کنند ما تسلیحات خود را تحویل خواهیم داد، می‌گویم که این کار را نخواهیم کرد.»

توافق سه جانبه کمتر از سه هفته بعد، در اثر شورش مسیحیان، در عمل شکست خورد.

۱۹۸۹: توافق طایف و امتیاز حزب‌الله

توافق طایف که پس از سه هفته مذاکره در عربستان به دست آمد، به جنگ داخلی پایان داد و نظام سیاسی لبنان را بازتعریف کرد. این توافق خلع سلاح همه سازمان‌های مسلح را ظرف شش ماه مقرر کرده بود، اما حزب‌الله آن را رد کرد و برای حفظ فشار بر اسرائیل در جنوب لبنان، زرادخانه خود را حفظ کرد.

۲۰۰۸: ائتلاف ۱۴ مارس و بحران سلاح

پس از خروج ارتش سوریه در ۲۰۰۵، ائتلاف ۱۴ مارس با حمایت غرب و عربستان، کمپینی برای وادار کردن حزب‌الله به تحویل سلاح آغاز کرد. تنش‌ها به اوج رسید، زمانی که دولت فواد سینیوره برای برچیدن شبکه مخابراتی نظامی حزب‌الله اقدام کرد.

حزب‌الله با کنترل غرب بیروت و مناطق کوه لبنان پاسخ داد. شهید نصرالله گفت: «ما دست هر کسی که به سلاح مقاومت دست درازی کند را قطع خواهیم کرد.» بحران دو هفته بعد با توافق دوحه پایان یافت که به حزب‌الله قدرت وتو در دولت اعطا کرد. از آن زمان تا امروز، هیچ کابینه لبنانی مشابه این اقدام را امتحان نکرده است.

سلاح خلع ناپذیر مقاومت

۴۰ سال تجربه ثابت کرده است که سلاح حزب‌الله نه تنها ضامن امنیت ملی لبنان است، بلکه مانع از تحقق پروژه‌های اشغالگرانه اسرائیل و فشارهای خارجی می‌شود. هر تلاش برای خلع آن، به معنای تضعیف لبنان و باز کردن مسیر برای تجاوز دشمن است.

سلاح حزب‌الله، از توافق سه جانبه ۱۹۸۶ تا بحران‌های اخیر، نشان داده که فقط با مقاومت و ایستادگی مردم و مجاهدان، لبنان می‌تواند در برابر تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی ایستادگی کند.

هیچ گروهی توان مقابله مستقیم با حزب الله را ندارد

مجتبی قنبردوست کارشناس مسائل منطقه به خبرنگار پردیسان آنلاین می‌گوید: ساختار جمعیتی لبنان قابل توجه است. آمارهای مختلفی درباره ترکیب جمعیت این کشور ارائه می‌شود، اما برآورد واقعی نشان می‌دهد حدود ۴۰ درصد جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل می‌دهند. برخی منابع این رقم را بین ۳۰ تا ۶۰ درصد ذکر می‌کنند، اما واقعیت به حدود ۴۰ درصد نزدیک‌تر است. همچنین حدود ۳۰ درصد جمعیت لبنان اهل سنت و ۳۰ درصد دیگر مسیحی هستند. در میان مسیحیان، ارتدوکس‌ها، کاتولیک‌ها و مارونی‌ها حضور دارند که جمعیت مارونی‌ها بیشتر است. بخش عمده‌ای از مارونی‌ها، به‌ویژه جریان میشل عون و جبران باسیل، با مقاومت همراهی می‌کنند؛ هرچند جریان سمیر جعجع در مخالفت با مقاومت فعالیت دارد.

وی می‌افزاید: ساختار سیاسی لبنان پس از سرشماری سال ۱۹۲۲ و توافق ریاض شکل می‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که ریاست‌جمهوری به مسیحیان مارونی، نخست‌وزیری به اهل سنت و ریاست مجلس به شیعیان واگذار می‌شود. معاونت پارلمان و برخی سمت‌ها در ریاست‌جمهوری نیز به مسیحیان ارتدوکس تعلق می‌گیرد. بنابراین جریان قدرت در لبنان میان سه گروه اصلی، یعنی شیعیان، مسیحیان و اهل سنت، تقسیم می‌شود.

این کارشناس مسائل منطقه تصریح می‌کند: جریان‌های سیاسی لبنان بارها می‌کوشند حزب‌الله را خلع سلاح کنند؛ مانند سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵ که ماجرای ائتلاف‌های ۸ و ۱۴ مارس به وجود می‌آید. در ۸ مارس، مردم در بیروت و سایر شهرها به خیابان می‌آیند و در حمایت از مقاومت و مخالفت با خلع سلاح تظاهرات می‌کنند. شش روز بعد، مخالفان حزب‌الله تجمعی برگزار می‌کنند که به جریان ۱۴ مارس شهرت می‌گیرد. حاکمیت وقت لبنان با نگرانی از شکاف و دوقطبی شدن جامعه، سرانجام تصمیم می‌گیرد موضوع را مدیریت کند. امروز نیز تصمیم‌گیری‌ها بر همان مبنا پیش می‌رود.

وی ادامه می‌دهد: برای جلوگیری قانونی از خلع سلاح حزب‌الله، ائتلافی میان جنبش امل، حزب‌الله و دیگر جریان‌های مقاومت در پارلمان شکل می‌گیرد. جریان مقاومت اکنون ۵۷ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان را در اختیار دارد؛ یعنی چند کرسی کمتر از نصف بعلاوه یک. در هیmت وزیران نیز از ۳۰ وزیر، تنها ۵ وزیر به جریان مقاومت تعلق دارند و برای وتوی قانونی، همراهی تعداد بیشتری ضروری است.

حدود ۲۵ درصد ارتش لبنان شیعه هستند، همچنین در جریان سفر علی لاریجانی به لبنان روشن می‌شود که فرماندهان ارتش تمایلی به اجرای طرح خلع سلاح حزب‌الله ندارند، زیرا شرایط داخلی را به‌خوبی درک می‌کنند بنابراین حمایت ارتش از این طرح بسیار ضعیف است

قنبر دوست با اشاره به انتخابات پارلمانی بهار آینده در لبنان می‌گوید: تا آن زمان فرصت کافی وجود دارد و مدیریت اوضاع اهمیت فراوانی دارد. طرح خلع سلاح باید تا پایان سال میلادی تعیین تکلیف شود، اما از نظر حقوقی و سیاسی با موانع جدی روبه‌رو است. جریان مقاومت می‌تواند با استفاده از ۵۷ کرسی خود در پارلمان، این روند را مختل کند.

وی خاطرنشان می‌کند: حدود ۲۵ درصد ارتش لبنان شیعه هستند. همچنین در جریان سفر علی لاریجانی به لبنان روشن می‌شود که فرماندهان ارتش تمایلی به اجرای طرح خلع سلاح حزب‌الله ندارند، زیرا شرایط داخلی را به‌خوبی درک می‌کنند. بنابراین حمایت ارتش از این طرح بسیار ضعیف است.

این کارشناس اضافه می‌کند: در صورت وقوع جنگ داخلی یا درگیری‌های شهری، هیچ گروهی توان مقابله مستقیم با حزب‌الله را ندارد. با این حال، تحرکات مشکوک در لبنان رو به افزایش است و نیروهای خارجی حضور پررنگ‌تری پیدا می‌کنند. برخی احزاب مخالف مقاومت حتی با ارسال پیام به جمهوری اسلامی ایران تأکید می‌کنند که دولت لبنان توان مدیریت اوضاع را ندارد و باید با عربستان، فرانسه و آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله مذاکره کند.

وی می‌افزاید: رژیم صهیونیستی نیز می‌کوشد از طریق تحریک گروه‌های جهادی، به‌ویژه تحریرالشام، شرایط را به سمت جنگ داخلی در لبنان بکشاند و هم‌زمان با حملات هوایی، فشار وارد کند. این در حالی است که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد حزب‌الله همچنان در میان شیعیان و بخش مهمی از مسیحیان و اهل سنت، پایگاه اجتماعی قدرتمندی دارد.

