به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، رودخانهها منابع طبیعی هستند که نقش مهمی در حفظ تمدن، امنیت غذایی و زیستپذیری جوامع ایفا میکنند و حفظ آنها وظیفهای جهانی است. خشکشدن رودخانهها دیگر پدیدهای محدود به مناطق بیابانی یا کشورهای کمبارش نیست؛ از ایالات متحده تا چین، از اروپا تا آسیای مرکزی، رودخانههایی که زمانی شریانهای حیاتی تمدن، کشاورزی و صنعت بودند، اکنون با کاهش شدید جریان، خشکی بستر و تهدید اکوسیستمها روبهرو شدهاند. این بحران جهانی، حاصل ترکیبی از تغییرات اقلیمی، بهرهبرداری بیرویه، سدسازی گسترده و ضعف در مدیریت منابع آب است.
رودخانه کلرادو؛ شریان خشک جنوبغرب آمریکا
رودخانه کلرادو که زمانی یکی از پرآبترین رودخانههای غرب آمریکا بود، امروز پیش از رسیدن به دلتا در مکزیک خشک میشود. این رودخانه منبع حیاتی آب برای بیش از ۴۰ میلیون نفر در ایالات متحده و مکزیک است و شهرهایی همچون لاسوگاس، فینیکس و لسآنجلس بهشدت به آن وابسته هستند، اما سدسازیهای گسترده، تخصیص بیش از حد آب برای کشاورزی و رشد بیرویه جمعیت در مناطق خشک، فشار سنگینی بر این منبع وارد کردهاند.
افزون بر این، تغییرات اقلیمی موجب کاهش بارندگی، افزایش دما و تشدید خشکسالیهای طولانیمدت شدهاند. طبق مطالعات دانشگاه کلرادو، جریان رودخانه از اوایل دهه ۲۰۰۰ تاکنون حدود ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است. دریاچه مید، بزرگترین مخزن آب ایالات متحده، به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده است و تهدیدی جدی برای امنیت آبی منطقه محسوب میشود. این وضعیت نهتنها کشاورزی و مصرف شهری را تحت تأثیر قرار داده، بلکه اکوسیستمهای وابسته به رودخانه را نیز در معرض نابودی قرار داده است.

رودخانه یانگتسه؛ بحران انرژی در سایه خشکسالی
یانگتسه طولانیترین رودخانه چین و سومین رودخانه بزرگ جهان است که در سالهای اخیر با کاهش شدید سطح آب روبهرو شده است. این رودخانه نقش کلیدی در تأمین آب، حملونقل، کشاورزی و تولید برق آبی دارد، اما خشکسالی بیسابقه، کاهش بارندگی در حوضههای بالادست و برداشت گسترده برای مصارف صنعتی و کشاورزی چین، جریان طبیعی آن را مختل کردهاند.
در استان سیچوان که بهشدت به برق آبی وابسته است، کاهش سطح آب یانگتسه موجب تعطیلی کارخانهها، کاهش تولید برق و اختلال در زنجیره تأمین شده است. رسوبگذاری در بستر رودخانه نیز ظرفیت انتقال آب را کاهش داده و بر کیفیت آن تأثیر منفی گذاشته است. این بحران پیامدهای اقتصادی گستردهای بهدنبال دارد و نشاندهنده آسیبپذیری چین در برابر تغییرات اقلیمی و فشارهای ناشی از توسعه صنعتی بیرویه است.
رودخانه راین؛ تجارت اروپا زیر سایه کمآبی
رودخانه راین یکی از مهمترین شریانهای تجاری اروپاست که در سالهای اخیر با افت شدید سطح آب روبهرو شده است. این رودخانه که از کوههای آلپ سرچشمه میگیرد و از کشورهای آلمان، فرانسه، سوئیس و هلند عبور میکند، نقش حیاتی در حملونقل کالا، صنعت و کشاورزی دارد، اما تغییر الگوهای بارندگی، افزایش تبخیر و کاهش ذوب برفهای آلپ، جریان آن را بهشدت کاهش دادهاند.
در تابستانهای اخیر، سطح آب راین بهحدی پایین آمده است که کشتیها مجبور شدهاند با ظرفیت کمتر حرکت کنند یا مسیر خود را تغییر دهند. این وضعیت موجب افزایش هزینههای حملونقل، تأخیر در تحویل کالاها و اختلال در زنجیره تأمین شده است. برداشتهای گسترده برای مصارف صنعتی و کشاورزی نیز فشار مضاعفی بر این رودخانه وارد کرده است. کارشناسان هشدار دادهاند که بدون اصلاحات اقلیمی و مدیریتی، راین ممکن است در آیندهای نزدیک با بحران ساختاری روبهرو شود.

رودخانه زرد؛ گهواره تمدن چین در بحران
رودخانه زرد، دومین رودخانه بزرگ چین و مهد تمدنهای باستانی این کشور، با کاهش جریان، خشکی مقطعی و تهدیدات زیستمحیطی روبهروست. سدسازیهای گسترده، آبیاری بیرویه، رسوبگذاری شدید و تغییرات اقلیمی، جریان طبیعی این رودخانه را مختل کردهاند. در بعضی مناطق، رودخانه بهقدری کمعمق شده است که دیگر قابل کشتیرانی نیست.
کاهش جریان این رودخانه نهتنها کشاورزی را تهدید میکند، بلکه خطر سیلابهای ناگهانی را نیز افزایش داده است، زیرا رسوبات موجب بالا آمدن بستر رودخانه و کاهش ظرفیت آن شدهاند. این وضعیت، اکوسیستمهای آبی، تأمین آب شرب و امنیت غذایی میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده است. رودخانه زرد اکنون نمادی از چالشهای چین در مدیریت منابع طبیعی در برابر فشارهای توسعه و اقلیم است.
رودخانه آمودریا؛ آسیای مرکزی در سایه توسعه بیرویه
آمودریا یکی از رودخانههای اصلی آسیای مرکزی است که زمانی به دریاچه آرال میریخت و منبع حیاتی برای کشاورزی و زندگی در کشورهای ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان بود، اما در دهههای اخیر، انحراف گسترده جریان برای پروژههای آبیاری، سدسازی برای تولید برق و کاهش بارش و ذوب یخچالها، موجب افت شدید جریان این رودخانه شدهاند.
بسیاری از سالها، آمودریا دیگر به دریاچه آرال نمیرسد و همین امر نقش مهمی در خشکشدن آن دریاچه داشته است. کاهش جریان، اکوسیستمهای وابسته را نابود کرده، کیفیت خاک را کاهش داده و معیشت میلیونها نفر را تهدید کرده است. نبود همکاری منطقهای مؤثر و رقابت بر سر منابع آب، مدیریت پایدار این رودخانه را دشوار کرده و خطر تنشهای سیاسی را افزایش داده است.

رودخانه دارلینگ؛ خشکسالی مزمن در قلب استرالیا
دارلینگ یکی از رودخانههای اصلی حوضه ماریدارلینگ در جنوب شرقی استرالیاست و از دهه ۱۹۹۰ با دورههای طولانی خشکی روبهرو بوده است. کاهش بارندگی پاییزی، تغییر الگوی بارش و افزایش دما، موجب شدهاند که جریان طبیعی رودخانه مختل شود. همزمان، برداشتهای گسترده برای کشاورزی، بهویژه در مزارع پنبه و انگور، فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد کردهاند.
بعضی سالها، جریان این رودخانه بهقدری کاهش پیدا کرده است که بخشهایی از آن خشک شدهاند. این وضعیت، اکوسیستمهای آبی، کشاورزی منطقه و تأمین آب شرب ماریدارلینگ را با بحران روبهرو کرده است. این بحران نمادی از آسیبپذیری استرالیا در برابر تغییرات اقلیمی، توسعه بیرویه کشاورزی و ضعف در مدیریت منابع آب بهشمار میرود.
دریاچه آرال؛ قربانی توسعه کشاورزی بیرویه
دریاچه آرال در مرز میان قزاقستان و ازبکستان، زمانی چهارمین دریاچه بزرگ جهان بود و مساحتی بالغ بر ۶۸ هزار کیلومتر مربع را در بر میگرفت، اما اکنون به بیابانی نمکزار تبدیل شده است. این دریاچه منبعی حیاتی برای ماهیگیری، کشاورزی و زندگی جوامع اطراف بود و نقش مهمی در تعادل اقلیمی منطقه ایفا میکرد. از دهه ۱۹۶۰ به بعد، با اجرای پروژههای عظیم آبیاری در دوران اتحاد جماهیر شوروی، دو رودخانه اصلی تغذیهکننده آن، آمودریا و سیردریا، بهطور گسترده برای کشت پنبه منحرف شدند.
نتیجه این سیاستها، کاهش شدید ورودی آب به دریاچه بود که در نهایت منجر به خشکشدن تدریجی آن شد. تا دهه ۱۹۹۰، بیش از نیمی از حجم دریاچه از بین رفته بود و امروز، تنها بخش کوچکی از آن باقی مانده است. بستر خشکشده دریاچه به منبع طوفانهای نمکی و سمی تبدیل شده است که سلامت هزاران نفر را تهدید میکند. صنعت ماهیگیری نابود شده، مهاجرتها افزایش پیدا کرده و منطقه به یکی از آلودهترین نقاط جهان بدل شده است. تلاشهایی برای احیای بخش شمالی دریاچه با کمک بانک جهانی و دولت قزاقستان انجام شده است که تا حدی موفق بودهاند، اما بخش جنوبی آنکه در خاک ازبکستان قرار دارد، غیرقابل بازگشت تلقی میشود.

رودخانه گنگ؛ فشار جمعیت، سدسازی و اقلیم
رودخانه گنگ، یکی از پرجمعیتترین رودخانههای جهان در هند و بنگلادش، در سالهای اخیر با کاهش جریان، آلودگی شدید و خشکی مقطعی در بعضی مناطق روبهرو شده است. تغییرات اقلیمی موجب کاهش ذوب یخچالهای هیمالیا شدهاند که منبع اصلی تغذیه رودخانه در فصلهای خشک است. همزمان، سدسازی گسترده در بخشهای بالادست و برداشت بیرویه برای کشاورزی و صنعت، جریان طبیعی رودخانه را مختل کردهاند.
آلودگی نیز نقش مهمی در بحران گنگ دارد. فاضلاب شهری، زبالههای صنعتی و پسماندها بدون تصفیه وارد رودخانه میشوند، که کیفیت آب را بهشدت کاهش و اکوسیستمهای آبی را تهدید میکنند. در فصلهای خشک، کاهش بارندگی و افزایش تبخیر موجب میشود که بخشهایی از رودخانه کامل خشک شود. این وضعیت، زندگی میلیونها نفر را که برای آشامیدن، کشاورزی و آئینهای مذهبی به گنگ وابستهاند، در معرض خطر قرار داده است.
رودخانه مکونگ؛ سدسازی و تغییرات اقلیمی
رودخانه مکونگ که از چین تا ویتنام جریان دارد، منبع حیاتی برای میلیونها نفر در جنوب شرق آسیاست. در دهههای اخیر، سدسازی گسترده در چین و لائوس، بهویژه برای تولید برق آبی، موجب کاهش شدید جریان در بخشهای پاییندست شده است. این سدها، آب را در مخازن نگه میدارند و الگوی طبیعی سیلابهای فصلی را مختل میکنند که برای کشاورزی و چرخه ماهیگیری در کامبوج و ویتنام حیاتی هستند.
افزون بر سدسازی، جنگلزدایی و تغییرات اقلیمی نیز نقش مهمی در کاهش جریان این رودخانه دارند. کاهش بارندگی و افزایش دما، تبخیر را افزایش داده و تغذیه رودخانه را کاهش دادهاند. بعضی سالها، سطح آب مکونگ به پایینترین حد تاریخی خود رسیده و موجب شده است کشاورزان نتوانند زمینهای خود را آبیاری کنند و ماهیگیران با کاهش شدید صید روبهرو شوند. مکونگ اکنون در نقطهای بحرانی قرار دارد که نیازمند همکاری منطقهای و اصلاح سیاستهای توسعه است.

دریاچه اوئنز؛ قربانی توسعه شهری
دریاچه اوئنز که در شرق ایالت کالیفرنیا قرار دارد، زمانی یک دریاچه طبیعی پرآب بود که اکوسیستم غنی و تنوع زیستی قابلتوجهی را در خود جای داده بود، اما در اوایل قرن بیستم، با رشد سریع شهر لسآنجلس و نیاز روزافزون آن به منابع آبی، اداره آب و برق لسآنجلس تصمیم گرفت رودخانه اوئنز را بهطور کامل منحرف کند تا آب آن برای مصرف شهری منتقل شود. این اقدام، جریان ورودی به دریاچه را قطع کرد و در نتیجه، تا دهه ۱۹۲۰ دریاچه خشک شد.
خشکشدن دریاچه اوئنز پیامدهای زیستمحیطی و انسانی گستردهای بهدنبال داشت. بستر خشکشده آن به منبعی از گردوغبار سمی تبدیل شده که حاوی ذرات نمک، فلزات سنگین و مواد آلاینده است. این گردوغبار توسط بادهای منطقهای به شهرها و روستاهای اطراف منتقل میشود و منجر به بروز بیماریهای تنفسی، آلرژی و مشکلات زیستمحیطی میشود، همچنین اکوسیستمهای آبی و پرندگان مهاجر که به این دریاچه وابسته بودند، بهشدت آسیب دیدهاند و تنوع زیستی منطقه کاهش پیدا کرده است.
در دهههای اخیر، تلاشهایی برای کنترل گردوغبار و احیای بخشی از دریاچه صورت گرفته است. پروژههایی همچون پاشش آب بر بستر خشکشده، کاشت پوشش گیاهی مقاوم و ایجاد تالابهای مصنوعی، تا حدی توانستهاند از شدت آلودگی هوا بکاهند. با این حال، دریاچه اوئنز همچنان نمادی از هزینههای پنهان توسعه شهری بیبرنامه و سوءمدیریت منابع طبیعی باقی مانده است.
دریاچه پوپو؛ تبخیر شدید و کاهش ورودی
دریاچه پوپو، دومین دریاچه بزرگ بولیوی، در دهههای اخیر بهطور کامل خشک شده است. این دریاچه که در ارتفاعات آند قرار دارد، بهشدت به بارندگی و جریانهای ورودی وابسته است. افزایش دمای هوا، تبخیر شدید و کاهش بارندگی موجب شدهاند که سطح آب بهطور مداوم افت کند. مساحت دریاچه از حدود ۳۰۰۰ کیلومتر مربع در دهه ۱۹۹۰، تا سال ۲۰۱۸ به کمتر از ۲۵۰ کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است.
خشکشدن پوپو، جوامع ماهیگیر محلی را با بحران معیشتی روبهرو کرده و اکوسیستمهای آبی منطقه را نابود کرده است. تغییرات اقلیمی در ارتفاعات، بهویژه افزایش دمای شبانه و کاهش بارشهای فصلی، نقش کلیدی در این بحران دارند. دولت بولیوی پروژههایی برای احیای دریاچه آغاز کرده، اما موفقیت آنها بهدلیل محدودیت منابع مالی و تغییرات اقلیمی جهانی، نامشخص باقی مانده است.

رودخانه ریو گرانده؛ مرز خشکشده
ریو گرانده، رودخانهای مرزی میان ایالات متحده و مکزیک، در سالهای اخیر با کاهش شدید جریان روبهرو شده است. کاهش بارندگی، برداشت گسترده برای کشاورزی، سدسازی و افزایش دما، موجب شدهاند که در بعضی مناطق، رودخانه خشک شود. این وضعیت، امنیت آبی جوامع مرزی را تهدید کرده و اکوسیستمهای آبی را در معرض نابودی قرار داده است.
در ایالتهایی همچون نیومکزیکو و تگزاس، کشاورزی وابسته به ریو گرانده با بحران روبهرو شده و رقابت بر سر منابع آب میان ایالتها و کشورها افزایش پیدا کرده است. در مکزیک نیز، جوامع محلی با کمبود آب آشامیدنی و کاهش کیفیت آب روبهرو هستند. ریو گرانده اکنون به نمادی از چالشهای مشترک در مدیریت منابع فرامرزی تبدیل شده است.
