به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از قزوین، به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از قزوین، استان قزوین مهد علم و ادب و همواره از صدر اسلام تاکنون شهدای بسیاری را تقدیم نموده است که تاریخ خونبار شیعه گواهی صادقی بر آن میباشد و در مقطع حساس و تاریخی ۸ سال دفاع مقدس نیز حوزه علمیه قزوین […]
به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از قزوین، به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از قزوین، استان قزوین مهد علم و ادب و همواره از صدر اسلام تاکنون شهدای بسیاری را تقدیم نموده است که تاریخ خونبار شیعه گواهی صادقی بر آن میباشد و در مقطع حساس و تاریخی ۸ سال دفاع مقدس نیز حوزه علمیه قزوین مانند سایر حوزههای علمیه سراسر کشور طلاب و روحانیون زیادی را در قالب مبلّغ و رزمی به جبهههای نبرد اعزام کرد تا در کنار رزمندگان و با نثار خون خود تداوم بخش راه سرخ و ماندگار شهدای صدر اسلام تاکنون و موجب فخر اسلام و قرآن باشند.
در این بخش با روحانی شهید حجت الاسلام شیخ نصرت الله انصاری آشنا میشویم:
نصرت الله انصاری شب جمعه دوم دی ماه سال ۱۳۲۰ هجری شمسی در روستای عصمت آباد از توابع شهرستان بویین زهرا دیده به جهان گشود و بعد از گذراندن دوران کودکی، در مکتب خانه روستا قرآن را فرا گرفت و تحصیلات ابتدایی را در همین روستا گذراند و بعد از اخذ مدرک دوره ابتدایی، با اذن پدر به شهر قزوین آمده و در مدرسه صالحیه مشغول یادگیری علوم دینی و حوزوی گردید.
او همزمان با تحصیل، برای تأمین هزینه زندگی و تحصیل، در یک مغازه عطاری مشغول به کار شد.
بعد از ۳ سال تحصیل در مدرسه صالحیه و سردارین، برای کسب علم به شهر قم هجرت کرد و در مدرسه فیضیه سکنی گزید و با توجه به علاقه وافر به فلسفه اسلامی، در درس علامه طباطبایی (ره) حاضر شد و فقه و اصول را نیز نزد اساتید برجسته فرا گرفت.
با وقوع حادثه تلخ زلزله بویین زهرا در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی، به منطقه مراجعت کرد و در امداد رسانی به آسیب دیدگان این فاجعه، قدمهای مثبتی برداشت که از جمله فعالیتهای او در این ایام، ساختن مسجد، حمام و لوله کشی آب آشامیدنی روستاهای عصمت آباد و قاسم آباد بود.
شیخ نصرت الله پس از اتمام عملیات کمک رسانی و بعد از بهبود نسبی اوضاع، دوباره به شهر قم بازگشت که همزمان بود با آغاز نهضت امام خمینی (س)، او نیز مشتاق و هوادار امام (ره) گردید و عشق به امام در او تحولی عظیم ایجاد کرد و سبب شد به همراه آیت الله باریک بین به فعالیت سیاسی بپردازد.
این روحانی شهید در همین ایام به همراه برخی دیگر از علما صندوق تعاون اسلامی را در قم تأسیس کردند تا به طلاب و روحانیون نیازمند تسهیلات ارائه کنند.
بعد از دستگیری و تبعید حضرت امام خمینی (ره) به عراق، شهید انصاری به عشق امام و دیدار ایشان و زیارت عتبات عالیات، به طور مخفیانه راهی نجف اشرف شد و توانست مراد و مقتدای خویش را زیارت کند.
وی پس از بازگشت از عراق به ادامه تحصیل و فعالیت سیاسی پرداخت و سال ۱۳۴۵، در سن ۲۵ سالگی پای سفره عقد نشست و مدت کوتاهی در قزوین ساکن شد، سپس به همراه همسرش به قم عزیمت کرد تا اینکه در یکی از روزهای اسفند ماه سال ۱۳۵۴، حین خدمت در مؤسسه تعاون اسلامی، توسط دژخیمان رژیم شاه دستگیر و به زندان منتقل شد و بالاخره زیر سختترین شکنجههای جلادان و مأموران ساواک به فیض عظیم شهادت نائل گشت.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی تاریخ دستگیری او را ۱۸ اسفند ۵۴ و تاریخ شهادتش را ۲۷ اسفند ۵۴ ثبت کرده است.
او که مظلومانه و در سیاه چالهای رژیم به شهادت رسید، مخفیانه دفن گردید و بعد از پیروزی انقلاب و با بررسی اسناد و مدارک ساواک، مزارش در بهشت زهرا، قطعه ۳۹ ردیف ۱۸ و آرامگاه شماره ۴۶ اعلام شد.
در سالگرد شهادت حجت الاسلام نصرت الله انصاری، مؤسسه تعاون اسلامی قم با چاپ و انتشار اطلاعیهای برای او مجلس بزرگداشتی در ۱۸ آبان ۱۳۵۶ در مسجد اعظم قم اعلان میکنند. اما ساواک دربهای مسجد را میبندد و مانع برگزاری مراسم میشود
در قریه عصمتآباد بوئینزهرا محل ولادت شهید انصاری، در همان موقع مجلس بزرگداشتی با حضور مؤمنین، مسئولان مؤسسه تعاون اسلامی قم و آقای امامجمارانی برگزار شد و حجتالاسلام محمد حیدری قزوینی از همکاران شهید سخنرانی کرد.
عیسی انصاری داماد و پسرعموی شهید نصرت الله انصاری میگوید: یک نامه آمد خانه ما که بیایید ملاقات شیخ نصرت. غوغایی شد و در بین همه. پدر و مادر و فامیل آمدند و نذر کردند و همگی رفتیم که ملاقاتش کنیم؛ اما نگذاشتند ما داخل برویم. گفتند که فقط پدرش بیاید. پدرش رفت تو، بعد شکنجهگر ایشان منوچهری گفت که آقای انصاری، شما پدرش هستید؟ بیایید بنشینید. نشسته بود یک چایی گذاشته بود جلویش یک دسته پول هم گذاشته بود که پسر شما در زندان خودکشی کرده و ما هم بردیم دفن کردیم».
مرحوم آیت الله باریک بین، امام جمعه اسبق استان قزوین در رابطه با این شهید والا مقام گفته است: شهید انصاری، مردی وارسته بود که تمام فعالیتهایش فیسبیلالله بود و از هیچ کاری در این راستا دریغ نمیکرد. آرزوی او پیروزی اسلام و برافراشتن پرچم اسلام در این مرز و بوم و بزرگترین آرزویش، شهادت بود، چرا که این شهید والا مقام برجسته خود را وقف مردم کرده بود و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد، خود را مبلّغ دین اسلام و فرهنگ شیعه و تبلیغ را وظیفه اصلی خود میدانست که در این راه هم تلاش زیادی کرد.
Friday, 29 November , 2024