قنبر دوست تأکید می‌کند: توانمندی‌های امنیتی و نظامی حزب‌الله در سطح بالایی قرار دارد و این گروه ساختار خود را منسجم نگه می‌دارد. با این وجود، شرایط کنونی لبنان بیش از هر زمان دیگر نیازمند رایزنی‌های سیاسی است. فشار اصلی بر دولت از سوی افکار عمومی وارد می‌شود؛ مردمی که مقاومت را مطالبه می‌کنند. از همین رو، اگر پارلمان و جریان‌های سیاسی با حزب‌الله همراه شوند، هیچ قدرتی نمی‌تواند خلع سلاح را تحمیل کند.

وی در پایان خاطرنشان می‌کند: دولت لبنان با پیشنهادهای مالی و سیاسی از سوی عربستان، فرانسه و آمریکا تحت فشار قرار می‌گیرد؛ عربستان وعده پرداخت بدهی‌های دولت را می‌دهد، آمریکا پیشنهاد تجهیز ارتش را مطرح می‌کند و فرانسه امتیازات سیاسی وعده می‌دهد. با این حال، هیچ‌یک از این امتیازها نمی‌تواند جایگزین حمایت گسترده مردم از مقاومت شود.

سناریوی خلع سلاح حزب‌الله توطئه‌ای دیرینه از طرف دشمنان بشریت است

احمد دستمال‌چیان سفیر پیشین ایران در لبنان به خبرنگار پردیسان آنلاین می‌گوید: در روزهای گذشته، پس از حمایت مقامات رسمی ایران از لزوم حفظ سلاح مقدس مقاومت در لبنان، برخی از جریان‌های لبنانی که کارنامه‌ای بسیار ننگین در همکاری با رژیم جنایتکار صهیونیستی دارند، در اظهاراتی به دور از نزاکت و ادب دیپلماتیک، این حمایت منطقی و درست جمهوری اسلامی ایران را برنتابیدند و از روی حقد و کینه دیرینه به آن حمله‌ور شدند.

وی می‌افزاید: بسیار تعجب‌برانگیز بود که در برابر دخالت‌های بی‌شرمانه و خارج از همه اعراف قانونی و بین‌المللی که آمریکا و رژیم کودک‌کش صهیونیستی انجام می‌دهند، این گروه و حامیانشان در دولت لبنان مهر سکوت بر لب می‌زنند و ننگ ذلت دخالت بی‌شرمانه آنان برای خلع سلاح مقاومت که سلاحی ملی و برای دفاع از تمامیت ارضی و حفظ نوامیس لبنان است را می‌پذیرند؛ اما در برابر موضع‌گیری درست جمهوری اسلامی ایران، هم‌صدا با دشمنان بشریت موضع‌گیری می‌کنند.

سفیر پیشین ایران در لبنان تصریح می‌کند: کسانی که سابقه همکاری مستقیم نظامی با ارتش رژیم صهیونیستی داشته و صدها پرونده قتل و گروگان‌گیری‌شان در دادگاه‌های کشورشان هنوز مفتوح است، بی‌شرمانه تهران را به دخالت در امور سیاسی لبنان متهم می‌کنند.

دستمال‌چیان بیان می‌کند: نیاز به توضیح نیست که سناریوی خلع سلاح حزب‌الله توطئه‌ای دیرینه از طرف دشمنان بشریت است. در سطح کلان، اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، خلع سلاح حزب‌الله پروژه‌ای است که در مثلث شوم صهیونیستی، آمریکایی و ارتجاع عرب برای تضعیف و نابودی محور مقاومت طراحی شده تا به خیال خام خود بتوانند به خاورمیانه بزرگ در نظم نوین منطقه‌ای برسند.

وی ادامه می‌داد: امروز مردم منطقه بسیار بیش از گذشته به درک، شعور و آگاهی رسیده و سطح بزرگی از مقاومت آگاهانه را ایجاد کرده‌اند. جنایات بی‌سابقه و تاریخی رژیم کودک‌کش صهیونیستی در غزه موجب شد جوانان عرب بیش از هر زمان دیگری به درک درستی از مقاومت و اهمیت بازدارندگی آن برسند.

سفیر پیشین ایران در لبنان عنوان می‌کند: مدت‌هاست که در یک هماهنگی کامل، مثلث شوم سیاست فشار حداکثری را علیه محور مقاومت به اجرا گذاشته است؛ اما با پایمردی شیران روز و عابدان شب به شکست خفت‌بار رسیده‌اند. چقدر ننگ‌آور است که در حالی که بی‌سابقه‌ترین جنایت بشری در غزه در حال اجراست، ارتجاع عرب نه تنها در سکوت مطلق به این نسل‌کشی رضایت داده بلکه به شریک اصلی در ایده خلع سلاح مقاومت که سلاح شرف، عزت و امنیت است تبدیل شده است.

دستمال‌چیان بیان می‌کند: سیاست تجویع و تهجیر، یک رکن اصلی و مورد توافق آنهاست و در نظر دارند چنانچه مقدور باشد برای تمامی شرفا و آزادی‌خواهان منطقه از غزه تا لبنان و عراق و یمن به اجرا بگذارند. این در حالی است که شکم‌بارگی و شهوت‌رانی آنان در سفره‌های رنگین روزانه‌شان، هیچ جایی برای شنیدن آه و ناله و رنج مردم مظلوم غزه باقی نگذاشته است.

پرسش اصلی و کلیدی این است که در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی مسئولیت دفاع از لبنان در برابر تجاوزات شرورانه و وحشیانه رژیم صهیونیستی را بر عهده خواهد گرفت؟

وی اظهار می‌کند: در چنین شرایطی، پرسش اصلی و کلیدی این است که در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی مسئولیت دفاع از لبنان در برابر تجاوزات شرورانه و وحشیانه رژیم صهیونیستی را بر عهده خواهد گرفت؟ قطعاً دولت فعلی لبنان جز تمسک به قطعنامه‌های بین‌المللی و امید واهی به کمک خارجی برای دفع تجاوز رژیم صهیونیستی، پاسخی درخور به این پرسش بنیادین ندارد و قادر به اقناع افکار عمومی لبنان که اکثرشان طرفدار مقاومت هستند نخواهد بود. چراکه آثار تلخ این تجربه شکست‌خورده را از سال ۱۹۸۲ با پوست و گوشت خود لمس کرده‌اند.

سفیر پیشین ایران در لبنان می‌گوید: پیش‌بینی می‌شود در صورت اصرار دولت به اجرای مصوبه اخیر، فضای داخلی لبنان برای دولت سنگین و غیرقابل تحمل شود و شرایط رو به وخامت برود و زمینه برای دخالت بیشتر آمریکا و اسرائیل و سایر نیروهای نیابتی آنان فراهم شود. بنابراین پرواضح است که هدف واقعی نه تنها خلع سلاح، بلکه حذف کامل مفهوم مقاومت از نظر قانونی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تعطیلی نهادهای وابسته و جرم‌انگاری حمایت مالی و تبدیل آن به یک «گروه خارج از قانون» است.

دستمال‌چیان اضافه می‌کند: در چنین شرایط خطیری روشن و منطقی است که حزب‌الله تن به خلع سلاح نخواهد داد، چراکه این اقدام را تسلیم امنیت و حاکمیت لبنان در برابر رژیم کودک‌کش صهیونیستی می‌داند. مقاومت، علیرغم فشارها، فعلاً تصمیمی برای واکنش احساسی یا تحریک به فتنه داخلی ندارد، اما ادامه فشار و توطئه مثلث شوم می‌تواند زمینه‌ساز بازنگری در سیاست‌های فعلی و اتخاذ مواضع شدیدتر شود.

وی بیان می‌کند: در شرایطی که اشغالگران اسرائیلی به نقض آتش‌بس ادامه داده و با خارج نشدن از اراضی لبنان نشان داده‌اند به هیچ توافقی پایبند نیستند، سخن گفتن از خلع سلاح حزب‌الله فقط به نفع منافع دشمن است. این سلاح تاکنون بارها نشان داده که بازدارندگی اساسی در برابر حملات دشمن ایجاد می‌کند.

سفیر پیشین ایران در لبنان عنوان می‌کند: تجربه تاریخی نشان داده است که اسرائیل هرگز توافقات را اجرا نخواهد کرد و مانع گسترش حضور ارتش لبنان در سراسر مناطق جنوبی رود لیطانی می‌شود؛ دقیقاً برخلاف آنچه در قطعنامه‌های بین‌المللی آمده است.

در حالی که عامل اصلی تمام بحران‌ها طی یک قرن گذشته، وجود اسرائیل در منطقه است

دستمال‌چیان تصریح می‌کند: در حال حاضر، فرستاده آمریکایی موفق شد تقابل را از مرز لبنان و اسرائیل به داخل دولت لبنان منتقل کند و با شعله‌ور ساختن فتنه داخلی، رژیم پلید صهیونیستی را از دایره اتهام در برابر افکار عمومی بین‌المللی خارج کند؛ در حالی که عامل اصلی تمام بحران‌ها طی یک قرن گذشته، وجود اسرائیل در منطقه است.

وی ادامه می‌دهد: بسیار جای تأسف دارد که نظام‌های مرتجع عربی در برابر یورش اسرائیل و آمریکا برای نسل‌کشی، اشغال و زیاده‌خواهی، به گزینه خلع سلاح مقاومت متوسل شده‌اند و در آینده این حماقت بزرگ گریبانگیر خود آنان خواهد شد. در حالی که دشمن در نهایت وحشی‌گری عمل می‌کند، آنها راه‌حل را در خلع سلاح ملت‌ها می‌بینند.

سفیر پیشین ایران در لبنان می‌گوید: این در حالی است که تنها عامل بازدارنده‌ای که طی سالیان گذشته مانع بازگشت دشمن صهیونیستی برای اشغال مجدد لبنان شده، مقاومت و سلاحی است که در دستان مردان مؤمن و رشید آن قرار دارد. تجربه تاریخی نیز ثابت کرده است که ارتش لبنان نه از نظر توان و امکانات و نه از نظر تصمیم‌گیری سیاسی، قادر به دفاع از لبنان نیست؛ وگرنه در گذشته هنگام تجاوزات مکرر، از کشور دفاع می‌کرد.

وی می‌افزاید: لذا دولت لبنان در این شرایط حساس باید بیش از گذشته مراقب باشد تا تحت تأثیر نفوذ قدرت‌های خارجی و اقلیمی قرار نگیرد. تجربه تاریخی نشان داده است که وحدت و امنیت ملی لبنان در گرو اقدام درست در راستای منافع ملی، رعایت قواعد سیاسی داخلی، مسئولیت‌های بین‌المللی و تعامل منطقی با همه احزاب و طوایف لبنانی، بدون تأثیرپذیری از سیگنال‌های شوم قدرت‌های خارجی خواهد بود.

سفیر پیشین ایران در لبنان می‌گوید: در حال حاضر دولت لبنان به جای دیکته اوامر خارجی بهتر است به سمت گفت‌وگوهای ملی رفته و بدون دخالت خارجی نسبت به استراتژی دفاعی و امنیت ملی خود چاره‌اندیشی کند.

سلاح مقاومت، ضامن بقا لبنان

به گزارش پردیسان آنلاین، آنچه در بعبدا گذشت، فراتر از یک جلسه کابینه بود. این رویارویی بار دیگر ثابت کرد که سلاح حزب‌الله نه تنها بخشی از معادله امنیت لبنان است، بلکه عامل اصلی بازدارندگی در برابر تجاوزات صهیونیست‌ها محسوب می‌شود.

هر طرحی برای خلع سلاح مقاومت، عملاً چراغ سبز به اسرائیل برای اشغال دوباره لبنان خواهد بود، تجربه جنگ ۳۳ روزه نشان داد که اگر حزب‌الله نبود، تانک‌های مرکاوا تا قلب بیروت پیش می‌آمدند، امروز نیز مردم لبنان می‌دانند که انحصار سلاح در دست دولت، در حالی‌که دشمن هنوز سرزمین‌های اشغالی را ترک نکرده و هر روز حریم لبنان را نقض می‌کند، چیزی جز یک توطئه خارجی نیست.

بنابراین، مقاومت باقی خواهد ماند زیرا سلاح مقاومت همان «شمشیر بیدار» است که نه در برابر دولت لبنان، بلکه تنها در برابر دشمن صهیونیست از نیام بیرون می‌آید.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=329684

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: