روایت ایستادگی در نبرد حق علیه باطل

سال‌ها گذشت و نسیم صبوری، رد پای مردانی را با خود آورد که در سکوت شب‌های بی‌فانوس، چراغ ایمان را روشن نگه داشتند، روزی رسید که خاک وطن بوسه بر قدم‌هایی زد که از دل تاریکی با روشنایی بازگشتند و آسمان برای لحظه‌ای ایستاد تا شکوه بازگشت را نظاره‌گر باشد.

به گزارش پردیسان آنلاین از آذربایجان شرقی، جنگ ایران و عراق که پس از جنگ ویتنام طولانی‌ترین جنگ سده بیستم میلادی محسوب می‌شود، سی‌ویکم شهریور سال ۱۳۵۹ با حمله هوایی عراق به ایران آغاز شد، حمله‌ای که با پشتیبانی بعضی کشورها از عراق همراه بود که به‌صورت‌های مختلف از جمله حمایت تسلیحاتی انجام می‌شد.

با این حمله مردم ایران از پیر و نوجوان بر خود واجب دانستند تا از خاک میهن دفاع کنند و پس از هشت سال دفاع رشادتمندانه و انجام عملیات‌های سخت، در نهایت سال ۱۳۶۷ پایان پیدا کرد.

دفاع مقدس در جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا دفاع در برابر رژیم بعث عراق بود که با برنامه‌ریزی قبلی و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، جنگ وسیعی را علیه ایران آغاز کرد، به این منظور در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران از سی‌ویکم شهریور تا ششم مهر به‌عنوان هفته دفاع مقدس ثبت شده است که حکایت از اهمیت ویژه آن دارد.

طی سال‌های دفاع از میهن اسلامی، نیروهای مسلح بی‌شماری به شهادت رسیدند و یا مفقودالاثر شدند، در این میان نیروهای غیور و جان بر کف بی‌شماری از همه استان‌های کشور، به‌ویژه استان آذربایجان شرقی طی انجام عملیات‌های مختلف به دست نیروهای حزب بعث عراق، اسیر و متحمل رنج و درد اسارت شدند.

در نهایت با عمل به رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و تلاش‌های هیئت مذاکره‌کننده ایرانی طی قطعنامه ۵۹۸ نخستین گروه از اسرا در بیست‌وششم مرداد سال ۱۳۶۹ سرافرازانه به میهن اسلامی بازگشت که چنین روزی در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، یادآور صبوری و رشادت آن‌ها است که بر غرور و فخر ملی ما افزودند.

ماجرای آزادی اسرا

کمال خوش‌پیمان، آزاده و جانباز سرافرازی که در دوران دفاع مقدس به دست نیروهای حزب بعث عراق اسیر شد، به خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار می‌گوید: بنده در طی نخستین عملیات آبی-خاکی خیبر که سوم اسفند ۱۳۶۲ با مشارکت لشکر اصفهان، لشکر تهران، لشکر آذربایجان و لشکر زنجان از طرف سپاه و با مشارکت ارتش انجام شد، به اسارت درآمدم.

وی ادامه می‌دهد: پیش از اسارت، سال اول نظری را تمام کرده بودم و بعد از رفت و برگشت از جبهه، در رشته ریاضی و فیزیک مشغول به تحصیل شدم و به این علت که نیاز آن زمان، ایجاب می‌کرد از وطن خود دفاع کنیم، از مدرسه منفک شدم و به جبهه بازگشتم.

این آزاده سرافراز با بیان اینکه در دوران اسارت با مشکلات بهداشتی و غذایی روبه‌رو هستیم، عنوان می‌کند: گاهی اوقات، مبادله اسرا میان دو کشور نیز انجام می‌شد که بیشتر، جنبه تبلیغاتی داشت یا از طریق سازمان‌های صلیب سرخ صورت می‌گرفت، همچنین در دوران اسارت آموزش ادامه داشت و اُسرا به یکدیگر مهارت‌های مختلفی را آموزش می‌دادند.

خوش‌پیمان نحوه آزادی و بازگشت به میهن اسلامی را اینگونه عنوان می‌کند «اواخر مرداد، حدود بیست‌وپنجم ماه بود که حالت نه جنگ و نه صلح را شاهد بودیم، اما اخباری از مذاکرات بین هیئت مذاکره‌کننده ایرانی به سرپرستی ولایتی و طارق از طرف عراق را رصد می‌کردیم و مکاتباتی بین رؤسای جمهوری اسلامی ایران (آیت‌الله مرحوم هاشمی رفسنجانی) و عراق (صدام حسین) انجام می‌گرفت تا اینکه رادیو عراق طی بیانیه‌ای مهم از طرف صدام حسین، اعلام کرد که تمام خواسته‌های ایران مورد پذیرش قرار گرفته است که بعد از آن، بنده حدود دوم شهریور ۱۳۶۹ همراه با گروهی از اسرا به مهین اسلامی بازگشتم.»

اسرا در سخت‌ترین شرایط پرورش یافتند

غلامرضا احمدی، دیگر آزاده و جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس که نزدیک به ۹ سال در اسارت بوده است، به خبرنگار پردیسان آنلاین می‌گوید: عید سال ۱۳۶۰ توفیق این را داشتم که در اولین دوره آموزشی نظامی برای بسیج و اعزام به جبهه شرکت کنم، در آن زمان به‌علت پایین بودن سن، اعزام بنده به جبهه ماه‌ها طول کشید که در نهایت اواخر سال ۱۳۶۰ ثبت‌نام انجام شد و عید سال ۱۳۶۱ توانستیم به روزهای آخر عملیات فتح‌المبین برسیم.

وی اضافه می‌کند: به‌طور مستقیم به اهواز و از آنجا به سوسنگرد اعزام شدیم که در آن زمان تازه آزاد شده، اما تحت شلیک توپخانه نیروهای عراقی بود.

این آزاده دوران دفاع مقدس نحوه اسارت خود را اینگونه تعریف می‌کند «عملیات بیت‌المقدس دهم یا یازدهم اردیبهشت آغاز شد که ما در جبهه سوسنگرد-نیسان-بستان تا مرز بصره، شرکت داشتیم و در مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس، یعنی بیست‌وچهارم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در نزدیکی‌های مرز بصره، به اسارت درآمدیم. نیروهای تبریزی، نخستین نیروهایی بودند که وارد هویزه‌ای شدند که ماه‌ها در دست نیروهای عراقی بود و آزادی شهر به‌دست آن‌ها اتفاق افتاد.»

احمدی معتقد است: اسارت دو صفحه دارد، یک صفحه نورانی و طلایی که رفتار اسرا با یکدیگر و سرشار از ایثار، فداکاری و شجاعت بود و صفحه دیگر، رفتار عراقی‌ها است که سراسر خشونت، شکنجه و وحشی‌گری بوده است.

وی درباره سختی‌های دوران اسارت می‌گوید: در این دوران، همواره با کمبود امکانات اولیه از نظر تغذیه و بهداشت روبه‌رو بودیم در حالی که شکنجه همیشگی بود، اواخر دوران اسارت نیز یک گروه از کمیته سازمان ملل متحد به دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عراق به‌منظور بررسی نحوه نگهداری و رفتار با اسرا در این دو کشور سفر کرد که در نهایت آزادی بنده و بازگشت به میهن اسلامی در سی‌ام شهریور ۱۳۶۹ میسر شد.

این جانباز سرافراز ادامه می‌دهد: شرایط سخت و دشوار همواره یکی از زمینه‌های تکامل روحی انسان و تهذیب نفس است، اسیر در سخت‌ترین شرایط پرورش پیدا می‌کند و در این زمان است که به‌طور کامل به معنای سخن شریف حضرت زینب (س) که می‌فرمایند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا: من جز زیبایی، چیزی ندیدم» را درک می‌کند.

آزاده‌های ایران خالص‌ترین انسان‌ها هستند

محمد ولی نصیبی سیس دیگر رزمنده‌ای است که عملیات خیبر به دست نیروهای عراقی اسیر شد، زمانی که تنها ۱۷ سال داشت؛ «سال ۱۳۶۲ برای دفاع از وطن، از مدرسه و به‌عنوان بی‌سیم‌چی گردان عازم جبهه شدم و در اسفند نیز عملیات خیبر آغاز شد که در پایان این عملیات و بعد از مجروحیت، به دست نیروهای عراقی اسیر شدم و مدتی در بصره و روزهایی در بغداد ماندم، بعد از آن همراه با سایر اسرا به شهر موصل منتقل شدم.»

وی به خبرنگار پردیسان آنلاین می‌گوید: افرادی در اردوگاه موصل و در شرق بصره (خاک هورالهویزه در خاک عراق) به اسارت درآمده بودند، نیروهای عراقی ما را به‌عنوان چترباز اسیر کرده بودند، زیرا انتظار نداشتند که عملیات نیروهای ایرانی در آن‌سوی مرزها و در ۷۰ یا ۷۵ کیلومتری انجام شود، منطقه‌ای که آبی-خاکی و انجام عملیات در آن به‌شدت دشوار بود.

این آزاده دوران هشت ساله دفاع مقدس با بیان اینکه در زمان اسارت رفتار اسرا با یکدیگر زینب‌گونه بود تصریح می‌کند: ایثار، فداکاری و از خود گذشتگی در رفتار اسرا به‌خوبی نمایان بود که از مکتب حضرت زینب (س) درس گرفته بودند و همان نهضت نیز ادامه داشت، اکنون هم هر موقع با هر آزاده‌ای که صحبت می‌کنم، روحیه و انرژی‌ام مضاعف می‌شود؛ آزاده‌های ما از نمونه‌ترین و خالص‌ترین انسان‌ها هستند.

آن روز، وطن صدای قدم‌هایی را شنید که از دل تاریکی با روشنی ایمان بازگشته بودند، آزادگان آمدند؛ بی‌ادعا، اما با شکوهی که تاریخ را به احترام واداشت و بازگشتشان، تجلی صبر و عشقی بود که در بند، شکوفا شد و در آغوش وطن آرام گرفت.

گزارش سولماز کاظمی

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=328174

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: