به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، بسیاری از شهرهای ایالات متحده با چالشهای فزایندهای در حوزه امنیت شهری روبهرو هستند. رشد نابرابری اجتماعی، فرسایش زیرساختهای شهری و کاهش اعتماد عمومی به سازمانهای انتظامی، موجب شده است که نرخ جرم و جنایت، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، روندی نگرانکننده به خود بگیرد. در چنین شرایطی، تمرکز صرف بر افزایش نیروهای پلیس یا اقدامات تنبیهی، نهتنها کارآمدی محدودی داشته، بلکه گاه به تشدید تنشهای اجتماعی نیز منجر شده است.

در پاسخ به این چالشها، بعضی شهرهای آمریکایی رویکردی متفاوت را در پیش گرفتهاند و از طراحی شهری بهعنوان ابزاری برای پیشگیری از جرم بهره میبرند. این رویکرد، با تکیه بر مداخلات محیطی هدفمند همچون نورپردازی، بازطراحی خیابانها و احیای فضاهای عمومی توانسته است بدون افزایش نظارت پلیسی، امنیت را در سطح محلهها ارتقا دهد.
از جمله شهرهایی که در سال ۲۰۲۵ موفق شدند با بهرهگیری از طراحی شهری نوآورانه و مداخلات محیطی، نرخ جرم و جنایتهای خیابانی را بهطور چشمگیری کاهش دهند میتوان به نیویورک، دیتون و فیلادلفیا اشاره کرد که بدون افزایش نیروهای پلیس یا اقدامات امنیتی سختگیرانه دستاوردهای چشمگیری حاصل کرده و نشان دادهاند که برنامهریزی فضایی دقیق، بازآفرینی مناظر شهری، نورپردازی مناسب و ایجاد فضاهای عمومی چندمنظوره میتوانند نقش مؤثری در ارتقای امنیت شهری ایفا کنند.


نیویورک؛ روشنایی شهری و پیشگیری از جرایم شبانه
شهر نیویورک بهعنوان یکی از پرجمعیتترین و متنوعترین کلانشهرهای ایالات متحده، همواره با چالشهای امنیتی در مناطق کمبرخوردار خود روبهرو بوده است. این شهر در سال ۲۰۲۵ با اتکا به رویکردی نوآورانه در طراحی محیطی، گامی جسورانه برای کاهش جرایم خیابانی برداشت و شاهد اجرای یکی از بزرگترین پروژههای آزمایشی در زمینه طراحی محیطی برای کاهش جرم شد. این پروژه توسط «آزمایشگاه جرمشناسی دانشگاه شیکاگو» طراحی و با همکاری شهرداری نیویورک اجرا شد.
هدف پروژه بررسی تأثیر نورپردازی شهری بر کاهش جرایم شبانه، بهویژه در مناطق پرخطر بود و بهصورت یک آزمایش کنترلشده تصادفی در ۴۰ مجتمع مسکونی دولتی با نرخ بالای جرم انجام شد. نکته قابلتوجه این بود که این مداخله بدون افزایش تعداد مأموران پلیس یا اعمال محدودیتهای امنیتی انجام شد و فقط بر تغییرات محیطی و طراحی فیزیکی تمرکز داشت.

در این طرح، بیش از ۴۰۰ برج نورپردازی موقت در نقاط استراتژیک مجتمعهای مسکونی نصب شد. انتخاب محل نصب چراغها بر اساس تحلیل دقیق دادههای جرم، نقشهبرداری GIS و بررسی الگوهای رفتوآمد شبانه انجام شد تا بیشترین تأثیر را در کاهش نقاط کور و افزایش دید داشته باشد. هدف اصلی پروژه، کاهش نقاط کور، افزایش دید محیطی و تقویت حس نظارت اجتماعی بود. ارتقای نورپردازی با استفاده از فناوریهای نوین انجام شد که نهتنها مصرف انرژی پایینی دارند، بلکه قابلیت تنظیم شدت نور بر اساس ساعت شب و میزان تردد را فراهم میکنند.
ارزیابیهای انجامشده پس از اجرای پروژه نشان داد که افزایش روشنایی در فضاهای عمومی موجب بهبود دید محیطی، کاهش نقاط کور و افزایش حس نظارت اجتماعی میشود. این عوامل بهطور مستقیم بر رفتارهای پرخطر تأثیر دارند. در مناطق تحت پوشش، میزان جرایم شاخص شبانه همچون سرقت، حمله و جرایم مرتبط با سلاح، بهطور متوسط ۳۶ درصد کاهش پیدا کرد، همچنین در مقایسه با مناطق کنترل که چراغها در آنها نصب نشده بودند، تفاوت آماری معناداری در کاهش جرایم جدی مشاهده شد. ساکنان این مناطق نیز در نظرسنجیهای بعدی اعلام کردند که احساس امنیت بیشتری دارند و تمایل بیشتری به استفاده از فضاهای عمومی در شب نشان دادند.

بر اساس گزارشهای منتشرشده، هزینه اجرای این پروژه در هر مجتمع مسکونی حدود ۲۵۰ هزار دلار برآورد شد که شامل خرید تجهیزات، نصب، نگهداری و تحلیل دادهها بود. با توجه به کاهش قابلتوجه در جرایم، تحلیل هزینه-فایده نشان داد که این مداخله از نظر اقتصادی نیز مقرونبهصرفه بوده است؛ بهویژه آنکه کاهش جرایم منجر به کاهش هزینههای درمانی، قضائی و خسارتهای مالی به شهروندان میشود.
پس از موفقیت این پروژه، شهرداری نیویورک اعلام کرد که قصد دارد مدل نورپردازی هدفمند را در سایر مناطق پرخطر شهر نیز گسترش دهد. این پروژه نشان داد که طراحی محیطی هدفمند و مبتنی بر داده میتواند بهعنوان ابزاری مکمل برای سیاستهای اجتماعی عمل کند. در مناطقی که پیشتر ساکنان از حضور در فضای عمومی در شب خودداری میکردند، اکنون تعامل اجتماعی، فعالیتهای فرهنگی و حضور خانوادگی افزایش پیدا کرده است. این تغییرات، نهتنها به کاهش جرم، بلکه به بازسازی اعتماد اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی شهری منجر میشود.

دیتون؛ بازطراحی خیابانها برای کاهش خشونت
شهر دیتون در ایالت اوهایو سالها با نرخ جرم و جنایتی بالاتر از میانگین ملی روبهرو بود. طبق دادههای منتشرشده، نرخ خشونت در دیتون بهطور متوسط ۵.۸ مورد به ازای هر هزار نفر بود که این رقم در مقایسه با میانگین ایالات متحده، رتبهای پایینتر از حد مطلوب را نشان میداد. در واکنش به این وضعیت، شهرداری دیتون با همکاری سازمانهای محلی و گروههای طراحی شهری، مجموعهای از پروژههای بازطراحی خیابانها را در مناطق پرخطر اجرا کرد که به کاهش ۲۶ درصدی کل جرایم منجر شد و میزان خشونت خیابانی را به نصف رساند.
این پروژهها بهطور عمده در محلههای غربی و جنوبغربی دیتون از جمله خیابانهای سوم غربی، لیکویو و مکگی اجرا شد که پیشتر بهعنوان مسیرهای عبوری سریع و پرخطر شناخته میشدند. در این مناطق، خیابانهای باز و مستقیم به بنبستهای کنترلشده تبدیل شدند تا سرعت و حجم تردد خودروها کاهش پیدا کند و مسیرهای فرار برای مجرمان محدود شود. پروژهها با همکاری شهرداری، گروههای طراحی شهری و انجمنهای محلهای اجرا شدند و بودجه آنها از محل برنامه «امنیت از طریق طراحی محیطی» تأمین شد که شامل آموزش شهروندان، نصب دوربینهای نظارتی و بازسازی زیرساختهای خیابانی بود.

خیابانهایی که بهعنوان مسیرهای عبوری سریع عمل میکردند، با نصب موانع فیزیکی همچون مبلمان شهری و سازههای کنترل تردد، ایجاد فضاهای سبز و طراحی مسیرهای پیچدار به فضاهایی آرام و محلهمحور تبدیل شدند. طراحی مسیرهای پیچدار و ایجاد نقاط توقف طبیعی منجر به افزایش تعامل اجتماعی در محلهها و تقویت حس نظارت غیررسمی شده است و طبق نظریههای جرمشناسی محیطی، نقش مهمی در پیشگیری از جرم دارد.
بهمنظور روشنایی معابر، از چراغهای الایدی کممصرف با فناوری تنظیم هوشمند نور استفاده شد که با حداقل مصرف انرژی، شدت روشنایی را در ساعات پرخطر شب افزایش دهد، دید محیطی را بهطور مؤثر بهبود ببخشد و نقاط کور بصری را از بین ببرد. این عوامل نقش کلیدی در کاهش فرصتهای وقوع جرم و ارتقای حس امنیت در فضاهای عمومی دارند.

یکی از ویژگیهای مهم این پروژه، استفاده از طراحی مشارکتی بود. ساکنان محلهها در جلسات طراحی شرکت کردند و نظرات خود را درباره نحوه تغییر خیابانها ارائه دادند. در ارزیابیهای پس از پروژه، ساکنان محلهها اعلام کردند که احساس امنیت، آرامش و تعلق بیشتری نسبت به گذشته دارند، همچنین نرخ مهاجرت خانوارها در مناطق هدف کاهش و ثبات اجتماعی در محلهها افزایش پیدا کرد. میزان مشارکت در فعالیتهای محلهای و نگهداری از فضاهای عمومی نیز در این محلهها افزایش پیدا کرد. تجربه دیتون نشان داد که بازطراحی خیابانها، اگر با رویکردی جامع و مشارکتی اجرا شود، میتواند بهعنوان ابزاری مؤثر در کاهش جرم و ارتقای کیفیت زندگی شهری عمل کند.

فیلادلفیا؛ چشمهایی بر خیابان در کمپین پاک و سبز
نرخ جرم و جنایت در شهر فیلادلفیای ایالت پنسیلوانیا، بهویژه در مناطق کمبرخوردار و دارای زمینهای رهاشده، بهطور قابلتوجهی بالاست. طبق دادههای منتشرشده در سالهای قبل از ۲۰۲۵، نرخ خشونت مسلحانه در بعضی بلوکهای شهری به بیش از ۲۵ مورد به ازای هر هزار نفر میرسید که از میانگین ملی بالاتر بود و نگرانیهای جدی در زمینه ایمنی عمومی ایجاد کرده بود. این شهر توانست با اجرای کمپین «پاک و سبز» کاهش قابلتوجهی در خشونت مسلحانه و جرایم جدی در بلوکهای شهری ثبت کند.
این کمپین که از سالهای پیش آغاز شده بود، در سال ۲۰۲۵ با تمرکز بر بازسازی و نگهداری زمینهای خالی و رهاشده، به نتایج ملموستری دست پیدا کرد. هدف اصلی این برنامه، تبدیل فضاهای بدون استفاده به فضاهای عمومی امن، زیبا و قابلاستفاده برای ساکنان بود.

در این طرح، زمینهای خالی با نصب حصار، کاشت درخت و گل، ایجاد مسیرهای پیادهروی و نصب نیمکتهای عمومی به فضاهایی قابل استفاده تبدیل شدند. این اقدامات موجب شد که فضاهای خطرناک و محل تجمع رفتارهای پرخطر، به نقاطی برای تعامل اجتماعی، بازی کودکان و فعالیتهای محلهای تبدیل شوند. حضور مستمر شهروندان در این فضاها، حس نظارت اجتماعی را افزایش و فرصتهای وقوع جرم را کاهش داد.
نکته مهم در موفقیت این پروژه، بهرهگیری عملی از نظریه «چشمهایی بر خیابان» است که نخستینبار توسط نظریهپرداز شهری، جین جیکوبز، مطرح شد. این نظریه بر این اصل استوار است که حضور طبیعی و فعال مردم در فضاهای عمومی، بهعنوان نوعی نظارت غیررسمی عمل میکند و مانع از بروز رفتارهای مجرمانه میشود. تبدیل زمینهای رهاشده به فضاهای سبز و قابل استفاده در فیلادلفیا موجب افزایش حضور شهروندان بهطور روزمره در این فضاها شد و همین حضور، امنیت را بهطور زنده تقویت کرد.

بر اساس گزارش منتشرشده در مه ۲۰۲۵، این کمپین توانست در بلوکهایی که مداخلات انجام شده بود، میزان خشونت مسلحانه را تا ۲۹ درصد کاهش دهد. یکی از نتایج فرعی این کمپین، افزایش میزان مشارکت شهروندان در فعالیتهای محلهای بود که موجب تقویت اعتماد عمومی به سازمانهای شهری شد.
پروژه «پاک و سبز» با همکاری شهرداری، سازمانهای غیرانتفاعی و گروههای محلهای اجرا شد. بودجه پروژه از منابع محلی و کمکهزینههای فدرال تأمین شد و بخشی از آن صرف آموزش شهروندان برای نگهداری از فضاهای باز شد. در بعضی مناطق نیز، برنامههای فرهنگی و آموزشی در این فضاها برگزار شد تا حضور اجتماعی در آنها تثبیت شود.
