به گزارش پردیسان آنلاین، «بحران آب» کلیدواژهای رایج شده، آنقدر تکراری که گویی قرار نیست کسی از شنیدنش نگران شود، شاید برای گوشها عادی شده باشد، اما این تهدید همچنان زیر پوست کشور جریان دارد؛ بیآبی یعنی فروپاشی تدریجی حیات و بحران آب در نهایت بحران بقاست؛ واژهای که هرچقدر تکرار شود، نباید ما را از واقعیت آن غافل کند.
طبق گزارشهای رسمی وزارت نیرو و شرکت آب و فاضلاب بخش کشاورزی کشور سالانه ۸۰ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند، رقمی که نزدیک به ۹ برابر مصرف بخش خانگی است که تنها ۹ میلیارد مترمکعب برآورد شده است، اما این اعداد خام تنها بخشی از داستان است.
مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حوزه آب هشدار میدهد «در حال حاضر به ورطه روز صفر آب افتادهایم؛ بعضیها فکر میکنند روز صفر یعنی خشکی سد تا بتوان کف آن را جارو کرد، اما نه، اینطور نیست، روز صفر یعنی سطح آب به حدی برسد که آبگیر سد دیگر نتواند آب را به تصفیهخانه منتقل کند.
در تهران نیاز آب شرب ماهانه حدود ۹۰ میلیون مترمکعب است، اما در دو ماه پیش رو نزدیک به ۵۰ میلیون مترمکعب آب زیرزمینی صرف آبیاری فضای سبز شده است؛ این تناقض در شهری که وارد چندمین سال خشکسالی شده هشداردهنده است، از سوی دیگر شهرداری تهران ۷۰۰ حلقه چاه برای آبیاری فضای سبز دارد، اما به گفته نایبرئیس شورای شهر این چاهها به اداره آب و فاضلاب واگذار شده و هماکنون در تأمین آب شرب استفاده میشوند؛ استاندار تهران نیز اعلام کرده که بیش از ۶۰ درصد آب این شهر از چاههای زیرزمینی تأمین میشود و در بعضی مناطق فرونشست زمین تا ۳۱ درصد گزارش شده است.
در همین حال وزیر نیرو بر لزوم مقابله با بدمصرفی تاکید کرده و گفته: «این انصاف نیست که یکی در استخری که با آب شرب پر شده شنا کند و در همان زمان یکی آب شرب برای خوردن نداشته باشد.» او درصدد است طرحی برای دریافت هزینه واقعی از پرمصرفها ارائه دهد که هنوز در مراحل تصویب قرار دارد.
بر اساس پژوهشهای انجام شده میزان مصرف آب کولرهای آبی در کشور حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب است، یعنی معادل نصف آب شرب مصرفی کشور، بنابراین این آمار نشان میدهد که مصرف آب در بخشهای غیرضروری همچنان چالش بزرگی است.
ایران امروز در برابر بحرانی ایستاده که نیازمند راهکارهای فوری و عملی است؛ راهکارهایی که از جمله آنها میتوان به استفاده بهینه از پسابهای تصفیه شده اشاره کرد؛ اقدامی مؤثر که کلانشهر اصفهان آن را در دستور کار قرار داده است.
اگر به سفرنامههای سیاحان خارجی و منابع تاریخی نگاه کنیم، نام اصفهان همیشه همراه با صفت «باغشهر» آمده، هویتی که ریشه در تاریخ چند صد ساله این کلانشهر داشته است و هنوز هم برای مردم آن ارزشی بیبدیل دارد؛ اما امروز این باغشهر تاریخی با چالشهای جدی تأمین و نگهداری فضای سبزش روبهروست؛ چالشی که بهطور حتم کلانترین آن بحران آب است.
اصفهان با حدود ۴ هزار اصله درخت و بیش از ۴۰ میلیون متر مربع فضای سبز، یعنی چیزی معادل ۶۲۵۰ زمین فوتبال، تلاش میکند هویت خود را حفظ کند، اما نگهداری روزانه این سرمایه طبیعی در شرایط اقلیمی خشک و کمبارش، همراه با از دست دادن جریان دائمی زایندهرود کار آسانی نیست؛ تأمین آب روزانه حدود ۹۰ هزار مترمکعب برای فضای سبز، فشار شدیدی به منابع آبی وارد میکند.
از سوی دیگر استفاده بیرویه از چاههای زیرزمینی که بیشتر به تأمین این آب اختصاص دارد، نهتنها به محیط زیست اصفهان آسیب میرساند، بلکه تهدیدی جدی برای بناهای تاریخی، بافتهای قدیمی و حتی سکونتگاههای شهری است؛ مسئلهای که در این شهر تاریخی نمیتوان نادیده گرفت.
شهرداری اصفهان در سالهای اخیر تلاش کرده با جایگزینی ۲۸۰ هزار متر مربع چمن پرمصرف با گونههای مقاومتر، بخشی از مصرف آب را کاهش دهد، اما این اقدامات نقطهعطف نبودند، بنابراین برای راهکاری پایدار و همهجانبه، دستاویز پروژهای بزرگ تحت عنوان «رینگ پساب» شد.
این پروژه که بهزعم برخی کارشناسان یک نوآوری قابل تحسین در مدیریت شهری است، شامل خرید پساب، احداث تصفیهخانههای استاندارد، مخازن ذخیره و شبکه انتقالی حدود ۱۰۰ کیلومتر میشود؛ به گفته سیدعلی معرکنژاد، سخنگوی شهرداری اصفهان هزینهای بالغ بر ۱,۰۰۰ میلیارد تومان صرف اجرای این شبکه شده است؛ ۵۰۰ میلیارد تومان برای تصفیهخانهها و ۸۰۰ میلیارد تومان برای شبکه لولهکشی که در نقاط مختلف شهر قابل مشاهده است.
با بهرهبرداری کامل از «رینگ پساب»، اصفهان نخستین شهر ایران خواهد بود که علاوه بر شبکه آب شرب، دارای یک شبکه مستقل از آب پساب برای آبیاری فضای سبز است؛ تحولی که «شاید» نه، بلکه «باید» الگویی برای سایر شهرهای ما باشد.
تأمین آب برای ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار درخت اصفهان / رینگ پساب پروژهای برای نجات فضای سبز شهر
مهدی بقایی، معاون محیط زیست و خدمات شهری شهردار اصفهان به خبرنگار پردیسان آنلاین میگوید: مجموع مساحت فضای سبز شهر اصفهان بالغ بر ۵ هزار هکتار است؛ این در حالی است که در گذشتهای نهچندان دور این رقم به بیش از ۲۷ هزار هکتار میرسید.
وی میافزاید: در حال حاضر سرانه فضای سبز اکولوژیک در شهر اصفهان حدود ۲۷ متر مربع است، در حالی که سرانه تفرجگاهی تنها ۳.۶ متر مربع برای هر نفر برآورد شده است.
معاون محیط زیست و خدمات شهری شهردار اصفهان با اشاره به اینکه بر اساس آمار موجود تعداد درختان شهر اصفهان بالغ بر ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار اصله است، بیان میکند: در شرایط خشکسالی نیاز آبی فضای سبز به حدود ۶۲ میلیون متر مکعب و در شرایط بحرانی به ۳۶ میلیون متر مکعب کاهش پیدا میکند، اما حتی این ارقام نیز در سالهای اخیر بهسختی محقق شده است.
بقایی تصریح میکند: با توجه به بحران خشکسالی، در خصوص تأمین آب مورد نیاز فضای سبز محاسبات نشان میدهد که برای پوشش نیاز شهر، ۹۰ میلیون متر مکعب آب باید تأمین شود، اما در سال ۱۴۰۲ تنها ۲۷ میلیون متر مکعب آب در اختیار فضای سبز قرار گرفت که معادل تغذیه ناقص درختان و پوشش گیاهی است؛ بهبیاندیگر فضای سبز شهر تنها زنده نگه داشته شده است نه شاداب و سالم.
وی خاطرنشان میکند: قرار بود برای آبیاری فضای سبز ۳۰۰۰ لیتر بر ثانیه آب شامل ۱۰۰۰ لیتر از رودخانه، ۱۰۰۰ لیتر از چاهها و ۱۰۰۰ لیتر از پساب تأمین شود، اما در شرایط کنونی که رودخانه جریان ندارد و بسیاری از چاهها نیز خشک شدهاند، تأمین آب برای حفظ پوشش گیاهی شهر یک نیاز ضروری است.
معاون محیط زیست و خدمات شهری شهردار اصفهان ادامه میدهد: مدیریت شهری در پاسخ به این چالش برنامهای جامع را برای استفاده از پساب تصفیهشده در دستور کار قرار داد؛ این پروژه شامل سه محور اصلی از جمله تأمین پساب، تصفیه و انتقال آن به نقاط مختلف شهر است.
بقایی با تاکید بر اینکه این پروژه یکی از اقدامات کمنظیر در سطح کشور است، میگوید: طول این رینگ حدود ۱۰۰ کیلومتر است و امکان انتقال آب از تصفیهخانههای مختلف به هر نقطه از شهر را فراهم میکند، از اینرو زیرساختی مهم برای آینده شهر بهشمار میرود.
به گزارش پردیسان آنلاین، پروژه رینگ پساب اصفهان با هدف جایگزینی آب شرب و منابع زیرزمینی با پساب تصفیهشده در آبیاری فضای سبز بهعنوان نخستین شبکه مستقل آبرسانی غیرشرب در کشور گامی فنی و راهبردی برای مدیریت پایدار منابع آب شهری محسوب میشود.
این شبکه ۱۰۰ کیلومتری با ظرفیت انتقال بالا و مجهز به تصفیهخانهها و مخازن ذخیره ضمن کاهش فشار بر سفرههای زیرزمینی، پایداری اکولوژیک شهر را در برابر خشکسالیهای مزمن تقویت میکند و میتواند بهعنوان الگویی مهندسیشده برای سایر کلانشهرهای بحرانزده ایران مورد بهرهبرداری قرار گیرد.