دانش بومی، موتور پالایشگاه سبز ایران

ایران با راه‌اندازی نخستین پالایشگاه فرآورده‌های سبز در خاورمیانه، گام بزرگی در مسیر تولید سوخت‌های پاک، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به منابع فسیلی برداشت، این پروژه ملی با تکیه بر دانش بومی و استانداردهای جهانی، تحولی پایدار در صنعت پالایش و محیط زیست کشور رقم زده است.

به گزارش پردیسان آنلاین، در دهه اخیر، تغییرات اقلیمی، بحران‌های زیست‌محیطی، و پیامدهای فزاینده گرمایش زمین، جهان را با چالشی جدی در زمینه پایداری انرژی روبه‌رو کرده است. افزایش سطح دی‌اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه‌ای در جو، نقش مهمی در بروز خشکسالی‌ها، سیلاب‌ها، نابودی منابع طبیعی و به خطر افتادن امنیت غذایی و سلامت بشر داشته است. این وضعیت، کشورها را ناگزیر ساخته تا ضمن کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی، شیوه‌های تولید و مصرف انرژی را با رویکردهای زیست‌محیطی بازنگری کنند.

در این میان، ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در بازار جهانی انرژی، از جایگاهی ویژه برخوردار است. با در اختیار داشتن حدود ۲۰۸٫۶ میلیارد بشکه نفت خام به عنوان ذخایر اثبات‌شده، ایران پس از ونزوئلا و عربستان سعودی، در جایگاه سوم جهان قرار دارد، این ذخایر عظیم اگرچه فرصتی برای تقویت اقتصاد ملی، توسعه صنعتی و ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی کشور به شمار می‌رود، اما در عین حال، استفاده نادرست از این منابع می‌تواند به تهدیدی جدی برای محیط‌زیست و سلامت عمومی بدل شود.

صنایع پالایشی ایران که بخش عمده‌ای از زیرساخت‌های آن در دهه‌های گذشته وبیشتر با فناوری‌های قدیمی طراحی شده، امروز با چالش‌های فراوانی روبه‌رو هستند. نبود فناوری‌های نوین، مصرف بالای انرژی، راندمان پایین، استفاده نکردن از سامانه‌های بازیافت انرژی، و انتشار آلاینده‌هایی همچون دی‌اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرار، از جمله مشکلات اساسی این صنایع هستند، افزون بر این هدررفت منابع ارزشمند همچون آب صنعتی، تفکیک نکرد و مدیریت غیر اصولی پسماندهای خطرناک، و نبود کنترل کارآمد انتشار گازهای گلخانه‌ای، تصویری نگران‌کننده از وضعیت کنونی صنایع پالایشی در کشور ارائه می‌دهد.

دانش بومی، موتور پالایشگاه سبز ایران

پالایشگاه سبز چیست؟

در چنین شرایطی، مفهوم «پالایشگاه سبز» یا Green Refinery، نه تنها به‌عنوان یک گزینه فناورانه بلکه به‌مثابه یک ضرورت استراتژیک در سیاست‌های کلان انرژی و محیط‌زیست کشور مطرح می‌شود. پالایشگاه سبز به مجموعه‌ای از راهکارها و فناوری‌ها اطلاق می‌شود که هدف آن‌ها کاهش اثرات مخرب زیست‌محیطی در تمام مراحل چرخهٔ پالایش نفت است. این پالایشگاه‌ها با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین همچون تصفیه پیشرفتهٔ پساب‌ها، بازیافت گرما و انرژی، استفاده از کاتالیست‌های کم‌مصرف، و به‌کارگیری سامانه‌های پایش هوشمند، ضمن افزایش بهره‌وری، کمترین میزان آلاینده را به محیط آزاد می‌کنند.

اجرای اصول پالایشگاه سبز در ایران، می‌تواند موجب تحول عمیق در ساختار صنایع پالایشی شود، از جمله مهم‌ترین مزایای این رویکرد می‌توان به کاهش مصرف انرژی، افزایش بازده تولید، کاهش گازهای گلخانه‌ای، بهینه‌سازی مصرف آب، بهبود کیفیت هوا و همچنین ایجاد ارزش افزوده در مدیریت پسماندها اشاره کرد. افزون بر این، دستیابی به استانداردهای جهانی در حوزهٔ محیط‌زیست می‌تواند مسیر صادرات فرآورده‌های نفتی به بازارهای بین‌المللی را هموارتر کرده و زمینه‌ساز جذب سرمایه‌گذاری خارجی در صنایع انرژی کشور باشد.

با توجه به تعهدات ایران در توافق‌نامه‌های بین‌المللی زیست‌محیطی، به‌ویژه توافق‌نامه پاریس، و نیز ضرورت حرکت به‌سوی اقتصاد کم‌کربن، توسعه و بهره‌برداری از پالایشگاه‌های سبز باید در اولویت سیاست‌گذاری‌های کلان انرژی قرار گیرد، این امر نه‌تنها در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از محیط‌زیست است، بلکه در سطح راهبردی، می‌تواند تصویری پیشرو و مسئولانه از ایران در عرصه جهانی ارائه دهد، گذار از پالایشگاه‌های سنتی به پالایشگاه‌های سبز، گامی ضروری در مسیر توسعه پایدار کشور محسوب می‌شود؛ گامی که همزمان با ارتقای بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها، به حفظ سرمایه‌های طبیعی نسل‌های آینده نیز کمک خواهد کرد.

دانش بومی، موتور پالایشگاه سبز ایران

چالش‌ها و ظرفیت‌های بومی

یکی از چالش‌های اساسی در مسیر تحقق پالایشگاه‌های سبز در ایران، ایجاد هم‌افزایی مؤثر میان فناوری‌های پیشرفتهٔ جهانی و ظرفیت‌های بومی درون‌زای کشور است. در شرایطی که محدودیت‌های ناشی از تحریم‌های بین‌المللی، دستیابی مستقیم به بسیاری از فناوری‌های نوین پالایشی، سیستم‌های کنترل هوشمند و تجهیزات پیشرفتهٔ زیست‌محیطی را با مشکل مواجه کرده، ایران ناگزیر است از منابع داخلی، به‌ویژه دانش بومی و تجربیات تاریخی در حوزهٔ مدیریت منابع طبیعی بهره گیرد. این نگاه، نه‌تنها یک انتخاب اضطراری در دوران محدودیت محسوب نمی‌شود، بلکه فرصتی راهبردی برای تعریف الگویی بومی‌سازی‌شده و متکی بر تاب‌آوری فرهنگی، اقلیمی و فناورانه کشور به شمار می‌رود.

ایران با دارا بودن اقلیم‌های متنوع، از بیابان‌های خشک و گرم تا مناطق کوهستانی و مرطوب، و نیز جوامع محلی با سبک‌های زندگی گوناگون، گنجینه‌ای از دانش سنتی و بومی (Indigenous Knowledge Systems یا IKS) را در خود جای داده است. این نظام‌های دانشی، حاصل قرن‌ها تجربهٔ انسانی در تعامل با طبیعت بوده و بیشتر با هدف سازگاری بلندمدت با شرایط سخت اقلیمی، بهره‌برداری بهینه از منابع محدود و کاهش ضایعات شکل گرفته‌اند. به همین دلیل، قابلیت بالایی برای تطبیق با اهداف زیست‌محیطی روزآمد دارند.

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های چنین دانشی، سامانهٔ قنات است که میراثی کهن از مدیریت آب در اقلیم‌های خشک و نیمه‌خشک ایران محسوب می‌شود. این سامانه که در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شده، مبتنی بر بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی بدون نیاز به پمپاژ یا مصرف انرژی فسیلی طراحی شده است. قنات‌ها با هدایت طبیعی آب در شیب ملایم زمین، امکان انتقال پایدار منابع آبی به فواصل طولانی را فراهم می‌کردند، بدون اینکه سفره‌های آب زیرزمینی تخریب یا تهی شوند. این اصل مهم، یعنی توازن میان بهره‌برداری و تجدیدپذیری، به‌طور دقیق همان چیزی است که در طراحی چرخه‌های بازچرخانی آب در پالایشگاه‌های سبز مورد نظر است. از این منظر، می‌توان ایده‌هایی همچون استفادهٔ چندمرحله‌ای از آب، جمع‌آوری و تصفیهٔ پساب‌های صنعتی، و بهره‌گیری مجدد از آن‌ها در فرایندهای غیرحساس را بر پایهٔ همین منطق تاریخی بازتعریف کرد.

یکی از مهندسان کنترل کیفیت می‌گوید: تمامی آزمون‌های EPA روی نمونه‌ها به‌صورت دقیق اجرا می‌شود؛ ما دما، فشار و مدت زمان واکنش را بر اساس پروتکل‌های بین‌المللی ارزیابی می‌کنیم.

افزون بر قنات، روش‌های سنتی کشاورزی در بسیاری از مناطق ایران نیز بر اصولی همچون حفظ حاصل‌خیزی خاک، کاهش فرسایش، استفاده حداقلی از منابع و کمینه‌سازی ضایعات استوار بوده‌اند. نظام‌های کشت ترکیبی، بهره‌گیری از مواد طبیعی برای تقویت زمین، استفاده از بادشکن‌ها و آبیاری قطره‌ای سنتی، از جمله فنونی هستند که بر اصل صرفه‌جویی و پایداری بنا شده‌اند. این الگوها با مفاهیمی همچون اقتصاد چرخشی (Circular Economy) و بوم‌شناسی صنعتی (Industrial Ecology) پیوند معنایی نزدیکی دارند، در چارچوب این مفاهیم، ضایعات یک بخش از زنجیرهٔ تولید، به‌عنوان مادهٔ اولیه برای بخشی دیگر به‌کار می‌رود و چرخه‌های بستهٔ مصرف طراحی می‌شوند.

در این راستا، بهره‌گیری هوشمندانه از IKS می‌تواند راهکارهای بومی، کم‌هزینه، و تطبیق‌پذیر با واقعیت‌های اقلیمی کشور را در اختیار صنعت پالایش قرار دهد. به‌جای الگوبرداری صرف از فناوری‌های غربی که نیاز به زیرساخت‌های پرهزینه و پیچیده دارند، می‌توان با بازتولید علمی و مهندسی‌شده دانش سنتی، راه‌حل‌هایی نوآورانه و متناسب با بافت جغرافیایی ایران ارائه داد. این رویکرد نه‌تنها بر کارآمدی و کاهش هزینه‌ها می‌افزاید، بلکه منجر به توسعه پایدار، مشارکت جوامع محلی، و تقویت احساس تعلق به فرایندهای صنعتی نوین می‌شود، ادغام دانش بومی با فناوری‌های نوین، مسیری هوشمندانه و مقاوم در برابر تهدیدهای خارجی است که می‌تواند زیربنای مدل بومی پالایشگاه‌های سبز در ایران را شکل دهد. چنین مدلی، ضمن حفظ منابع و سرمایه‌های طبیعی کشور، به الگویی الهام‌بخش برای دیگر کشورهای منطقه در شرایط مشابه نیز تبدیل خواهد شد

آغاز عصر پالایش سبز در ایران؛ گامی بلند برای خودکفایی، صادرات و تحول اقتصادی

راه‌اندازی نخستین پالایشگاه سبز در ایران را می‌توان نقطه عطفی در مسیر تحقق اهداف توسعه پایدار، خودکفایی فناورانه، کاهش وابستگی به واردات سوخت‌های فسیلی و ارتقای جایگاه کشور در زنجیره جهانی انرژی دانست. این طرح ملی که با بهره‌گیری از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیان و فناوری‌های بومی به ثمر نشسته، نمونه‌ای برجسته از هم‌افزایی میان نهادهای دولتی، بخش خصوصی و جامعه علمی است.

بر اساس اعلام مسئولان پروژه، هدف اصلی از راه‌اندازی این پالایشگاه، تولید فرآورده‌های زیستی با قابلیت جایگزینی سوخت‌های فسیلی در بخش حمل‌ونقل است؛ فرآورده‌هایی که نه‌تنها سازگار با محیط‌زیست بوده بلکه ارزش افزوده بالایی نیز برای اقتصاد ملی دارند. به گفته علی عرب‌زاده، کارشناس صنایع شیمی، «این پالایشگاه نقطه عطفی در تلفیق دانش بومی با استانداردهای جهانی است؛ اگر حمایت‌های نهادی مستمر باشد، می‌توانیم تولید روزانه را تا ده‌ها میلیون لیتر افزایش دهیم.»

ظرفیت تولید و اهداف راهبردی تا سال ۱۴۰۷

مطابق برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، در صورت استمرار حمایت‌های دولتی و سرمایه‌گذاری مناسب از سوی بخش خصوصی، این پالایشگاه می‌تواند تا پایان سال ۱۴۰۷ حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از نیاز سوخت حمل‌ونقل در کشور و منطقه را با فرآورده‌های زیستی تأمین کند. این مسئله به‌ویژه در شرایط تحریمی و نیاز به تنوع‌بخشی به منابع انرژی، از اهمیت راهبردی برخوردار است. همچنین مطابق تحلیل مرکز پژوهش‌های مجلس، یکی از کلیدی‌ترین راه‌های کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد ایران، عبور تدریجی از سوخت‌های فسیلی و حرکت به‌سوی انرژی‌های تجدیدپذیر و سبز است.

مزایای فنی و اقتصادی سوخت سبز

عرب‌زاده با اشاره به ویژگی‌های فنی محصولات این پالایشگاه گفت: «مصرف فرآورده‌های سبز می‌تواند هزینه نگهداری خودرو را تا ۵۰ درصد کاهش دهد، مصرف سوخت را بین ۵ تا ۱۰ درصد پایین بیاورد، عمر موتور را افزایش داده و اصطکاک و نویز را به طرز قابل توجهی کم کند.» مطالعات انجام‌شده در دانشگاه تهران نیز نشان داده‌اند که استفاده از زیست‌سوخت‌ها در ناوگان حمل‌ونقل عمومی می‌تواند تا ۲۵ درصد از آلاینده‌های هوا را کاهش دهد، که این امر تأثیر مستقیم بر بهبود سلامت عمومی خواهد داشت.

اثرگذاری بر اشتغال و کشاورزی داخلی

از جنبه اقتصادی، راه‌اندازی چنین پالایشگاهی زمینه‌ساز رونق در حوزه‌های متعددی خواهد بود. فرآورده‌های مورد استفاده در این پالایشگاه عمدتاً از ضایعات کشاورزی، دانه‌های روغنی و گیاهان انرژی‌زا تولید می‌شوند. این موضوع ضمن ایجاد ارزش افزوده برای محصولات کشاورزان داخلی، می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی گسترده، افزایش بهره‌وری در بخش کشاورزی و کاهش پسماند منجر شود.

دانش بومی، موتور پالایشگاه سبز ایران

فناوری بومی، صادرات منطقه‌ای

به گفته مدیر پروژه، این مجموعه نخستین پالایشگاه فرآورده‌های سبز در خاورمیانه است که به‌طور کامل با فناوری داخلی طراحی و اجرا شده و استانداردهای جهانی زیست‌محیطی را رعایت می‌کند. این ویژگی‌ها آن را به گزینه‌ای جذاب برای صادرات فرآورده‌های زیستی به کشورهای همسایه تبدیل کرده است؛ به‌ویژه کشورهایی همچون عراق، پاکستان و برخی اعضای شورای همکاری خلیج فارس که در حال تدوین سیاست‌های زیست‌محیطی نوین هستند.

مدیر پروژه در ادامه افزود: «ما با یک محصول صرف روبه‌رو نیستیم، بلکه با داستانی از امید، استقلال و تحول ملی روبه‌رو ایم که می‌تواند در منطقه الگو شود.» بنا بر گزارش مجله Biofuels International، بازار جهانی سوخت‌های زیستی تا سال ۲۰۳۰ با نرخ رشد سالانه ۵.۵ درصدی مواجه خواهد شد که این امر فرصت بی‌نظیری برای ایران در صادرات این فرآورده‌ها ایجاد می‌کند.

نگاه بلندمدت؛ تحول ساختاری در اقتصاد نفتی

پالایشگاه سبز ایرانی صرفاً یک پروژه صنعتی نیست، بلکه نمادی از یک رویکرد راهبردی در اقتصاد انرژی کشور به شمار می‌رود، تلفیق دانش بومی با فناوری‌های نوین، نه‌تنها راهگشای چالش‌های زیست‌محیطی است، بلکه می‌تواند نقشی محوری در تحول ساختاری اقتصاد نفتی ایران ایفا کند؛ تحولی که با تکیه بر منابع داخلی، نیروی انسانی متخصص و اهداف ملی در زمینه توسعه پایدار، به‌سوی آینده‌ای کم‌کربن و با ارزش افزوده بالا حرکت می‌کند.

پیشگامی ایران در تولید سوخت سبز با تجهیزات داخلی

در سال‌های اخیر، گروهی از متخصصان نفت و صنایع شیمیایی ایرانی به تکیه بر دانش بومی و تجهیزات داخلی پروژهٔ پایلوت «پالایشگاه سبز» را آغاز کرده‌اند. این تأسیسات با هدف تولید فرآورده‌های سبز مبتنی بر روغن‌های گیاهی و سوخت‌های زیستی با کاهش گوگرد تا ۱۲۰ برابر کمتر از سوخت‌های فسیلی رایج، طراحی شده است. مطالعات اولیه بر روی ۱۹۰۰ گونهٔ گیاهی بومی صورت گرفت تا در سه فاز تولیدی، حدود ۳۰ محصول شامل بیواتانول، افزودنی‌های زیست‌تخریب‌پذیر و روان‌سازهای سبز تولید شود. فناوری‌های بومی‌شدهٔ پالایش، از جمله سانتریفیوژها، واکنشگرها و راکتورهای طراحی‌شده در داخل کشور، امکان هم‌فرآوری ترکیبات زیستی با فرآیندهای پالایش نفت را فراهم کرده است، فاز نخست ظرفیت تولید روزانهٔ ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار لیتر و فاز دوم با حمایت‌های حقوقی و مالی می‌تواند تا ۱۰ میلیون لیتر در روز توسعه یابد.

آزمون‌های انجام‌شده بر اساس پروتکل‌های اِی‌پی‌ای آمریکا نشان داده‌اند که استفاده از سوخت‌های سبز می‌تواند تا ۶۰–۷۰ درصد آلودگی هوا را کاهش دهد و مصرف سوخت و هزینه‌های تعمیر موتور را به طور محسوسی پایین بیاور، همچنین مصرف انرژی در این پالایشگاه نزدیک به ۲۰ درصد نمونه‌های خارجی برآورد شده است، این پروژه که دارای اختراع ثبت‌شده و ۲۰ سال انحصاری است، تاکنون بیش از ۵۰۰ شغل مستقیم ایجاد کرده و به عنوان الگویی برای ۲۵ پالایشگاه دیگر در دست برنامه‌ریزی است.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=327153

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: