به گزارش پردیسان آنلاین به نقل از قم پرس ؛ با گذشت نزدیک به چهار ماه از انتصاب اکبر بهنامجو بهعنوان استاندار قم، همچنان اداره کل بانوان استانداری قم بدون مدیرکل و صرفاً با یک معاون اداره میشود. این در حالی است که جایگاه این اداره کل در ساختار استانداری و نقش آن در پیشبرد سیاستهای مرتبط با حوزه زنان و خانواده، در قوانین و مقررات کشور بهروشنی تبیین شده است. اما ظاهراً این جایگاه از دیدگاه استاندار فعلی قم چندان اهمیتی ندارد که حتی زحمت انتخاب مدیری برای آن را نیز به خود بدهد.
دولت آقای دکتر پزشکیان در ایام انتخابات، شعارهایی درباره افزایش سهم بانوان در مناصب مدیریتی سر میداد. اما امروز در عمل شاهد آن هستیم که استاندار منصوب این دولت در قم، هیچ انگیزه و علاقهای به بهرهگیری از ظرفیت بانوان فرهیخته و توانمند این استان ندارد. چرا؟ آیا بهنامجو، برخلاف شعارهای دولت، به مدیریت بانوان اعتقادی ندارد؟ آیا وی اصلاً ظرفیتهای موجود در میان بانوان استان قم را بررسی کرده است؟
نکته قابل تأمل دیگر، شیوه انتخاب مدیران توسط استاندار قم است. درحالیکه این استان از مدیران لایق و بومی کمبودی ندارد، اما اکبر بهنامجو همواره مدیران خود را از میان افراد همدانی و اردبیلی برمیگزیند. آیا این شیفتگی به استانهای سابق محل خدمت وی، نشاندهنده یک نوع «همدانیسم» یا «اردبیلیسم» است؟ آیا استاندار قم به این باور رسیده که در کل استان قم، مدیری لایق برای تصدی این پستها وجود ندارد؟
این رویکرد استاندار، انتقادهایی را در میان رسانهها و فعالان دلسوز استان قم برانگیخته است. این انتقادها در رسانههای مختلف استان قم منتشر شده و بهعنوان سندی در تاریخ ثبت خواهد شد. اما نکته اینجاست که آیا اکبر بهنامجو این نقدها را میشنود؟ شواهد نشان میدهد که او در حلقهای از تعریف و تمجیدهای غیرواقعی گرفتار شده و تمایلی به شنیدن نقدهای رسانههای رسمی استان ندارد.
جناب آقای دکتر پزشکیان، این انتقادها خطاب به شما و معاون امور بانوان دولت شما نیز هست. چرا استاندار شما، اداره کل بانوان قم را بدون مدیرکل رها کرده است؟ آیا این بیاعتنایی به حضور بانوان در مدیریت اجرایی استان، با شعارهای دولت شما همخوانی دارد؟
استاندار بدون دروازهبان!
فرض کنید در یک مسابقه فوتبال حساس، یک سرمربی از ابتدای بازی تصمیم بگیرد که دروازهبانی در تیم خود قرار ندهد، درحالیکه دروازهبانهای حرفهای و آماده روی نیمکت نشستهاند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون شک همه به مهارت این سرمربی تردید خواهند کرد. حال، وضعیت استانداری قم نیز مشابه است. استاندار، مهمترین پست مربوط به امور بانوان و خانواده را بدون مدیرکل گذاشته و هیچ برنامهای برای انتخاب فردی شایسته ندارد. این مسئله نهتنها باعث بلاتکلیفی این اداره کل شده بلکه ظرفیتهای ارزشمند بانوان قمی را نیز از ایفای نقش در مدیریت استان محروم ساخته است.
بانوان همواره نشان دادهاند که در عرصههای مدیریتی، با دقت، نظم و کمترین میزان تخلف عمل میکنند. اما نباید اجازه داد که سیستم اداری، به صحنهای برای برخی رفتارهای مخرب و غیرحرفهای تبدیل شود. البته این بدان معنا نیست که اداره کل بانوان محلی برای خالهزنکبازی و تخریبگریهای اقدسها و اشرفها شود، بلکه باید فضایی باشد برای استفاده از توانمندیهای واقعی بانوان توانمند و فرهیخته.
اگر استاندار قم واقعاً اعتقادی به اداره کل بانوان ندارد، پیشنهاد میکنیم که یک اداره کل جدید به نام «اداره کل آقایان و خانواده» تأسیس کند و از میان دوستان و همکاران همدانی و اردبیلی خود، فردی را برای تصدی آن منصوب کند! یا شاید هم بهتر است اولین مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری قم را از میان آقایان انتخاب کند تا خیال همه را راحت کند! بدین ترتیب، استانداری قم دیگر نگران سهم بانوان در مدیریت نخواهد بود و استاندار محترم هم همچنان میتواند از چهرههای غیربومی در انتصابات خود استفاده کند!
در نهایت، تاریخ نشان خواهد داد که کدام استاندار به نقدها گوش داده و مسیر درست را انتخاب کردند و کدامیک با بیاعتنایی، فرصتهای مهم را از دست دادند. اما پرسش اساسی اینجاست که بالاخره سهم بانوان به عنوان نیمی از ظرفیت فرهنگی و اجتماعی مدیریتی استانداری و سایر دستگاههای اداری و اجرایی چه میشود؟ آیا این سهم مهم که رئیسجمهور پزشکیان در شعارهای انتخاباتی خود بر آن تأکید داشت، در عمل نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت، یا همچنان در حد وعدههای ناتمام باقی خواهد ماند؟ رعایت سهم مدیریتی بانوان نهتنها مطالبهای اجتماعی، بلکه ضرورتی برای توسعه متوازن و عادلانه در مدیریت استان است.
جناب آقای دکتر پزشکیان، ما تا پایان بی اعتنایی ها خواهیم نوشت.